تجاوز گروهی به هویتهای جنسی
گروه جامعه - گویا امسال بیش از چند و چون رقابت هنرجوها در مسابقه تلویزیونی «آکادمی گوگوش» در شبکه «من و تو»، این شرکتکنندگان برنامه هستند که خبرساز شدهاند و به واسطه خبرسازی هرکدام، سویه خشن جامعه ایرانی خود را نشان میدهد.
برای «امیرحسین» هم مانند «ارمیا»، شرکت در این مسابقه تبدیل به یک چالش بزرگ شده است؛ چالشی که با راهافتادن یک کمپین فیسبوکی با عنوان «کمپین تجاوز گروهی به امیرحسین آکادمی گوگوش»، هویت او را مورد خشونت قرار داده است.
امیرحسین اما به اندازه «جاستین بیبر»، خواننده و بازیگر کم سن و سال اهل کانادا، شهرت ندارد. این سوپراستار موسیقی پاپ، همان اندازه که شهرتش را مدیون اینترنت است، هدف حملههای اینترنتی هم قرار گرفته و صفحههای فیسبوکی که در مخالفت با او و سبک لباس پوشیدن و ظاهرش باز شده است، اعضای میلیونی دارند.
نکته حائز اهمیت در این است که امیرحسین، پیرامون گرایش جنسی خودش هرگز صحبتی نکرده است. نازنین دادخواه، دانشجوی جامعه شناسی در پیامی برای زمانه با اشاره به این نکته، نوشته است: «دلیلی هم نداشته است که در این زمینه صحبت کند. امیرحسین میتواند مردی دگرجنسگرا باشد یا نباشد، اما هجومی که نسبت به او صورت گرفته، حاکی از نفرت و همجنسگراستیزی موجود در جامعه ایرانیان است.»
به عقیده این دانشجوی ساکن فرانسه، امیرحسین وارد مسابقه آواز و موسیقی شده و آنچه اهمیت دارد، کیفیت صدا، تکنیک آواز و شخصیت او در حین اجراست: «متاسفانه او با شرکت در این مسابقه، شخصیتش، نحوه رفتارش و لباس پوشیدنش هدف نفرتورزی شماری خشونت طلب قرار گرفته است. عدهای تصمیم گرفتهاند که رفتار او را به مانند همجنسگراها بدانند و بر اساس این فرض کمپین نفرت پراکنی علیه امیرحسین راه بیاندازند. این کمپین، بیش از آنکه در مورد خود شخص امیرحسین باشد، بیانگر فرهنگ همجنسگراهراسی و زن ستیزی است که ضروری میداند اجراگریهای جنسیتی و هویتهای جنسیتی زنانه و مردانه کاملاً از هم تفکیکپذیر باشند.»
از زاویه دید همجنسگراستیزان، هر نوع فضای خاکستری و مبهم در حوزه جنسیت، خطری است که باید با آن برخورد شود. این ابهام در مورد امیرحسین در لباس پوشیدن و آرایش چهره او دیده میشود. همین موجب شده است که کمپین خشونت جنسی علیه او ایجاد شود و در فیسبوک هم طرفدار پیدا کند. برای افرادی که عضو این کمپین شدهاند نفرت از مردی که لباسها و آرایش بدنیاش ابهامآمیز است، مشکلی ندارد و کاملاً اخلاقی است. این نشان می دهد که نفس خشونت برای تائیدکنندگان این کمپین مسئله و زیر سئوال نیست.
از زاویه دید همجنسگراستیزان، هر نوع فضای خاکستری و مبهم در حوزه جنسیت، خطری است که باید با آن برخورد شود. این ابهام در مورد امیرحسین در لباس پوشیدن و آرایش چهره او دیده میشود. همین موجب شده است که کمپین خشونت جنسی علیه او ایجاد شود و در فیسبوک هم طرفدار پیدا کند. برای افرادی که عضو این کمپین شدهاند و به اصلاح فیسبوکی این کمپین را «لایک» زدهاند، نفرت از مردی که لباسها و آرایش بدنیاش ابهامآمیز است، مشکلی ندارد و کاملاً اخلاقی است. این نشان می دهد که نفس خشونت برای تائیدکنندگان این کمپین مسئله و زیر سئوال نیست.
صفحهای که برای حمله به امیرحسین راه افتاده، در زمانی کوتاه نزدیک به سه هزار عضو پیدا کرده و همزمان واکنش بسیاری از فعالان حقوق جنسی و کاربران عادی فیسبوک را برانگیخته است. مدیران این صفحه هر چند در تارک آن نوشتهاند که «ما با دموکراسی مخالف نیستیم، با همجنسگرایان هم همینطور»، اما بیش از هرچیز سبک و شیوه لباسپوشیدن امیرحسین را هدف قرار دادهاند و او را به این دلیل به «مرد نبودن» و «نداشتن مردانگی» متهم کردهاند؛ اتهامی که تنها میتواند در چهارچوب «همجنسگراستیزی» و خشونت جنسی و جنسیتی تعریف شود.
خشونت، تهدید و فشار
زیبا، یک فرد تراجنسیتی ساکن ترکیه است. به اعتقاد او وجود چنین محتواهایی در اینترنت، میتواند برای افراد همجنسگرا و تراجنسیتی، خطرناک باشد: «بیشتر بچههای گی، لز و ترنس [زنان و مردان همجنسگرا و تراجنسیتیها] در ایران، بیشتر اطلاعات خود در مورد هویتشان را از طریق اینترنت به دست میآورند. من خودم که ترنس ام تو اف [تراجنسیتی مرد به زن] هستم، تا مدت زیادی امکانات خانوادگی نداشتم که حتی به دکتر بروم. به دلیل رابطههای جنسی ام در دبیرستان با پسرها، کم کم فهمیده بودم که هویتهای جنسی مختلفی وجود دارد. خودم میدانستم که دلم نمیخواهد پسر باشم و ترجیح میدهم دختر باشم، اما دوستانی داشتم که میگفتند ما گی هستیم. یک بار در شهرمان با ترس و لرز به یک کافی نت رفتم و در چت یاهو قسمت جستوجو را پیدا کردم و تایپ کردم: گی و ترنس. اگر قرار بود این جستوجو من را به این صفحات فیس بوک میبرد که الان درست کردهاند و مدام دارند هم به گیها و هم به ترنسها توهین میکنند، من از ترس غش میکردم.»
زیبا میگوید: «به فکر امیرحسین خان باشید که خیلی هم صدای خوبی دارد. اما به فکر آن بچههای گی و ترنس هم باشید که برای اولین بار هویت خود را جستوجوی اینترنتی میکنند و به این صفحات میرسند. فقط تاثیر این صفحات را بر زندگی این بچهها تصور کنید که در ایران هیچ امکاناتی برای کمک کردن به آنها نیست و هیچکس را هم ندارند که از او اطلاعات درست در مورد هویتشان، بهداشت و سلامتشان بگیرند.» (نقاشی اثر جاش بیتون)
زیبا میگوید: «به فکر امیرحسین خان باشید که خیلی هم صدای خوبی دارد. اما به فکر آن بچههای گی و ترنس هم باشید که برای اولین بار هویت خود را جستوجوی اینترنتی میکنند و به این صفحات میرسند. فقط تاثیر این صفحات را بر زندگی این بچهها تصور کنید که در ایران هیچ امکاناتی برای کمک کردن به آنها نیست و هیچکس را هم ندارند که از او اطلاعات درست در مورد هویتشان، بهداشت و سلامتشان بگیرند.»
نیما همجنسگرایی است که راهافتادن چنین صفحههایی را نشانه خشونت جامعه نسبت به همجنسگرایان می داند: «او می گوید من اصلاً نمی دانم هویت جنسی امیرحسین چیست و این در حال حاضر مسئله من نیست. مسئله اصلی این است که نفرت به همجنسگرایان در این حد که در این صفحات فیس بوکی ایرانیها دیده میشود دیگر نهایت خشونت است. یک مرد خوش سیما و خوش لباس را همجنسگرا فرض کردهاند و حالا کمپین تجاوز دست جمعی به این فرد، راه انداختهاند. امیرحسین که در آکادمی گوگوش، آواز میخواند ممکن است اصلا همجنسگرا هم نباشد. یک مسئله دیگر این است که فرهنگ همجنسگراهراس خیلی هم نسبت به کسی که "مفعول" یا آنچه ما به انگلیسی "باتم" میگوییم احساس نفرت دارد. یعنی این کمپین تجاوز فرض میکند که آقای امیرحسین مفعول است و ناپاک، اما آن کسی که قرار است به او تجاوز کند همجنسگرا نیست و پاک است. اگر رابطه با همجنس ناپاکی است که دیگر فاعل و مفعول ندارد.»
نیما درباره اثر این نوع نفرت پراکنیها بر زندگی همجنسگرایان میگوید: «وقتی با همسرم به این صفحات فیس بوکی نگاه کردیم، وحشت کردیم. همسرم با ترس گفت که اشتباه کردیم حتی به همین دوستان نزدیکمان هم گفتیم همجنسگرا هستیم... به غیر از این خشونتی که به من همجنسگرا و نسبت به همسرم اعمال میشود شما فقط حال و روز مادر و پدر ما را فرض کنید وقتی این صفحات را میبینند. این همه نفرت و این همه خشونت از کجا آمده؟ از کجا تغذیه میشود؟»
او همچنین نمونههای مشابهی از این نوع آزار و اذیتها را نسبت به همجنسگرایان یادآوری میکند: «من ساکن کشور کانادا، روانکاو و مشاور نوجوانان همجنسگرا هستم. مسئله خشونت همجنسگراهراس مشکل اینجا هم هست. دختران و پسران جوانی که شبیه جنس مخالف لباس میپوشند یا رفتار میکنند، مدام گرفتار توهین و آزار و اذیت جنسی و همجنسگراهراسی میشوند. بسیاری از این نوجوانان حتی همجنسگرا هم نیستند. چند نوجوان به خاطر این آزارها مخصوصا آزارهای اینترنتی همکلاسیها، اقدام به خودکشی کردهاند. در آمریکا که یک نوجوان به نام جیمی رودمایر جان خودش را هم از دست داد به خاطر همین آزارهای جنسی اینترنتی خودکشی کرد. امیدوارم فیس بوک این صفحه را هرچه سریعتر محو کند چراکه این صفحه روح تمام جوانان همجنسگرای ایرانی را که با ترس لرز از هویت خودشان خبر دارند، آزار میدهد و به آنها خشونت میکند.»
نامیا، همجنسگرا و فعال حقوق همجنسگرایان است. او رویکردی تحلیلی و جامعهشناختی به این موضوع دارد: «این صفحات فیسبوکی همجنسگراستیز و زنستیز، در حقیقت نوعی برنتافتن تفاوت و واکنش نشان دادن به آن با ابزار تجاوز جنسیاند. اینکه، درخواست تجاوز جنسی با پشتوانه و تائید آشکار چند هزار نفر، تضمین میشود و به وسیله اعتقادات متعصبانه، خشونت به دیگری و نفرت از دیگری مشروعیت مییابد، نشان می دهد که خط کشی در حوزه خودی و غیر خودی صورت گرفته است. گسیل فرد مورد نفرت جنسی (در اینجا امیرحسین) به پشتوانه نفرت گروهی، به دسته زنان، خطری است که شاید خود را "زنستیزانه" نشان نمیدهد، اما بسیار زنستیر است. این همان اهرمی تادیب جنسی و جنسیتی است که جامعه را مهیای مهار توسط قدرت حاکم میکند. درخواست نظم یکسان سازی در نقشهای جنسی و جنسیتی، حتی با تکیه بر دروغ، دوام نظام توتالیتر را تضمین میکند.»
خلاء قانونی در فضای مجازی
با وجود ارسال گزارشهای متعدد حاکی از تخلف کمپین «تجاوز گروهی به امیرحسین آکادمی گوگوش» از سوی کاربران و فعالان اجتماعی، فیسبوک تاکنون اقدامی برای حذف این صفحه انجام نداده است. خارج از فیس بوک هم امکان مبارزه با همجنسگراستیزی اینترنتی چندان وجود ندارد و قوانین مستقلی برای دنبال کردن آن در فضای مجازی موجود نیست.
«این صفحات فیسبوکی همجنسگراستیز و زنستیز، در حقیقت نوعی برنتافتن تفاوت و واکنش نشان دادن به آن با ابزار تجاوز جنسیاند. اینکه، درخواست تجاوز جنسی با پشتوانه و تائید آشکار چند هزار نفر، تضمین میشود و به وسیله اعتقادات متعصبانه، خشونت به دیگری و نفرت از دیگری مشروعیت مییابد، نشان می دهد که خط کشی در حوزه خودی و غیر خودی صورت گرفته است. گسیل فرد مورد نفرت جنسی (در اینجا امیرحسین) به پشتوانه نفرت گروهی، به دسته زنان، خطری است که شاید خود را "زنستیزانه" نشان نمیدهد، اما بسیار زنستیر است. این همان اهرمی تادیب جنسی و جنسیتی است که جامعه را مهیای مهار توسط قدرت حاکم میکند. درخواست نظم یکسان سازی در نقشهای جنسی و جنسیتی، حتی با تکیه بر دروغ، دوام نظام توتالیتر را تضمین میکند».
بهنام داراییزاده، روزنامهنگار و کارشناس حقوقی میگوید: «واقعیت این است که در حال حاضر، حتی در کشورهای مترقی هم هیچ رژیم حقوقی منسجم و قابل اتکایی که بتواند به موارد نقض حقوق دگرباشان جنسی در فضای مجازی یا اینترنت بپردازد وجود ندارد. از طرف دیگر، روشن است هر چقدر که جامعهای بیشتر درگیر هوموفوبیا یا همجنسگراهراسی باشد، انتظار اینکه ساختارهای حقوقی مترقی هم داشته باشیم، انتظاری بیاساس می شود.»
این روزنامهنگار با تاکید بر اینکه در سالهای اخیر، تلاشهایی در سطح بینالمللی برای به رسمیت شناختن حقوق و آزادیهای همجنسگرایان یا جامعه کوییر صورت گرفته که الزاما نیز کشورهای به اصطلاح توسعهیافته غربی درگیر آن نبودهاند میگوید: «به فرض برخی از کشورهای آمریکای لاتین در این زمینه خیلی خوب کار کردهاند. چه در سطح داخلی و چه در سطح بینالمللی.»
البته نقض جدی و مستمر حقوق دگرباشان جنسی در سطح جهان، موجب شده است که سیاستمداران برخی از دولتها در مجامع بینالمللی، در اندیشه تدوین مقرراتی حمایتی باشند تا بلکه بتوانند از یک سو به نیاز جامعه پاسخ بگویند و از سوی دیگر خلاء حقوقی حاکم را تا اندازهای پر کنند. به طور مشخص، در تابستان سال ۲۰۱۱، شورای حقوق بشر سازمان ملل، به پیشنهاد آفریقای جنوبی، قطعنامهای را با عنوان "حقوق بشر، گرایش جنسی و هویت جنسیتی" تصویب کرد در آن نسبت به نقض حقوق بشر و تبعیضهای حاکم بر پایه گرایش جنسی اعتراض شده بود.
بهنام داراییزاده تاکید میکند: «این تلاشها تازه اول راه است و در حقیقت هم این مرحله، ضمانت اجرایی خاصی ندارد. با این وجود، امید است که آرامآرام شاهد شکلگیری رژیمهای حقوقی قاطع و روشن در حمایت از حقوق دگرباشان جنسی باشیم که فضای اینترنت را که اتفاقاً فضای پرآسیبی هم هست پوشش دهد. واقعیت این است که بدون پشتیبانیهای حقوقی لازم در همه ابعاد، مبارزه با هوموفوبیا حاکم که یک معضل پیچیده اجتماعی است، دشوار به نظر میرسد.»
لباس و کلیشههای جنسی
کمپینهای نفرتپراکنی جنسی در فیس بوک، اکنون در مورد امیرحسین از هنرجویان آکادمی گوگوش به نهایت خشونت خود رسیده است. پیش از این هم کمپینهای مشابه در فیسبوک شکل گرفته بود. به عنوان مثال، عکس یک رهگذر در خیابانهای شهرهای ایران را در فیس بوک میگذاشتند که: این رهگذر نشانههای جنسیتی عرفی مردانه را نداشت: زیرابرو برداشته بود، بینیاش جراحی پلاستیک شده بود، آرایش کرده بود، موهایش مدلی بود که عرف مردانه نبود، بلوز و شلوار رنگین بر تن داشت و شاید مثلاً کیفی زنانه هم داشت.
در این کمپین عکس فرد یاد شده را با دشنامهای همجنسگراهراس همراه کرده بودند و «لایک»ها و کامنتهایی همراه این کمپینها بود که از آن میان می توان به اینها اشاره کرد: «اه، حالم بد شد»، «متنفرم از اینها»، «این به خودش میگه مرد؟» و «اینها بیمارند و باید به پزشک مراجعه کنند».
به نظر میرسد بخشی از آن چیزی که باعث شده گروههایی از جامعه ایرانی با عضویت در این کمپین به نفرتپراکنیها دامن بزنند، ناشی از تفاوت نگاه او به مقوله لباس پوشیدن باشد که با کلیشههای حاکم بر جامعه ایرانی سازگار نیست. متین قوام با اشاره به تغییر ارزشهای زیباییشناسی در پوشش میگوید: «دنیای مد دیگر بر دوگانه زن و مرد استوار نیست. طراحهای لباس سعی میکنند که لباسهای خود را برای انواع گوناگونیهای جنسی و جنسیتی افراد جامعه جهانی طراحی کنند.»
درباره اینکه گرایش جنسی امیرحسین چیست، اطلاعاتی وجود ندارد. متین قوام، کارشناس مسائل جنسی و جنسیت به زمانه میگوید: «گرایش جنسی آقای امیرحسین از آکادمی موسیقی گوگوش چیزی نیست که بشود آن را از لباس پوشیدن ایشان، نحوه رفتار ایشان، گوشواره ایشان و نمادها و نشانههای ظاهری فهمید. اصلاً مسئله گرایش جنسی برای بسیاری از افراد مسئلهای خصوصی است که نباید و درست نیست در مورد آن حدس و گمان زد.»
به نظر میرسد بخشی از آن چیزی که باعث شده گروههایی از جامعه ایرانی با عضویت در این کمپین به نفرتپراکنیهای خود دامن بزنند، ناشی از تفاوت نگاه او به مقوله لباس پوشیدن باشد که با کلیشههای حاکم بر جامعه ایرانی سازگار نیست.
متین قوام با اشاره به تغییر ارزشهای زیباییشناسی در پوشش میگوید: «دنیای مد دیگر بر دوگانه زن و مرد استوار نیست. طراحهای لباس سعی میکنند که لباسهای خود را برای انواع گوناگونیهای جنسی و جنسیتی افراد جامعه جهانی طراحی کنند. امیرحسین ممکن است متعلق به خرده فرهنگهایی باشد که در چند دهه اخیر به وجود آمده اند و به آن در زبان انگلیسی فرهنگ "متروسکشوال" میگویند. متروسکشوال MetroSexual واژه مشتق شده از کلمه متروپولیتن به مفهوم شهر و وابسته به فرهنگ شهری و کلمه هتروسکشوال به مفهوم دگرجنسگراست. افراد متروسکشول کسانی هستند که که هنر مُد برای ایشان اهمیت دارد و با اینکه ممکن است گرایش جنسی دگرجنسگرا داشته باشند با کمال میل طراحیهای مطرح در دنیای مد را میپوشند و به آنها اهمیت میدهند.»
فرهنگ مد و طراحی لباس اکنون سالهاست که تحت تاثیر زیباییشناسی طراحان زن و طراحان لباس همجنسگرا قرار دارد. این طراحان، در خلاقیت هنری خود و همگام و همراه با جنبشهای جنسی و جنسیتی در آمریکای شمالی و اروپا سعی کردهاند که مرز بین دوگانههای زن و مرد و زنانگی و مردانگی را تا حدودی به چالش بکشند. نگاههای کلیشهای به مسئله همجنسگرایی ممکن است هر مردی را که ظاهرش برایش اهمیت دارد، همجنسگرا بداند؛ اما واقعیت دنیای امروزی این است که بسیاری از مردان دگرجنسگرا هم لزومی نمیبینند که پیرو فرهنگ مردسالار و همجنسگراهراس، حتما یک کت و شلوار خیلی «مردانه» بپوشند که «مردانگی»شان را فریاد میزند.
متین قوام بر تاثیر کلیشههای جنسی بر فرهنگ لباس پوشیدن و همجنسگراستیزی تاکید میکند: «امیرحسین آکادمی گوگوش مرد بسیار خوش تیپ و خوش لباسی است. این را حتی کارشناس مد و لباس برنامه آکادمی گوگوش هم به او گفتند. او به دنیای مد و لباس وارد است. بر اساس ارزشهای زیبایی همین دنیا هم لباس میپوشد و به هر حال اینکه انسانها چه ظاهری برای خود انتخاب میکنند، حق آنهاست. اینکه به دلیل نوع انتخاب لباس، چنین کمپینی سرشار از نفرت جنسی و تهدید به تجاوز ایجاد شده است، یک بحران اجتماعی است که نشان میدهد همجنسگراهراسی وجود دارد و یک تفاوت ساده ظاهری در پیروی از مد نیز از دیدگاه آنها نوعی همجنسگرایی است. امیدوارم این رفتارهای خشونت آمیز تاثیری بر کار حرفهای آقای امیرحسین نگذارد و ایشان همیشه خلاقیتی که در انتخاب لباس دارند، داشته باشند.»
در همین زمینه بخوانید و ببینید:
حجاب اختیاری و آوازخوانی ارمیا
ویدئو آزمون صدای امیرحسین در «آکادمی گوگوش»:
اخه مگه خوشکلی هم جدیدا جرمه؟چه حسودایی پیدا میشن ها.
این که تیپش مثل ادمیزاد دیگه،
کت و شلوار میپوشه چرا بیخودی گیر میدن.
با نظر کاربر مهمان shahriar کاملا موافقم. حسادت یک عده را داره می کشه.
اونی که می گه این صفحه به دلیل سیاسی ایجاد شده دیگه واقعا متوهمه! خدایی اونایی که اون صفحه رو لایک کردن اصلا درکی از کنش سیاسی دارن؟ می تونی محص نمونه بری چند تا از اونا رو ببینی. کنش سیاسی؟ واکنش جوانان!
من که هرچی نگاه کردم هیچ چیز عجیبی در امیر حسین ندیدم. یعنی نمی دونم چرا بعضی ها فکر می کنن او دگرباش هست. اگرهم دگرباش باشد، به کسی چه مربوط؟ بدن خودش است و زندگی خودش. تا دروغ نگفته، دزدی نکرده، آدم نکشته، حق دیگران رو به خاطر منافع خودش زیرپا نگذاشته، از همه کسانی که روی ف ب مسخره اش کردن، قابل احترام تر هست.
امیر حسین خودش در قسمت کامنت ها که بچه ها ازش پرسیده بودند که آیا شما گی هستید یا نه؟ جواب داده بود که من گی نیستم.
لطفا فقط یک لحظه خودتون یا یکی از اعضای خانوادتون رو جای اون فرض کنید که اینقدر بهش توهین میشه . واقعا چه حالی پیدا می کنید؟ چقدر استفاده از کلمات رکیک و زننده رو در مورد خانوادتون تحمل می کنید؟ آیا واقعا از درون داغون نمیشید؟ خواهشا قبل از گفتن هر حرفی فقط چند ثانیه خودتونو بزارید جای طرفی که در موردش حرف میزنید یا یاد بی احترامی ها یی که قبلا بهتون شده بیفتید . قطعا از گفتن حرف ها نامربوط پشیمون میشید.
اصولا اين آقا حتى اگر دلشون بخواد لباس عروسم تن كنند و آواز بخوانند به من و شما مربوطى نميشود . خدا را شكر كه اين اتفاق در يك تلوزيون خارج از كشور افتاد وگرنه ايشان به دادگاه كشيده ميشد و به اشد مجازات محكوم. و از عزيزان خواهشمندم افتخار كردن به فرهنگ ا اصيل هفت هزار سالشونو كه چيزى ازش باقى نمونده به كنارى گذاشته و فكر نكنند ابروى ندشتشون دائم در خطر ريزش است چون شمسى خانم چادرشونو برعكس سر كردند! ايكاش ايكاش به جاى اينكه دائم در تلاش برايه اثبات اصالت و روشنفكريمان بوديم به حداقل حقوق يكديگر احترام ميگذاشتيم
ممنون از مطلب قشنگتون.مطلبتون واقعا تو کل فیسبوک و همه جا ترکید،خیلی خوب بود.کاشکی اسم نویسنده هم می نوشتید.باز هم ممنون
با سلام به همه،
اول٬٬
همه از دم سرکاریم. در این وضعیت تحریم ها و گرانی شب عید و نزدیکی انتخابات به چشم و زیرابرو یا روسری دو هنرآموز گیر داده ایم. دو قطپی شدیم.یک عده پلیس و بازجو و یا فالگیر هویت جنسی و هویت اعتقادی دیگری شده . اگر صداشون را میپسندی خرج کن و از شب تا صبح زنگ بزن فردا هم تا ساعت ۶وقت دارید.
بقول رئیس جمهور! «اینها برای فاطی تونبون نمیشه»
دوم،٬
بحران هویت دامن و پاچه قشر بزرگی را گرفته. همه میخوان بگن من مثل شما و بقیه نیستم.خوب نباشد. چی میشه؟هر چند هم به کسی ربط ندارد
بحران هویت را همه در همه جای دنیا در بین سنین۱۲تا حداکثر ۱۶سالگی دارند.اما به دلایلی در کشور ما تازه از ۱۶ سالگی شروع میشه و بعد ۲۰ تا۳۰ سال ادامه دارد. این هم به کسی ربط ندارد.
سوم،،
امیر حسین که گوشواره اش را و آدامسش را برداشت و گوگوش بعد از اجراش به احترام برایش بلند شد و دست زد.این عملش حساب شده و دارای پیام روشنی بود.
چهارم٬٬
امیرحسین خارج از صداش و پوشش اش، که اظهار نظر در مورد آن سلیقه ای است و نظر و سلیقه هم همیشه در این موردها متفاوت و شخصی و قطعا محترم است (آن هم در کشور دیگر با فرهنگ دیگر)
پنجم٬٬
او در یکی از برنامه ها مخالفت خود را باکلیپ سیاسی کارگردان در حضور گوگوش و بقیه شجاعانه در دفاع از شهرزاد گفت.علی رغم ریسک حذف شدن(چنانکه برای شهرزاد اتفاق افتاد) و در توضیح اضافه کرد که «من چیزی را که فکرمیکنم به زبان میارم.»خارج از همه مسایل حاشیه ای این جمله اش زیبا و واقعی بود.
ششم٬٬
همه اعتراف دارند سطح این دور از آکادمی از گذشته خیلی پایین تر بوده است.
همه اش حاشیه است و حاشیه. آفتابه لگن هفت دست...اما شام و نهار خبری نیست
shookhi be gheymate bordane aberooye ye adam
من به شخصه هیچ عیبی در این پسر نمی بینم برای اولین بار وقتی که تصویرش رو رویت کردم گفتم بسیار زیباست صورت تراشیده و مانند دخترها داره اما این دلیل نمی شه که به این ادم توهین بشه فکر نمی کنم کسی حق داشته باشه در مورد انسانی دیگر قضاوت کنه چون به همون صورت یا بدتر در مورد خودش هم قضاوت خواهد شد. آین شخص بسر زیبایی هست حالا شماها نمی تونین این زیبایی رو که خدا هدیه کرده به این ادم و همچنین خودنمایی خداوند رو نشون می ده ببینین دیگه باید بگم چشم بصیرت ندارید.
با تشکر
من کاری با همجنس گرایی ندارم . چیزی که بیشتر توجهم رو جلب کرده ارزش بسیار زیادیه که در فرهنگ ایران هنوز برای "مردانگی" قائل هستند و برخلافش زنانگی رو چیز بی ارزش و حقیری می دونند . این حتی در نسل نوجوان امروزی هم با این شدت وجود داره .بیشتر ایجاد کننده های چنین صفحه هایی افراد خیلی جوان(نوجوان) هستند . و این باعث تاسفه .
شما به این سایتهایی که آهنگهای خواننده های غیر مجاز ! ایران رو می گذارند مراجعه کنید مشاهده می کنید خیلیهاشون ابرو برداشتند (از زیر ابرو برداشتن گذشته و قشنگ حالت دادند به ابرو) و کرم پودر هم مالیدند و گاهی آرایش چشم هم دارند. از بیست ساله تا سی و چند ساله شون کمابیش همینطوره .
در سالهای اخیر در ایران داماد رو هم مثل عروس آرایش می کنند و کرم پودر و حتی رژلب به صورت داماد می مالند . یعنی این که در چنین وضعیتی باز عده ای چنین صفحه هایی ایجاد می کنند نمی دونم چه مفهومی داره . این هم لابد از تبعات دوران گذاره !!! که ملت قاطی می کنند و یه کار رو در جایی می پسندند و در جایی نفرت پیدا می کنند !
کسی که و یا کسانی که این صفحه فیس بوک را علیه این جوان هنرمند باز کردند طرفداران رژیم اسلامی ایران هستند و هر کس که این جریان را به هر صورتی حمایت می کند در خواسته و یا ناخواسته در حمایت سیاست وزارت اطلاعات ایزان عمل میکند و در کنار افراد ی با تفکر عقب مانده و ضد بشری علیه همجنسگراهان قرار گرفته اند.
رژیم ضدمردمی ایران می داند که برنامه تلویزیونی من و تو جوان پسند و پر بینده است و باید آن را بصورتی خراب کرد و با توجه به سیاست رژیم در تمام عمر ضد هنر و فرهنگی اش این شیوه ضد دیگر اندیشان و مخالفانش که شباهت بسیار با تفکر فاشیست ها آلمانی و غیره دارد > برایمان بیگانه نیست
خوانندگان عزیر توجه فرمایید
خوانندگان عزیر توجه فرمایید
حم وتنان فارسی ظبان ما طعداد غلتهای املاعی را به حداکسر خود رسانده اند!
زمانه جون، اگه میشه یه تحلیلی هم راجع به این غلطا بده بیاد رو پیشخون!
افرادی که ميگن بياد بگه چی هست بايد بدونن به اونا مربوط نيست که جزئيات زندگی مردم رو بدونن. همونطوری که دوست ندارن کسی جلوی ماشين شون رو بگيره و صندوق عقب شون رو بگرده کسی هم اجازه نداره برای جامعه تايين تکليف کنه. اين کشور های خارجی که مردم آرزوی بودن در آن را دارند در اثر درک چنين مسايل و احترام به عقيده و ظاهر افراد پيشرفت کرده اند و نه از روی ستيزه با هر که به نظرشان جالب نبوده. من طرز تفکر تنفر پراکنان را به دليل رشد اندکشان ميدانم و هشدار ميدهم که عاقبتشان مانند هيتلر نباشد. در زمين اين آقا بسيار صدای زيبايی دارند و توان تبديل شدن به يک خوانند حسابی را دارند
امیر زیباست / مرد باشیم ستایش کنیم از مرد زیبا، مردهایی که تحقیر و تهدیدش کردند حسودهای زشتند که تو هیاهوی فضای خشن نا زیبایی خودشون رو پخش و پنهان می کنند/ دگر اینکه آرایش زمان و ذوق و نزدیکان آشنا به زیبایی می خواهد/
تقصیر خودشه که اون زنگوله گنده رو از گوشش آویزون کرده
با اینکه صدای خوبی داره اما تیپش حال آدم رو بهم میزنه
انحطاط یعنی همین
نتیجه اونم پیدایش چنین صفحات مزخرفی هست
افرادی که دست از توهين برنميدارند و بهانه های همچون مردانگی را پيش ميکشند بدانند که درک اندکشان را زمان و انصاف لازم است تا بفهمند که مردانگی در احترام به ديگران و دوست داشتن آنهاست و نه چنگال به صورت ديگری کشيدن.
اين را هم بدانند که بسياری از حاکمان ما ريش داشتن را نشان مردانگی ميدانند و اگر دستشان برسد مردان بی ريش را اعدام ميکنند، پس بنا بر اين ديد، آقای امير حسين مرد و شما که ادعای مردانگی ميکنيد مرد زن نماييد... کمی بيانديشيد و کمی سکوت کنيد، شايد که گشايشی باشد و جامعه ما از اين عقب ماندگی و تماميت خواهی نجات يابد.
اونی که از فرهنگ اصیل ایرانی صحبت کرده و امثال امیرحسین رو تحقیر کرده باید بدونه که در فرهنگ سنتی ما مردها هم سورمه می کشیدند هم جواهرات به خودشون آویزان می کردند . شماها بیشتر در یک مقطع از فرهنگ غربی جا ماندید ! اون سالهایی که مردها لباسهای ساده و شکل هم می پوشیدند .قرن نوزده میلادی باشه فکر کنم ! جالبه که در فرهنگ اصیل ایرانی مرد بدون ریش تحقیر می شد ولی الان مرد ریش دار تحقیر میشه ! این ها همه اش به عرف هر زمان بستگی داره و هیچکدوم ارزش خاصی نداره . فقط یک سبک پوششه . همین !
خوب همه باید اینگونه صفحاتی که نفرت را تبلیغ میکنند را REPORT کنیم . این شامل نظرات منفی در ارتباط با شرکت کننده محجبه هم باید بشود . اساسا جامعه ایرانی باید یاد بگیرد که لباس پوشیدن افراد به خودشان مربوط است .
باسلام
دوستان ماهمه فرزند پروردگار یگانه هستیم وحق قضاوت یکدیگررا نداریم همه آزادیم تاجایی که مخل آسایش یکدیگر نشویم
بهتره به جای دخالت به کار وشکل و قیافه دیگران هرشب سری به خودمون بزنیم وخودمون رو تربیت کنیم که این بسیار زیباترومثمره ثمرتره
باباجون کمی به خومون بیایم
مقاله بسیار جالبی درباره همجنس گرایی رو می تونید از لینک زیر دانلود و یا به اشتراک بگذارید:
https://docs.google.com/file/d/0B9PAzHMoaOjROWhnNnc1VS1oM3c/edit?usp=sha...
در جهت تغییر افکار پوسیده جامعه همه ما باید تلاش کنیم ...
ارسال کردن دیدگاه جدید