نسخه قابل چاپ
اشکان پارسا -سکه خبرها در هفته گذشته گویا به نام "دیپلماسی" ضرب شده بود. ابتدای هفته با خبرهای مربوط به مذاکرات دیپلماتیک درباره برنامه هستهای آغاز شد و انتهای هفته هم خبر تعرض جنسی یک دیپلمات ارشد ایرانی در برزیل به چند دختر نوجوان روی خروجی رسانهها قرار گرفت.
تنشهای مرزی میان ایران و امارات بر سر حاکمیت جزیره ابوموسی نیز پای مقامهای دیپلماتیک را به میان کشید و در همین اثنا، ایران خبر از بازداشت 15 نفر به جرم جاسوسی برای اسراییل داد. امری که تنشآلود بودن وضعیت ایران در منطقه و ویرانی پلهای دیپلماتیک را تایید میکند.
در میان خبرهای داخلی اما منتفی شدن استیضاح وزیر کار، رفاه و تامین اجتماعی و انتشار ویدیویی از سفر استانی احمدی نژاد به بندرعباس نبض خبرها را ز آن خود کرد. رادیو زمانه در "نبض سیاست " به این تحولات نگاهی خبری- تحلیلی کرده است.
تحریمها سرجای خود
حالا همه چیز به مذاکرات روز سوم خرداد در بغداد موکول شده است. مذاکراتی که قرار است بار دیگر نمایندگان دیپلماتیک جمهوری اسلامی و اعضای گروه ۱+۵ (اعضای دائم شورای امنیت+ آلمان) را دور یک میز بنشاند تا درباره رسیدن به راهحلی بر سر برنامه هستهای ایران گفتوگو کنند.
دور نخست مذاکرات شنبه هفته پیش (۲۶ فروردین) با لبخندهایی رضایتبخش از سوی دو طرف پایان یافت. هنوز درباره جزییات انتظارات دو طرف از یکدیگر بحثی به میان نیامده است اما سرفصلهای انتظارهای طرفین تقریبا مشخص است. غرب خواهان تعلیق بخشهای بحثبرانگیز برنامه هستهای ایران است و درعوض ایران انتظار دارد که تحریمها علیه این کشور برداشته شود.
رسیدن به توافق حول این انتظارها بسیار مشکل به نظر میرسد به ویژه از این جهت که ایران میگوید حاضر به عقبنشینی از برنامههای هسته ایاش نیست.
در آن سو هم تاکنون نه تنها نشانهای از کاهش تحریمها به چشم نمیخورد بلکه زمزمههای تحریمهای تازه نیز به گوش میرسد. چنانکه در هفته گذشته خبرگزاریها از کاهش ۷۷ درصدی واردات نفت ژاپن از ایران خبر دادند و کشور سوئیس نیز یازده شرکت و شهروند جمهوری اسلامی را به فهرست اشخاص حقیقی و حقوقی تحت تحریم افزود. حتی بولیوی که از معدود دوستان ایران به شمار میرود پس از مواجهه با فشارهایی از سوی غرب اعلام کرد که ممکن است پرچمهای خود را از روی کشتیهای ایرانی بردارد.
کشتیرانی ایران تحت تحریمهای جهانی قرار دارد و ناگزیر است که از پرچم کشورهای دیگر استفاده کنند. حالا بولیوی، که از معدود دوستان ایران است، نیز اعلام کرده که پرچمهای خود را از کشتیهای ایرانی پس خواهد گرفت.
کشتیرانی ایران تحت تحریمهای جهانی قرار دارد و ناگزیر است که از پرچم کشورهای دیگر استفاده کنند. حالا بولیوی اعلام کرده که اگر ثابت شود پرچماش روی کشتیها متعلق به کشتیرانی جمهوری اسلامی است، پرچمهای خود را از آنها پس خواهد گرفت.
این تحولات دلیلی دیگر است بر اینکه نمیتوان پیش از رسیدن به مصالحهای پایدار درباره برنامه هستهای نسبت به رفع تحریمها خوشبین بود.
فرهنگ دیپلماتیک در زیر آب
رسوایی و دیگر هیج. هیچ واژه دیگری نمیتواند به این دقت بیانگر ماجرای پیشآمده در برزیل باشد. ماجرا روز شنبه (۲۶ فروردین) رقم خورد اما سه روز بعد انعکاس رسانهای پیدا کرد.
رسانههای برزیلی فاش کردند که "حکمت الله قربانی" نفر سوم سفارت ایران در "برازیلیا" به یک استخر مختلط رفته و در حالی که تظاهر میکرده در حال شنا است، به زیر آب رفته و در زیر آب، بدن چهار دختر بین ۹ تا ۱۵ سال را لمس کرده است.
تعدادی از این دختران در واکنش شروع به جیغ و داد کرده و بعد از آن کار بالا گرفته و پلیس برزیل اقدام به بازداشت دیپلمات ایرانی کرده است. آنها در اداره پلیس متوجه شدهاند که او از مصونیت دیپلماتیک برخوردار است و در نتیجه آزادش کردهاند اما این تازه آغاز ماجرا بود.
درز کردن این اتفاق به رسانهها ضربه بزرگی به اعتبار دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی زد. دستگاهی که اعضای خود را با گزینشهای شدید ایدئولوژیک استخدام میکند و مراقبتها و محدودیتهای فراوانی درباره آن اعمال میکند، حالا در معرض یک رسوایی بزرگ قرار دارد.
ایران ابتدا راه تکذیب را برگزید و "رامین مهمانپرست" سخنگوی وزارت امورخارجه گفت که پس از بررسیهای به عمل آمده مشخص شده است که ادعای برزیل درباره تعرض جنسی یک دیپلمات ایرانی در استخر صحت ندارد.
اما روز جمعه (یکم اردیبهشت) سفارت ایران در برزیل اطلاعیهای صادر کرد که در آن بدون تکذیب اصل ماجرا تنها به این نکته اشاره شده بود که مشکل پیشآمده ناشی از تفاوت فرهنگی دو کشور ایران و برزیل است.
رسانههای برزیلی فاش کردند که "حکمت الله قربانی" نفر سوم سفارت ایران در برزیل به یک استخر مختلط رفته و در حالی که تظاهر میکرده در حال شنا است، بدن چهار دختر بین ۹ تا ۱۵ سال را لمس کرده است.
این اطلاعیه توضیح بیشتری درباره این تفاوت فرهنگی نداده بود. با توجه به اینکه اساسا استخر مختلط در ایران ممنوع است و این ممنوعیت برای کارمندان نهادهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی در خارج از کشور هم وجود دارد، این سوال مطرح است که چگونه موضوع تعرض جنسی یک دیپلمات به چند دختر نوجوان به تفاوتهای فرهنگی، فروکاسته شده است؟
فرجام یک تنش مرزی
سواحل جزیره ابوموسی در این روزها بهاری آبی و آرام است اما نام این جزیره در بطن بحرانی سیاسی و مرزی میان ایران و امارات قرار دارد. بحران در واقع تازه نیست اما پس از سفر محمود احمدینژاد به ابوموسی در روز سه شنبه (۲۳ فروردین) بار دیگرخودنمایی کرد و زمینههای یک دعوای منطقهای را فراهم آورد.
امارات مدعی حاکمیت بر جزیره ابوموسی است و برای پیشبرد ادعای خود دست به یارکشی منطقهای زده و با نگارش نامه به سازمان ملل متحد در صدد جلب توجه جهانی نیز برامده است.
ایران در عوض میگوید که حاکمیتی مطلق بر جزیره ابوموسی دارد و حاضر به هیچ گونه مذاکرهای درباره این موضوع نیست. مقامهای جمهوری اسلامی نیز بتلافی اقدام اماراتیها در نامهای به سازمان ملل بر حاکمیت مطلق و بیقید و شرط خود بر ابوموسی تاکید کردهاند.
شدت یافتن این تنشهای مرزی روابط نهچندانگرم و دوستانه ایران و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را متزلزلتر کرده است اما درعوض در میان برخی از ایرانیها باعث بروز احساسهای ملیگرایانه شده تاحدیکه حتی گروهی از منتقدان احمدینژاد را برآن داشته که اقدام وی در سفر به ابوموسی را مورد تایید و تحسین قرار دهند.
استیضاح؛شاید وقتی دیگر
چیزی از عمر مجلس هشتم باقی نمانده است. اما منتقدان احمدینژاد در مجلس همین زمان اندک را غنیمت شمرده و اختلافها با دولت را علنیتر از همیشه کردهاند. تازهترین محور اختلاف مربوط به انتصاب "سعید مرتضوی" به سمت ریاست سازمان تامین اجتماعی توسط وزیر کار است.
منتقدان با اشاره به اتهامهای مرتضوی در پرونده کهریزک میگویند که او صلاحیت تصدی پستی مدیریتی را ندارد و ابتدا باید تکلیف اتهامهایش در دادگاه معلوم شود.
آنها قرار بود که "عبدالرضا شیخ الاسلامی" وزیر کار را بابت این انتصاب در جلسه روز یکشنبه (۲۶ فروردین) استیضاح کنند اما موفق به این کار نشدند. "غلامعلی حداد عادل" ریییس کمیسیون فرهنگی مجلس یک روز قبل از جلسه استیضاح خبر داد که با مرتضوی رایزنی کرده و توانسته او را متقاعد کند که از سمت خود کنار برود.
طراحان استیضاح با اعتماد به این اظهار نظر از تصمیم خود برای احضار وزیر کار به مجلس منصرف شدند اما این پایان کار نبود. ادعای استعفای مرتضوی در واقع یک ترفند حساب شده از سوی دولت برای منتفی کردن استیضاح وزیرکار بود.
برخی از طراحان استیضاح وزیر کار حالا میگویند که دوباره این طرح را به هیات رییسه خواهند برد اما تضمینی وجود ندارد که آنها موفق به این کار شوند.
مرتضوی روز بعد به محل کار خود بازگشت و رسانهها اعلام کردند که احمدینژاد استعفای او را نپذیرفته است. منتقدان مرتضوی در مجلس احساس کردند که بازی خوردهاند و دولت آنها را فریب داده است.
برخی از طراحان استیضاح وزیر کار حالا میگویند که دوباره این طرح را به هیات رییسه خواهند برد اما تضمینی وجود ندارد که آنها موفق به این کار شوند. مجلس در زمان باقیمانده باید تکلیف لایحه بحثبرانگیز بودجه سال ۱۳۹۱ را روشن کند و بعید است که امکان طرح دوباره استیضاح وزیر کار را داشته باشد.
یک ویدیو و دو تفسیر
انتشار ویدیویی از سفر "محمود احمدینژاد" به بندرعباس که توسط دوربینی غیرحرفهای ضبط شده بود به شوکی خبری در طی هفته گذشته تبدیل شد.
در این ویدیو پیرمردی که دنبال ماشین حامل احمدینژاد میدود، خطاب به رییس جمهوری، از گرسنگی فریاد میزند و یک دختر جوان با بالارفتن از کاپوت اتومبیل خود را به احمدینژاد رسانده و با او صحبت میکند.
این ویدیو بحثها و تفسیرهای فراوانی را به دنبال داشت. منتقدان احمدینژاد میگویند که صدای ضجهوار و محزون پیرمرد زمانی که فریاد میزند :"احمدینژاد من گشنمه، احمدینژاد من بازنشستهام" و تلاش پیگیر دختر جوان برای بالا رفتن از ماشین به قصد صحبت با رییس جمهوری ایران، نمایانگر وخامت اوضاع اقتصادی در ایران است.
رسانههای منتقد حکومت با بازتاب وسیع این ویدیو از ناکارآمدی دولت در توزیع ثروت در سراسر کشور سخن گفتهاند و مدعای اصلیشان این است که احمدینژاد نتوانسته به وعده اصلی خود برای برقراری عدالت و رسیدگی به وضع طبقات ضعیف عمل کند. درعینحال برخی تحلیلگران نیز این فرض را پیش کشیدهاند که ممکن است این ویدیو حاصل تلاش گروه مشاوران تبلیغاتی احمدینژاد باشد.
به این معنی که آنها خواستهاند نشان دهند هنوز هم اولویت اصلی شهروندان دغدغههای اقتصادی است و این معنای ضمنی را نیز بازگو کنند که احمدینژاد به میان مردم میرود و شنوای دردهای آن هاست. البته این فرض تا حد زیادی زیر سوال است چرا که "محمد معینی" وبلاگنویس بندرعباسی روز پنجشنبه (۳۱ فروردین) طی یک پست افشا کرد که او این ویدیو را در شبکههای اجتماعی قرار داده است.
انتشار این نوشته، با توجه به محتوای نوشتههای این وبلاگر، تا حدی به تفسیرهای نوع دوم پاسخ منفی داده است.
نمایی تازه از یک جنگ پنهان
جنگ اطلاعاتی و امنیتی میان تهران و تل آویو بیوقفه ادامه دارد. این جنگی است که دو طرف در آن هزینه میدهند بیآنکه هزینههایشان قابل محاسبه باشد.
وزارت اطلاعات ایران اعلام کرده است که ۱۵ جاسوسی اسراییلی را بازداشت کردهاند که ماموریت داشتند در برخی تاسیسات زیربنایی ایران بمبگذاری کنند.
در تازهترین فاز از این نبرد پنهانی، این ایرانیها بودند که خبر از بازداشت ۱۵ جاسوسی اسراییلی دادند. وزارت اطلاعات ایران روز سه شنبه (۲۹ فروردین) در اطلاعیهای اعلام کرد که "بیش از ۱۵ نفر را دستگیر کرده است و بازداشتشدگان به ارتباط با موساد اعتراف کردهاند."
در این اطلاعیه آمده بود که "بازداشتشدگان ماموریت داشتند در برخی تاسیسات زیربنایی کشور بمبگذاری کنند و از آنها محمولههای آماده انفجار هم کشف و ضبط شده است."
وزارت اطلاعات همچنین از کشف "یک پایگاه جاسوسی – عملیاتی در یکی از کشورهای همسایه" خبر داد و گفت که این پایگاه عامل دست و برای استفاده موساد بوده است. مقامهای اسراییلی تاکنون نسبت به این ادعاها واکنشی نشان ندادهاند.
آنها در موارد مشابه نیز سیاست سکوت را برگزیدهاند. طی بیش از دو سال گذشته برخی از دانشمندان فعال در تاسیسات هستهای ترور شدهاند و اسراییلیها درباره احتمال دست داشتن خود در این ترورها سیاست "نه تایید و نه تکذیب" را برگزیدهاند.
يک عده اراذل و اوباش را تحت مصونيت ديپلماتيک براي جاسوسي و خبر چيني به سفارتها اعزام کرده اند و آبرويي براي ايران و ايراني نگذاشته اند.
علی فدوی٬ فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران اعلام کرد واحدهای این نیرو در صورت لزوم تا «سه مایلی» نیویورک پیش خواهند رفت.!!!
ارسال کردن دیدگاه جدید