اکبر گنجی – این مقاله نه تنها مدعای اسلام ستیزی شاه را رد میکند، بلکه شاه را اسلام گرا به شمار میآورد. البته اسلام و تشیع شاه، اسلام بنیادگرایانه یا ایدئولوژیک نبود. در بخش اول نوشتار ناظر به اسلام و تشیع شاه، به روایت شاه بود. پرسش یا مسئله این بود: شاه چه تصویری از اسلام و تشیع و مسلمانی خود و پدرش ارائه میکرد؟ او چه روایتی از اسلامهای رقیب میساخت؟
بخش دوم، که شامل بندهای ۲۰ تا ۲۲ نوشته است، ناظر به رفتار شاه - به اقتفای او فرح - در این زمینه و پیامدهای آن است. آن چه آنان کردند، آماده ساختن زمینهها و بسترهای انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ بود.