رزمایشهای نظامی در خلیج فارس و آخرین امیدهای دیپلماسی
علی افشاری − پرونده هستهای ایران با تحولات جدیدی در هفته پیش همراه شد. آخرین گزارش آژانس جهانی انرژی اتمی نگاه انتقادیتری به حکومت ایران داشت و ناامیدی بیشتری را نسبت به همکاری ایران منعکس میساخت.
گزارش آژانس کماکان بر عدم همکاری لازم مسئولین اتمی ایران تأکید داشت و شامل نکاتی چون عدم امکان ارزیابی سایت نظامی پارچین به دلیل خاکبرداریهای زیاد، بیاعتنایی ایران به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل، افزایش تعداد سانتریفوژهای نصب شده در فردو که هنوز شکل عملیاتی به خود نگرفتهاند و افزایش ذخیره اورانیوم غنی شده بود.
قطعنامه جدید شورای حکام، که نگاهی منفی به برنامه هستهای ایران داشت، ضمن حمایت از گزارش آژانس خواستار حفظ فشار بر روی ایران و همچنین تداوم استفاده از دیپلماسی برای حل اختلافات شد. روسیه و چین نیز از این قطعنامه حمایت کردند تا به نوعی این قطعنامه نمایانگر اجماع جامعه جهانی در شک و تردید نسبت به ماهیت صلح آمیز برنامه هستهای ایران باشد.
اظهارات رئیس سازمان انرژی اتمی ایران
اما بعد از نشست شورای حکام، در جریان گردهمایی سالانه، فریدون عباسی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران با رد اتهام عدم همکاری، سخنانی تند خطاب به آژانس اعلام کرد و این سازمان جهانی را متهم ساخت که در آن گروههای تروریستی نفوذ کردهاند و آنها در تصمیمگیریها نقش دارند. او فاش کرد، خطوط برق زیر زمینی سایت فردو و نطنز در ماههای گذشته منفجر شدهاند و سازمان اتمی ایران چالشهایی با برخوردهای خرابکارانه داشته است. وی در سخنان خود شائبه وجود ارتباط بین بازرسان آژانس و خرابکاران را القا کرد.
اظهارات او که حاوی حملات کمسابقهای به آژانس جهانی اتمی بود، نشانگر شدت گرفتن تنش بین ایران و آژانس است. اما در عین حال این حرفها از دید آژانس توهینآمیز قلمداد خواهد گشت و منجر به سختگیری بیشتر آن بر ایران شده و شرایط را بر حکومت ایران سختتر میکند.
رزمایش در خلیج فارس
هماکنون یک مانور نظامی گسترده دوازده روزه در خلیج فارس و تنگه هرمز با حضور 25 کشور در جریان است. این مانور آغاز شده در روز ۱۷ سپتامبر که با هدف مینروبی انجام میشود، در عین حال ارتباط نزدیکی با بحران هستهای ایران دارد. در این مانور کوشش میشود تا مواجهه موثر در برابر اقدام ایران به بستن تنگه هرمز، در عمل تمرین شده و این پیام به حکومت ایران ارسال گردد که قدرتهای غربی و متحدین منطقهای اجاره نمیدهند ایران شاهراه انتقال انرژی دنیا را ببندد و یا در مسیر تردد کشتیها اخلال ایجاد نماید. حضور کشورهایی چون آمریکا، انگلستان، فرانسه، عربستان سعودی، بحرین و امارات متحده عربی با مجموعهای از سلاحهای سنگین و مدرن دریک مانور مشترک نشانگر ائتلافی نظامی در برابر قدرتی نیز هست که ممکن است زمانی سامان امور را در خلیج فارس و تنگه هرمز برهم زند.
رویارویی مانور قدرتها بسیار حساس است و هر گونه خطای محاسبه و نارسایی در انتقال اطلاعات و مسیرهای ارتباطی طرفین میتواند ماشه جنگ محدودی دیگر در منطقه را بکشد. غرب با توجه وضعیت شکلنیافته خاور میانه پس از بهار عربی و بحرانهای موجود، خواهان توسل به گزینه برخورد نظامی نیست. اما تشدید بنبست موجود و عبور برنامه هستهای حکومت از خط قرمز آنها، ناگزیر این دولتها را به سمت جنگ محدود میبرد.
اما حکومت ایران نیز اعلام کرده که در هفتههای آینده مانور نظامی بزرگی را در خلیج فارس برگزار خواهد نمود تا قدرت دفاعی خود را به نمایش گذارد و نشان دهد قادر است از تاسیسات اتمی مراقبت نماید.
وضعیت بحرانی
با بررسی این تحولات و فشار فزاینده دولت اسرائیل برای اقدام نظامی میتوان نتیجه گرفت که بر وخامت بحران اتمی ایران افزوده شده است اما هنوز جنگ و برخورد نظامی قطعی نیست و کماکان وضعیت نه جنگ و نه صلح تا اطلاع ثانوی برقرار است. اگرچه احتمال جنگ محدود بیشتر از گذشته شده است، ولی به نظر میرسد تعیین تکلیف جنگ به سال2013 و پس از آغاز کار رئیس جمهور آینده آمریکا موکول گشته است.
مداخله نظامی و حمله پیشگیرانه مخالفانی جدی در اسرائیل دارد. فضای سیاسی اسرائیل در خصوص حمله به ایران یکپارچه نیست. بررسی دقیق مواضع دولت نتانیاهو و توجه به این واقعیت که اقدام به حمله نظامی محتاج اعلام قبلی نیست و معمولا تهدید به جنگ با هدف اعمال فشار صورت میگیرد، روشن میسازد که احتمالا هدف دولت نتانیاهو اعمال فشار بر باراک اوباما برای اعلام فرجه زمانی حمله به تأسیسات هستهای ایران است. دولت اسرائیل فکر میکند بهترین زمان گرفتن چنین وعدهای از اوباما پیش از انتخابات است و بعد از انتخاب شدن دیگر اسرائیل اهرم فشاری بر وی ندارد.
موضعگیری لئون پانتهآ وزیر دفاع آمریکا میتواند پاسخی به این تقاضای دولت اسرائیل باشد که اعلام کرد ایران از موقع تصمیم گیری تا نزدیک شدن به توانایی ساخت سلاح هستهای یک سال وقت نیاز دارد و در این فرصت امکان واکنش مناسب از سوی آمریکا وجود دارد.
راهبرد دو مسیره فشار و دیپلماسی
از سوی دیگر تحریمهای سنگین جهانی و غرب به رهبری آمریکا آهنگ برنامه هستهای را کاهش داده و مشکلات جدی برای حکومت فراهم کرده است. بنابراین به نظر میرسد راهبرد دو مسیره فشار و دیپلماسی، همچنان برنامه مورد نظر آمریکا در آینده قابل پیشبینی باشد. همچنین قرائن موجود نشان میدهد که طرفین ماجرا هنوز تصمیم به جنگ و برخورد نظامی نگرفتهاند و در حال روزآزمایی با یکدیگر برای تحمیل خواست خود هستند.
مانورهای نظامی و تهدید به جنگ و اقدام تلافی جویانه پشیمانی آور در اصل جنگهای روانی و لفظی طرفین برای خنثی کردن فشارها هستند تا جهتگیری مسیر دیپلماسی را تحت تاثیر قرار دهند. از این رو تمرینهای نظامی چه بسا آخرین مرحله دیپلماسی باشد تا اینکه لزوما آغاز رویارویی نظامی را مشخص سازد.
غرب با این اقدامات میکوشد برتری نظامی خود را به ایران نشان دهد و به صورت عینی ثابت کند توان نابودی امکانات هستهای و نظامی ایران را دارد. از سوی دیگر تصمیمگیران اصلی در تهران نیز میپندارند آمریکا در صدد پذیرش خواستهای آنان در مذاکرات نیست و بهایی را که آنان طلب میکنند، نمیپردازد. از این رو با گرفتن آرایش جنگی میخواهد آنها را مرعوب سازد. خامنهای و رهبران سپاه محتملاً میاندیشند با گرفتن گارد نظامی میتوانند این ترفند آمریکا را خنثی ساخته و نشان دهند نسبت به حمله نظامی آسیب پذیر نیستند.
حساسیت اوضاع
اما این رویارویی مانور قدرتها بسیار حساس است و هر گونه خطای محاسبه و نارسایی در انتقال اطلاعات و مسیرهای ارتباطی طرفین میتواند ماشه جنگ محدودی دیگر در منطقه را بکشد. غرب با توجه وضعیت شکلنیافته خاور میانه پس از بهار عربی و بحرانهای موجود، خواهان توسل به گزینه برخورد نظامی نیست. اما تشدید بنبست موجود و عبور برنامه هستهای حکومت از خط قرمز آنها، ناگزیر این دولتها را به سمت جنگ محدود میبرد.
اما در آن سوی میدان اگر چه حکومت برنامه جنجالی هستهای وتقابل با آمریکا را زمین نمیگذارد اما در عین حال بعید است به صورت آگاهانه و ارادی قدمی بردارد که منجر به واکنش نظامی غرب شود. بررسی سابقه بحران اتمی 9 ساله ایران نشان میدهد حکومت آهنگ فعالیتهای هستهای اش را با توجه به حساسیتهای جهانی تند و کند میگرداند. اگر چه هیچ وقت متوقف نکرده است اما در عین حال نگذاشته به نقطه جوش برسد. نتیجه کار رشد صعودی فعالیتهای اتمی است اما هنوز به صورت قطعی معلوم نیست وارد فاز ساخت سلاحهای اتمی شده است یا نه. این مسئله کلیدی برای حمله نظامی احتمالی غرب به ایران است.
رهبری جمهوری اسلامی با طرح اقتصاد مقاومتی و تشویق همگان به ریاضت و صرفهجویی بنای مقاومت در برابر تحریمها را دارد و فکر میکند مقاومت باعث فرسایش تحریمها شده و با انجام اعمالی برای نشان دادن مخاطرات بالای حمله نظامی به ایران، نهایتا کفه اوضاع به نفع ایران خواهد چرخید و حکومت میتواند خواستهای خودش و از جمله دریافت تضمین امنیتی را به دست آورد.
بدین ترتیب میزان شکیبایی طرفین سرانجام روشن خواهد ساخت آیا حکومت میتواند تحریمهای کنونی و فزاینده آینده را تحمل کند و یا دنیا در وضعیت کشدار نه جنگ ونه صلح امتیاز بیشتری به ایران خواهد داد.
اما در این شرایط حساس هر گونه اقدام غیر عقلانی از سوی حکومت ایران میتواند کش دیپلماسی را پاره کرده و فضا را به سمت رویارویی نظامی ببرد. در این صورت مانورهای نظامی کنونی آخرین مرحله دیپلماسی خواهند بود.
عکسها:
کشتیهای جنگی در خلیج فارس، مانوور نظامی ۱۲ روزه آغاز شده در روز ۱۷ سپتامبر
عکس رنگی جليلی و خانم اشتون از جلسه 20 از 1000 چی شد؟ !
نوشته ايد:
"اما هنوز به صورت قطعی معلوم نیست وارد فاز ساخت سلاحهای اتمی شده است یا نه."
مثل تکذيب حضور سپاه در سوريه آنهم پس از دستگيري اعضا و تاييد سرداران دارد؟!!
ارسال کردن دیدگاه جدید