خانه | انديشه زمانه

چکیده "ورزیدگی در تفکر انتقادی"

چهارشنبه, 1390-09-02 14:04
نسخه قابل چاپنسخه قابل چاپ
لارن استارکی
برگردان: 
حمید پرنیان

لارن استارکی – تفکر انتقادی در همه جا به کار شما می‌آید، در فعالیت اجتماعی و سیاسی، در آموزشگاه، در محیط کار، در زندگی روزمره. بحث‌های ما در مجموعه "ورزیدگی در تفکر انتقادی" جنبه‌های از این دانش و کاردانی را بررسی کردند.

 
در این بخش می‌خواهیم به عنوان سخن پایانی بحث‌های ۱۸ قسمت گذشته را به صورتی کاملا خلاصه مرور کنیم.
 
خلاصه‌نویسی خود یکی از مهم‌ترین مهارت‌های تفکر انتقادی است. در خلاصه‌نویسی باید نکات مهم را تشخیص داد. ما همیشه در حال خلاصه‌ کردن هستیم؛ وقتی که داریم فیلمی تماشا می‌کنیم، یا وقتی داریم فوتبال بازی می‌کنیم، یا حتا وقتی سر کار هستیم و داریم کار می‌کنیم. ما نمی‌توانیم همه‌چیزهایی را که انجام داده‌ایم یا شنیده‌ایم کلمه‌به‌کلمه بازگو کنیم؛ باید نکات مهم را تشخیص بدهیم و آنها را از هم جدا کنیم؛ یعنی باید ایده‌ی اصلی و جزئیات مهم را مطرح کنیم، و باید آن ایده را در قالب چند جمله و مختصر بازگو کنیم.
 
بخش اول: شناسایی مسئله
 
یاد گرفتیم که قدم اول در حل مسئله، شناسایی موقعیتی است که نیاز به راه‌حل دارد. گاهی ما مسئله را بر اساس مشاهدات خودمان تشخیص می‌دهیم، اما بعضی وقت‌ها دیگران در مقابل ما مسئله‌ای را می‌گذارند.
 
ما باید اولویت‌بندی کنیم:
آیا مسئله نیاز به توجه‌ فوری دارد، یا می‌توان به مسئله‌ی دیگری پرداخت؟
اگر بیش از یک مسئله یا مشکل داشتیم، کدام مسئله مهم‌تر از دیگران است و باید اول از همه به آن پرداخت؟
 
بخش دوم: تعریف مسئله
 
ما در این بخش توضیح دادیم که چگونه مسئله‌هایی را تشخیص دهیم و از درگیری با آنها پرهیز کنیم که کاذب هستند و در واقع مسئله‌ی واقعی نیستند.
 
بعد از تعریف‌کردن مسئله‌ی واقعی، نوبت به گردآوری اطلاعات و بررسی دقیق مسئله‌ی کلان می‌رسد. مسئله‌ی کلان، مسئله‌ای است که شامل چند مسئله‌ی خرد و کوچک است. ما نباید گول شاخ و برگ مسئله‌ی کلان را بخوریم یا آنها را مسئله‌ی واقعی بدانیم. نداشتن پیش‌فرض و مستقیما فکرکردن درباره‌ی موقعیتِ مسئله‌خیز، می‌تواند به ما در این راستا کمک کند.
 
بخش سوم: مشاهده‌ی هدفمند
 
در این بخش یاد گرفتیم که چگونه تصمیم‌گیری کارآمدتری داشته باشیم و با استفاده از مشاهده‌ی هدفمند، مسایل را حل کنیم.
 
ما با افزایش آگاهی، تمرکزکردن، و کل‌نگری می‌توانیم مشاهدات خود را هدفمند کنیم. ما باید کلیت موقعیت مسئله‌خیز را مشاهده کنیم، و نه بخش‌های کوچک و خردش را.
 
بخش چهارم: فوران ایده‌ها با استفاده از سازمان‌دهنده‌های تصویری
 
ما در این بخش با نقشه‌های مفهومی و شبکه‌ها و دیاگرام‌های ون و جدول‌ها و خلاصه‌نویسی آشنا شدیم و یاد گرفتیم که چگونه از آنها استفاده کنیم و فکرمان را سامان دهیم تا به حل مسئله برسیم.
 
سازمان‌دهنده‌های تصویری شامل متن و تصویر است و با آنها می‌توان اطلاعات زیادی را منظم و دسته‌بندی کرد. آنها می‌توانند به ما نشان دهند که چه‌چیزهایی را می‌دانیم و چه‌چیزهایی را باید بدانیم.
 
بخش پنجم: تعیین هدف
 
ما در این بخش گفتیم که اهدافی را که می‌خواهیم آنها را متحقق‌ کنیم،  باید در قالب جمله‌هایی روشن و واضح تعریف کنیم.
 
اهداف باید ویژه باشند، قابل اندازه‌گیری باشند، واقع‌گرایانه باشند، و دارای زمان‌بندی باشند.
اگر اهداف واقع‌گرایانه نباشند، یا خیلی بزرگ باشند، ممکن است تحقق‌شان مشکل یا غیرممکن شود، و حتی اگر تحقق‌پذیر هم باشند، ممکن است در طول راه خسته شوید و قبل از این‌که متحقق شوند رهایشان کنید.
 
از جدول تعیین هدف استفاده کنید تا مسیر تحقق اهداف‌تان را تشخیص دهید.
 
بخش ششم: عیب‌یابی
 
ما یاد گرفتیم که با به‌عقب‌برگشتن و اندیشیدن دوباره، عیب‌یابی کنیم و مشکلاتی را که بر سر راهمان ایجاد شده‌اند شناسایی کنیم و آنها را مد نظر قرار دهیم.
 
ما همچنین درباره‌ی مشکلات قابل پیش‌بینی صحبت کردیم، یعنی از مشکلاتی گفتیم که ممکن است بر سر راه ما ایجاد شوند و ممکن است سد راه ما شوند.
 
نوع دیگر عیب‌یابی، مربوط به مسایلی است که خودشان مسئله نیستند اما موجب مسئله‌های جدی می‌شوند. ما زمانی که با چنین مسایلی روبه‌رو شدیم باید عیب‌یابی کنیم تا بتوانیم از بروز آنها در آینده جلوگیری کنیم.
 
بخش هفتم: یافتن منابع
 
ما در این بخش یاد گرفتیم که چگونه اطلاعات صحیح و معتبر گردآوری کنیم.
 
اگر باید تصمیم بگیریم یا مسئله‌ای را حل کنیم و نمی‌دانیم که تصمیم‌مان را بر چه اساسی مبتنی کنیم یا چه عواملی ناآشنا هستند و باید لحاظ‌شان کنیم، نیاز خواهیم داشت که مشورت و نظرخواهی کنیم. مراجعی که می‌توانند به ما مشورت دهند، اینترنت و کتابخانه و کارشناسان هستند.
 
بخش هشتم: ارزیابی حقیقت
 
ما در این بخش یاد گرفتیم که حقیقت چیزی است که می‌توان درستی‌اش را ثابت کرد در حالی این کار را نمی‌توان درباره‌ی عقیده انجام داد. و یاد گرفتیم که چه‌قدر مهم است بدانیم آیا اطلاعاتی که در اختیار ماست، درست و عینی هستند یا نادرست و سوگیر. ما برای این‌که به منبعی اعتماد کنیم باید اعتبار نویسنده‌اش را بررسی کنیم، باید کیفیت و سندیت منابع را ارزیابی کنیم و عقیده‌ی دیگران را درباره‌ی آن منبع بدانیم. بویژه وقتی که از اینترنت استفاده کنیم، باید به این موضوع مهم توجه داشته باشیم. می‌دانیم که همه قادر هستند در اینترنت مطلب منتشر کنند و کاری کنند که نوشته‌هایشان به نظر درست و مشروع بیاید.
 
بخش نهم: شگردهای اقناع‌کردن
 
این بخش بررسی می‌کند که شگردهای اقناع‌کردن چگونه در سخنرانی‌ها و نوشتارها و تبلیغات مورد استفاده قرار می‌گیرد.
 
سه نوع شگرد اقناع‌کردن را بیان کردیم که ارسطو آنها را توصیف کرده است: لوگوس یا دلیل‌آوری، پاتوس یا عاطفه‌محوری، اتوس یا شخصیت‌محوری. با این‌که ارسطو هزاران سال پیش این سه شگرد را مطرح کرد، اما هنوز هم که هنوز است ما از این شگردها یا استفاده می‌کنیم یا در سخنرانی‌ها و نوشتارها و تبلیغات می‌بینیم.
 
از این شگردها در تبلیغات اقناع‌گر استفاده می‌شود تا شما در خرید به کالا یا خدمات یک شرکت به‌خصوص گرایش بیابید. وقتی فهمیدیم که این شگردها چگونه کار می‌کنند می‌توانیم از تأثیراتشان بکاهیم یا اینکه از آنها به نفع خودمان استفاده کنیم.
 
بخش دهم: بازی ارقام
 
در این بخش یاد گرفتیم که چگونه اعداد و ارقام می‌توانند دروغ بگویند. همه‌ی اعداد و ارقامی که ما می‌شنویم یا می‌خوانیم ممکن است درست و حقیقی نباشند؛ فرقی نمی‌کند که عمدا از آنها بد استفاده شده یا غفلتی صورت گرفته یا اینکه آنها به طور ناقصی ارائه شده باشند.
 
این اِشکال می‌تواند در مراحل مختلفی اتفاق بیفتد:
در درجه اول می‌تواند وقتی باشد که ما داریم اعداد را گردآوری می‌کنیم. اگر اعداد را به‌طور نادرستی گردآوری کنیم یا کسی گردآوری کند که سوگیری داشته باشد، باید از این امر مطلع شویم.
دومین مرحله زمانی است که اعداد را تحلیل یا تفسیر می‌کنیم. در این مرحله هم اگر شخصی یا گروهی سوگیری داشته باشد می‌تواند به‌نحو نادرستی اعداد را تفسیر و تحلیل کند.
 
ما در این بخش همچنین از پیمایش‌ها، مطالعات همبستگی، و آمار حرف زدیم.
 
بخش یازدهم: نقش عواطف در تصمیم‌گیری
 
ما در این بخش از نقش عواطف در روند تصمیم‌گیری گفتیم. عواطف و موقعیت‌های عاطفی شامل سوگیری‌ها و کلیشه‌ها، فشار و استرس، و منیت و خودخواهی است.
 
وقتی واکنش‌ عاطفی سازمان‌دهی شود و به‌نحو شایسته و بایسته‌ای استفاده شود، می‌تواند نقش کارآمدی در تفکر انتقادی داشته باشد. هدف آن است که عواطفی را شناسایی کنیم که ممکن است تصمیم‌گیری ما را زیر تاثیر خود قرار می‌دهند. بنابراین باید مشخص کنیم که این عواطف چه‌وقت و کجا می‌توانند وارد تصمیم‌گیری شوند و در حل مسئله دخالت کنند.
 
بخش دوازدهم: استدلال قیاسی
 
در این بخش یاد گرفتیم که استدلال قیاسی استدلالی است مبتنی بر دو حقیقت یا دو گزاره. این گزاره‌ها می‌توانند قانون باشند، اصل باشند، یا امور کلی باشند. این دو گزاره اگر حقیقت داشته باشند، نتیجه‌ی استدلال هم حقیقت خواهد داشت. اما نتیجه هم باید به‌طور منطقی اتخاد شود و نباید فراتر از فرضیاتِ دو گزاره برود. اگر نتیجه فراتر از فرضیات دو گزاره برود، نامعتبر خواهد بود.
 
بخش سیزدهم: امکان خطا در استدلال قیاسی
 
استدلال‌هایی که از نظر منطقی مشکل داشته باشند، مغالطه هستند؛ آنها نامعتبر اند.
 
در این بخش چهار نوع از مغالطه‌های رایج را بررسی کردیم:
شیب لغزنده (که در آن گزاره‌ها درست هستند اما در نتیجه به‌نوعی اغراق شده است)،
مغالطه‌ی دوراهی (که فقط دو راه پیش پا می‌گذارد در صورتی که راه‌های دیگری هم هست)،
استدلال دوری (که فقط یک گزاره دارد، و نتیجه صرفا تکرار همان گزاره است)،
و ابهام (که زمانی رخ می‌دهد که ما دوبار از یک واژه و هر بار با معنای متفاوتی استفاده کنیم یا که از واژه‌های چندمعنایی استفاده کنیم و حرف‌مان را در ابهام قرار دهیم).
 
بخش چهاردهم: استدلال استقرایی
 
در این بخش نشان دادیم که چگونه استدلال استقرایی را شناسایی کنیم و این استدلال چه ساختمانی دارد.
 
استقرا، از امر جزئی به امر کلی رفتن است. ما برای این‌که حقیقت احتمالی نتیجه را تشخیص دهیم باید به تجربیات قبلی و فهم عمومی مراجعه کنیم.
 
دو نوع استدلال استقرایی داریم: مقایسه‌ای (که دو چیز یا رویداد یا ایده را با دیگری مقایسه می‌کند تا شباهت‌های‌شان را دریابد) و علی (که می‌خواهد علت یک معلول را مشخص کند).
 
بخش پانزدهم: امکان خطا در استدلال استقرایی
 
در این بخش یاد گرفتیم که مغالطه‌ی استقرایی دو گزاره دارد که از نتیجه پشتیبانی نمی‌کنند یا که نتیجه با این دو گزاره همساز و هماهنگ نیست.
 
گفتیم که چهار نوع مغالطه‌ی رایج در این زمینه وجود دارد:
عمومیت‌دهی شتاب‌زده (که شواهد و مدارک کافی جهت پشتیبانی از نتیجه را ندارد)،
مرغ و تخم‌مرغ (که علت و معلول را بدون شواهد و مدارک کافی مشخص می‌کند)،
علت‌شمردن مقدم (که می‌پندارد چون یک رویدادی قبل از رویداد دیگری اتفاق اتفاده، پس علت رویداد بعدی است)،
و فرمول‌سازی (که نتیجه را فقط از بخشی از کلیت استخراج می‌کند).
 
بخش شانزدهم: روش‌های منحرف‌کردن افکار
 
این بخش مربوط به مغالطه‌های منطقی‌ای بود که ذهن را از مسئله‌ی واقعی دور می‌کنند و حریف را در موقعیت دفاعی قرار می‌دهند.
 
سه شگرد در انحراف افکار بازار گرمی دارند:
نعل وارونه (که حریف را به موضوع نامربوطی می‌کشاند تا وی را از موضوع اصلی دور کند)،
پهلوان‌پنبه (که با ایجاد کردن یک گزینه‌ی ضعیف‌تر و شکننده‌تر، ذهن را از موضوع اصلی دور می‌کند)،
و حمله‌ی شخصی (که به جای پرداختن به موضوع، حریف را مورد حمله قرار می‌دهد).
 
بخش هفدهم: قضاوت شخصی
 
یاد گرفتیم که قضاوت شخصی، تصمیم‌های ذهنی و بحث‌برانگیزی هستند که چهار ویژگی دارند:
مسئله‌ها از اهمیت بالایی برخوردار هستند،
اطلاعات مورد نیاز یا ناقص هستند یا مبهم،
افراد دیگر با این تصمیم‌ها مخالف هستند،
و گاهی ارزش‌های متضادی درگیر این قضاوت‌ها می‌شود.
 
ضروری است که زمان بگذاریم و میزان خطر و پی‌آمدهای قضاوت‌های احتمالی را ارزیابی کنیم.
 
بخش هجدهم: توضیح یا استدلال؟
 
یاد گرفتیم که توضیح از دو بخش تشکیل می‌شود:
توضیح‌گیر (چیزی است که باید درباره‌اش توضیح داده شود)
و توضیح‌گر (چیزی است که چیز دیگری را توضیح می‌دهد).
 
توضیح خوب توضیحی است که اطلاعات جدیدی می‌دهد، موضوعش به‌عنوان یک حقیقت مورد پذیرش قرار گفته، به موضوع مورد بحث مربوط می‌شود؛ و زمانی یک توضیح را قبول می‌کنیم که بتواند مسئله یا مشکل را برطرف کند.
 
توضیح، جواب سوالِ «چرا؟» را می‌دهد. استدلال اما برای نتیجه‌ای دلیل می‌آورد و شواهد ارائه می‌کند، و ممکن است یا عقیده باشد و یا قضاوتی ارزشی. توضیح اما هیچ کدام از این‌ها نیست.
 
پایان
 
توضیح مترجم: آنچه خواندید بخش ۱۹ از مجموعهی"ورزیدگی در تفکر انتقادی" است. این مجموعه، که با این بخش به پایان رسید، بر پایهی ترجمه‌‌ای آزاد از کتاب زیر عرضه شد:
 
Lauren Starkey, Critical thinking skills success in 20 minutes a day, New York  2010
 
بخشهای پیشین:
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 

Share this
Share/Save/Bookmark

از سایت زمانه به خاطر انتشار چنین مطلب جالبی تشکر می کنم. من همه بخش های آن را خوانده ام و به خوانندگان توصیه می کنم آن را بارها مثل یک کتاب درسی بخوانند.

واقعا خسته نباشید و دمتون گرم برای این پشتکار!

با سلام و عرض خسته نباشيد. اگر امكان دارد لطفا اين سلسله مقلات را بصورت پيدي اف گرداوري هم عرضه كنيد .ممنون

با سلام و احترام
کتابی دیگر از همین دست نیز پیشتر بفارسی درآمده است که خوانش آن را به شما دوستان فرهیخته پیشنهاد می نمایم :
کتابی از نایجل واربرتون با عنوان Thinking from A to Z - ترجمه بفارسی : « فرهنگ کوچک سنجشگرانه اندیشی » - محمدمهدی خسروانی.
با آرزوی موفقیت شما در زندگانی فرهنگی

با سلام.
کاش همه را در یک فایل میذاشتید. این چیزی است که همیشه به آن احساس نیاز میکردم. متشکرم

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.

لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.

کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و
منتشر نخواهد شد.

 

لینک به ادیتور زمانه:         

برای عبور از سد فیلترینگ

پرونده ۱۳۹۱ / چشم‌انداز ۱۳۹۲

مشخصات تازه دریافت برنامه های رادیو زمانه  از ماهواره:

ماهواره  :Eutelsat

هفت درجه شرقی

پولاریزاسیون افقی 

سیمبول ریت ۲۲

فرکانس ۱۰۷۲۱مگاهرتز

همیاران ما