آه از دست این تازیان و ترک تازان که پس از با خاک یکسان کردن ایران هنوز دست بردار نیستند. کجاست خون و جان ایرانی که به خود آید و داد خود از این نامردمان بستاند که خود را در طول تاریخ و هنوز که هنوز است بر ایرانی تحمیل کرده اند. در این مملکت عرب زده ما حق تغییر اسم خود را هم نداریم. برای نامگذاری فرزندم چقدر آن مردک عرب زده در ثبت احوال با من بحث کرد که نام ائمه اطهار را انتخاب کنم. روشن است که اکنون بوجه ی این مملکت خرج فرهنگ و زبان عربی میشود و آنگاه اینجا یک مشت که نیاکانشان ایران را با خاک یکسان کرده اند از حق و حقیقت سخن میگویند و مظلوم نمایی میکنند.

زبان فارسی هیچگاه به زور و جنگ رشد و نمو نکرده است بلکه ماندگاری زبان فارسی بخاطر بزرگانی بوده که آن را پاس داشته اند. در این سرزمین زمانی فارسی سخن گفتن جرم بوده است چراکه تازیان نمی پسندیدند. در ترکیه زمانی کردی سخن گفتن جرم بوده است. آیا در ایران ترکی صبحت کردن هیچگاه جرم شده است یا اینکه در هر اداره ای به یمن پارتی بازی برادران ترک همه باهم ترکی صحبت میکنند و زبان رسمی پاس داشته نمیشود.

اکثریت فارس همیشه تحت ستم اقلیتهای ترک یا عرب بوده است. بیشرمانه ترین حکومتها را این اقلیتها داشته اند. قاجارهای زن باز و صفوی های بچه باز. اینها این سرزمین را به این حال و روز انداخته اند. چون هیچگاه علاقه ای به این مرز و بوم نداشته اند. اینها فقط پول میشناسند و قدرت و سلطه. وگرنه چرا زبان خود را فروختند به مغولها، چرا از سرزمین مادری خود جدا شدند بدون هیچ مقاومتی. ما اکثریت فارس کینه ی تاریخی نسبت به دو قوم عرب و ترک داریم و در این کینه کاملا به حق هستیم. اکثریت فارس باید به خودش بیاید و انتفام خود را از این اقلیت تمامیت خواه بگیرد.

هم اکنون اصلی ترین پشتوانه ی این حکومت عرب زده ی شیعی هم همین دو قوم عرب و ترک هستند که هویت خود را قبل از همه در شیعه گری و عربگری میجویند و گرنه اکثریت فارس پشتوانه ی قویی برای هویت سازی در تاریخ خودش دارد. اما اینها هویت نداشته ی خود را در تشیع که دینی وارداتی و جعلی ست میجویند و برای همین پشتوانه ی اصلی این حکومت ضدایرانی هستند.

کار بسیار پسندیدهء زمانه را در خصوص بازکردن بخشی برای وضعیت جامعه چند ملیتی و چند فرهنگی ایران را بایستی ستود و از شجاعت این سایت در انعکاس واقعیت بسیار وسیع چندزبانگی و چند ملیتی در ایران تقدیر کرد.

مردم ایران امروز چهار جنبش بسیار جدی را در مقابل خود دارند؛
جنبش دمکراسی خواهی که وسعتی در سراسر ایران دارد اما عمدتا در مناطق مرکزی و فارس زبان ایران متمرکز است
جنبش ملی دمکراتیک متعلق به ملیتهای غیرفارس در ایران (ترک، کرد، بلوچ، عرب، ترکمن...) که عمدا برای رفع تبعیض در عرصه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی امروز یک جنبش ملیونی به خود گرفته است.
جنبش زنان که به یکی از جنبشهای مطرح مدنی در ایران بشما میرود
و بلاخره جنبش زحمتکشان که در راستای عدالت اقتصادی دارای سوابقی قابل توجه است.

در این میان جنبش ملیتهای غیرفارس ایران جنبشی ملی دئمکراتیک است. ابن جنبش عمدا علیه نژادپرستی در ایران و برای حقوق برابر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای تمامی ملیتهای ایران (ترک، فارس، کرد، بلوچ، عرب و..) می کوشد. جنبشی ملیونی است و هر روز به دامنه آن افزوده میشود. آیا میشود تغییر در ایران متصور شد بدون اینکه به یکی از مبرم ترین مسائل آن که همانا مسئله حقوق برابر ملیتهای ساکن این کشور است بی تفاوت ماند؟؟

اقدام زمانه حرکتی در راستای توجه به یکی از مهمترین مسائل داخلی ایران است

با تشکر و تقدیر دوراره از زمانه

یونس شاملی

با سلام. ما جملگی احاد مردم ایران از رادیو زمانه ودست اندر کاران محترم ***** کمال سپاسگزاری را داریم ! و اازاینکه به ما فزصت میدهند تا از حقوق اقلیتها چیزی بنویسیم تشکر کرداهیم ! . این بنده خدا طفل معصوم پنج ساله که عنقریب خوراک ملاها خواهدشد! اصلا نمیداند که ما در ایران اصلا اقلیت ویا اکثریت قومی نداریم ! ما مجموعه ای از ملل هستیم که بضرورت اقلیم وامنیت خود دور هم جمع شده ایم و اهداف و منافع مشترک داریم. ما یک مرزوبوم داریم از کرد و ترک و ترکمن وبلوچ و فارس وعرب ولر و... پیوندهای تاریخی داریم وهمین پیوستگی است گه مارا درمقابل هجومهای بی امان شرق وغرب وشمال وجنوب پایداری داده وپایدار خواهیم ماند.گاها در خانواده خود گله گذاریم که چرا ان برادر این کرد یا ان برادر سهم بیشتری برد! هر روز یک انتریک جدید میکنند که چرا ایران به زبان فارسی حرف میزند؟! خوب جان من یک ملت با این همه تنوع باید زبان مشترک وخط مشترک داشته باشند تا زبان هم را بفهمند وهمدیگر درک کنند این زبان واین خط که مربوط به این چند سال نیست قرنها است که مارا درقبال هجوم تازیان صیانت کرده. در غیر اینصورت ما هم مثل اردن ومصر وتونس و.. عربی حرف میزدیم ! جالب انکه یک لبنانی یا اردنی را ببرید عربستان حرف همدیگر را نمیفهمند! حالا چه برسد به من خوزستانی که به من میگویند عرب کمره ای !! ***** اقا جان بفرما درقلب فارس وببین که چگونه ایل قشقائی ترکی حرف میزنند؟! یا بقول حافظ شیرازی: اگر ان ترک شیرازی بدست ارد دل مارا ..... به خال هندوش بخشم سمرقند و بخارا را ! گرچه تیمور لنگ به او ببخشید ! ولی هنوز شما .......!!!.

با تشکر فراوان از رادیو زمانە. امید است رادیو زمانە بتواند این سکوتی را کە رسانەهای فارسی زبان دربارە مسائل ملیتها در پیش گرفتە اند بشکند و از طریق این رسانە بتوان افراد نا آگاه را کە تنها از دریچە شونیسم مسائل ملیتها را مینگرند، آگاه سازد تا اینکە همە بفهمند کە خواست ملیتهای ایران تجزیەطلبی نیست بلکە رسیدن بە حقوقیست کە در چهارچوب ایران میسر خواهد شد و نیازی بە تجزیە ایران نیست.

من به عنوان یک کورد که خود را ایرانی میدانم و از تسلط فارسها و تورکها بر ثروتهای ملی بسیار متنفرم باید بدانیم ایران فقط تبریز و تهران نیست

دوست نادیده آقای کاکارش.
اقلیت و اکثریت از دسته مفاهیمی هستند که بیشتر در حوزه سیاست کارآئی دارند و تقلیل آن به حوزه های اجتماعی به با نگاه برابر حقوقی تناقض دارد.چرا من در ارتباط با هم میهنان اهل تسنن واژه اقلیت را باید بکار برم؟چرا من هم میهن کرد،بلوچ،و..... را باید اقلیت بنامم؟چرا من باید یک همجنسگرا را اقلیت بنامم؟اقلیت در مقابل کدام اکثریت؟ اقلیت و اکثریت بیش از اینکه بار کیفی داشته باشد،مفهومی کمی است.مگر هویت انسانی را حکومت ها و دیکتاتورها و مستبدین میسازند که من و شما ناچار باشیم با هویت سازی آنها پیش رویم.ترویج خطاهائی که هویت انسانها را بر اساس دین و مذهب و زبان و... به پیش میبرد،به جامعه ما کمکی نخواهد نمود.حقوق انسانی مفهومی کیفی است، که به انسان فارغ از دین و مذهب و زبان و ... می نگرد.ترویج این نگاه برابر در واقع گام برداشتن در جهت هویت انسانی است که بنده را به عنوان یک انسان گیلگ متعهد می سازد که هم میهن اهل سنت،هم میهن کرد و بلوچ و... را به مثابه انسانی که هیچ ویژگی خاصی ،مانع و باعث نقض حقوق آنها نگردد،ببینم.اهل سنت برای من اقلیت نیست چون من هویتی شیعی ندارم.کرد برای من اقلیت نیست،اگر چه در حوزه آداب و سنن و فرهنگ و زبان با آنها تفاوت های بسیار دارم.بلوچ و .... برای من اقلیت نیستند.جامعه بشری وآحاد مردم ایران انسانهائی هستند که از بدو تولد حقوق به مثابه امری کیفی بر آنها مترتب می گردد و تنها دیکتاتورها و مستبدین، جامعه بشری و جامعه انسانی را بر اساس تمایلات خویش تفکیک می کنند.
با مهر
حمید حمیدی

متاسفانه بعضی ها این دریچه کوچک را که زمانه برای اقلیتها باز کرده برنمی تابند. آقای کاکارش اگر هم بقول نظر قبلی همه چیز را به گردن فارسها می اندازد (که نمی اندازد) تا حدودی حق دارد. چون حکومتهای مرکزی که اکثرا برخاسته از مناطق فارس زبان هستند اولویتهایی در راستای رشد این مناطق دارند و در طول تاریخ کردها و سایر اقلیتها (که شاید استفاده از عنوان اقلیت برای آنها درست نباشد) همیشه توسری خور و حاشیه ای بوده اند. کردها زمانی مورد تمجید قرار می گیرند که گوشت دم توپ دشمنان مهاجم به خاک ایران باشند. اما در زمان تقسیم ثروتهای ملی باید کناری بنشیند و با کشاورزی و دامداری سنتی و خرید و فروش اجناس خارجی امرار معاش کنند. کردها حق دارند بد بین باشند چون تاریخ آنها همیشه با درد و رنج و تحقیر همراه بوده است. کردها چه در زمان رضا شاه، چه در زمان پسر خود گنده بینش و چه در زمان دیکتاتوری ملا ها همیشه سرکوب شده اند و شکی نیست که در حکومت آینده هم احتمال تداوم چنین سیاستی از سوی مرکز وجود خواهد داشت. در نهایت به حاشیه راندن اقلیتها منجر به پاره پاره شدن ایران خواهد شد. اگر واقعا دلسوز ایران هستید پس همه اقلیتها را در قدرت آینده سهیم کنید و بدانید که ثروت ملی تنها منحصر به اصفهان یا مشهد یا قم و تبریز نیست.
در هر صورت کردها به بیداری سیاسی و فرهنگی رسیده اند و اگر همچنان جایی در حاشیه برای آنها در نظر گرفته شده باید بدانید که بیش از این تحمل نخواهند کرد و آماده هستند که از خیر ایرانی بودن بگذرند و از این سرزمین پر از درد جدا شوند.

آقای کاکارش که بدی آب و هوا و خشک سالی رو هم به گردن فارس ها می اندازه، چه جوری می خواهد مقاله بی طرفانه بنویسه؟ اطلا بی طرف بودن برای رادیو زمانه بی معنی است.