عیبیابی
پنجشنبه, 1390-02-15 13:01
نسخه قابل چاپ
لارن استارکی
برگردان:
حمید پرنیان
لارن استارکی − پیش میآید که وقتی دارید برنامهای را دنبال میکنید، راه را اشتباهی بروید و این باعث شود که به هدفتان نرسید یا مسئلهتان را نتوانید حل کنید. ممکن است موانع ریز و درشتی سر راهتان سبز شوند و شما را از پیشروی بازدارند.
در اینجا میخواهیم دربارهی نحوهی مواجهشدن با موانع بحث کنیم.
عیبیابی، تفکرکردن دربارهی موارد پیش رویمان است؛ ما وقتی آیندهنگرانه "عیبیابی" میکنیم در واقع داریم پیش از اینکه مسئلهها ظاهر شوند آنها را کشف میکنیم یا سعی میکنیم خودمان را آماده کنیم که با آنها مواجه شویم. شما با عیبیابیکردن، خطاهای خودتان را پیشبینی میکنید و اجازه نمیدهید که آن خطاها روی دهند، یا اگر خطایی هم مرتکب شده باشید، با عیبیابیکردن میتوانید جلوی بزرگشدن آن را بگیرید و در کنترل خود درآورید.
عیبیابی همان روبهروشدن با موانع است، موانعی که اگر برطرف نشوند راه رسیدن شما به هدف را مسدود میکنند. ما باید یاد بگیریم که چگونه با موانع ریز و درشت مواجه شویم تا بتوانیم به مقصد و هدفمان برسیم. عیبیابی، نوعی پل است که روی دریای عیبها و مشکلات ساخته میشود.
مشخصکردن مسایلی که با هدفها تداخل کردهاند
ما بعد از اینکه هدفمان را مشخص کردیم و شروع کردیم که به آن برسیم، بهناچار با یک یا چند مانع روبهرو خواهیم شد. در بحثهای پیش گفتیم که بدون شناسایی و پذیرفتن مسئله نمیتوانیم آن را حل کنیم؛ همین قضیه درمورد مسایلی که در طول عیبیابی ظاهر میشوند هم صادق است.
بعضی از این مسایل قابل پیشبینی هستند؛ یعنی ما میتوانیم آنها را قبل از اینکه به هدفمان برسیم شناسایی کنیم. بعضی دیگر از این مسایل قابل پیشبینی نیستند و باید همینکه پدیدار شدند به آنها پرداخت.
شناساییکردن مسایلی که قابل پیشبینی هستند، کار و وقت زیادی میبرد. ما باید صادقانه هدفمان را ارزیابی کنیم و بدانیم که به چه چیزهایی نیاز داریم تا بتوانیم هدفمان را محقق کنیم.
در بحثهای قبل (بخش ۵) مثالی ذکر کردیم که دربارهی مشکل فرزانه بود؛ او هدفاش این بود که به نمرههای بهتری دست پیدا کند. فرزانه میدانست که «رفت و آمدهای زیاد» و «مطالعهی کم و غیرمؤثر» مانع رسیدن او به هدف خواهند شد. پس، فرزانه قبل از اینکه دست به کار شود و بخواهد که نمرههایاش را بهتر کند، میدانست که مجبور است بر آن مشکلات و مسایل چیره شود. هیچکدام از این دو مشکل فرزانه، ساده نیستند و فرزانه به راحتی نمیتواند بر آنها چیره شود، چون او باید فعالیتهای اجتماعیاش را متوقف کند و در مطالعه مهارت کسب کند.
اما از سوی دیگر، مسئلههایی را که قابل پیشبینی نیستند، راحتتر میتوان شناسایی کرد؛ حلکردنشان هم اغلب سادهتر است. برای مثال، شما دارید تحقیق میکنید و به کتاب خاصی نیاز دارید که در کتابخانهی محلتان یافت میشود. وقتی به کتابخانه میروید تا کتاب را بگیرید، پی میبرید که همهی نسخههای این کتاب به امانت گرفته شدهاند.
یا فرض کنید که با یک مسئلهی فنی روبهرو میشوید که قابل پیشبینی نیست؛ مثلا فرض کنید دارید روی گزارشی کار میکنید که فردا آخرین روز تحویلدادناش است، اما همان روز میفهمید که رایانهتان خراب شده یا چاپگرتان کار نمیکند.
این مسایل را بهراحتی میتوان حل کرد. مثلا در مورد اول، میتوانید از کتابدار کتابخانه بخواهید که در شعبههای دیگر جستجو کند یا اگر قیمت مناسبی داشته باشد میتوانید همان کتاب را از کتابفروشی تهیه کنید. در مورد مسئلهی رایانهتان، میتوانید موقتا راهحلی پیدا کنید؛ مثلا از رایانهی دوستتان استفاده کنید.
مسایلی که قابل پیشبینی نیستند، ماهیتا قابل برنامهریزی هم نیستند. ما وقتی با این مسایل روبهرو میشویم باید سریعا بهترین راهحل را پیدا کنیم و به راهمان ادامه دهیم و به هدفمان برسیم. بحث ما دربارهی عیبیابی مسایلی است که قابل پیشبینی هستند.
تمرین
برای داستانی که در زیر میآید، دستکم دو نوع مسئله بنویسید. به یاد داشته باشید که اتفاقهای این داستان نمایشی است، یعنی شما در موقعیتهای مشابه اما واقعی که قرار میگیرید، با مشکلات بیشتری مواجه میشوید و جدولبندی مسئلهها سختتر میشود.
داستان:
نادر ساعت ۱۰:۳۰ برای نمایشی که خودش کارگردانی میکند جلسهی تمرین دارد. او در پردهی دوم نمایشاش باید حرکت بازیگرهای دیگر را تعیین کند. خود نادر در این نمایش بازی هم میکند. اما ساعت ۱۲:۳۰ همان روز جای دیگری باید دو مونولوگ و یک آواز اجرا کند.
مسایل پیشبینیپذیر و مسایل پیشبینیناپذیر نادر کدامها هستند؟
پاسخ:
امکان دارد به این جوابها رسیده باشید:
مسایل پیشبینیپذیر:
نادر باید خودش را برای هر دو جلسه آماده کند. این کار زمان بیشتری از نادر خواهد گرفت. او میتواند در جلسهی تمرین به بازیگران نحوهی حرکت و جای ایستادنشان را یاد بدهد و خودش را هم برای مونولوگ و آوازخوانی آماده کند. او همچنین باید شب قبل از تمرین با دستیار کارگردان یا چند تن از بازیگران تماس بگیرد و کارهای روزانهای مثل خرید منزل و لباسشستن را فعلا به تعویق بیاندازد.
مسایل پیشبینیناپذیر:
مدیر تئاتر ممکن است دیر کند، یا کلیدش را همراه نیاورد، نادر و گروه بازیگراناش نمیتوانند تمرین کنند، یا یکی از بازیگران ممکن است آن روز نیاید. نادر همچنین شاید به خاطر ترافیک یا تأخیر اتوبوس یا پیدانکردن تاکسی نتواند سر موقع به اجرای مونولوگ و آواز برسد و فرصت خوبی را از دست بدهد. یا ممکن است وقتی نادر به محل اجرا برود، به او بگویند بهجای مونولوگ باید بداههگویی کند. یا حتی ممکن است شخصی که میخواهد به اجرای نادر امتیاز دهد نتواند بهموقع به محل اجرا برسد.
چارهجویی دربارهی مسایلی که با هدف تداخل یافتهاند
یافتن عیبهای غیرقابلپیشبینی و پنهان، سخت است. باید مهارتهای تفکر انتقادی را به کار گرفت تا بتوانیم مسیر رسیدن به هدف را بررسی کنیم. باید در حال پیشرفتن به سمت هدف، همهی خطاها و اشتباههای احتمالی را تصور و یادداشت کرد.
تمرین
سمیرا قبول کرده است که از پسر یکسالهی دوستاش مراقبت کند. دوستاش قرار است در طول بعد از ظهر به یک نشست کاری برود. سمیرا چیز زیادی دربارهی بچهداری نمیداند. او چگونه میتواند برای مسایلی که ممکن است با آنها مواجه شود چارهجویی کند؟
کدام جوابها کارآمد هستند:
الف) از دوست دیگری که بچه دارد درخواست کند که به او یاد دهد چگونه پوشاک بچه را عوض میکنند.
ب) چندتا سیدی کودکان تهیه کند.
ج) کتابهایی دربارهی بچهداری بخواند.
د) به فروشگاههای مختلف سر بزند و قیمتهای مختلف لباس بچه را با هم مقایسه کند.
پاسخ
همهی مواردی که ذکر شد، به جز گزینهی دال، نمونههایی از عیبیابی بودند. قرار نیست سمیرا برای بچهی دوستاش لباس بخرد، بلکه فقط باید پوشاک بچه را عوض کند و او را سرگرم سازد. خواندن کتابهایی که دربارهی بچهداری است به سمیرا کمک میکند که بچهی یکساله را بهتر بفهمد و بتواند نیازهای او را تامین کند.
پیشگیری در مقابل درمان
راه دیگر عیبیابی، نگاهکردن به الگوها و نمونههاست. اگر مدام با یک نوع بهخصوص از مسئله مواجه میشوید، بهترین دفاع این است که بفهمید چه چیزی باعث به وجود آمدن این مشکل میشود و شما به چه چیزهایی نیاز دارید تا نگذارید این مسایل دوباره تکرار شوند. شاید نیاز باشد که علایق و عادتهایتان را تغییر دهید تا بتوانید از بروز مسایل جلوگیری کنید. وقتی مسئلهای نباشد، نیاز به حلکردن هم ندارد.
مثالی بزنیم:
رئیس نگار، هر چهارشنبه صبح با مافوق نگار جلسه میگذارد تا از پیشرفتهای بخش مربوطه مطلع شود. ساعت چهار بعد از ظهر هر سهشنبه، رئیس نگار تندخو میشود. از چند هفتهی پیش، رئیس از نگار خواسته بود که پیشرفتهای یکهفتهای خود نگار و همکاراناش را خلاصه کند. رئیس همیشه انتظار دارد که خلاصهی گزارش ظرف نیم ساعت آماده شود، و فرقی هم نمیکند که نگار آیا کار ضروری دیگری هم دارد یا نه. بعضی از هفتهها، نگار کارهای مهماش را روی زمین میگذارد و مشغول به نوشتن خلاصهی گزارش میشود، و به همین نحو نمیتواند کار خود را به همکاراناش برساند و کار همکاراناش را هم متوقف میسازد. چند راه وجود دارد که نگار بتواند از مسایل روز سهشنبه پیشگیری به عمل آورد؛ اول اینکه او باید از رئیساش بپرسد که آیا هر هفته مسولیت نوشتن خلاصهی گزارش به عهدهی اوست یا نه. اگر به عهدهی اوست، نگار میتواند عیبیابی کند تا از بروز مسئله و بحران جلوگیری به عمل آورد:
یک) از رئیساش بخواهد که به همکاران آن بخش از سازمان خبر دهد که نگار از ساعت چهار تا پنج بعد از ظهر مشغول نوشتن خلاصهی گزارش است و همه بدانند که او در این یک ساعت چه کاری انجام میدهد.
دو) جدول کاریاش را مرتب کند و برای عصرهای سهشنبه جای خاصی باز کند.
سه) از همکاراناش بخواهد که فهرستی از پیشرفتهای خود را در صبح سهشنبه به او بدهند.
در زیر، نموداری رسم شده است که شما میتوانید از آن برای پیداکردن مشکلات ممکن استفاده کنید و از روشهای عیبیابی نیز مطلع شوید. این نمودار برای عیبیابی پیشگیرانه است و میتواند مسایلی که رخ خواهند داد را به شما نشان دهد.
تمرین
فرض کنید رئیستان از شما خواسته است که برای جلسهی سالانهی شرکت، غذا سفارش دهید. رئیستان گفته است ۷۰ نفر به این جلسه خواهند آمد. سال گذشته، ۶۵ نفر به جلسه آمده بودند و روی هم رفته ۵۰ پرس کباب کوبیده و ۴۰ پرس جوجه مصرف شده است. شما مطلع هستید که اگر بیشتر یا کمتر سفارش غذا بدهید، مسئله به وجود خواهد آمد. چهطور میتوانید این مسئله را عیبیابی کنید؟
پاسخ
پاسخهایی که به این مسئله میتوان داد متنوع هستند. مثلا میشود اینگونه جواب داد:
خلاصهی بحث
اولین قدم عیبیابی آیندهنگر، شناسایی مسئلههایی است که بر سر راه ما سبز میشوند و نمیگذارند به هدف نزدیک شویم. برخی از این مسایل را میتوان از قبل پیشبینی کرد و در نتیجه از بزرگشدن آنها و ایجاد بحران جلوگیری به عمل آورد. اما زمانی متوجه برخی دیگر از این مسایل میشویم که با آنها بیمقدمه روبهرو شده باشیم. فرقی نمیکند که با کدام از این مسایل روبهرو هستیم؛ ما باید راهحل را پیدا کنیم و به پیش رویم و مطمئن شویم که به هدف و مقصدمان خواهیم رسید.
ادامه دارد
توضیح مترجم: آنچه خواندید بخش ۶ از مجموعهی "ورزیدگی در تفکر انتقادی" است. این مجموعه بر پایهی ترجمهای آزاد از کتاب زیر عرضه میشود:
Lauren Starkey, Critical thinking skills success in 20 minutes a day, New York 2010
بخشهای پیشین:
با سلام. مطلب شما را نصفه نیمه دنبال کردم ! چون وقتی مطلب طولانی و با عکس و نمودار همراه میشود مخاطب بی حوصله شده سراغ مطالب سهل الوصول میرود ! مقاله را با عنوان (عیب یابی) شروع میکنید. عنوان خوب است ولی محتوی همان تکرار مکررات است . باور تفرمائید بسیار نادر انسانهائی هستند که مثل من شب بیدار علاف مطلب شما باشد!! خوب اگر من را هم از ان دسته از عیب جویان قبول کنید؟! باور بفرمائید که کل تحلیل شما مبنای عینی ندارد ! چونکه یقین دارم هیچکس انتقاد پذیر نیست حتی خداوند باری تعالی ! حال کمی مختصر کنیم ! خودتان صادقانه و مخلصانه بفرمائید عیب شما در چیست ؟! چرا موضوعی به این زیبائی خریداری ندارد ؟! من شروع کننده باشم : چرا انتقاد میکنم؟! برای اینکه مطلب کسل کننده و تکراری بود !! از عزیزان تقاضا میکنم اظهار نظر بفرمائید تا عیب جوئی کنیم. ( باور بفرمائید با ایشان هیچ نسبت و قرابتی ندارم !)
با سلام
به کاربر نادر
دوست عزیز شما بر چه اساسی می فرمایید مطلب خواننده ندارد؟
من این مطلب را پیگیری کرده و تا به حال تعداد زیادی از آن را پرینت کرده و به دوستانم داده ام.
جالب آن است که در صفحه اندیشه معمولا مطالب جناب پرنیان هم جدید بوده و هم بسیار کاربردی هستند.
با تشکر از آقای پرنیان و صفحه اندیشه رادیو زمانه
با سلام
چند مطلبی را که دیدم جالب بود به همین علت کتاب اصلی را دانلود کردم. امیدوارم ارایه این دست مطالب ادامه یابد
ارسال کردن دیدگاه جدید