فرجالله از حزبالله کمک خواست!
مجتبا یوسفیپور – اینروزها سینماگران به جای فیلم ساختن، بیشتر درگیر شرکت در مراسم افطار نهادها و ادارات هستند. از سوی دیگر، تعطیلیهای آخر هفتهی سینماها نیز باعث شده تا سینمای ایران هفتهی نسبتاً کمخبر و آرامی را پشت سر بگذارد.
در گزارش این هفته، علاوه بر مرور آخرین خبرهای سینمای ایران نگاهی داریم به حاشیههای انتخاب نماینده سینمای ایران جهت معرفی به آکادمی اسکار و برخی از اظهارنظرهای اصولگرایان در این زمینه.
تحریم سینمای آمریکا!
هفتهی گذشته «تهران امروز» مصاحبهای کرده بود با جمال شورجه، کارگردان به اصطلاح اصولگرا. در این مصاحبه مفصل، شورجه در ارتباط با موضوعات مختلف اظهار نظر کرد: از مخالفتش با اسفندیار رحیم مشایی تا تحریم سینمای آمریکا. او در بخشی از مصاحبهاش در ارتباط با انتخاب نمایندهی سینمای ایران برای معرفی به اسکار گفت: «اصلاً چه لزومی دارد که فیلمهایمان را برای اسکار بفرستیم؟ مگر اسکار چه افتخاری دارد؟» و در ادامه افزود: «مثلاً چرا باید فیلم «جدایی نادر از سیمین» در خارج از کشور مورد توجه قرار بگیرد و فیلم «اخراجیها» در اکران بینالمللی جایی نداشته باشد؟ حتماً این فیلم توانسته برای آنها مفید باشد. آنها دارند ما را به سخره میگیرند. کشورمان را غیر قابل اعتماد میبینند که مخاطب تشویق به مهاجرت میشود، چون تأمین مالی و جانی ندارد. این فیلم همسو با آرمانهای کشورهای متخاصم است. اگر هدفشان جز این است پس چرا به فیلمهای دیگری مانند «اخراجیها» بیتوجه هستند؟»
جمال شورجه و فرج الله سلحشور. شورجه: چرا جشنوارههای جهانی به جای اینکه به اخراجیها جایزه بدهند، از جدایی نادر از سیمین تقدیر کردند؟
البته شورجه فیلم خودش یعنی «۳۳ روز» را هم در فهرست فیلمهای مورد غضب غرب قرار میدهد. او در ادامه در ارتباط با پخش تازهترین فیلمهای آمریکایی از صدا و سیما میگوید: «هنوز هم شعار مرگ بر آمریکا از زبان مردم نمیافتد اما در تلویزیون ما، آخرین فیلمهای ساختهشده سینمای آمریکا پخش میشود. این تناقض را چگونه میتوانیم پاسخ دهیم؟ (...) ما باید نمایش فیلمهای آمریکایی را تحریم کنیم. مگر آنها انواع و اقسام تحریمها را علیه ما انجام نمیدهند، پس چرا ما باید فیلمهایشان را در صدا و سیمای خودمان نمایش دهیم؟»
تنها نکتهای که جناب شورجه فراموش کرده این است که سالهاست دست اندرکاران سینمای آمریکا سعی دارند جلوی پخش غیرقانوی آخرین تولیداتشان از تلویزیون ایران را بگیرند اما با توجه به عدم پایبندی و عضویت ایران در قانون کپیرایت نمیتوانند کاری از پیش ببرند. تحریم زمانی معنا دارد که برای خرید حق پخش اثر پولی پرداخت شود و سودی به سازنده برسد. وقتی کمپانیهای فیلمسازی آمریکایی اجازه فروش آثار خود به ایران را ندارند، صدا و سیما هم هیچوقت هزینهی کپی رایت این آثار را نمیپردازد و در بهترین شکل فیلمها را با پرداخت هزینهی پائین از واسطههای دست دوم و سوم خریداری میکند، آنوقت تحریم، آن هم به شیوه شورجه به ضرر چه کسی است؟ البته شورجه خود این نکات را بهتر از هرکس دیگری میداند، تنها حکایت زاهدان است و جلوهی در محراب و منبرشان!
فرجالله از حزبالله کمک خواست
راستش ماندهام در برابر اظهارات جناب فرج الله سلحشور چه بگویم. تا یک هفته پیش از آغاز ماه رمضان، ایشان دائم از تناسب اکران آخرین شاهکارشان یعنی فیلم «یوسف پیامبر» با طرح اکران رمضان سخن میگفتند. در شب آغاز نمایش عمومی این فیلم با انتساب ساخت آن به «خداوند»، در تعریف از فیلمشان سخنها گفتند و حالا که نمایش عمومی این فیلم با شکست مطلق در گیشه روبرو گشته، در گفتوگو با «خبرگزاری مهر» فرمودهاند: «اکران «یوسف پیامبر» را درست زمانی قرار دادهاند که دو شبکه در حال پخش همزمان آن هستند و ساعت اکران در ۱۱ و ۱۲ شب نیز مسلماً با استقبال روبرو نخواهد شد. آن وقت همه جا شایعه میکنند آثار مذهبی بیننده ندارد.» بعد هم خطاب به ملت مسلمان همیشه در صحنه فرمودهاند که «من از امت حزبالله و مومنان میخواهم از یوسف حمایت کنند که این کار به منزله حمایت از آثار قرآنی و تقویت جبهه مذهبی در برابر جبهه ابتذال است. حمایت آنها باعث میشود ما در آینده نیز آثار بهتری را بسازیم، اما اگر با شکست روبرو شویم ناچار میشویم از تولید دست بکشیم.»
فرجالله سلحشور: امت حزبالله از یوسف حمایت کند که شکست نخوریم!
حالا اینکه چطور آن «تناسب با ماه رمضان» و آن همه تلاش برای نمایش عمومی فیلم یکمرتبه در چرخشی صد و هشتاد درجهای قصور شورای نمایش شد، کسی نمیداند. البته تناقصات ایشان به همینجا ختم نمیشود، سلحشوری که همیشه در مصاحبههایش ادعا کرده که سریال «یوسف پیامبر» در بیش از ۱۰۰ کشور جهان به نمایش درآمده است، در پاسخ به میزان سودرسانی این سریال از فروش خارجی میگوید: «متأسفانه تا به حال سریال یوسف در بازارهای فیلم شرکت داده نشده است. این موضوع به این خاطر است که مسئولان ما نیازی به پول این سریالها احساس نمیکنند. آنها تصور میکنند دولت برای ساخت این آثار پول رایگان میدهد و در سالهای بعد نیز این بودجه وجود خواهد داشت پس دلیلی وجود ندارد که بخواهند با فیلمهایشان درآمد کسب کنند.» حالا فقط یک سؤال ساده باقی میماند: آن صد و خردهای کشور، این سریال را چگونه نمایش دادهاند؟ آیا به رایگان و به شکل هدیه دریافتش کردهاند؟ آیا به طور غیرقانونی دانلود و پخشاش کردهاند؟ یا اینکه در «یک داد و ستد فرهنگی» با صدا و سیما مثلاً سریال «جومونگ» را دادهاند و به جایش «یوسف پیامبر» با چند فیلم سینمایی دریافت کردهاند؟ به هر صورت بد نبود اگر حضرت ایشان در یکی از مصاحبههای طاق و جفت که معمولاً هر هفته با یکی از خبرگزاریهای «فارس»، «مهر» و یا «رجا نیوز» انجام میدهند، اشارهای به این نکات نیز میکردند!
توقیفیها
وب سایت «خبر آنلاین» برای پیگیری وضعیت برخی از فیلمهای توقیفشده سراغ علیرضا سجادپور معاونت نظارت و ارزشیابی رفته و با ارائه نام فیلمها، وضعیت آنها را جویا شده است. فهرست نام فیلمها و پاسخهای سجادپور به قرار زیر است:
فیلم «پاداش» ساختهی کمال تبریزی: هنوز اصلاحات لازم انجام نشده است.
«خانه پدری» ساختهی کیانوش عیاری: هنوز اصلاحات لازم انجام نشده است. همین قدر بدانید که اصلاحات فیلم زیاد نبوده و به حدی است که به کلیت فیلم آسیبی وارد نشود.
«صد سال به این سالها» ساختهی سامان مقدم: تقریباً مشکل اصلاحی فیلم حل شده و به زودی اکران خواهد شد.
علیرضا سجادپور: «کپی برابر اصل» ساختهی عباس کیارستمی اصلاحات معدودی داشت. برای مخاطب خاص به نمایش درمیآید.
«گزارش یک جشن» ساختهی ابراهیم حاتمیکیا: مشکلی برای اکران ندارد.
«زادبوم» ساختهی ابوالحسن داوودی: با انجام آخرین اصلاحات به زودی اکران خواهد شد.
«خیابانهای آرام» ساختهی کمال تبریزی: مشکل خاصی برای اکران ندارد.
«شیرین» و «کپی برابر اصل» ساختههای عباس کیارستمی: هردو فیلم اصلاحات معدودی داشتهاند و برای نمایش در برنامه اکران مخاطب خاص سینماها آماده میشوند.
جالب اینجاست که در برخی از موارد سازندگان و تهیه کنندگان سخنی خلاف حرفهای سجادپور میزنند. از این فهرست فیلمهایی مانند «خانه پدری»، «گزارش یک جشن» و «زادبوم» بنا به گفتهی سازندگانشان همچنان مشکلاتشان حل نشده است و برای عبور از سد توقیف نیاز به کوتاه شدن و حذف کلی برخی از صحنهها دارند. به هر حال چندین ماه است که معاونت نظارت و ارزشیابی از آمادهی نمایش بودن برخی از آثار سخن میگوید، در حالی که ظاهرا آن آثار همچنان توقیف هستند، بنابراین هر وقت این آثار بر روی پرده آمدند آن وقت میشود حرفهای سجادپور را باور کرد. فعلاً که خانهی سینما هم در برابر معاونت نظارت و ارزشیابی کوتاه آمده است و ظاهراً با توجه به اصلاحیه خوردن دو فیلم «پاداش» و «خانه پدری»، آنها را از بخش داوری جشن سینمای ایران خارج کرده است.
خبرهای کوتاه
در هفتههای گذشته موضوع نمایش فیلمهای روز سینمای جهان در سینماهای ایران یکی از بحث برانگیزترین موضوعات سینمایی بود. برخی از نیاز به نمایش فیلمهای روز سخن گفته و رقابت با سینمای روز جهان را انگیزهای برای رشد سینمای ایران میدانند و برخی دیگر از آن به عنوان رقیبی برای سینمای داخلی نام میبرند؛ رقیبی که در نهایت حضورش حاصلی جز نابودی سینمای ایران نخواهد داشت. حال بعد از هفتهها بحث و اظهار نظر، روز چهارشنبه وزیر ارشاد اسلامی، محمد حسینی در یکی از همان مراسم مهمانی افطار -که این روزها زیاد برگزار میشود- خبر داد که معاونت سینمایی تصمیم قطعی را گرفته و به زودی برخی از فیلمهای روز سینمای جهان در سینماهای ایران نمایش داده خواهند شد. به گفتهی حسینی فعلاً تصمیم بر این است که تا با اجرای این طرح به شکل محدود یک ارزشیابی انجام شده و تصمیم نهایی گرفته شود. حال، با توجه به شرایط امروز و محدودیتها، چه فیلمهایی و به چه شکلی میتوانند به پردهی سینماهای ایران راه یابند خود یک سؤال است!
جواد شمقدری سر سفره افطار: فیلمهای سینمای روز جهان در سینماهای ایران به نمایش گذاشته میشود.
بهروز افخمی کارگردان فیلم سینمایی «فرزند صبح» با ارسال نامهای از کیومرث پوراحمد، دبیر جشن خانه سینما درخواست کرده است تا این فیلم را از بخش داوری این جشن خارج کند. ظاهراً تهیهکنندگان این فیلم آن را برای شرکت در جشن خانه سینما ارائه دادهاند، اما افخمی با توجه به مشکلاتی که پس از ساخت این فیلم پیش آمد و اختلافاتش با تهیهکنندگان، خواستار حذف نامش به عنوان کارگردان از تیتراژ این فیلم شده است.
«فرزند صبح» از پروژههای پرخرجی است که با صرف سرمایه هنگفت و چندین سال کار، سعی در به تصویر کشیدن زندگی آیت الله خمینی داشت و در نهایت به پروژهای شکستخورده تبدیل شد.
حوزه هنری در اقدامی جالب پیش از نمایش فیلمها در سینماهایش، تیزرهایی جهت معرفی برخی از کتابها پخش میکند. در این تیزرها برخی از هنرمندان و دستاندرکاران سینما در برابر دوربین ظاهر شده و کتابی را معرفی میکنند. کتابهایی مانند «دا»، «بابانظر»، «نمایشهای ایرانی» و «کوچه نقاشها» از جمله آثاری هستند که توسط هنرمندانی چون رخشان بنیاعتماد، مریلا زارعی، پرویز پرستویی و علی نصیریان معرفی میشوند. امیدواریم در آینده این طرح گسترش یابد و تنها مختص به معرفی و تبلیغ برخی کتابهای خاص نباشد.
خبرهای تولید
ظاهراً مجید مجیدی قصد دارد تنها برندگان اسکار را برای کار در پروژهی میلیاردیاش «پیامبر اکرم» دعوت کند. اینبار او برای ساخت جلوههای ویژهی این فیلم از اسکات ای. اندرسون، طراح جلوههای ویژهی فیلمهایی چون «ترمیناتور ۲»، «کینگ کونگ» و «مرد نامرئی» خواسته است تا به این پروژه بپیوندد. دو هفته پیش، این طراح جلوههای ویژه به همراه کارگردان و برخی دیگر از سرپرستان گروههای تولید این فیلم برای بازبینی لوکیشنهای فیلم سفری به عسلویه، کرمان و بندرلنگه کردند.
پیشتر اعلام شده بود که فیلمبرداری این فیلم از شهریور ماه آغاز خواهد شد و حال باید دید آیا گروه میتوانند مطابق با برنامه پیش بروند یا خیر. بر اساس آخرین خبر و به گفتهی جمال شورجه، بودجهای ۶۰ میلیارد تومانی برای تولید این پروژه در نظر گرفته شده است. بر این اساس، با توجه به اینکه بخش عمدهای از هزینهی تولید فیلمهای هالیوودی صرف پرداخت دستمزد ستارگان فیلم میشود، و از آنجا که این فیلم از آن دست ستارههای میلیون دلاری ندارد، میشود گفت برای این فیلم در هزینه کردن اگرنه بیشتر، که دستکم برابر با بسیاری از تولیدات هالیوود هزینه شده است، اینکه آیا حاصل کار نیز به همان کیفیت خواهد بود، باید صبر کرد و دید! شاید بد نباشد بدانید فیلمی مانند «ارباب حلقهها» با احتساب پرداخت دستمزدها به دلار، تنها با بودجهای حدود ۹۰ میلیون دلار ساخته شد و یا فیلم «سخنرانی پادشاه»، برندهی بیرقیب اسکار امسال تنها با بودجهی تقریبی ۱۵ میلیون دلار ساخته شده است.
اسکات ای. اندرسون، طراح جلوههای ویژهی فیلمهایی چون «ترمیناتور ۲»، «کینگ کونگ» و «مرد نامرئی» در پروژه میلیاردی «پیامبر اکرم» با مجید مجیدی همکاری میکند
هایده صفی یاری تدوین فیلم سینمایی «بغض» را آغاز کرد. فیلمبرداری این فیلم سه ماه قبل و بعد از ۲۶ جلسه فیلمبرداری به مدیریت تورج اصلانی در ترکیه به پایان رسید. «بغض» نخستین ساختهی رضا درمیشیان است و فیلم داستان دو جوان از نسل سوم مهاجران را روایت میکند: ژاله و حامد، تنها چند ساعت برای پرواز فرصت دارند. باران کوثری، بابک حمیدیان و مهران احمدی بازیگران اصلی این فیلم هستند.
و اما علی سرتیپی از ساخته شدن فیلم «ورود آقایان ممنوع ۲» خبر داد. به گفته این تهیهکننده، محراب و پیمان قاسمخانی در حال حاضر بر روی فیلمنامه این فیلم کار میکنند و فیلم توسط گروه سازندگان قسمت اول تولید خواهد شد. «ورود آقایان ممنون» تاکنون توانسته نزدیک به پنج میلیارد تومان در سراسر کشور فروش داشته و یکی از شگفتیهای امسال اکران سینماها شود.
خبرهای اکران
هفتهی گذشته همچنان سینماها شلوغ بودند و فیلمها خوب فروختند.
«ورود آقایان ممنوع» ساخته رامبد جوان بعد از ۶۶ روز توانست به فروشی بیش از چهارونیم میلیارد تومان دست یابد و اگر فروش تهران و شهرستانش در هفتهی آینده به همین شکل باقی بماند، رکورد پنج میلیارد تومان را خواهد شکست.
این هفته دو فیلم نیز به اکران خود پایان میدهند: «اینجا بدون من» بعد از ۳۷ روز نمایش عمومی توانست حدود ۵۰۰ میلیون تومان در سینماهای تهران فروش داشته باشد. «آقا یوسف» ساختهی علی رفیعی نیز بعد از ۳۷ روز در آخرین هفتهی نمایش عمومیاش توانست به فروشی ۱۸۰ میلیون تومانی در اکران تهران دست یابد.
ورود آقایان ممنوع! ساخته رامبد جوان چهار و نیم میلیارد تومان فروش داشت. علی سرتیپی از ساخته شدن فیلم «ورود آقایان ممنوع ۲» خبر داد. (لینک: + نقد ورود اقایان ممنوع! در رادیو زمانه)
«سوت پایان» نیکی کریمی نیز توانست بعد از ۱۶ روز از مرز فروش ۱۰۰ میلیون تومان بگذرد. «شبانهروز» ساختهی مشترک امیدبنکدار و کبوان علیمحمدی نیز بعد از ۱۶ روز به فروشی حدود ۱۸۰ میلیون تومان دست پیداکرد.
و بالاخره «جدایی نادر از سیمین» در اکران دوم خود به شکل تکسانسِ شبانه، توانست حدود ۲۰ میلیون تومان در تهران فروش داشته باشد و البته «یوسف پیامبر» ساختهی فرج الله سلحشور بعد از ۱۴ روز و داشتن ۵ سینمای تکسانس توانست تنها یک میلیون و دویست هزار تومان فروش داشته باشد.
حاشیه هفته: تفرقه بینداز و حکومت کن!
نه! اگر فکر کردهاید که این سیاست تنها مختص انگلیسی هاست، اشتباه میکنید. گویا دوستان خبرگزاری «فارس» نیز بدشان نمیآید گهگاه از این سیاست استفاده کنند. ماجرا از این قرار است که ناگهان هفتهی گذشته حضرات در خبرگزاری «فارس» دایهی دلسوزتر از مادر شدند که: آی، چه نشستهاید که حق فیلم «یک حبه قند» دارد خورده میشود. چطور؟ برای اینکه این فیلم ارزشمند صلاحیت آن را دارد که به عنوان نمایندهی ایران به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا معرفی شود، اما برخی جریانها و افراد خاص در سینما قصد دارند تا با اعمال فشار، کاری کنند تا گزینهی دیگری جز «جدایی نادر از سیمین» مجال مطرح شدن پیدا نکند.
خبرگزاری فارس، دایه دلسوزتر از مادر. اخراجیها و پایاننامه را رها کرده، از «یه حبه قند»! دفاع میکند
در اینکه در انتخاب نمایندهی سینمای ایران باید تمامی جوانب را سنجید و همهی گزینهها را در نظر گرفت شکی نیست. اما دلسوزی خبرگزاری «فارس» هم جای بحث دارد. اول اینکه بحث بر سر خوب و یا بد بودن فیلم «یه حبه قند» نیست، چرا که هنوز به نمایش عمومی درنیامده و اثر دیده نشده را نمیشود قضاوت کرد. اما سؤال این است که حالا چه شده یکمرتبه دوستان هنرشناس این خبرگزاری به ارزشهای این فیلم پی بردهاند؟
بدون توجه به اکران جهانی و جوایز خارجی فیلم «جدایی نادر از سیمین»، اگر بخواهیم ملاک را همان جشنواره بینالمللی فجر یعنی جشنواره مورد تائید دوستان اصولگرا قرار دهیم، باید قاعدتاً میان این فیلم و یا فیلم «جرم» یکی را برگزینیم. چرا که هیأت داوران جشنواره فیلم فجر، آن زمان به این نتیجه رسیدند که این دو فیلم بهترین تولیدات سال گذشتهی سینمای ایران هستند. حال مسئله دو صورت دارد: یا دوستان در خبرگزاری «فارس» اعتقاد دارند که در داوری جشنواره فیلم فجر مشکلی بوده و خدای ناکرده، داوران بر اساس روابط و یا توصیه از بالا جایزه دادهاند و حق فیلم «یه حبه قند» در آن جشنواره پایمال شده است. که در اینصورت باز میشود پرسید که چرا تاکنون خاموش نشسته بودند و تازه اکنون یادشان آمده در دفاع از این فیلم دایهی دلسوزتر از مادر شوند؟ شکل دوم این است که دوستان کلاً جشنواره فیلم فجر و داوران آن را قبول ندارند. در اینصورت هم جای تعجب است که چرا پیشتر سخنی نگفتهاند و از حق تضییعشده این فیلم و دیگر فیلمها دفاع نکردهاند؟
البته یک شکل سومی هم هست که تنها به ذهن اشخاص کجاندیش و بدبینی چون من میآید و آن هم این است که تمامی بضاعت سینمایی حضرات اصولگرا خلاصه میشود در فیلمهایی چون «اخراجیهای ۳» و «پایاننامه» و «۳۳ روز». خود این دوستان هم میدانند که هیچکدام این فیلمها از لحاظ ارزشهای هنری و سینمایی دارای جایگاه و وزن و ارزشی نیستند، چه اگر بودند بیشک هیچوقت خبرگزاری «فارس» فیلمی مانند «اخراجیها» و یا «پایاننامه» را رها نمیکرد تا از «یک حبه قند» دفاع کند. آن هم دفاع از فیلمی که فیلمسازش یعنی رضامیرکریمی در اعتراض به حضور یار غار دوستان خبرگزاری «فارس» در هیات داوری جشنواره فیلم فجر، یعنی جناب حسن عباسی، در جشنواره جنجال آفرید. خبرگزاری «فارس» دلسوز فیلم فیلمسازی شده است که در خانهی سینما حضور فعال دارد و در برابر سیاستهای معاونت سینمایی ایستاده است و کیست که خبر از رابطهی نزدیک این خبرگزاری و دولت و معاونت سینمایی نداشته باشد؟ به هرحال کاش دوستان پیش از انتشار چنین مقالاتی، از یکی از مراجع مورد قبولشان یک استفتا میکردند که آیا تفرقه اندازی در ماه رمضان جایز است یا خیر؟
طرح: رادیو زمانه
در همین زمینه
توقیفیها – نگاهی به سیر جدید توقیف آثار سینمایی
ارسال کردن دیدگاه جدید