اکبر گنجی – موضوع این مقاله رابطه پهلوی دوم با دیانت است. این مقاله نه تنها مدعای اسلام ستیزی محمدرضا شاه را رد میکند، بلکه شاه را اسلام گرا به شمار میآورد. البته اسلام و تشیع شاه، اسلام بنیادگرایانه یا ایدئولوژیک نبود.
بخش اول نوشتار ناظر به اسلام و تشیع شاه، به روایت شاه بود. پرسش یا مسئله این بود: شاه چه تصویری از اسلام و تشیع و مسلمانی خود و پدرش ارائه میکرد؟ او چه روایتی از اسلامهای رقیب میساخت؟
بخش دو ناظر به رفتار شاه - به اقتفای او فرح - در این زمینه و پیامدهای آن بود. آن چه آنان کردند، آماده ساختن زمینهها و بسترهای انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ بود.
در بخش آخر این نوشته به موضوع شاه و گفتمان اسلامی ضد مدرنیته میپردازیم.