انتخابات مصر؛ اماها و اگرها
پنجشنبه, 1391-04-01 00:47
نسخه قابل چاپ
گفتوگوی سراج الدین میردامادی با علی مهتدی
سراج الدین میردامادی − دور دوم انتخابات ریاست جمهوری مصر، روزهای شنبه و یکشنبه شانزدهم و هفدهم ژوئن برگزار شد و محمد مرسی نمایندهی اسلامگرایان از اخوانالمسلمین و احمد شفیق نخستوزیر سابق مصر که در مرحلهی اول انتخابات، از میان نامزدها، بیشترین رأی را به دست آورده بودند، در این مرحله به رقابت پرداختند.
اخبار ضد و نقیضی از نتایج این انتخابات به دست رسیده است. از آقای علی مهتدی، روزنامهنگار و کارشناس دنیای عرب پرسیدم که پیروز این انتخابات چه کسی بوده است و نتایج کی اعلام میشود؟
علی مهتدی: شرایط مقداری پیچیده شده است. به این ترتیب که هم کمپین آقای احمد شفیق اعلام پیروزی کرده و هم کمپین آقای مرسی. هردو هم اعلام کردهاند که ۵۲درصد از آرا را توانستهاند به دست بیاورند. نمایندگان هر دو کمپین به "شورای عالی رسیدگی به مسائل انتخابات" در مصر شکایت کردهاند و این شورا قرار است قبل از اعلام نتایج نهایی، شکایتهای آنها را مورد بررسی قرار بدهد.
این شکایتها بر مبنای آرای شمارش شده در برخی از مناطق مصر است که نتایج آن هنوز به شکل قطعی اعلام نشده، اما خود نامزدها به آن دسترسی داشتهاند. بر اساس این آمار که تا حدی به روزنامهها هم درز کرده است، گفته میشود که در برخی از مناطق مصر که بافت مذهبیتر دارد (در جنوب مصر) آقای مرسی توانسته ۸۰ درصد آرا را به دست بیاورد، در مقابل۲۰ درصد برای احمد شفیق و در خود قاهره آقای شفیق توانسته ۶۰ درصد آرا را به دست بیاورد.
اخبار در این زمینه مقدار ضد و نقیض است، اما عدم اعلام نتایج رسمی انتخابات، باعث ایجاد شک و تردیدهایی شده و گفته میشود که شورای عالی نظامی مصر که بیشتر از پیش بر مسائل کشور سیطره پیدا کرده، قصد دستکاری در آرای مردم را دارد.
بارزترین واکنشی که نسبت به این موضوع ابراز شده، واکنش سناتور جیسون کارتر، رییس هیأت ناظران بینالمللی بر انتخابات مصر بوده است. این سناتور امریکایی اعلام کرده که نظامیان مصر دست گروه ناظر را در مصر به شدت بستهاند و بعد از انتخابات این گروه به شکل غیرقابل پیشبینیای و به مقدار زیادی در تنگنا قرار گرفته و نمیتواند وظیفهی خود را به خوبی انجام بدهد. ایشان همچنین ابراز نگرانی کرده که اعلام نتیجهی انتخابات ممکن است باعث انفجار تظاهرات در مصر بشود.
آقای مهتدی، دادگاه قانون اساسی چه نقشی در این فرایند دارد؟ با توجه به اینکه در خصوص نامزدی احمد شفیق هم تشکیکهایی وجود داشت و نهایتاً دادگاه قانون اساسی نامزدی آقای احمد شفیق را تأیید کرد.
این موضوع هم جزو مسائل پیچیدهی مصر شده است. به این ترتیب که شورای عالی نظامیان مصر شروع کرده به دست زدن به نوعی کودتا در مصر و بعد از انحلال مجلس، قدم بعدی را برداشت و قانون اساسی را دارد تغییر میدهد و دامنهی اختیارات بسیار وسیعی را برای خودش تدارک دیده است. به این ترتیب که حتی بعد از اعلام نتایج نهایی انتخابات و روی کار آمدن رییس جمهور جدید، قدرت اصلی کماکان در دست شورای عالی نظامی خواهد بود. این شورا در شرایط کنونی بر شورای عالی قانون اساسی هم سلطه پیدا کرده و بعد از انحلال مجلس، حتی حق قانونگذاری را هم برای خودش قائل شده است.
همهی اینها را که با هم جمع میکنیم، به این نتیجه میرسیم که این پیشبینی بسیاری از کارشناسان مصری و کارشناسان عرب در مورد وضعیت مصر پس از انتخابات، تحقق یافته است. تحلیل این کارشناسان این بود که نظامیان و ارتش مصر به دلیل وابستگی عمیقی که از ناظر مالی، تسلیحاتی و لجستیکی به غرب و امریکا دارند، اجازه نخواهند داد که انقلاب مصر به شکل کامل به پیروزی برسد و اتفاقی در مصر بیافتد که بر خلاف نظر امریکاییها و غربیها باشد و بخواهد به نحوی در آینده، امنیت اسراییل را به خطر بیاندازد؛ با توجه به مرزهای مشترکی که مصر با نوار غزه و اسراییل دارد.
علی مهتدی:
نمیشود از این نکته صرفنظر کرد که قدرت گرفتن اخوانالمسلمین در نتیجهی یک توافق اولیه با امریکاییها هم بوده است و همین عامل هم باعث شده که در ماههای اولی که اخوان شروع کرده بود به قدرت گرفتن در مصر، تظاهراتهای مختلفی در نقاط مختلف کشور، همچنین در میدان تحریر، علیه نمایندگان اخوان و گروه اخوانالمسلمین برپا شود.
الان همین اتفاق افتاده و شورای عالی نظامی مصر تقریباً انقلاب را مصادره کرده و باعث شروع مجدد انقلاب دومی در مصر دارد میشود که تبلورش را در دعوت به تظاهرات میلیونی در شهرهای مختلف مصر و همچنین در میدان تحریر قاهره شاهد هستیم.
آیا به طور مشخص میتوان این تقسیمبندی را داشت که طرفداران انقلاب در میدان التحریر، طرفدار آقای محمد مرسی بودند و در واقع، طرفداران رژیم سابق، خواهان کاندیداتوری احمد شفیق بودند و این دو نامزد دو تفکر انقلاب و حکومت سابق را نمایندگی میکنند؟
خیلی به این شکل نمیشود تقسیمبندی کرد. اما در مجموع، بخشی از طرفداران آقای احمد شفیق در مصر، از حامیان حسنی مبارک هستند که به حسنی مبارک وفادار ماندهاند، بخش دیگر تجار و طبقهی متوسط رو به بالایی هستند که از یک سال و اندی آشوب در مصر خسته شدهاند و احمد شفیق را نماد سیستم و طرز تفکری میدانند که میخواهد آرامش را هرچه سریعتر در مصر برقرار کند و به این روند هرج و مرج خاتمه بدهد. میدانیم که درآمد اصلی کشور مصر از طریق توریسم است و این صنعت در ظرف یک سال اخیر به شدت آسیب دیده و درآمد کشور به شدت کم شده است و با بحران اقتصادی عمیقی مواجه است که نتایج خود را در ماهها و سالهای آینده نشان میدهد.
در مقابل، بخش قابل توجهی از مردم خواهان آن بودند که هیچکدام از نمادها و چهرههای رژیم سابق، حتی چهرههای وجیهالمله و مقبولی مثل ابوموسی سرکار نیایند. گروههایی مثل "جوانان شش آوریل" که موتور محرکهی انقلاب مصر بودند، در همین دسته قرار میگیرند. این گروهها هرچند با اخوانالمسلمین اندکی زاویه داشتند، اما با این حال، اخوانالمسلمین را به فردی مثل احمد شفیق ترجیح میدادند.
در نتیجه، تمام این گروهها با هم متحد شدند و تظاهراتی که از امروز (چهارشنبه بیستم ژوئن) در شهرهای مختلف مصر شروع شده است، تجمعی که در میدان تحریر شروع شده و گفته میشود که صدهاهزار نفر در آنجا جمع شدهاند، ترکیبی از تمام گروههایی است که پیش از این در انتخابات با همدیگر اختلاف نظر داشتند، اما اکنون به ناچار پشت سر نمایندهی اخوانالمسلمین جمع شدهاند و حرف آقای مرسی را در مورد پیروزیاش در انتخابات قبول دارند و خواهان آنند که حکومت نظامیان در مصر هرچه سریعتر خاتمه یابد، مجلس دوباره تشکیل شود، قانونگذاری به آن واگذار شود و رییس جمهوری با اختیارات گسترده و کافی بر روی کار بیاید.
آیا اگر پیروزی آقای محمد مرسی نمایندهی اسلامگرایان و اخوانالمسلمین قطعی بشود، دولت آیندهی مصر، یک دولت اسلامگرای غربستیز خواهد شد یا خیر؟
آقای مرسی نمایندهی آن بخشی از اخوانالمسلمین است که روشهای سابق خودشان در مصر، روشهایی که اوایل دههی هشتاد در ترور شخصیتها و بمبگذاریهای مختلف پیگیری میکردند را کنار گذاشتهاند و معتقد به مذاکره و مصالحه هستند. در واقع، میتوان از این بخش از اخوانالمسلمین، به نوعی به عنوان اصلاحطلبان مصری یاد کرد.
اما این نکته را هم نباید فراموش کرد که اخوانالمسلمین زمانی وارد رقابتهای انتخاباتی مختلف در مصر شد و شروع به قدرت گرفتن کرد که توافق اولیهای را با امریکا به دست آورد. این توافق اولیه در ابتدا محرمانه بود و بعدها اعلام شد و باعث خشم جوانان مصری و "جوانان شش آپریل" شد و آنها اخوانالمسلمین را متهم کردند به اینکه انقلاب را فروخته و با امریکاییها سازش کرده است.
اما به هرحال، نمیشود از این نکته صرفنظر کرد که قدرت گرفتن اخوانالمسلمین در نتیجهی یک توافق اولیه با امریکاییها هم بوده است و همین عامل هم باعث شده که در ماههای اولی که اخوان شروع کرده بود به قدرت گرفتن در مصر، تظاهراتهای مختلفی در نقاط مختلف کشور، همچنین در میدان تحریر، علیه نمایندگان اخوان و گروه اخوانالمسلمین برپا شود.
به این ترتیب، نمیشود گفت که در صورت قدرت گرفتن اخوانالمسلمین و انتخاب آقای مرسی، این گروه روند ضد غربی یا ضد امریکاییای را در مصر شروع کنند. چرا که علاوه بر آن توافق اولیه، مصر قابلیت مبارزه با غرب یا تبدیل شدن به یک جمهوری اسلامی دیگر در منطقهی خاورمیانه را ندارد و منافع کشور، به شدت گره خورده به منافع امریکا، غرب و حتی اسراییل است.
در همین زمینه:
ارسال کردن دیدگاه جدید