نسخه قابل چاپ
گفتوگو با حسن شریعتمداری
سراجالدین میردامادی - مجلس نمایندگان آمریکا روز جمعه، ۲۰ اردیبهشت بودجه دفاعی این کشور را تصویب کرد. در این بودجه با توجه به احتمال حمله نظامی به ایران در صورتی که ایران تهدیدی برای ایالات متحده باشد، بودجه نظامی ویژه ای برای این حمله در نظر گرفته شده است.
از آقای حسن شریعتمداری فعال سیاسی مقیم آلمان پرسیدم: این مصوبهی مجلس نمایندگان آمریکا را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این را به گونهای فشار مضاعف نمیدانید بر مذاکرات بغداد؟
حسن شریعتمداری: بله. با وجود این که در یکی از مواد این قانون پیشبینی شده است که از آن بههیچ وجه بهعنوان مجوز برای جنگ علیه ایران نباید استفاده شود، اما اگر ما تعریف جنگ را ادامه سیاست از طرق دیگر بدانیم، معنای تصویب چنین قانونی هم جدیت بخشیدن به گزینه نظامی بهعنوان پشتوانه مذاکرات و فرصت نبودن برای استمحال و وقتگذرانی ایران در مذاکرات است. باید این قانون را چنین تعبیر کرد و البته گزینه نظامی یک گزینه جدیست و این را از طرف دیگر نباید فقط یک تهدید صرف و توخالی و بلوف دانست.
ولی به نظر میرسد تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا آن قدر دستگاه هیئت حاکمه آمریکا عزم جدی برای یک مقابله نظامی با ایران نداشته باشد. آیا در این شرایط بازهم این را یک بلوف نمیشود حساب کرد؟
بههر صورت آقای اوباما به یک پیروزی احتیاج دارد. این پیروزی اگر بر سر میز مذاکرات به دست آید برایش درخشان خواهد بود. از طرف دیگر تصویب این قانون باعث میشود که طی مذاکرات ایران نتواند با استفاده از شیوهها و راههای مختلف بین آمریکا و اروپا اختلاف بیندازد. در حقیقت متحدین اروپایی آمریکا وقتی جدی بودن عزم اوباما را ببینند، طبعاً توجه بیشتری خواهند کرد که با او در حدود منافع مشترک خود همچنان باقی بمانند.
در روزهای اخیر خبر توافق هشت تن از مقامات امنیتی آمریکا و اسراییل درباره فشار بیشتر به ایران منتشر شد. اگر اسراییل بخواهد به حمله غافلگیرانه دست بزند، آقای اوباما در شرایط کنونی در برابر چنین برخوردی چه میتواند بکند؟
من فکر میکنم اسراییل میداند که آمریکا به این آسانیها تسلیم اراده اسراییل برای شروع به جنگ نخواهد شد و این کار برایش گران تمام میشود. بهعلاوه ایجاد اتحاد در داخل اسراییل هم برای این حمله کار آسانی نیست. بنابراین من فکر نمیکنم اسراییل در موقعیتی باشد که بتواند یکتنه چنین کاری را بکند، مگر این که معادلات به نحو بارزی عوض شود و مذاکرات نشان دهد که واقعاً بینتیجه است.
با توجه به بحران اقتصادی که در اروپا و آمریکا وجود دارد و بهویژه مسئله بحران در منطقه یورو و مشکلات یونان، گفته میشود که اروپاییها توان تشدید تحریمها را علیه ایران ندارند و عملاً خود آنها هم دنبال یک راهحل برای بیرون آمدن از این بنبست هستند. این مسئله را چگونه ارزیابی میکنید؟
حسن شریعتمداری: اسراییل میداند که آمریکا به این آسانیها تسلیم اراده آنها برای شروع به جنگ نخواهد شد. ایجاد اتحاد در داخل اسراییل هم برای این حمله کار آسانی نیست
دراینباره پیشنهادهایی به ایران شدهاست ولی ایران تمایلی به این پیشنهادها نشان نداده. از جمله پیشنهادهایی که گروه ۵+۱ قبل از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت مطرح کرده بود و دائر بر شفافسازی پروسه غنیسازی بود، قبول ایران در پیوستن به قرارداد الحاقی و همچنین جایگزین کردن نوع رآکتورهای اتمیاش بود. پیشنهادهای دیگری هم هست مانند پیشنهاد روسیه که گام به گام مسئله را حل میکند. همه اینها واقعاً اگر حسن نیتی در کار باشد، قابل عمل است. اما من فکر میکنم در هیئت حاکمه ایران قدرت فائقهای که بتواند این اراده را بر دیگران تحمیل کند وجود ندارد و همچنان مانند سابق مذاکره با قدرتهای خارجی با جنگ قدرت در داخل پیوند خوردهاست. از این رو حتی اگر آقای خامنهای بخواهد که به مراتبی از توافق با غرب برسد، باز هم موانع در این راه کم نیست.
همچنین از طرف مقابل تندروهایی در آمریکا هم هستند که رسیدن به توافق را برای اوباما مشکل میکنند. توافق برای اروپا به نسبت راحتتر است. برای این که علاوه بر مسائلی که شما گفتید، اروپا به هر صورت فکر میکند که راههای توافق بیشتری برای ماندن در ایران دارد و حذف آمریکا از محیط سیاسی و اجتماعی ایران پس از انقلاب به طور کلی به ضرر اروپا تمام نشده است. هرچند که مسائل امنیتی برای اروپا مهم است. ولی همیشه بین مسائل اقتصادی و مسائل امنیتی در اروپا ترجیح بر مسائل اقتصادی بوده.
نخست وزیر روسیه تهدید کرده که اگر حمله نظامی علیه ایران صورت گیرد، ممکن است به یک جنگ هستهای بیانجامد. به نظر میرسد همچنان روسیه یک بازیگر مهم در این بحران هستهای ایران بهشمار میرود. فکر میکنید روسیه چقدر حاضر است هزینه کند در این که سمت ایران را بگیرد؟
من فکر میکنم روسیه در نهایت متحد غرب است و آنچه نسبت به ایران میگوید در حقیقت تاکتیکی برای گرفتن امتیازات بیشتر در آینده است و منافع مستقیم روسیه منافع اقتصادیش است که به اروپا ارتباط پیدا میکند و نه منافع استراتژیک درازمدتش. بنابراین بر سر بزنگاههای معین، روسیه همیشه طرف متحدان غربیاش را تاکنون گرفته و در آینده هم چنین خواهد شد. مضافاً این که ژنرال دوگل موقعی که میخواست برای فرانسه بمب اتمی بسازد، گفت که هیچ متحدی وقتی به پایتخت ما در پاریس بمب اتمی شلیک شد، پایتخت طرف مقابل را هدف بمب اتمی خود قرار نمیدهد، برای این که از عکسالعمل خواهد ترسید. بنابراین چنین بلوفهایی که روسیه میزند، در یک جنگ واقعی آینده در حقیقت نشان نمیدهد که روسیه بخواهد ریسک ورود به جنگ را کند، هرچند من امیدوارم که جنگ نشود و احتمالش را کم میبینم، ولی این نوع صحبتها را هم بلوف با ریسک بالا و برای گرفتن امتیاز میبینم و خیلی جدی در مورد آن، یعنی استراتژیک، فکر نمیکنم.
تحلیل بسیار قوی و جالبی بود . مثل همیشه لذت بردم. یک توصیه هم به آقایان دارم که با ریسمان پوسیده روسیه به داخل چاه نروید اینها امتحانشان را در طول تاریخ پس داده اند حیله گریشان رادر مورد دریای حزر از یاد نبریم
توافق ؟ يعنی هديه رسمی بمب اتم به حکومت تروريستی و جبار .
ارسال کردن دیدگاه جدید