مردانی که مرتکب آزار جنسی میشوند، متعلق به طبقهی خاصی نیستند
سارا روشن-روز شنبه، چهارم ژوئن، در شهر آمستردام تظاهراتی علیه آزارهای جنسی خیابانی برگزار شد.
زنها و مردها با گرایشهای جنسی متفاوت، لباسهای سکسیای پوشیده بودند که هنگام روز بسیار کم در سطح شهر میبینیم.
این تظاهرات با عنوان «Slut Walk» که ترجمه عامی آن «پیادهروی زنها و مردهای ولنگار» است، از چندماه پیش آغاز شده است و در شهرهای مختلف دنیا برگزار میشود.
ین تظاهراتهای اعتراضی در پی تذکر یک پلیس کانادایی به چند دانشجوی دختر که بهظاهر لباسهای باز پوشیده بودند، شروع شد.
پلیس یادشده به دخترها پیشنهاد کرده بود که لباسهای بستهتری بپوشند تا در جامعه امنیت بیشتری داشته باشند. این دانشجویان و بسیاری دیگر اما معتقدند که نوع لباس نباید باعث عدم امنیت زنان و مردان در جامعه بشود و نگاه تبعیضآمیز نباید ارزش جامعه بشود.
در این زمینه با «میریام وانهنگستن» Mirjam van Hengsten، فعال حقوق همجنسگرایان و یکی از برگزارکنندگان این تظاهرات در آمستردام صحبت کردم و از او درباره آزار جنسی در هلند پرسیدم.
میریام وانهنگستن: ابتدا میخواهم خیلی مشخص بگویم که آزارهای جنسی هم برای زنان و هم برای مردان آزاردهنده است. این در حالی است که زنان دو برابر مردان آزار میبینند. خانمها اجازه دارند لباس زنانه بپوشند؛ ولی نه خیلی هم زنانه. چون آنوقت ولنگار بهنظر میرسند و اگر هم زنانه لباس نپوشند، لزبین خطاب میشوند. مردها هم مشکل دیگری دارند. آنها باید به اندازه کافی رفتار مردانه داشته باشند و اگر با صدای نازکتری حرف بزنند و یا از دستهایشان در هنگام صحبت کردن زیاد استفاده کنند، هومو یا همجنسباز خطاب میشوند.
آیا دولت و مجلس هلند، برای رفع این تبعیضها کاری انجام میدهند؟
در این زمینه کارهایی در حال انجام است. مثلاً در اداره پلیس جایی برای اینگونه اعتراضها در نظر گرفته شده است. در ادارهها، دانشگاهها، ادارهی پست و ... شبکههایی ایجاد شدهاند به نام «گروههای صورتی» که از حقوق کسانی که مورد آزار جنسی قرار میگیرند، دفاع میکند. در بعضی موارد هم دولت کمکاری کرده است. مثلاً بهتازگی تصمیم گرفته شده که جنسیت و تفاوتهای جنسی، دیگر موضوع درسی دبیرستانهای هلند نباشد.
آزارهای جنسی خیابانی در ایران
این تظاهرات در بسیاری از کشورها برگزار شده و در بسیاری شهرهای دیگر از جمله بمبئی و دهلینو در هند نیزقرار است برگزار شود.
در کشورهایی همچون ایران اما، رنگ و نوع آزار جنسی بسیار متفاوت است. در این زمینه، با نوشین کشاورزنیا، فعال حقوق زنان، گفتوگویی داشتهام.
خانم کشاورزنیا معتقد است که آزار جنسی متعلق به یک جامعه و قشر خاص نیست و لزوماً مردانی که مرتکب آزار جنسی میشوند، متعلق به طبقه خاصی نیستند. او درباره تفاوت آزار جنسی در ایران با کشورهای دیگر توضیح میدهد.
نوشین کشاورزنیا: تفاوتی را که شاید بتوانم بگویم، نوع جامعهپذیری زنها و مردها و واکنش زنان به این مسئله است. بیشتر بحث این است که زنان باید سکوت کنند و یا در واقع میتوانم بگویم که خشونت را تحمل کنند. چون این یک ارزش اجتماعی است. یعنی همیشه به زنها یاد داده شده است که اگر در خیابان یا محیط عمومی دیگر مورد آزار قرار گرفتید یا حرفی را شنیدید، بهتر است سکوت کنید و از کنار آن رد بشوید. واقعیت این است که اکثر زنان جامعه هم این را تحمل میکنند. فکر میکنم این هم خیلی به سن و تجربه ربط دارد.
مسئله این است که وقتی شما به عنوان یک زن، در چنین موقعیتی قرار میگیرید، اگر واکنش نشان بدهید، کسانی که ناظر صحنه هستند، همیشه حمایت نمیکنند. حتی امکان دارد گاهی اوقات به این خشونت دامن زده شود. یعنی شما واکنشی هم از طرف مقابل داشته باشید و با توجه به اینکه خلاء قانونی هم داریم اگر این واکنش منجر به حادثه یا خشونت بیشتر و گاهی حتی مرگ بشود، اتفاقی که در نهایت میافتد این است که وقتی به آن ماده دفاع از خود استناد شود، بهسختی قابل اثبات است. چنانکه پروندههایی هم در این زمینه داشتهایم.
بر اساس تحقیقات فعالان حقوق زنان، در کشور مسلمان مصر، نوع پوشش تأثیری در جلوگیری از آثار جنسی نمیگذارد. ۸۰ درصد زنان مصر باحجابند و ۸۰ درصد در خیابان، محل کار یا وسیلههای نقلیه عمومی مورد آزار جنسی قرار میگیرند.
در واقع در اصل قضیه تفاوتی ندارد. اگر شما در شهرهای کوچکتری که از نظر عرفی، پوشش معمول چادر است، با زنها صحبت کنید و یا حتی در کلانشهرها، مطمئناً زنان چادری و کسانی که از این پوشش برتر از دیدگاه حکومت استفاده میکنند هم تجربههایی از این خشونت را دارند و بهشکلهای مختلف، در خیابان و یا محیط کار مورد خشونت واقع میشوند.
همین نشان میدهد که هرچند ممکن است عواملی موجب کاهش و یا افزایش چنین خشونتهایی بشوند، ولی در اصل قضیه تفاوتی ندارد. یعنی باید به دنبال عاملی بگردیم که یقیناً عامتر است. من فکر میکنم، این مسئله برمیگردد به نوع جامعهپذیری مردهای جامعهما. یعنی آنها از همان اول طوری تربیت میشوند که در هر شرایط و موقعیتی میخواهند قدرت و برتریای را که دارند بهرخ بکشند. مثلاً یک پسر 16، 17 سالهای که تازه بالغ شده، باید در جمع خودشان نشان بدهد که مرد شده است و مردانگیاش هم با این قصه تعریف میشود. به همین جهت است که من فکر میکنم نوع پوشش، حجاب و آرایش تاثیر چندانی ندارد در اینکه شما مصون بمانید از اینکه مورد خشونت واقع نشوید.
شما اشاره کردید به قدرتنمایی مردها. آیا این مسئله ربطی به فشار جنسیای ندارد که آنها تحمل میکنند و نمیتوانند نیازهای جنسی خود را به شکل دیگری رفع کنند؟
من فکر میکنم این واقعاً یک اسطوره است که بگوییم این مسئله طبیعی و غریزی است و یا مثلاً مردها به دلیل محرومیت جنسی است که این کار را انجام میدهند. برای اینکه واقعیت این است که حتماً شما مردهایی را در جوامع دیگر و همینطور ایران هم دیدهاید که در برههای از زندگی امکان رفع نیازهای جنسیشان را ندارند، ولی حتماً اینکار را نمیکنند که بخواهند در خیابان، در تاکسی و ... از این طریق آزار دیگران نیازشان را برطرف کنند. بنابراین نمیتوانیم توجیه کنیم که غریزه جنسی و محرومیت جنسی مرد است که باعث میشود این کار را انجام بدهد.
پس شما معتقدید که فرهنگ اجتماع این توقع را از مرد دارد که با متلکگویی و آزار جنسی، خود را نشان بدهد؟
بله! یکجور برترینمایی است. مرد در هر موقعیتی میخواهد نشان بدهد که من فرادستتر از تو هستم و در واقع، جنس مذکر فرادستتر است. اگر مردی هم اینکار را انجام ندهد، به آن مردانگی خلل وارد میشود. یعنی من این را در همان جامعهپذیری میبینم. شاید عوامل دیگری هم باشند، ولی مهمترین عاملی که باعث شده شیوع آن در کشوری مانند کشور ما زیاد باشد، این است که جامعهپذیریای که باید انجام میشده، جامعهپذیریای است که برتریجویانه است.
دولت و حفاظت از شهروندان
در مورد عاملان آزار جنسی و نقش آنها در تغییر این وضعیت نیز با شادی صدر گفتوگویی داشتم.
خانم صدر پیش از این در مقالهای با عنوان «چه فرقی است بین امام جمعه تهران و سایر مردان ایرانی؟»، مردان ایرانی را به عنوان کسانی که عاملان آزار جنسی هستند، خطاب کرده است.
او معتقد است که اگر آنها مسئولیت بپذیرند، میتوانند این وضعیت را تغییر بدهند.
شادی صدر: قانون و بهخصوص دولت باید یک پوشش حفاظتی برای تمام شهروندان، از جمله زنان بهوجود بیاورد که آنها را از انواع و اقسام آزارها و نقض حقوق و حریم خصوصیشان، از جمله آزارهای جنسی، مصون بدارد. اما از طرف دیگر، بهخصوص در جامعه ایران، ما با این مشکل در زمینه نقض حقوق بشر و بهطور خاص نقض حقوق زنان و آزارهای جنسی روبهرو هستیم که یادمان میرود غیر از قانون و دولت، مجموعه عوامل مختلف فرهنگی و اجتماعی نیز در بازتولید آزار جنسی علیه زنان نقش بازی میکنند.
ما معمولاً خیلی کلی فرهنگ را نشانه میگیریم و میگوییم این فرهنگ مردسالار است که باعث ایجاد آزار جنسی میشود. این قانون است که از زنان در برابر آزار جنسی حمایت نمیکند. این دولت است که اهمیت نمیدهد.همه اینها درست است، اما نکتهای که این وسط نادیده گرفته میشود، این است که این آزار جنسی فاعلانی هم دارد. کسانی هستند که مرتکب آزار جنسی میشوند و اگر بخواهیم خیلی حقوقی به آن نگاه کنیم، کسانی هستند که مرتکب این جرم میشوند.
برای اینکه حتی در قوانین ایران، ایجاد مزاحمت برای زنان در خیابانها، جرم است. یا بر فرض مثال، تجاوز به دختر بچهها، در فضای خانه، از سوی محارم، جرم بسیار بزرگی است و مجازات بسیار سنگینی دارد و دیگر اشکال آزار جنسی هم تا حدودی جرم شناخته شده است، اما آنچه ما در بحثهایمان فراموش میکنیم، این است که درست است که فرهنگ، جامعه، سیاستهای دولتی و قانون، همه در بازتولید آزار جنسی نقش دارند، اما در عین حال، این آزار جنسی را چه کسانی اعمال میکنند؟ چه کسانی از آن سود میبرند؟ چه کسانی و با چه نگاهی باعث میشوند که این خشونت در زندگی روزمره زنان تداوم پیدا کند؟
نقش این فاعلان آزار جنسی در از بین رفتن آن چیست؟
ما با یک جامعه روشنفکری مواجه هستیم و یک سری مردانی که ادعا میکنند مدافع حقوق بشرند، ادعا میکنند فمینیست هستند و ادعا میکنند برای احقاق حقوق زنان در تلاشند. مخاطب من در مقاله «چه فرقی است بین امام جمعه تهران و سایر مردان ایرانی؟»، این جامعه روشنفکری بود. برای اینکه فکر میکردم یک حداقل آگاهی در بین آنها در مورد ظلم نسبت به زنان و یا تبعیض علیه زنان وجود دارد. از آنها در این مقاله خواستم با بهرسمیت شناختن نقش مردان در بازتولید آزار جنسی، مسئولیت بپذیرند که این پدیده زشت و ناهنجار و این بیماری اجتماعی از بین برود.
صحبت من با این جامعه روشنفکری این است که بدون شناختن نقش خودتان، بدون بهرسمیت شناختن نقش برادرانتان، پدرانتان و دوستانتان، یا بدون بهرسمیت شناختن نقش مردان غریبهای که میبینید در خیابان مرتکب آزار جنسی میشوند و به آسانی و راحتی از کنار آن میگذرید، بدون بهرسمیت شناختن نقش مرد همسایه که زنش را میزند و شما صدایش را میشنوید و به روی خودتان نمیآورید، نه میتوان گفت که آزار جنسی بهزودی از بین نمیرود و نه میتوان گفت شما، آنطور که ادعا میکنید، فمینیست و یا مدافع حقوق زنان هستید.
آیا نمونهای از همکاری قشر روشنفکر جامعه برای جلوگیری از خشونت جنسی سراغ دارید؟
یک کمپین بسیار معروفی در هند وجود دارد که یکی از هنرپیشگان معروف هندی هم چهره و سمبل این کمیپن است. ترجمه این کمپین به فارسی میشود: «زنگ را بهصدا دربیار». پیام این کمپین که علیه خشونت خانگی سازماندهی شده، این است که بدون اینکه مردها دخالتگر باشند و جلوی مردان دیگر را در خشونت خانگی نگیرند، این پدیده از بین نمیرود.
ما در کلیپها و فیلمهای مختلف این کمپین که میتوان بهراحتی روی اینترنت دید، مثلاً صحنهای را میبینیم که زنی در خانه دارد کتک میخورد. مرد همسایه که صدای او را میشود، میرود و زنگ خانه را به بهانههای مختلف مانند اینکه شیر دارید و یا نان دارید و… میزند. این باعث میشود که مردی که دارد مرتکب خشونت میشود، متوجه بشود که بقیه دارند او را میبینند. دیگران میبینند که او دارد چه میکند. این مسئله حتی در غیاب نهادهای اجتماعی و نهادهای قانونیای مانند پلیس و غیره، میتواند خشونت علیه زنان را کاهش بدهد.
ارسال کردن دیدگاه جدید