بشار اسد؛ رقص رپ و کابوس
اکبر فلاحزاده − یک کارگردان تبعیدی سوری اوضاع پریشان حکومت بشار اسد را به صورت نمایش عروسکی اجرا کرده و فیلم آن را هم در یوتیوب گذاشته تا همه ببینند.
در این نمایش عروسکی که نقش آفرینان آن بر سر انگشت حرکت میکنند، افزون بر مردم عادی، نقش نیروی سرکوبگر شبیحه و خود بشار اسد را هم بازی میکنند . نمایش با بی قراری اسد شروع میشود که خوابش نمیبرد، چون کابوس میبیند . شبیحه لالایی گویان او را به خواب میکند، اما اسد باز با دیدن کابوس از خواب میپرد . شبیحه مثل جن ظاهر میشود و به اسد دلداری میدهد که کشور در امن و امان است. اما اسد مدام ناله میکند که خوابش نمیبرد چون مدام کابوس میبیند. شبیحه به او اطمینان میدهد که ۹۹ درصد مردم سوریه اسد را دوست دارند و جای نگرانی نیست. اسد هم کمی دلگرم میشود و میخوابد. اما یک دفعه از خواب پرانده میشود. میشنود که انقلاب شده و به زودی اسد هم به قذافی میپیوندد. اسد وحشت زده دور خودش میچرخد و ناله کنان میگوید: باید فورا با احمدی نژاد مشاوره کنم…
در قسمتهای بعدی این نمایش که جدیتر پرداخت شده، مبارزان سوری هم نشان داده میشوند که به خانهای پناه برده و مدام در خطر دستگیری توسط نیروهای امنیتی هستند . این نیروها همه جا میگردند و خانههای مردم را بازرسی میکنند.
صحنهای از نمایش عروسکی در توصیف اوضاع سوریه
● گفتوگو با "جمیل"، هنرمند سوری
روزنامه آلمانی "تاتس" با کارگردان این نمایش که از او با نام مستعار "جمیل" نام برده، گفتوگو کرده است که قسمتهایی از آن را میخوانیم:
تاتس: آقای جمیل از کی تصمیم گرفتید دل به دریا بزنید و بشار اسد را در ملا عام دست بیندازید؟
جمیل: مانند بسیاری از هنرمندان از همان ابتدا با انقلاب همراه بودم. ما گروه هنری "مصاصة متة "را همین تابستان امسال درست کردیم. نخستین اپیزود تئاتر ما ("یادداشتهای روزنه یک دیکتاتور") از ماه اوت پارسال در یوتیوب در دسترس است.
ولی شما خودتان در تبعید هستید.
بله، دلم برای وطنم سوریه لک زده است. هر چند که به لطف شبکههای اجتماعی مثل اسکایپ در تماس تنگاتنگ با کشورم هستم. اما نمیتوانم بگویم کجا زندگی میکنم، چون نامم در لیست سیاه است.
عروسک اسد در نمایش شما کله اش چوبی، گوشهایش پت و پهن، و چشمهایش از میخ درست شده. قیافه اش با اسد مو نمیزند. اما شما راستی چرا اصلا با عروسک کار میکنید، و چرا پس زمینه نمایش تان سیاه است؟
سیاهی جعبهای که نمایش در آن اجرا میشود کنایهای از طنز سیاهمان است. استفاده از عروسک به جای اشخاص بازی هم به دلایل امنیتی صورت گرفته است. چون نمایش چهره افراد ممکن است عواقب خطرناکی داشته باشد.
اسد در این نمایش یک احمق خونریز است که رفتاری بچگانه و ترس زده دارد . راستی این اسد و پدرش چگونه توانستند که چهل سال تمام چنان جامعه را ترور کنند که کسی جرأت نکند در ملا عام آنها را به سخره بگیرد؟
رژیم اسد بر بخور بخور و فساد بنا شده. اندیشه مافیایی به شدت در سوریه گسترده بوده است. شبکه بزرگی از مردم وجود دارد که برای پر کردن کیسه شان به اسد نیاز دارند. به همین دلیل آنها موفق شدند با ایجاد وحشت حکومت کنند. به سخره گرفتن چنین حکومتی به اعدام یا شکنجه ختم میشود. مردم در چهار دیواری خانههایشان به حکومت میخندند، اما فقط در همان چهار دیواری، درست مثل یک جعبه سیاه.
به لطف اینترنت این نمایش را در یوتیوب گذاشتهاید تا همه ببینند. اینترنت مزایای دیگری هم برای شما دارد. مثلا در تظاهرات برق آسایی که در دمشق بر پا میشود. این تاکتیک تظاهرات به علت حضور سنگین امنیتی رژیم صورت میگیرد. فیلمهای تظاهرات هم فورا در اینترنت گذاشته میشود. ظاهرا انقلاب بدون اینترنت نمیشود. اسد اینترنت را سال ۲۰۰۰ آزاد اعلام کرد. او ظاهرا نمیدانست که گًور خودش را میکند. این شوخی تاریخ نیست؟
اینترنت مهم است، اما فقط یکی از عوامل انقلاب است. با اینترنت خالی نمیشود انقلاب کرد و در مورد نقش آن هم نباید اغراق کرد . زمانی که اسد اینترنت را آزاد اعلام کرد قصدش صرفا تقویت رژیم خودش بود. او هیچ حسابش را نکرده بود که مخالفانش از آن استفاده میکنند. دیکتاتورها زیاد هم آینده نگر نیستند. عقلشان به فکر منطقی قد نمیدهد.
هر اپیزود این نمایش با رقص و آواز شروع میشود . در اپیزود نخست اسد رقص رپ میکند و همانطور که قر میدهد، میگوید: "من دیوانه نیستم، دیوانه نیستم." آیا خبر دارید که مردم تظاهرکننده در خیابان هم همین رقص و آواز اسد را تقلید میکنند؟
متاسفانه نه. رقص رپ هنوز در میان مردم ما زیاد جا نیفتاده. اما اخیرا شنیده ام که مردم در خیابانها بشار اسد را مانند نمایش ما به سخره "بشار فسقلی " مینامند، که نشان میدهد نمایش در مردم اثر کرده و این باعث خوشحالی من است.
قسمت دوم نمایش خیلی غمناکتر از قسمت اول است. اینجا دیگر از شوخی و متلک خبری نیست، چون انقلابیون را نشان میدهید که در کار مبارزه و تحت تعقیب پلیساند. درد و مصیبت محور این قسمت است.
ما آنچه را که در خیابان میگذرد نشان میدهیم. یاس و نومیدی زیاد است. با این حال ما همچنان میخواهیم امید ایجاد کنیم.
چطور؟
اینطور که از پا نیافتیم و ادامه بدهیم.
اپوزیسیون سوریه با زحمت و مشقت و به جان خریدن خطرات، سانسور را دور میزند تا تصاویر سرکوب را به بیرون سوریه برساند. دنیا هم با دیدن این تصاویر شکی در خونریز بودن رژیم ندارد، با این حال حاضر به کمک نیست.
این تازگی ندارد، همیشه در تاریخ همینطور بوده. جامعه بین المللی فاجعه روندا را هم درک نکرد. این جامعه چشم به منافع خودش دارد و دقّت کافی به دور و برش ندارد.
در شرایطی که خشونت در سوریه روز افزون میشود، هنر چه وظیفهای دارد؟
باید نشان بدهد که جامعه سوری بکر است و انقلاب همچنان درستترین و شریفترین اهداف را پی میگیرد.
آیا این ماستمالی واقعیت نیست؟
نه که نیست! مشکل این است که اسد خبرنگاران خارجی را راه نمیدهد، بنا بر این تصویر غلطی در ذهن غربیها ایجاد میشود.
آیا دخالت نظامی خارجی را درست میدانید؟
نه . دخالت نظامی فقط منجر به خونریزی بیشتر میشود. به ضرب سلاح نمیشود جامعه مدنی بنا کرد. اما فشار بینالمللی به اسد باید به شدت افزایش پیدا کند.
تازگیها در گروه تئاترتان دعوا شده بود سر نحوه برخورد با رژیم. دو نفر از گروهتان جدا شدند چون معتقد بودند باید مسلح شد و انتقام قربانیان را گرفت.
با وجود این اختلافها همچنان با هم دوستیم. اما من با ایده انتقام مخالفم. در یکی از اپیزودهای این نمایش که "دیو" نام دارد، موضوع سر همین انتقام است: یک مبارز راه آزادی شکنجه میشود، اسد هم او را اغوا میکند: " بگذار دیو درونت آزاد بشود. مرا بزن، همینطور که من ترا میزنم". این درست همان چیزی است که ما باید از آن پرهیز کنیم. ما به هیچ وجه نباید مانند رژیم اسد رفتار کنیم. حتی اگر شکنجه شویم و با وجود قتل عامی عامی که همین حالا راه افتاده، باز نباید انتقام گیری کنیم.
هنر آوای روح است. هنر به نام عشق و بخشش انسانها را دور هم جمع میکند. نه فقط من ، که خیلی از هنرمندان و بازیگران دارند تلاش میکنند که جلوی نفرت را بگیریم.
منبع: TAZ
خوب بشار اسد به رقص در اومدها، چه قری هم میده. با هنر میشه همه دیکتاتورا رو رقصوند!
بسیار جالب بود . شبیحه لباس شخصی همه جا با اسد همراه هستش. قیافه ها هم خیلی شبیه و همانند چهرهای واقعی در اومده.
ماكه نديديم ولي بايدجالب باشه
ببین چطور رژیم سوریه مردمو ترسونده که فقط با تاتر عروسکی انهم در تبعید میشه از رژیم انتقاد کرد!
"اسد اینترنت را سال ۲۰۰۰ آزاد اعلام کرد. او ظاهرا نمیدانست که گًور خودش را میکند. این شوخی تاریخ نیست؟ "
اگه این رژیم هم این کارو بکنه خیلی خوب می شه ها. ولی فکر نکنم آخوندا زیر بار برن. اینا از "جنگ نرم" مثل سگ میترسن.
خیلی نمایش قشنگی درست کردن با عروسک. اگه میشه لینک قسمتهای دیگه اشو هم بگذارید.
بازم دم ترکیه گرم که داره با این اسد نامرد می جنگه
ارسال کردن دیدگاه جدید