میتونی حلش کنی؟
سارا روشن - گروهی از ایرانیان خارج از کشور به تازگی اقدام به راهاندازی کمپینی درباره محرومیتهای تحصیلی مردم ایران کردهاند.
این کمپین با نام «میتونی حلش کنی؟»، از روز ۲۰ آگوست ۲۰۱۱ در آلمان شروع به کار کرده و روز نهم سپتامبر نیز وبسایت فارسی آن افتتاح شده است.
به همین بهانه با چندتن دستاندرکاران این کمپین گفتوگوی کوتاهی کردهایم. نخست، روحا ریحانی از اهداف کمپین «میتونی حلش کنی؟» به رادیو زمانه گفته است.
روحا ریحانی - کمپین «میتونی حلش کنی؟» کمپینی است که تلاش میکند درباره محرومیت تحصیلی گروهی از مردم ایران، آگاهی بدهد و مردم را به عمل برای متوقف کردن تبعیض تحصیلی تشویق کند.
گروههایی که از تحصیل محروم میشوند، بسیار متفاوتند: فعالان سیاسی، حقوق بشری و اقلیتهای مذهبی. ما احساس کردیم که الان که سال تحصیلی جدید در ایران دارد شروع میشود، بسیار مهم است که ما این کمپین را شروع کنیم. چراکه اگر جوانی از تحصیل محروم شود، آینده او ویران خواهد شد و نمیتواند آیندهای که برای خودش آرزو کرده است را بسازد.
در زندگی شرایطی به وجود میآید که ما گاهی نمیتوانیم راه حلی برای مشکلاتمان پیدا کنیم ولی در یک گروه و با همکاری همدیگر میتوانیم.
این کمپین چگونه کار میکند؟
برای آگاهیرسانی، ما تصمیم گرفتیم دنیای مجازی و واقعی را بههم وصل کنیم. ما یکبارکد مخصوص درست کردیم که به آن میگویند: «کیو آر کد». Quick response به معنای پاسخ سریع. کسانی که تلفن هوشیار دارند مانند آیفون میتوانند این کد را اسکن کنند. این کدها روی تیشرتهای فعالان کمپین، روی کارت پستالها، ایستگاههای اتویوس و جاهای مختلف شهر به چشم میخورند.
با اسکن کردن این کد، صفحه اینترنتی کمپین باز میشود و آنجا از بازدیدکنندگان درخواست میشود که فیلم یکدقیقهای ما را نگاه کنند. بعد از تماشای فیلم بازدیدکنندگان میتوانند به افرادی مانند بانکی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد یا ناوائندیم پیلی، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، نامه درخواست رفع محرومیت تحصیلی در ایران را بفرستند.
ما آرزو می کنیم، هزاران نفر به این افراد نامه بفرستند تا آنها رسیدگی به این مسئله را در فهرست کارهای اولیهشان قرار دهند و به دولت ایران برای رفع محرومیت تحصیلی، فشار سیاسی بیاورند.
کمپین «میتونی حلش کنی؟» توسط چه کسانی برگزار میشود؟
کمپین توسط گروهی از افراد مستقل و چند سازمان مستقل کوچک شروع به کار کرده است. راهاندازی این کمپین محصول همکاری برخی از افراد و سازمانهای مختلف بوده است.
تا به حال چند ایمیل فرستاده شده است؟
تا به حال بیش از دوهزار ایمیل فرستاده شده است و ما تازه بخش فارسی آن را راهاندازی کردهایم. تا به حال فقط در کشور آلمان بودیم. در دو، سه هفته آینده در کشورهایی مانند ایالت متحده آمریکا، انگلستان، برزیل، ایتالیا، فرانسه، اسلواکی و حتی آفریقای جنوبی هم به راه میافتد. جالبی این کمپین این است که بسیاری افراد که اکثراً دانشجو هستند، در کشورهای مختلف به ما نامه دادهاند و میخواهند این کمپین را، در کشور خودشان هم به راه بیاندازند. بسیار جالبتر اینکه، بیشتر آنها غیر ایرانی هستند و این مشکل را درک میکنند. مثلاً در آلمان کسانی از کشورهای اروپای شرقی که کشورهایی کمونیستی بودهاند، از ما حمایت کردهاند.
ضرورت فشارهای بینالمللی
یکی دیگر از فعالان کمپین «میتونی حلش کنی؟»، مهران براتی، کارشناس روابط بینالملل است.
از او میپرسم: فکر میکنید چرا دولت ایران مانع تحصیل عدهای از جوانان در ایران میشود؟
مهران براتی: دلایل گوناگونی دارد. دلیل اصلیای که جمع بسیار گستردهای از جوانان را در بر میگیرد، مربوط به کسانی میشود که بهاییمذهب و با ممنوعیت تحصیلی روبهرو هستند.
در زمان آقای خاتمی، این مشکل را اینطوری حل کرده بودند که در فرمهای متقاضیان ورود به دانشگاه، هیچ سئوالی در مورد مذهب از دانشجوها نمیشد تا کسی مجبور نباشد درباره دین و مذهبش بنویسد و آنها نیز مجبور نباشند به دلیل محدودیتهایی که سیستم سیاسی برایشان بهوجود آورده است، کسی را محروم کنند. از دوران آقای احمدینژاد سیستم عوض و دوباره پرسش درباره مذهب وارد فرمها شد.
دسته دوم محرومان تحصیلی، دانشجویان و کسانی هستند که به دلایل فعالیتهای سیاسیشان «ستارهدار» میشوند و بعد از گرفتن ستاره اول و دوم، از تحصیل محروم میشوند.
عده دیگری هم بهخاطر شرکت در فعالیتهای شبکههای مدنی، از ادامه تحصیل محروم شدهاند. مثلاً دانشجویان یا دیپلمههایی که با «کمپین یک میلیون امضا» همکاری کردند، به نوعی از تحصیل محروم شدند.
فکر میکنید کمپین «میتونی حلش کنی؟» چه تاثیری میتواند در حل این بحران داشته باشد؟ کسانی که این نامهها را دریافت میکنند، آیا واقعاً میتوانند نقشی در تغییر وضعیت تحصیلی جوانان در ایران داشته باشند؟
خوبی کمپین «میتونی حلش کنی؟» این است که ما برای اولینبار ایرانیان را جدا از مذهب و مسلکی که دارند، به عنوان شهروند میبینیم و دانشجویان بهایی و بهاییمذهبها که در خارج از کشور وارد این فعالیتها شدهاند، فقط برای پیروان آیین خودشان فعالیت نمیکنند، بلکه برای همه ایرانیان محروم از تحصیل در تلاش هستند. بنابراین به عنوان بخشی از ملت ایران عمل میکنند.
در مورد تاثیرگذاری کمپین، باید بگویم: حتماً بسیار تاثیرگذار است. من اطلاع دارم که پارلمان اروپا، هیئت ایرانی پارلمان اروپا، بهویژه بعد از تماسهایی که از طرف ایرانیان خارج از کشور با آنها گرفته شده است، در کمیسیون ویژهای با این محدودیتها برخورد میکنند و بارها به حکومت ایران در این زمینه نامه نوشتهاند. این مسئله در مورد پارلمانهای کشوری هم صادق است.
هماکنون نیز نماینده ویژه حقوق بشر که از طرف سازمان ملل برای ایران تعیین شده است، خودش به ایرانیانی که راجع به مصادیق نقض حقوق بشر در ایران اطلاعات دارند، مراجعه کرده است. این کمپین دارد به نماینده شورای حقوق بشر، در مورد ابعاد تضییقاتی که در ایران و در پیوند با دانشجویان، به دلایل معنوی، سیاسی، عقیدتی و … بهوجود آمده، اطلاعات میدهد.
این مسئله در مورد دبیر کل سازمان ملل و روسای دولتهای کشورهای اروپاییای که ایرانیان در آنجا شرکت دارند نیز صادق است. همینطور مراجعه به کمیسیونهای حقوق بشر پارلمانهای اروپایی، یکی از فعالیتهای اصلی است.
فکر میکنم، اگرچه دولت ایران به ظاهر خود را تحت تاثیر این اعتراضها نمیبیند، اما نسبت به این مسائل حساسیت نشان میدهد. به این شکل که میگوید این حرفها دروغ است و ما کسی را از تحصیل محروم نکردهایم؛ بهخصوص آقای جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه ایران، به کرات این مسئله را رد کردهاند. خانم کلودیا روت، رئیس حزب سبزها زمانی که در ایران بود، فهرستی در مورد این تضییقات به آقای لاریجانی ارائه داد که ایشان قول دادهاند که این مسئله را دنبال کنند. بنابراین اگر اثر این فعالیتها، کم هم باشد، ولی بیاثر نیست. ما فقط میتوانیم بگوییم و بخواهیم که فعالیت در این مورد بیشتر شود.
اقلیتهای مذهبی
دو فعال دیگر این کمپین، یکی سپهر عاطفی و دیگری پویان محمودیان، هردو در ایران به دلایل مختلف از تحصیل محروم شدهاند.
سپهر عاطفی، بهایی است و همین سبب میشود تا از حق ادامه تحصیل در ایران محروم شود. او میگوید: «همانطور که میدانید، بهاییها در ایران از تحصیل عالی و ورود به دانشگاه محروم هستند. من هم به همان واسطه و در سال ۱۳۸۶، همراه با ۶۰۰ بهایی دیگری که آن سال در امتحان کنکور شرکت بودند، به دلیل "نقص پرونده" دچار مشکل شدیم و پیگیریهایمان هم جواب نداد. به این ترتیب من هم نتوانستم وارد دانشگاه بشوم.»
این محرومیت از ادامه تحصیل، چه تاثیری در زندگی شما گذاشته است؟
سپهر عاطفی: من همیشه برخورد دوگانهای با این قضیه داشتهام. بهخاطر اینکه از قبل میدانستم که به احتمال خیلی زیاد، من هم از ادامه تحصیل محروم میشوم. یعنی از دوره نوجوانی هم به شکلی آماده بودم و مسئله را میدانستم، اما باز به شکلی شوکهکننده بود و تأثیر مخربی هم در آیندهام و هم در برنامهریزیای داشت که برای خودم کرده بودم.
ولی در نهایت من در دانشگاه «دیآیاچای» مدتی مشغول تحصیل شدم. این دانشگاه، یک دانشگاه آنلاین مخصوص بهاییان بود که کارش را با بهاییان شروع کرده بود. البته الان ۱۲ تن از مسئولان آن زندانی شدهاند و خیلی هم تحت فشار قرار دارند.
من همیشه از این بابت تحت فشار بودم، ولی با اینکه محرومیت از تحصیل خیلی میتواند ضربهزننده باشد، من سعی کردم از ضربه آن بکاهم و با امکانات موجودی که برایم فراهم بود، آن را جبران کنم و در واقع به محرومیت از تحصیل تن ندهم.
فعالیتهای حقوق بشری
شما در ایران از ادامه تحصیل محروم شدید. چرا؟
پویان محمودیان: دلیل محرومیت من از ادامه تحصیل، فعالیتهای سیاسی و حقوق بشریای بود که در داخل ایران داشتم. دانشجوی ستارهدار بودم. این روندی است که از آغاز دوران ریاست جمهوری آقای احمدینژاد در سال ۱۳۸۴ شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. یعنی افرادی را که فعالیت سیاسی میکنند و در دانشگاه فعالیت انتقادی دارند، از حق تحصیل محروم میکنند.
این محرومیت چه تأثیری در زندگی شما داشته است؟
در مورد شخص من اینطور بود که وضعیت زندگیام تا یک سال بعد از اینکه ما را ستارهدار کردند معلق بود. بعد هم ناچار شدم برای ادامه تحصیل کشورم را ترک کنم و به خارج از کشور بیایم، اما عمده کسانی که این اتفاق برایشان میافتد و مورد این محرومیت قرار میگیرند، امکان و شرایط ادامه تحصیل را در خارج از کشور ندارند.
لطفا لینک صفحه رو هم بگذارید که مخاطبان خود صفحه رو هم ببینن
لینک صفحه انگلیسی
http://www.can-you-solve-this.org/
لینک صفحه فارسی
http://www.can-you-solve-this.org/ir/
ارسال کردن دیدگاه جدید