زندگی همجنسگرایان زیر سایه خشونت
آوات عیار و سارا روشن - دگرباشان جنسی در ایران، کمتر از چند و چون زندگی کسانی که در سایر مناطق جهان به همجنس خود گرایش جنسی دارند، خبردار می شوند.
زندگی تراژیک کسانی که به همجنس خود گرایش جنسی دارند، اکنون چندسالی میشود که گاه به زبان فارسی بازگو میشود و در این میان همچنان این پرسش باقی است که چرا جامعه بشری برای مواجه شدن و پذیرش همجنسگرایی دچار مشکل است، اما برای کشتن، نابود کردن و حذف همجنسگرایی مشکلی ندارد؟ اکنون که نابود کردن همجنسگرایان به واسطه قوانین جوامع دمکراتیک مشکلتر شده است، فشار آزارهای روحی و روانی به آنها، گاه به حدی میرسد که نوجوانان و جوانان همجنسگرا، برای رهایی از شرایط موجود راه خودکشی را انتخاب میکنند.
خودکشی نوجوانان همجنسگرا
جِــیمی رودمایر، نوجوان ۱۴ ساله در بوفالوی نیویورک زندگی و در مورد گرایش جنسی خود آزادانه با همه صحبت میکرد. در مدرسه بسیاری او را فعال اجتماعی و نوعی مبارز علیه همجنسگراستیزی میدانستند. شماری از آنها اما جــیمی را آزار میدادند و با کلمات اهانتآمیز جنسی او را مورد خطاب قرار میدادند.
او پس از سالها تحمل قلدری هممدرسهایها، در ۱۸ سپتامبر سال ۲۰۱۱ دست به خودکشی زد. پدر جیمی خطاب به دو همکلاسیای که بیش از دیگران پسرش را به خاطر گرایش جنسیاش آزار داده بودند گفت: «آنها باید بدانند کلماتی که برای آنها ممکن است جنبه شوخی و بازی داشته باشد، می تواند برای دیگران بسیار آزاردهنده باشد. این کلمات میتواند زندگی دیگران را نابود کند.»
گروه موسیقی کر لسآنجلس حالا تصمیم گرفته است که یاد جیمی را زنده نگهدارد و به یاد او در شهرهای مختلف برنامه اجرا کند. در یک تور بینالمللی، این گروه آهنگ معروف «وضعیت بهتر خواهد شد» را به یاد جیمی و برای تمام نوجوانان همجنسگرایی اجرا میکند که در جامعه پیرامونی خود مورد آزار و اذیت قرار میگیرند.
جِــیمی رودمایر، نوجوان ۱۴ ساله در بوفالوی نیویورک زندگی میکرد و در مورد گرایش جنسی خودش آزادانه با همه صحبت میکرد. در مدرسه بسیاری او را فعال اجتماعی و نوعی مبارز علیه همجنسگراستیزی میدانستند. شماری از آنها اما جِــیمی را آزار میدادند و با کلمات اهانتآمیز جنسی او را مورد خطاب قرار میدادند.
جیمی به طور مداوم در وبلاگش در مورد آزاری که در مدرسه می دید، مینوشت. روز یکشنبه ۱۸ ماه سپتامبر، جیمی در فیسبوک خود آهنگی از لید گاگا به نام «ملکه» گذاشت که میگفت: «مرا فراموش نکنید زمانی که گریهکنان به دروازه بهشت میرسم.» بعد از آن در ساعت ۱:۳۰ نیمه شب روز یکشنبه، جیمی آخرین پستهای خود را در تارنمای تامبلرش گذاشت. در یکی از پستها نیز نوشت که خیلی دلش برای مادربزرگاش، مادر مادرش که به تازگی فوت کرده تنگ شده است. در پست دیگرش از لیدی گاگا برای حمایتش از همجنسگرایان تشکر کرده بود. بعد از این دو پست، جیمی برای همیشه ساکت شد.
گروه کر همجنسگرایان لسآنجلس در برنامه اخیر خود «یک آهنگ برای جیمی» اجرا کردند که مورد استقبال تماشاچیان قرار گرفت. این آهنگ توسط ساشا ساکت اجرا شد. ساشا در ایران بزرگ شده و به قول خودش با جیمی همزاد پنداری میکند. او هم تجربه خوبی از دبیرستان ندارد و آزار و اذیتهای سایر هممدرسهایهایش را به یاد میآورد. ساشا سالها با افسردگی دست و پنجه نرم میکرد. او بعد از شنیدن خبر مرگ جیمی این آهنگ را برای او سرود (برای شنیدن این ترانه به اینجا مراجعه کنید).
روایت مریم، زن همجنسگرای ایرانی
جنبشهای حقخواهی برای همجنسگرایان که از سالهای ۱۹۶۰ در آمریکای شمالی و اروپا آغاز شد، اکنون به جایی رسیدهاند که امروز خواهان اصلاح قوانین خشونتآمیز و تبعیضآمیز را هستند. جرمزدایی از روابط همجنس با همجنس، قانونیکردن ازدواج همجنسگرایان، حق همجنسگرایان برای پذیرفتن فرزند، اصلاح قوانین مالیاتی برای به رسمیت شناختن روابط همسری بین دو همجنس، ایجاد قوانین لازم برای به رسمیت شناختن جنسیت تراجنسیتیها و محسوب کردن حقوق دگرباشان جنسی به عنوان حقوق بشر از جمله مطالبات جنبشهای دگرباشان جنسی است.
در ساختارهای حقوقی ایران اما روابط همجنس با همجنس همچنان جرم محسوب میشود و بر اساس قانون مجازات اسلامی مستحق مجازات است. روابط همجنس با همجنس بین زنان تحت عنوان مساحقه جرمانگاری شده است. مساحقه در قانون مجازات اسلامی از فقه شیعه آمده و عبارت است: «از اینکه انسان مؤنث، اندام تناسلی خود را بر اندام تناسلی همجنس خود قرار دهد.» (ماده ۲۳۸) مجازات مساحقه بر اساس احکام فقه شیعه، در قانون مجازات اسلامی صد ضربه شلاق به عنوان حد تعیین شده است، اما مشکل در قانون جدید این است که هویت همجنسگرایی به عنوان پدیدهای انتزاعی و غیر قابل اثبات هم جرمانگاری شده است. به این ترتیب با توجه به اینکه علم قاضی در دادگاههای جمهوری اسلامی ایران، در نهایت موجب تعیین مجازات است، خود مسئله هویت همجنسگرایی برای همجنسگرایان ساکن ایران مشکلی مضاعف شده است.
مریم و سارا پس از چندی لباس میپوشند، برای هم حلقه میگیرند و باهم ازدواج نمادین میکنند. در یکی از شبنشینیها در خانه مریم و سارا به مناسبت تولد مریم، همسایه که از وضعیت آنها با خبر بوده است به خاطر صدای موسیقی شکایت میکند و نیروی انتظامی مریم و سارا و مهمانها را دستگیر میکند.
مرکز اسناد حقوق بشر ایران این هفته شهادتنامه مریم احمدی، یک زن همجنسگرای ایرانی را منتشر کرده که در ایران به جرم همجنسگرایی دستگیر، زندانی و دادگاهی شده است.
مریم که در سن چهارده سالگی به توصیه خانواده با یکی از اقوام پدریاش ازدواج میکند، پس از شش سال از همسرش جدا میشود. طلاق او از همسر، موجب طردشدن او توسط خانواده میشود. پس از یک سال او رابطه جدیدی را با یک زن آغاز میکند. سارا، به مریم پیشنهاد دوستی میدهد. مریم و سارا پس از چندی لباس میپوشند، برای هم حلقه میگیرند و باهم ازدواج نمادین میکنند. در یکی از شبنشینیها در خانه مریم و سارا به مناسبت تولد مریم، همسایه که از وضعیت آنها با خبر بوده است به خاطر صدای موسیقی شکایت میکند و نیروی انتظامی مریم و سارا و مهمانها را دستگیر میکند.
قاضی تصمیم میگیرد که مریم و سارا را تنبیه جدی کند. پس از صد ضربه شلاق (حکم حد مساحقه) و ۹ ماه زندان، مریم برای حکم نهایی به دادگاه برده میشود. در دادگاه، پدر مریم تشویق میشود که با توجه به اینکه ولی دم و صاحب خون مریم است، او را به تلافی این آبروریزی، ادب کند. مریم زیر کتکها و خشونت فیزیکی پدر از حال میرود. وقتی دستبند او را باز میکنند که به جراحاتش رسیدگی کنند، وی در فرصتی مناسب و در شلوغی دادگاه و اجتماع تماشاچیان، از در دادگاه بیرون میآید و فرار میکند.
مریم نه ماه بعد، به لطف یک دوست و با پاسپورت وی، از ایران فرار میکند. او به امید اینکه بتواند به سارا کمک کند، مسئله وی را با سازمان ملل در میان می گذارد. مریم اما تنها میتواند برای خودش کمک بگیرد و به او گفته می شود برای کسی که در ایران در زندان است، کاری نمیشود کرد. مریم اکنون در ترکیه کار میکند و سارا همچنان در زندان است. (داستان مریم را از زبان خود او در اینجا بشنوید.)
در نبود کمکهای حقوقی، بسیاری از همجنسگرایان ایران در ترس دائمی نسبت به قانونی که هویت آنها را جرمانگاری کرده است زندگی میکنند. بدون دسترسی به وکلای مدافع که از وضعیت آنها خبردار باشند، همجنسگرایان ایرانی زیر ارعاب بازجویان به همجنسگرایی اعتراف میکنند. کتمان همیشگی شاید در شرایطی که همجنسگرایی در قانون مجازات اسلامی جرمانگاری شده است بهترین راه باشد، اما همه همجنسگرایان ایرانی نسبت به این موضوع آگاهی ندارند. همچنین در مواجهه با تحقیر و ارعاب، هیجان و عصبانیت موجب میشود که دگرباشان ایرانی از هویت خود دفاع کنند که همین اقدام در نهایت موجب خطرات بیشتر برای آنها در سیستم قضائی تبعیض آلود ایران میشود.
لایحه کشتن همجنسگرایان در اوگانا
خشونت نسبت به همجنسگرایان ممکن است به زودی در اوگاندا نیز قانونی شود. لایحه کشتن همجنسگرایان دوباره در پارلمان اوگاندا مطرح شده است. زمانی که پارلمان اوگاندا از تعطیلات کریسمس برگشت، لایحه کشتن همجنسگرایان دوباره در صحن پارلمان اوگاندا به بحث گذاشته شد.
لایحه کشتن همجنسگرایان دوباره در پارلمان اوگاندا مطرح شده است.
فعال همجنسگرا، فرانک موگیشا، در توییتر خود خبر داد که مسئله خشونت به همجنسگرایان در اوگانا دوباره به صورت جدی مطرح خواهد شد و لایحه کشتن همجنسگرایان در فهرست لوایح پارلمان زیر تیتر «کارهایی که باید دنبال شود» قرار گرفته است.(منبع: اینجا)
روزنامه معروف اوگاندا «نگاه جدید»، گزارش کرده است که انتظار میرود کمیته مسائل امور حقوقی و مجلسی این لایحه را برای خوانش سوم در صحن پارلمان مطرح کند تا توسط مجلس یا به قانون تبدیل یا رد شود.
جفری اوگوارو، نماینده ائتلاف جامعه مدنی در حقوق بشر و قانون اساسی دوباره یادآوری کرد که گروه او این لایحه را مردود میداند. او گفت: «ما متعحبیم که با آنکه پارلمان از تبعات اقتصادی، بهداشتی، اجتماعی و سیاسی و روابط بینالمللی این لایحه خبردار است هنوز هم مصرانه به دنبال مطرح کردن آن است. تنها امید ما این است که اگر لایحه به صحن پارلمان برسد نمایندگان در بحثهای خود در مورد عواقب تصویت این لایحه صحبت کنند. ما امیدواریم نمایندگانی که با این لایحه مخالفند بتوانند در خود شجاعت لازم را بیابند و مخالفت خود را به طور عمومی ابراز نمایند.»
دیوید باهاتی، نمایندهای که این لایحه بحث برانگیز را پشتیبانی کرده است، میگوید که دولت مصمم است این لایحه را در پارلمان تبدیل به قانون کند.
وی در پاسخ به اینکه کشورهای دیگر تهدید کردهاند که اگر اوگاندا این لایحه را تصویت کند، آن کشور از کمکهای مالی دیگر کشورها محروم میشود، گفت که او ترجیح میدهد کشورش شرافتش را حفظ کند و آن را با پول مبادله نکند.
اعدام حیوانات همجنسگرا
راه حل حذف همجنسگرایی با قتل و اعدام، حیوانات همجنسگرا را هم بینصیب نگذاشته است.
آیا حیوانات هم همجنسگرا میشوند؟ این سئوالی است که ذهن بسیار از کسانی را که به دنبال پاسخی برای «طبیعی بودن همجنسگرایی» هستند، به خود مشغول کرده است. برای یافتن پاسخی همه شمول و کلی، نیتان بیلی Nathan Bailey و مارلین زوک Marlene Zuk از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در ریورساید مقالاتی که تا سال ۲۰۰۹ در حوزه روابط همجنس با همجنس در دنیای حیوانات منتشر شده بود را مورد بررسی قرار دادند.
نتیجه تحقیقات آنها که در شماره ماه ژوئن سال ۲۰۰۹ ژورنال «رویدادهای بومشناسی و تکامل» Trends in Ecology and Evolution منتشر شد، آنها مدعی شدند که گرایش جنسی به همجنس یک رفتار تقریباً عمومی و همهگیر در قلمرو حیوانات است.(منبع: اینجا)
سگی همجنسگرا که صاحبش او را به دلیل علاقه به همجنس، طرد کرد.
پیش از انتشار این مقاله، جانورشناسان، گرایش جنسی بین دو یا چند جانور همجنس را در سراسر گونهها از کرمها گرفته، تا پرندگان، حشرات و پستانداران به ثبت رسانده بودند. مسئله مورد علاقه نیتان بیلی و مارلین زوک مطالعه در زمینه درک منشاء تکاملی رفتار جنسی همجنسخواهی و همچنین نتایج تکاملی گرایش جنسی به همجنس در جانوران و همچنین انسانها بود. این محققان تاکید میکنند که در مقالات و منابعی که آنها خواندهاند، گزارشها و توضیحات رفتارهای همجنسخواهانه در سراسر گونه یکسان نیست و محققان معمولاً شاهد پدیدههای کیفی متفاوت هستند که با همین نام همجنسخواهی دستهبندی میشوند، اما به هر حال در بیشتر گونهها، حیواناتی هستند که به طور خاص علاقه به ایجاد رابطه جنسی با همجنس خود دارند.
در دنیای روابط انسان با حیوانات، همجنسخواهی گونههای مختلف اصلاً عجیب نیست. هر کفترباز، خروس باز و مرغداری که بشناسید به شما خواهد گفت که برخی از خروسها علاقه دارند دم پر خروسهای دیگر بپرند. برخی از کفترهای ماده، محل زیباترین نرها هم نمیگذارند، اما مدام خود را به دم کفترهای ماده دیگر میمالند.
بسیاری از کسانی که با جنگ خروس شرطبندی میکنند، خروس همجنسخواه را سر میبرند. کسی خروسی نمیخواهد که به جای جنگ با حریف مقابل، مناسک عشق بازی را به جای آورد. راه حل، مثل همیشه، حرکت اعدامگونه حیوان همجنسخواه بوده است.
در هفته گذشته خطر مرگ از بیخ گوش سگی گذشت که که صاحبی بسیار همجنسگراستیز داشت.
در تنسی آمریکا، سگی از گونه بیت بول، توسط صاحبش به پناهگاه سگان برده شد و طرد شد. وقتی دامپزشکان جویای دلیل طرد این سگ شدند، صاحبش پاسخ داد که او همجنسگراست و روی دیگر سگهای مذکر میپرد.
پس از این درخواست بسیار عجیب توسط صاحب این سگ، کمپینی در فیسبوک برای نجات جان این بیت بول همجنسگرا آغاز شد. این کمپین چهار هزار و ۳۰۰ بار در فیس بوک به اشتراک گذاشته شد و نهایت این مسئله توجه سازمانهای دفاع از حقوق حیوانات را جلب کرد و جان سگ همجنسگرا نجات پیدا کرد.(منبع: اینجا)
یک کودک و سه والد
در سالهای اخیر بسیاری از سیاستمداران، حقوقدانان، قضات، وکلا و مقامات در کشورهای دمکراتیک جهان همراه جنبشهای عدالت خواهی برای دگرباشان جنسی شدهاند.
به گزارش میامی هرالد، یک قاضی در میامی اجازه داد که اسامی یک مرد همجنسگرا و دو زن همجنسگرا همگی به عنوان والدین یک نوزاد ثبت شود.
این سه نفر- پدر به نام ماسی میلیانو جریما و دو دوست لزبینش، ماریا ایتالیانو و شر فیلیپازو - دوسال بود که به خاطر سرپرستی قانونی دختر بجه بیست و سه ماههشان با هم دعوای حقوقی داشتند.
جریما وقت زیادی با دخترش میگذراند، اما مسئول بزرگ کردن دخترش نیست. مدتی پیش دو زن لزبین از او خواسته بودند که به آنها کمک کند تا از طریق لقاح مصنوعی بچهدار شوند. جریما حالا می گوید به این تقاضا دست رد نداد، چون حس میکرد که دلش میخواهد پدر شود.
این دو لزبین نخست به جریما فقط به عنوان اهداکننده اسپرم نگاه میکنند، اما کم کم متوجه شدند او خود را به مثابه پدر بچه میبیند. به همین دلیل دعوای قانونی این سه نفر، ماهها طول میکشد و هر سه متضمن مخارج زیادی میشوند تا بالاخره دادگاه قبول میکند که اسم هر سه آنها در شناسنامه بچه وارد شود.
جریما بعد از آنکه اسپرم خود را به این دو زن اهدا میکند از امضای قرارداد سر باز میزند و مدعی میشود که میخواهد پدر بچه باشد. در فلوریدا، اهداکنندگان اسپرم حقی روی بچه ندارند مگر آنکه به صورت قانونی پدر بچه محسوب شوند.
جریما به خبرنگاران گفت که دوسال بسیار سخت را پشت سر گذاشتهاند و هم فشار روحی و هم فشار مالی زیادی را تحمل کردهاند. دو زن لزبین دختر خود، امای کوچک را بزرگ میکنند و جریما پدر قانونی او محسوب میشود و از حق دیدار مدام با اِما برخوردار است.
او گفت که دیدن امای کوچک که راه میرود، بازی میکند و میخندد بسیار شادی آور است. جریما می گوید: اما بسیار زیباست.(منبع: اینجا)
تصویر اول: نقاشی اثر Leo Yerxa
چند پیام با موضوع قربانی شدن اقلیت های جنسی ارزش انتشار دارد.
پیام نخست اینکه ما قربانی سرنوشت هستیم و اگر گرایش جنسی و جنسیتی انتخابی بود و می توانستیم، هرگز چنین انتخابی نمی کردیم.
پیام دوم اینکه همجنس گرایان قربانی زورگویان نیز هستند؛ چون اقلیت اند. افراد ولو در اکثریت نباید تبعیض، توهین و زجر دادن به اقلیت را مجاز بدانند.
علاوه بر آن اقلیت های جنسی و جنسیتی قربانی همجنس بازان هستند و از این رو اولین مخالفان همجنس بازی اند.
تراژدی تر ان که برخی از همجنسگرایانی چون من که جرئت ابراز هویت جنسی خود را ندارند ، برای فرافکنی، خود هیزمی می شوند بر اتش گفتمان ضد همجنسگرای
ارسال کردن دیدگاه جدید