تجاوز گروهی به هویتهای جنسی
گروه جامعه - گویا امسال بیش از چند و چون رقابت هنرجوها در مسابقه تلویزیونی «آکادمی گوگوش» در شبکه «من و تو»، این شرکتکنندگان برنامه هستند که خبرساز شدهاند و به واسطه خبرسازی هرکدام، سویه خشن جامعه ایرانی خود را نشان میدهد.
برای «امیرحسین» هم مانند «ارمیا»، شرکت در این مسابقه تبدیل به یک چالش بزرگ شده است؛ چالشی که با راهافتادن یک کمپین فیسبوکی با عنوان «کمپین تجاوز گروهی به امیرحسین آکادمی گوگوش»، هویت او را مورد خشونت قرار داده است.
امیرحسین اما به اندازه «جاستین بیبر»، خواننده و بازیگر کم سن و سال اهل کانادا، شهرت ندارد. این سوپراستار موسیقی پاپ، همان اندازه که شهرتش را مدیون اینترنت است، هدف حملههای اینترنتی هم قرار گرفته و صفحههای فیسبوکی که در مخالفت با او و سبک لباس پوشیدن و ظاهرش باز شده است، اعضای میلیونی دارند.
نکته حائز اهمیت در این است که امیرحسین، پیرامون گرایش جنسی خودش هرگز صحبتی نکرده است. نازنین دادخواه، دانشجوی جامعه شناسی در پیامی برای زمانه با اشاره به این نکته، نوشته است: «دلیلی هم نداشته است که در این زمینه صحبت کند. امیرحسین میتواند مردی دگرجنسگرا باشد یا نباشد، اما هجومی که نسبت به او صورت گرفته، حاکی از نفرت و همجنسگراستیزی موجود در جامعه ایرانیان است.»
به عقیده این دانشجوی ساکن فرانسه، امیرحسین وارد مسابقه آواز و موسیقی شده و آنچه اهمیت دارد، کیفیت صدا، تکنیک آواز و شخصیت او در حین اجراست: «متاسفانه او با شرکت در این مسابقه، شخصیتش، نحوه رفتارش و لباس پوشیدنش هدف نفرتورزی شماری خشونت طلب قرار گرفته است. عدهای تصمیم گرفتهاند که رفتار او را به مانند همجنسگراها بدانند و بر اساس این فرض کمپین نفرت پراکنی علیه امیرحسین راه بیاندازند. این کمپین، بیش از آنکه در مورد خود شخص امیرحسین باشد، بیانگر فرهنگ همجنسگراهراسی و زن ستیزی است که ضروری میداند اجراگریهای جنسیتی و هویتهای جنسیتی زنانه و مردانه کاملاً از هم تفکیکپذیر باشند.»
از زاویه دید همجنسگراستیزان، هر نوع فضای خاکستری و مبهم در حوزه جنسیت، خطری است که باید با آن برخورد شود. این ابهام در مورد امیرحسین در لباس پوشیدن و آرایش چهره او دیده میشود. همین موجب شده است که کمپین خشونت جنسی علیه او ایجاد شود و در فیسبوک هم طرفدار پیدا کند. برای افرادی که عضو این کمپین شدهاند نفرت از مردی که لباسها و آرایش بدنیاش ابهامآمیز است، مشکلی ندارد و کاملاً اخلاقی است. این نشان می دهد که نفس خشونت برای تائیدکنندگان این کمپین مسئله و زیر سئوال نیست.
از زاویه دید همجنسگراستیزان، هر نوع فضای خاکستری و مبهم در حوزه جنسیت، خطری است که باید با آن برخورد شود. این ابهام در مورد امیرحسین در لباس پوشیدن و آرایش چهره او دیده میشود. همین موجب شده است که کمپین خشونت جنسی علیه او ایجاد شود و در فیسبوک هم طرفدار پیدا کند. برای افرادی که عضو این کمپین شدهاند و به اصلاح فیسبوکی این کمپین را «لایک» زدهاند، نفرت از مردی که لباسها و آرایش بدنیاش ابهامآمیز است، مشکلی ندارد و کاملاً اخلاقی است. این نشان می دهد که نفس خشونت برای تائیدکنندگان این کمپین مسئله و زیر سئوال نیست.
صفحهای که برای حمله به امیرحسین راه افتاده، در زمانی کوتاه نزدیک به سه هزار عضو پیدا کرده و همزمان واکنش بسیاری از فعالان حقوق جنسی و کاربران عادی فیسبوک را برانگیخته است. مدیران این صفحه هر چند در تارک آن نوشتهاند که «ما با دموکراسی مخالف نیستیم، با همجنسگرایان هم همینطور»، اما بیش از هرچیز سبک و شیوه لباسپوشیدن امیرحسین را هدف قرار دادهاند و او را به این دلیل به «مرد نبودن» و «نداشتن مردانگی» متهم کردهاند؛ اتهامی که تنها میتواند در چهارچوب «همجنسگراستیزی» و خشونت جنسی و جنسیتی تعریف شود.
خشونت، تهدید و فشار
زیبا، یک فرد تراجنسیتی ساکن ترکیه است. به اعتقاد او وجود چنین محتواهایی در اینترنت، میتواند برای افراد همجنسگرا و تراجنسیتی، خطرناک باشد: «بیشتر بچههای گی، لز و ترنس [زنان و مردان همجنسگرا و تراجنسیتیها] در ایران، بیشتر اطلاعات خود در مورد هویتشان را از طریق اینترنت به دست میآورند. من خودم که ترنس ام تو اف [تراجنسیتی مرد به زن] هستم، تا مدت زیادی امکانات خانوادگی نداشتم که حتی به دکتر بروم. به دلیل رابطههای جنسی ام در دبیرستان با پسرها، کم کم فهمیده بودم که هویتهای جنسی مختلفی وجود دارد. خودم میدانستم که دلم نمیخواهد پسر باشم و ترجیح میدهم دختر باشم، اما دوستانی داشتم که میگفتند ما گی هستیم. یک بار در شهرمان با ترس و لرز به یک کافی نت رفتم و در چت یاهو قسمت جستوجو را پیدا کردم و تایپ کردم: گی و ترنس. اگر قرار بود این جستوجو من را به این صفحات فیس بوک میبرد که الان درست کردهاند و مدام دارند هم به گیها و هم به ترنسها توهین میکنند، من از ترس غش میکردم.»
زیبا میگوید: «به فکر امیرحسین خان باشید که خیلی هم صدای خوبی دارد. اما به فکر آن بچههای گی و ترنس هم باشید که برای اولین بار هویت خود را جستوجوی اینترنتی میکنند و به این صفحات میرسند. فقط تاثیر این صفحات را بر زندگی این بچهها تصور کنید که در ایران هیچ امکاناتی برای کمک کردن به آنها نیست و هیچکس را هم ندارند که از او اطلاعات درست در مورد هویتشان، بهداشت و سلامتشان بگیرند.» (نقاشی اثر جاش بیتون)
زیبا میگوید: «به فکر امیرحسین خان باشید که خیلی هم صدای خوبی دارد. اما به فکر آن بچههای گی و ترنس هم باشید که برای اولین بار هویت خود را جستوجوی اینترنتی میکنند و به این صفحات میرسند. فقط تاثیر این صفحات را بر زندگی این بچهها تصور کنید که در ایران هیچ امکاناتی برای کمک کردن به آنها نیست و هیچکس را هم ندارند که از او اطلاعات درست در مورد هویتشان، بهداشت و سلامتشان بگیرند.»
نیما همجنسگرایی است که راهافتادن چنین صفحههایی را نشانه خشونت جامعه نسبت به همجنسگرایان می داند: «او می گوید من اصلاً نمی دانم هویت جنسی امیرحسین چیست و این در حال حاضر مسئله من نیست. مسئله اصلی این است که نفرت به همجنسگرایان در این حد که در این صفحات فیس بوکی ایرانیها دیده میشود دیگر نهایت خشونت است. یک مرد خوش سیما و خوش لباس را همجنسگرا فرض کردهاند و حالا کمپین تجاوز دست جمعی به این فرد، راه انداختهاند. امیرحسین که در آکادمی گوگوش، آواز میخواند ممکن است اصلا همجنسگرا هم نباشد. یک مسئله دیگر این است که فرهنگ همجنسگراهراس خیلی هم نسبت به کسی که "مفعول" یا آنچه ما به انگلیسی "باتم" میگوییم احساس نفرت دارد. یعنی این کمپین تجاوز فرض میکند که آقای امیرحسین مفعول است و ناپاک، اما آن کسی که قرار است به او تجاوز کند همجنسگرا نیست و پاک است. اگر رابطه با همجنس ناپاکی است که دیگر فاعل و مفعول ندارد.»
نیما درباره اثر این نوع نفرت پراکنیها بر زندگی همجنسگرایان میگوید: «وقتی با همسرم به این صفحات فیس بوکی نگاه کردیم، وحشت کردیم. همسرم با ترس گفت که اشتباه کردیم حتی به همین دوستان نزدیکمان هم گفتیم همجنسگرا هستیم... به غیر از این خشونتی که به من همجنسگرا و نسبت به همسرم اعمال میشود شما فقط حال و روز مادر و پدر ما را فرض کنید وقتی این صفحات را میبینند. این همه نفرت و این همه خشونت از کجا آمده؟ از کجا تغذیه میشود؟»
او همچنین نمونههای مشابهی از این نوع آزار و اذیتها را نسبت به همجنسگرایان یادآوری میکند: «من ساکن کشور کانادا، روانکاو و مشاور نوجوانان همجنسگرا هستم. مسئله خشونت همجنسگراهراس مشکل اینجا هم هست. دختران و پسران جوانی که شبیه جنس مخالف لباس میپوشند یا رفتار میکنند، مدام گرفتار توهین و آزار و اذیت جنسی و همجنسگراهراسی میشوند. بسیاری از این نوجوانان حتی همجنسگرا هم نیستند. چند نوجوان به خاطر این آزارها مخصوصا آزارهای اینترنتی همکلاسیها، اقدام به خودکشی کردهاند. در آمریکا که یک نوجوان به نام جیمی رودمایر جان خودش را هم از دست داد به خاطر همین آزارهای جنسی اینترنتی خودکشی کرد. امیدوارم فیس بوک این صفحه را هرچه سریعتر محو کند چراکه این صفحه روح تمام جوانان همجنسگرای ایرانی را که با ترس لرز از هویت خودشان خبر دارند، آزار میدهد و به آنها خشونت میکند.»
نامیا، همجنسگرا و فعال حقوق همجنسگرایان است. او رویکردی تحلیلی و جامعهشناختی به این موضوع دارد: «این صفحات فیسبوکی همجنسگراستیز و زنستیز، در حقیقت نوعی برنتافتن تفاوت و واکنش نشان دادن به آن با ابزار تجاوز جنسیاند. اینکه، درخواست تجاوز جنسی با پشتوانه و تائید آشکار چند هزار نفر، تضمین میشود و به وسیله اعتقادات متعصبانه، خشونت به دیگری و نفرت از دیگری مشروعیت مییابد، نشان می دهد که خط کشی در حوزه خودی و غیر خودی صورت گرفته است. گسیل فرد مورد نفرت جنسی (در اینجا امیرحسین) به پشتوانه نفرت گروهی، به دسته زنان، خطری است که شاید خود را "زنستیزانه" نشان نمیدهد، اما بسیار زنستیر است. این همان اهرمی تادیب جنسی و جنسیتی است که جامعه را مهیای مهار توسط قدرت حاکم میکند. درخواست نظم یکسان سازی در نقشهای جنسی و جنسیتی، حتی با تکیه بر دروغ، دوام نظام توتالیتر را تضمین میکند.»
خلاء قانونی در فضای مجازی
با وجود ارسال گزارشهای متعدد حاکی از تخلف کمپین «تجاوز گروهی به امیرحسین آکادمی گوگوش» از سوی کاربران و فعالان اجتماعی، فیسبوک تاکنون اقدامی برای حذف این صفحه انجام نداده است. خارج از فیس بوک هم امکان مبارزه با همجنسگراستیزی اینترنتی چندان وجود ندارد و قوانین مستقلی برای دنبال کردن آن در فضای مجازی موجود نیست.
«این صفحات فیسبوکی همجنسگراستیز و زنستیز، در حقیقت نوعی برنتافتن تفاوت و واکنش نشان دادن به آن با ابزار تجاوز جنسیاند. اینکه، درخواست تجاوز جنسی با پشتوانه و تائید آشکار چند هزار نفر، تضمین میشود و به وسیله اعتقادات متعصبانه، خشونت به دیگری و نفرت از دیگری مشروعیت مییابد، نشان می دهد که خط کشی در حوزه خودی و غیر خودی صورت گرفته است. گسیل فرد مورد نفرت جنسی (در اینجا امیرحسین) به پشتوانه نفرت گروهی، به دسته زنان، خطری است که شاید خود را "زنستیزانه" نشان نمیدهد، اما بسیار زنستیر است. این همان اهرمی تادیب جنسی و جنسیتی است که جامعه را مهیای مهار توسط قدرت حاکم میکند. درخواست نظم یکسان سازی در نقشهای جنسی و جنسیتی، حتی با تکیه بر دروغ، دوام نظام توتالیتر را تضمین میکند».
بهنام داراییزاده، روزنامهنگار و کارشناس حقوقی میگوید: «واقعیت این است که در حال حاضر، حتی در کشورهای مترقی هم هیچ رژیم حقوقی منسجم و قابل اتکایی که بتواند به موارد نقض حقوق دگرباشان جنسی در فضای مجازی یا اینترنت بپردازد وجود ندارد. از طرف دیگر، روشن است هر چقدر که جامعهای بیشتر درگیر هوموفوبیا یا همجنسگراهراسی باشد، انتظار اینکه ساختارهای حقوقی مترقی هم داشته باشیم، انتظاری بیاساس می شود.»
این روزنامهنگار با تاکید بر اینکه در سالهای اخیر، تلاشهایی در سطح بینالمللی برای به رسمیت شناختن حقوق و آزادیهای همجنسگرایان یا جامعه کوییر صورت گرفته که الزاما نیز کشورهای به اصطلاح توسعهیافته غربی درگیر آن نبودهاند میگوید: «به فرض برخی از کشورهای آمریکای لاتین در این زمینه خیلی خوب کار کردهاند. چه در سطح داخلی و چه در سطح بینالمللی.»
البته نقض جدی و مستمر حقوق دگرباشان جنسی در سطح جهان، موجب شده است که سیاستمداران برخی از دولتها در مجامع بینالمللی، در اندیشه تدوین مقرراتی حمایتی باشند تا بلکه بتوانند از یک سو به نیاز جامعه پاسخ بگویند و از سوی دیگر خلاء حقوقی حاکم را تا اندازهای پر کنند. به طور مشخص، در تابستان سال ۲۰۱۱، شورای حقوق بشر سازمان ملل، به پیشنهاد آفریقای جنوبی، قطعنامهای را با عنوان "حقوق بشر، گرایش جنسی و هویت جنسیتی" تصویب کرد در آن نسبت به نقض حقوق بشر و تبعیضهای حاکم بر پایه گرایش جنسی اعتراض شده بود.
بهنام داراییزاده تاکید میکند: «این تلاشها تازه اول راه است و در حقیقت هم این مرحله، ضمانت اجرایی خاصی ندارد. با این وجود، امید است که آرامآرام شاهد شکلگیری رژیمهای حقوقی قاطع و روشن در حمایت از حقوق دگرباشان جنسی باشیم که فضای اینترنت را که اتفاقاً فضای پرآسیبی هم هست پوشش دهد. واقعیت این است که بدون پشتیبانیهای حقوقی لازم در همه ابعاد، مبارزه با هوموفوبیا حاکم که یک معضل پیچیده اجتماعی است، دشوار به نظر میرسد.»
لباس و کلیشههای جنسی
کمپینهای نفرتپراکنی جنسی در فیس بوک، اکنون در مورد امیرحسین از هنرجویان آکادمی گوگوش به نهایت خشونت خود رسیده است. پیش از این هم کمپینهای مشابه در فیسبوک شکل گرفته بود. به عنوان مثال، عکس یک رهگذر در خیابانهای شهرهای ایران را در فیس بوک میگذاشتند که: این رهگذر نشانههای جنسیتی عرفی مردانه را نداشت: زیرابرو برداشته بود، بینیاش جراحی پلاستیک شده بود، آرایش کرده بود، موهایش مدلی بود که عرف مردانه نبود، بلوز و شلوار رنگین بر تن داشت و شاید مثلاً کیفی زنانه هم داشت.
در این کمپین عکس فرد یاد شده را با دشنامهای همجنسگراهراس همراه کرده بودند و «لایک»ها و کامنتهایی همراه این کمپینها بود که از آن میان می توان به اینها اشاره کرد: «اه، حالم بد شد»، «متنفرم از اینها»، «این به خودش میگه مرد؟» و «اینها بیمارند و باید به پزشک مراجعه کنند».
به نظر میرسد بخشی از آن چیزی که باعث شده گروههایی از جامعه ایرانی با عضویت در این کمپین به نفرتپراکنیها دامن بزنند، ناشی از تفاوت نگاه او به مقوله لباس پوشیدن باشد که با کلیشههای حاکم بر جامعه ایرانی سازگار نیست. متین قوام با اشاره به تغییر ارزشهای زیباییشناسی در پوشش میگوید: «دنیای مد دیگر بر دوگانه زن و مرد استوار نیست. طراحهای لباس سعی میکنند که لباسهای خود را برای انواع گوناگونیهای جنسی و جنسیتی افراد جامعه جهانی طراحی کنند.»
درباره اینکه گرایش جنسی امیرحسین چیست، اطلاعاتی وجود ندارد. متین قوام، کارشناس مسائل جنسی و جنسیت به زمانه میگوید: «گرایش جنسی آقای امیرحسین از آکادمی موسیقی گوگوش چیزی نیست که بشود آن را از لباس پوشیدن ایشان، نحوه رفتار ایشان، گوشواره ایشان و نمادها و نشانههای ظاهری فهمید. اصلاً مسئله گرایش جنسی برای بسیاری از افراد مسئلهای خصوصی است که نباید و درست نیست در مورد آن حدس و گمان زد.»
به نظر میرسد بخشی از آن چیزی که باعث شده گروههایی از جامعه ایرانی با عضویت در این کمپین به نفرتپراکنیهای خود دامن بزنند، ناشی از تفاوت نگاه او به مقوله لباس پوشیدن باشد که با کلیشههای حاکم بر جامعه ایرانی سازگار نیست.
متین قوام با اشاره به تغییر ارزشهای زیباییشناسی در پوشش میگوید: «دنیای مد دیگر بر دوگانه زن و مرد استوار نیست. طراحهای لباس سعی میکنند که لباسهای خود را برای انواع گوناگونیهای جنسی و جنسیتی افراد جامعه جهانی طراحی کنند. امیرحسین ممکن است متعلق به خرده فرهنگهایی باشد که در چند دهه اخیر به وجود آمده اند و به آن در زبان انگلیسی فرهنگ "متروسکشوال" میگویند. متروسکشوال MetroSexual واژه مشتق شده از کلمه متروپولیتن به مفهوم شهر و وابسته به فرهنگ شهری و کلمه هتروسکشوال به مفهوم دگرجنسگراست. افراد متروسکشول کسانی هستند که که هنر مُد برای ایشان اهمیت دارد و با اینکه ممکن است گرایش جنسی دگرجنسگرا داشته باشند با کمال میل طراحیهای مطرح در دنیای مد را میپوشند و به آنها اهمیت میدهند.»
فرهنگ مد و طراحی لباس اکنون سالهاست که تحت تاثیر زیباییشناسی طراحان زن و طراحان لباس همجنسگرا قرار دارد. این طراحان، در خلاقیت هنری خود و همگام و همراه با جنبشهای جنسی و جنسیتی در آمریکای شمالی و اروپا سعی کردهاند که مرز بین دوگانههای زن و مرد و زنانگی و مردانگی را تا حدودی به چالش بکشند. نگاههای کلیشهای به مسئله همجنسگرایی ممکن است هر مردی را که ظاهرش برایش اهمیت دارد، همجنسگرا بداند؛ اما واقعیت دنیای امروزی این است که بسیاری از مردان دگرجنسگرا هم لزومی نمیبینند که پیرو فرهنگ مردسالار و همجنسگراهراس، حتما یک کت و شلوار خیلی «مردانه» بپوشند که «مردانگی»شان را فریاد میزند.
متین قوام بر تاثیر کلیشههای جنسی بر فرهنگ لباس پوشیدن و همجنسگراستیزی تاکید میکند: «امیرحسین آکادمی گوگوش مرد بسیار خوش تیپ و خوش لباسی است. این را حتی کارشناس مد و لباس برنامه آکادمی گوگوش هم به او گفتند. او به دنیای مد و لباس وارد است. بر اساس ارزشهای زیبایی همین دنیا هم لباس میپوشد و به هر حال اینکه انسانها چه ظاهری برای خود انتخاب میکنند، حق آنهاست. اینکه به دلیل نوع انتخاب لباس، چنین کمپینی سرشار از نفرت جنسی و تهدید به تجاوز ایجاد شده است، یک بحران اجتماعی است که نشان میدهد همجنسگراهراسی وجود دارد و یک تفاوت ساده ظاهری در پیروی از مد نیز از دیدگاه آنها نوعی همجنسگرایی است. امیدوارم این رفتارهای خشونت آمیز تاثیری بر کار حرفهای آقای امیرحسین نگذارد و ایشان همیشه خلاقیتی که در انتخاب لباس دارند، داشته باشند.»
در همین زمینه بخوانید و ببینید:
حجاب اختیاری و آوازخوانی ارمیا
ویدئو آزمون صدای امیرحسین در «آکادمی گوگوش»:
با سپاس از سردبیر و نویسنده که به این موضوع توجه کرده و پرداخته اند. چندین پیج با تیتر "کمپین تجاوز به ..." در فیس بوک هست که به نظر من عمق فساد و انحطاط دست پرورده استبداد دینی را نمایان می سازد.
با سپاس دوباره از این گزارش تحلیلی بسیار خوب و زحمتی که برای تهیه آن کشیده اید، امیدوارم که مدام شاهد انتشار گزارشهای روشنگر توسط شما درباره مسائل گوناگون حقوق بشر و جامعه باشیم
من نمی دونم شماها چرا قضیه رو اینقدر بزرگش کردید؟
کسی با گرایش جنسی افراد کاری ندارد ولی اگر یک زن عادی (دگرجنس گرا) رفتار مردانه داشته باشه و یا یک مرد عادی رفتار زنانه داشته باشه توی کل دنیا مسخره هست و اصلا مربوط به ایران نیست.
در ضمن من فکر نمی کنم هدف این پیج واقعا "تجاوز" بوده باشه. صرفا یک شوخی به نظر می رسد...
خوب قشنگ بگه همجنسگرا هست چرا میخواد بگه نیست اونطوری کسی بدش نمیاد بهش احترام میزاره
اَدمین های اون پیج
و پیج های مشابه،
آینه ای تمام قد
از حکومت ایران هستن!
کسایی که در ظاهر
ادعای دموکراسی دارن،
ولی در درون
کینه شخصی دارن!!
با سلام
به نظر من شخصی (حالا یا امیر حسین یا هر کس دیگر) که قرار است در یک مسابقه ی تلویزیونی پر بیننده شرکت کند و همینطور از حال و روز فرهنگ کشور مخاطبش هم با خبر است باید ظاهری آراسته و مخاطب پسند داشته باشد حالا هر گرایشی هم که دارد اکنون در بدو شهرت در چنین جامعه ای باید از علایق شخصیش بگذرد و حدالامکان محافظه کارانه عمل کند. البته و صد البته بنده از شخصیت امیر حسین که هیچ (چون شناختی ندارم) اما از طرز آراستگی ظاهریش اصلا خوشم نمیآید و نمیپسندم اما به اعتقاداتش احترام میگذارم.
در ضمن بنده از اساس با آکادمی گوگوش مخالفم و این شوی تلویزیونی را نقد میکنم و همچنین با شناخت حداقلی که از خود خانوم گوگوش دارم ایشان را هم نمیپسندم. با تشکر. احمد از شاهین شهر.
من باورم نمیشه که نویسنده این متن حتی نمیدونه این کمپین در فیس بوک شروعش برای چه بوده و بر اساس یک سری تصورات و اطلاعات و پیش فرضهای غلط چنین مقاله ای نوشته و نتیجه گیری جامعه شناختی کرده است.! ای وای برما
اولا این صفحه بسیار چندش اور است. حالا چرا ابراز نفرت با نماد تجاوز گروهی!! به نظرم خیلی وحشتناک و نگران کننده است این نگاه و ادبیات.این نوع تفکر اگر کهریزک بیفته زیر دستش مسلم احتمال یک کهریزک دیگر هم غریب نیست.
ولی مسئله این هست که اصولا این دشمنی از زمانی اغاز شد که امیرحسین با ساختن یک ویدیوی سیاسی بر روی اهنگ گنجشکک اشی مشی در اکادمی مخالفت کرد و گفت قرار نبوده اینجا کار سیاسی و شعار سیاسی بدهیم و این شروع برقراری یک سری رسپونسهای جوانان بود.ربطی به پوشش ایشان نداشته حال اگر در ادامه برخی چیزهایی مینویسند با این محتوی نوعی حرکت اعتراضی ( و لو غلط) میباشد.وگرنه اینهمه ادم با پوشش های خیلی شیک تر یا جلف تر از ایشان کجا چنین هجمه و نگاهی را در پی داشته.به باور من ضمن محکوم کردن این نام برای پیجی اعتراضی به موضع غیرمسئولانه سیاسی این شخص ولی ازاین مورد فاجعه بارتر اینکه چنین مطلب بلندی براساس یک فرض اساسا اشتباه نگاشته شود و نتیجه و خروجی جامعه شناختی هم حاصل اید.این است ماحصل ندانسته اظهار نظر کردن انهم نکات مهمی مثل مسائل کلان جامععه شناختی.
دوست نویسنده خواهشا نکن بابا.یعنی گروه جامعه رادیو زمانه ترکوند با این کارش!کمی تحقیق کنید لطفا
من با این خشونت ها اونم در فضای مچازی مخالفم.به نظرم اشاعه مکروه عین مکروهه.ولی وقتی در این مواقع واکنش های عمومی رو می بینم به عنوان یه انسان مذهبی(نه مذهبی سیاسی بعد از 57)دلخور از این همه تعارض باا خود می گویم چرا توهین به مقدسات مذهبی در فیس بوک ازاداندیشی محسوب میشه؟شاید همین دوگانگی ها کار رو به اینجا کشونده.به نظر من این گونه صحبت ها به اندازه حرکات زشت گشت ارشاد آزار دهنده است.
man fekr mikonam inghadar jomhori eslami mahdodemon karde ke harvaght 1 ziba ro mibinim nemitonim tahamol konim va aghaz mikonim behesh fosh dadan ya laghabaye ... chasbondan
کاش یکمی انسان تر رفتار کنیم.به عقاید هم احترام بذاریم و به همدیگه توهین و اهانت نکنیم.چرا اینقدر بیچاره شدیم که برای هم اسم میذاریم و برای خودمون حتی خودمون شخصیت قائل نمیشیم...!!! امیدوارم بتونیم تو رفتارامون تجدید نظر کنیم.انسان باشیم.
اسم این کار حسادت است ،امیر حسین زیبا رو و شیک پوش است و قسنگ هم صحبت می کند ، نظیر او در جامعه ایرانی اسلام زده ما بسیار کم دیده می شود (محمد رضا گلزار) و چون کمتر کسی برابری و شباهتی با وی می بیند پس باید به نحوی این عقده و کمبود را جبران کرد که راهی نمی ما ند جز حمله شخصی و تخریب که ما ایرانی ها در ان استادیم !
man hichwaght nemitonam raftar irani ha ro dark konam? be kodamin gonah? inghad mardom azari mikonan? chera deleshon nemikhad ke be aghayede mardom ehteram begozarand?justin bebier ro yek jor takhrib mikonan gokshifte ro yek jor hala nobat reside be amir huseen jedan farhange irani yani in? jedan faghre farhangi dare mardom ro mikosheee jedan wase khodam motasefam ke iran in irane
افسوس که ایام جوانی در ایران گذشت
پراکنش نفرت میان ایرانیان رایج شده است. یکدیگر را به سخره می گیرند و به هم می خندند بی آنکه بدانند "مسخره کردن" و عیب جستن و دیگران را "جواد و منیژه" خواندن معیار و ملاکی ندارد، چه آنکه امروز به دیگری می خندد فردا روز خود مایه خنده دیگران است. پیج هایی مانند " ضایعترین پروفایلهای فیس بوک، کمپین تجاوز گروهی به امیر حسین آکادمی گوگوش، هر لایک نفرت از پسرانی که ابرو بر می دارند و..." همه نشان از عدم تحمل "نوعی دیگر" بودن ایرانیان دارند. کافیست نگاهی به کامنتها بیاندازید و ببینید افرادی که این صفحه ها را پسند کرده اند خیلی هم دور نیستند از دوستان و نزدیکانمان هم پیدا می شوند که در "پسند" نفرت شرکت جسته باشند. این عادت ،ربطی به حکومت ندارد و نمی توان به حاکمیت خرده گرفت چرا ایرانیان را در قالب و الگوهای خود می پسندد، این نابخردی جمعی ایرانیان است که همدیگر را در قالب و الگو می پسندند و خارج از آن را بر نمی تابند پس در این میان خرده گرفتن به" گشت های ارشاد" حکومتی کاری بیهوده است آن هنگام که گشتهای ارشاد مستبد و دگم "فردی" ایرانیان هنوز در میان ما پرسه می زنند و عیب جویی می کنند.
خوب و به موقع بود. اینکه هر گونه معضلات و ناهنجاریهای اجتماعی را به گردن حاکمیت بیاندازیم اشتباه بزرگیست. باید به این باور برسیم که حاکمیت بر اساس خواستهای مردم جامعهش تصمیم میگیرد. این اشتباه است که باور کنیم زنستیزی و همجنسگراهراسی خواست حاکمیت می باشد، در بسیاری از موارد این امکان وجود دارد که جمهوری اسلامی انعطافهای بسیار مناسبتری نسبت به جوانان به ظاهر تحصیلکرده و سایر مردم داشته باشد، این مردسالاری افسارگسیخته ریشه در بیسوادی و بیمنطقی جوانانی که معمولاً داری تحصیلات دانشگاهی هم هستند، و همچنین فرهنگ تعصبمحور و نادرست ما ایرانیان دارد که از سالیان دور، حتی قبل از جمهوری اسلامی و حکومت پهلوی نیز به وضوح آشکار بوده است.
به نظر من که ظاهر امیرحسین از خیلیای دیگه مردونه تره. امیدوارم روزی برسه که انسانیت رو از روی طرز آرایش و لباس و گرایش جنسی افراد به قضاوت نشینیم.
ممنون از این که به این موضوع پرداختید.
این امور انسان آزاده را ناراحت می کند، اما بعد از ناراحتی باید به فکر بود. همین مقالات اولین قدم ها است با این که نسبت به جامعه غربی بسیار عقب هستیم.
در رابطه با این مورد خاص، فکر می کنم بهتر باشد کمپینی راه بیافتد تا از مسئولان فیس بوک خواسته شود پیج هایی که دارای محتوای توهین آمیز و مجرمانه (مطابق قوانین فیس بوک) در خصوص امیرحسین هستند بسته شوند.
شاید این طور کمی احترام به هم و قانون را یاد بگیریم.
vaghean moteasefam baratun,harki yekam khoshtipo motefavet basharo say dar kuchik kardanesh darid,khoshhal mshodim age in sitetun report dasht! nevisandeye in matn bayad vaghean az khodesh khejalat bekeshe,vaghean age adam intor fekr kone rajebe adama hatman marize.
پسرای ایرانی که خودشون زیر ابرو ور میدارن و شلوار فاق کوتاه میپوشن که وقتی دولا میشن همیشه رنگای متنوع شورتشون رو هم میتونیم ببینیم. یکی از مردونگی بگه که.........
فکر نمیکردم آدمایی که باهاشون توی یک مرز زندگی میکردم اینقدر هموفوبیا و خشونت جنسی نسبت به یک زن داشته باشن. وحشتناکه، من خجالت زده م. تجاوز کجاش افتخاره؟! این تفکر مردهای قرون وسطاست!
به نظرم نویسنده اشراف کاملی به جامعه ایران نداشته. بخشی از این نفرت نه به دگرباشی جنسی که به خاطر حضور در یک برنامه پربیننده است که مخالفان زیادی هم داره. به عبارت دیگه بخشی از نفرتی که عده ای نسبت به گوگوش و این برنامه دارند به شکل چنین فحاشی هایی به سمت این هنرجو اومده. اگه تو فیس بوک نگاه کنید می بینید که صفحه های مشابهی با همین مضمون برای کریم انصاریفرد، علی کریمی و فرهاد مجیدی درست شده- همه فوتبالیست و در میانه جنگ نفرت آبی و قرمز- کسانی که مثل امیرحسین حتا احتمال دگرباشی جنسی شون نیست اما به خاطر دعوا و کل کل بین دو دسته چنین صفحه هایی براشون ایجاد شده. اگه جامعه ایرانی مشکل بنیادی ای با چنین گرایشی داشت باید صفحه ای برای محمد خردادیان درست می کرد که در یک مصاحبه تلویزیونی خیلی روشن به این گرایشش اشاره کرد نه جوانی که حتا معلوم نیست چنین گرایشی داشته باشه. خیلی راحت این فقط یک دعوای نوجوانانه بین مخالفان و موافقان یک برنامه تلویزیونی و یک خواننده پاپ هست که طبق رسم ایرانی و البته تقریبا باقی دنیا خیلی زود به فحاشی می انجامد. فحش هایی هم مثل کو...ی فکر میکنم در تمام جوامع مرسوم باشه. لزوما به معنی ضدیت با دگرباشان جنسی نیست.
فا کنیم و ملامت کشم خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن...
آیا واقعا فیس بوک و صفحهای در آن نمایانگر نگرش جامه ایران است.فرض اوّل این برهان نقص دارد. در یک صفحه موهوم و در سایتی که بیشتر و بیشتر کارایی آن به عنوان ابزاری برای ایجاد فضای مناسب مراودات اجتمایی مورد تردید واقع میشود،در فضایی که نقاب شرط اول حضور در آن است، آیا رواست که بیدلیل آن را نماینده اخلاقیات جامعه بدانیم؟ اگر آمار و نسبت را در این قضاوت وارد کنیم ، آیا به نتیجهٔ مشابه خواهیم رسید؟ما این زبان و کلام را میشناسیم و خوب میدانیم که زبان و کلام ما نیست! مدرانمان سالهاست که با آن آشنایند، آنجا که در شکنجه گاهها به دنبال عزیزانشان میگردند، زنانمان ، آنگاه که میخواهند بگویند که "هستند" .ما میدانیم که سی سال است که میخواهند کارهایشان را ،افکارشان را و خشونتشان را به حساب ما بگذارند، و سی سال است که این ملت شریف با چنگ و دندان و به بهای زندان و شکنجه و آوارگی شلاق به همه اینها نه میگوید...
خيلى خيلى ناراحت كننده است. بنده با اينكه اين برنامه را هيچوقت دنبال نكردم و علاقمند نبوده ام و اين آقا را اصلا نديده بودم پس از ديدن اين صفحه در فيسبوك تكان خوردم. جالب اينجاست كه من هم در كنار بقيه اين صفحه را "رپرت" كردم اما فيسبوك دلايل را كافى ندانست و اقدام به بستن صفحه نكرد. مسئله من اين آقا نيست بلكه بنده مبهوت اين همه خشم و نفرتم. اين سه هزار نفر اكثرا بسيار جوانند و مطمئنا خود بر عليه قوانين حكومتى هستند كه بر طرز لباس پوشيدن خودشان نظارت دارند. پس اين همه نفرت و خشم از كجا مى آيد؟ اينكه سه هزار نفر صفحه اى را با عنوان "تجاوز گرهى ليك كنند" و خود مفهوم آن را درك نكنند به مانند عفونتى شديد و قديميست كه كسى اينچنين از آن خبر نداشته و ناگهان خود را با دردو تورمى شديد نشان داده است. خيلى ناراحت شدم متاسفم واقعا تكاندهنده بود
باسلام و احترام،
متاسفانه کمپین هایی اینچنین نشانگر عدم بلوغ فکری است جامعه ایران با توجه به گذار از حوادثی مانند انقلاب ، جنگ و خشونت عریان ناشی از آن دچار خشم و نفرتی است که ریشه در اختلالات روان و ذهن افراد دارد. همین است که کوچکترین حرمتی برای سایرین قایل نبوده و از اصول اخلاق بدور می باشند.
Age deghat konin , mibinin ke haminja hatta too comment ha ham agahyoon mian ezhare nazar mikonan az khanoome Googoosh va ya accasemy e googoosh ya harchi , kollan in zate irani ha hast ke bikhodi raje be har chizi nazar bedan hatta age aslan kasi nazareshoono nakhaste bashe . vaghean jaye tassof dare baraye oon admin ke oon page ro sakhte va kasani ke like kardan, hatman hamoonayi hastan ke age paa bede , inkaro mikonan ba dokhatara va pesara .....
اگر بلوغ فکر ی جامعه به سکوت در برابر بی اخلاقی و فساد است ، میخاهم صد سال سیاه به بلوغ نرسیم. در ضمن هر جایی و هر مملکتی دارای قوانین عرفی مخصوص به خود است. ایران هم به صورت سنتی این گونه است. حال اگر کسی میخاهد این عرف را تغییر دهد باید پی ه تجاوز جنسی را هم به تن خود بمالد.
در اينكه تيپ ومنش اين آقا از نظر جامعه ايراني مشمئز كننده است هيچ شك و بحثي نيست ولي نكته مهم اين است كه چرا مي خواهيد به زور اين واقعيت مهم و ارزشمند را كتمان كنيد؟و يا راهي براي تقبيح و تكفير كساني را پيدا كنيد كه اين نوع پوشش و سبك زندگي را نمي پسندند؟جوانان ما به زيبايي دارند ثابت مي كنند در راه تجدد و مدرنيته خطر ظهور چنين انگلهايي را در فضاي فرهنگي اصيل ايراني حس مي كنند و از آن اعلام برائت مي كنند.واي به روزي كه در جامعه ما چنين افرادي الگو شوند كه ديگر از ايران و ايراني چيزي باقي نخواهد ماند.ما تجدد و پيشرفت را در گوشواره و خط چشم جستجو نمي كنيم .
مطلب جالبی بود ولی هیچ تردیدی نیست که این توهینها فقط و فقط کار رژیم میباشد وبس.......
جهان سومی همینه
خودش هزارویک غلط میکنه حالا وااای و صد واای اگه شخص دیگه تو ساحت اون کار ببینه
متاسفم واسه خودمون
درود
با عرض پوزش و معذرت خواهی و با کمال احترام
من واقعا نمی دونم شما چه جوری به خودتون اجازه میدین که به شخصیت یک ادم به عنوان انسان به این گونه بی احترامی کنید.
بعدشم اسمتون و بزارید روشن فکر....
همه ادما با هر طرز فکری قابل احترام هستن و باید به همه ی اعتقادات بار هر شکلی به یک اندازه بها داد. به غیر از افکار غیر انسانی.که من به شخصه کار غیر انسانی و غیر اخلاقی از این فرد ندیدم.....
بابا...
این بنده خدا هیچی نگفته هنوز!!!
با حدس و گمان دارین با آبروش بازی می کنید.
از خدا بترسید
همین کار شما موضوع رو بیشتر پررنگ کرد
شما اصلا نباید راجع به این مسئله حرف میزدید
یه عده الاف یه چیزی گفتن به هزاران روش هم لایک جمع کردن
این دلیل نمیشد شما راجع بهش حرف بزنی
با اینکار ، انگار پیج اونها توسط سایت معتبر شما شر شده باشه
خیلی کار بدی کردین
ارسال کردن دیدگاه جدید