آتشبس کنونی در سوریه ؛ راه حل بحران نیست
جمعه, 1391-01-25 12:29
نسخه قابل چاپ
گفتوگو با رضا تقی زاده، کارشناس سیاسی
ایرج ادیب زاده
بامداد (پنجشنبه دوازدهم آوریل)، چند ساعت پس از اعلام آتشبس، به دنبال اولتیماتوم کوفیعنان نماینده سازمان ملل و طرح شش مادهای او برای پایان دادن به خشونتها، وضعیت در سوریه آرام اعلام شد.
وضعیتی که ازسیزده ماه درگیریهای مرگبار پیش آمده میان ارتش پرقدرت بشار اسد و حامیان حزباله و لشگر قدس جمهوری اسلامی از یک سو و تظاهر کنندگان مخالف بشار ، نتیجه ۹هزار کشته از تظاهرکنندگان غیر مسلح ؛ صدها زن و کودک؛ هزاران زخمی . هزاران نفر نیز به شهرهای مرزی ترکیه گریختهاند .
امروز رییس شورای ملی سوریه، اپوزیسیون بشار اسد، فراخوان تظاهرات را اعلام کرد که طرح عنان تضمین حق تظاهرات مخالفان را میدهد. دولت بشار اسد هم اعلام کرده که در صورت حمله مخالفان، پاسخ حملات را حق خود میداند.
کشورهای غربی با وجود استقبال از آتشبس، اطمینان ندارند که بشار اسد به این طرح وفادار بماند.
آلن ژوبه، وزیر خارجه فرانسه گفته است: "بشار اسد به کوفی عنان برای ادامه آتشبس دروغ گفته. قرار بود آتشبس دو روز پیش برقرار شود، اما ارتش بشار اسد به حملات خود ادامه داد و ۹ نفر بیگناه دیگر کشته شدند."
از آقای رضا تقیزاده، کارشناس سیاسی در گلاسکو، میپرسم: چند ساعت پس از اعلام آتشبس، اوضاع سوریه آرام گزارش شده است. به نظر شما، چقدر این اوضاع میتواند دوام داشته باشد؟
اجرای آتشبس بخشی از مأموریت آقای کوفی عنان است که گذشته از آتشبس، پنج ماده دیگر را هم با تایید دولت سوریه، بایستی عملی کند.
همین برقراری آتشبس و مفاد دیگر توافق آقای کوفی عنان با دولت سوریه، به نظر من، یک گام بزرگ است و یک امتیاز قابل ملاحظه در جهت دولت کنونی بشار اسد در سوریه است، در مقایسه با آنچه ما تا ماههای گذشته میشنیدیم که آقای اوباما و رهبران اروپایی، قویاً از ضرورت کنار رفتن بشار اسد یاد میکردند و حکومت او را قابل دوام و قابل توجیه نمیدیدند.
ولی همینکه حالا با بشار اسد مذاکره میشود و به روی آتشبس و مذاکرات دیگر توافق به عمل میآید، بههرحال یک گام دور شدن از آن چیزی است که ما در ماههای گذشته شاهد آن بودیم.
وضعیت فعلی، به نوعی مقابله سیاست پیروی از گفتوگوهای آرام و دیپلماتیک، در مقابل اتخاذ تصمیمات تند و ایستادگی در مقابل رژیمهایی مانند سوریه است. به نظر من، این یک نوع آزمایش سیاست خارجی دولت اوباما در یک شرایط حساس است. وضعیتی که مشابه آن را ما همزمان در قبال ایران و کره شمالی هم میبینیم.
اینکه آیا این سیاست پیش خواهد رفت و به نتیجه خواهد رسید، بیتردید دو سه روز آینده، شاید روزهای حساسی باشند. ولی با نبودن یک نیروی پایدار صلح و ناظر بر آتشبس در منطقه و نبودن هماهنگی در صفوف مخالفان و همینطور نارضایی دولت سوریه از ایجاد یک منطقه حایل بین این دو گروه، به نظر من مانع خواهد شد که آتشبس در روزهای آینده حفظ شود و به عنوان یک راهحل قاطع بشود به آن تکیه کرد.
ولی با این حال، بایستی دو سه روز به انتظار نشست و دید که نتیجه وضعیت شکننده سوریه با این آتشبسی که تحت نظارت نیست و دعاویای که دولت سوریه دارد (ازجمله اینکه من حق دفاع از خودم را محترم میشمارم و اگر از طرف مخالفان به سمت ما آتش بشود، ما از خودمان دفاع خواهیم کرد)، چه خواهد شد و این وضعیت به چه سمتی حرکت میکند.
شما از راهحل قاطع صحبت کردید. فکر میکنید این آتشبس بتواند راهحل قاطعی بهوجود بیاورد، برای مشکلاتی که بهویژه در یک سال گذشته در سوریه وجود داشته؟
آتشبس تنها یک بخش کوچک از یک مشکل بزرگ است. نه تنها راهحل نیست، حتی مُسکن موقت هم نمیتواند باشد.
در طول ۱۳ ماه گذشته، بیش از ۹هزار نفر از مردم سوریه، در مخالفت با این حکومت، جان خود را از دست دادهاند، دهها هزار نفر زخمی شدهاند و دهها هزار نفر به صورت آواره در کشور ترکیه پراکنده هستند. خرابیهای زیادی در شهر حمص و بقیهی شهرهایی که در آنها تظاهرات بیشتر از دمشق بوده، به وجود آمده است.
آتشبس تنها یک بخش کوچک از یک مشکل بزرگ است. نه تنها راهحل نیست، حتی مُسکن موقت هم نمیتواند باشد
این تحولات را نمیشود فقط با استقرار یک آتشبس و حتی حفظ آن برای دو سه روز یا دو سه ماه، کنار گذاشت، ندیده گرفت و فکر کرد که مسائل سوریه حل میشود.
اینکه آیا این یک لحظه سکوت فرصت خواهد داد برای پیدا کردن راهحلهای دیگر، بههرحال باید به این سمت حرکت کرد و به نظر من، اگر قاطعیت در کنار پیشنهاد مذاکره و دیپلماسی، بهخصوص از طرف غرب، دیده نشود، وضعیت بحرانیای که تا امروز شاهد بودیم، بیتردید ادامه پیدا میکند و دولت سوریه که حالا بههرحال در گام اول یک امتیاز گرفته، امتیازهای دیگری را خواستار خواهد شد و این وضعیت کمک نمیکند به حل بحران سوریه. مشابه آن چیزی که ما در کشورهای شمال آفریقا، در طول یک سال گذشته شاهد بودیم.
آقای تقیزاده، طرح شش مادهای آتشبس کوفی عنان، پس از گفتوگو با رهبران غربی، روسیه، چین و ترکیه و سفر به تهران عملی شد. در تهران، خامنهای با عنان دیدار نکرد، برای دیدار با احمدینژاد هم او را به بندرعباس بردند. به نظر شما، این آتشبس میتواند تأثیری بر روابط ایران با غرب هم بگذارد؟
البته این سئوال وجود دارد. بایستی تا روز شنبه به انتظار بنشینیم و ببینیم که مذاکرات اتمی ایران با گروه ۵+۱ که قرار است در استانبول صورت بگیرد، به چه سمتی حرکت خواهد کرد و آن گفتوگوها تا چه حد به نتیجه میرسد.
نباید خیلی روی ارتباط دادن مستقیم این دو مورد حساب باز کرد، ولی بههرحال بیارتباط باهم هم نیستند.
ایران هم مانند سوریه، بخشی از دیپلماسی رو کردن به مذاکره و مسالمت است، در مقابل اقدامات سخت و تند برای رویارویی با رژیمهایی که با قواعد بینالملل بازی نمیکنند و ایران یکی از این سه کشور، در کنار کره شمالی و سوریه است.
ایران به هرحال، یکی از حامیان وضع موجود در سوریه است و در ملاقاتهایی که آقای کوفی عنان با رهبران یا مسئولان کشورهایی که در امور سوریه تأثیرگذار هستند داشته، واکنش مسئولان ایران به مراتب تندتر از کشورهای دیگر بوده است.
یعنی وقتی اظهارات آقای علیاکبر صالحی را با اظهارات لاوروف وزیر خارجه روسیه در مورد سوریه مقایسه میکنیم، ایرانیها تنها به حمایت از رژیم کنونی سوریه و مخالفت با معترضان سوری اکتفا میکنند، در حالیکه لااقل آقای لاوروف از استقرار آتشبس در سوریه حمایت میکند و دو طرف را به مصالحه میخواند.
در مقایسه برخورد وزرای خارجه ایران و روسیه در برابر سوریه، صالحی تنها به حمایت از رژیم کنونی سوریه و مخالفت با معترضان سوری اکتفا میکنند در حالیکه وزیر خارجه روسیه از استقرار آتشبس در سوریه حمایت کرد و دو طرف را به مصالحه خواند
این نشان میدهد که اگر قرار است ما تکیه کنیم به سیاست مذاکره و دیپلماسی، ولی این اقدامات با یک ایستادگی جدی در مواضع دیگر همراه نباشد، ممکن است شانس توفیق آن خیلی کاهش پیدا کند.
اگر در سوریه گفتوگوهای مسالمتآمیز و همینطور استقرار آتشبس به نتیجه نرسد و اقدام تندی هم علیه سوریه صورت نگیرد، ایران هم تشویق خواهد شد که بدون دادن امتیاز، وضع موجود را ادامه بدهد. این وضعیت را ما در کره شمالی هم شاهد هستیم.
یعنی آنها هم تهدید میکنند که ما موشک خودمان را به هوا میفرستیم و یا حتی دو سه روز بعد از فرستادن موشکی که جنجالی در جنوب شرقی آسیا برپا کرده، مبادرت به آزمایش اتمی زیرزمینی تازهای هم خواهیم کرد.
در هر حال، این یک آزمایش از سیاست آقای اوباما است برای تکیه کردن بر دیپلماسی و پرهیز از برخورد. آیا این مجموعه به نتیجه خواهد رسید یا خیر، به نظر من، اولین سطح آزمایش سوریه است و در سطح دوم، به نوعی ایران قرار دارد.
ترکیه در وضعیت بحرانی سوریه نقش مهمی داشته و از مخالفان بشار اسد حمایت کرده است. روز جمعه هم هم نخستوزیر ترکیه برای هماهنگی سیاستهای خود پس از آتشبس، با پادشاه عربستان دیدار کرد. نقش ترکیه را در این وضعیت، به ویژه در رابطه با سوریه و ایران چطور میبینید؟
برای ترکیه تغییر وضع موجود در سوریه، به همان حد اهمیت دارد که برای ایران حفظ وضع موجود. ترکیه میخواهد به عنوان یک قدرت منطقهای ظاهر بشود و این نقش را بهخصوص در طول یک سال گذشته، با قدرت نسبی ایفا کرده و هممرزی ترکیه با سوریه و داشتن تبعات امنیت ملی در ترکیه در نتیجهی بحران فعلی در سوریه، حساسیت مسئله را برای ترکیه بیش از حد کرده است.
ترکیه در اقداماتی که صورت میدهد، از حمایت کشورهای عربی، از جمله عربستان سعودی و قطر که کشورهای ثروتمند عرب که دارای ابزارهایی برای تأثیرگذاری در وضعیت سوریه هستند، برخوردار است و در کنار اسراییل، تنها کشوری است که بضاعت نظامی مقابله با دولت سوریه را در اختیار دارد.
اینکه آیا ترکیه از این بضاعتها استفاده خواهد کرد یا خیر، به نظر من، ترکیه در اجرای نقشی که به دنبال آن است، یعنی ظاهر شدن در قالب یک قدرت منطقهای قابل تکیه، اگر استفاده از این وسیله را ضروری ببیند، از آن استفاده میکند.
ترکیه در طول ده سال گذشته، تغییر ساختاری اقتصادی کرده و از مرز بیمار اروپا، تبدیل شده به یکی از بیست قدرت بزرگ اقتصادی دنیا. ولی هنوز در منطقه و در داخل ترکیه، دولت کنونی مسائل کوچکی دارد که باید به آنها هم بپردازد.
برای ترکیه تغییر وضع موجود در سوریه، به همان حد اهمیت دارد که برای ایران حفظ وضع موجود. ترکیه میخواهد به عنوان یک قدرت منطقهای ظاهر بشود
به نظر من، اگر تکیه بر نیروی نظامی برای راهحل سوریه، ضروری باشد و ترکیه این مسئله را مورد توجه قرار بدهد، آن وقت دولت اسلامگرای کنونی ترکیه که الگویی است برای کشورهای مسلمان منطقه، پیوند نزدیکتری با ملیگرایان ترکیه و همینطور ارتش ترکیه پیدا میکند.
موقعیت داخلی دولت کنونی ترکیه مستحکم میشود و در منطقه از حمایت بیشتر کشورهای مسلمان برخوردار خواهد شد و قدرت کنونی ترکیه به عنوان یک بازیگر محلی، در حدی که دولت کنونی انتظار دارد، ارتقا پیدا میکند.
بنابراین از هر جهت که نگاه میکنیم، ترکیه را نمیتوانیم نسبت به وقایع و تحولات داخلی سوریه بیتفاوت ببینیم.
اگرچه در وضعیت فعلی، ترکها سکوت نسبی اختیار کردهاند تا نتیجه وضعیت موجود و تکیه دولت اوباما به گفتوگوها و دیپلماسی را در آینده ببینند. بعد از شکست احتمالی این دیپلماسی، ترکیه یقیناً نقش خود را در منطقه و در ارتباط با سوریه، فعالتر خواهد کرد.
بررسی وضع سوریه با گفتگوی درج شده و واقعیتهای حاکم بر منطقه همخوان ودر مسیر منطقی قرار ندارد.
سپاه قدس یک نیروی اطلاعاتی امنیتی است ومیتواند حداکثر مشاور باشد ولی در عملیات رزمی نمیتواند بازوی جگنده بحساب اید.
حزب اله نیز انچنان که مصاحبه کننده محترم ترسیم کرده اند عامل فعالی در کارزار سوریه ومخالفان نیست وجمع این دو که محور گفتگو قرار گرفته با توجه بسوابق کارشناس محترم باز گشائی مسیر حمله نظامی بایران است که با خواسته های اپوزیسیون ایران هم مطابقت ندارد.
در مساله سوریه نه اسرائیل و نه امریکا هیچکدام علاقمندی به مداخلات نظامی نشان نداده اند چون طرف ایرانی انچنان مهم نیست که رویاروئی با روسیه . روسها در طرطوس پایگاه دریائی دارند وبا توجه به مقررات عبور از داردانل که همیشه نیاز به اجازه ترکها دارد این پایگاه را که برای انها در مدیترانه باقی مانده است بسادگی از دست نمیدهند .
اسرائیل جایگزینی برای اسد که شرائط بدون جنگ ورها نکردن ارتفاعات گولان را بمدت 40 سال قبول کرده است پیدا نکرده است ودر تمام مدت تنش سکوت را بر هر سیاست دیگری ترجیح داده است.
امریکا از سیاست اسرائیل استقبال کرده و بجز حرافی چیز بیشتر ی نخواسته است. اما غرب بخصوص فرانسه و انگلیس که بدنبال احیای اقتدارازدست رفته هستند سناریوئی مثل لیبی را خواستارند چون بقول اقای سر کوزی عملیات نظامی را بدون تلفات بپایان رسانده اند و ترکها بدنبال امپراطوری ازدست رفته خرناس میکشند
حکومت ترکیه در بد ترین شرائط رابطه با ارتش است وبیم کودتا در این کشور از دیپلماسی ممالک اسلامی حزب حاکم
قوی تر است.
غرب خواستار هیچ نوع دموکراسی در سوریه نیست و شورا ی مخالفان در خارج مصنوعی است زیرا هم اکنون عبدالحلیم خدام که 30 سال با اسد پدر کارکرده واز مخالفان سر شناس است ودر پاریس زندگی میکند ببازی گرفته نشده است و همچنین از رفعت اسد هم در میان مخالفان خبری نیست چون اگر انها که روش حکومت داری را تجربه کرده اند در سوریه بقدرت برسند اسرائیل با پرسش روبرو میشود .
و اما در مورد ایران واعاز مذاکره ای که قرار است صورت بگیرد باید بدانیم که این مذاکرات ازمدتها پیش در عراق جریان داشته است و دو واسطه قوی میاندار بوده اند اول روسیه است که با ورود به مساله و گرو کشی مسائل دیگر تند رو یهای انگلیس و فرانسه و المان را کمرنگ کرد و بر امریکا هم تاثیر گذاشت تا جائی که شایعه تمرکز نظامی در ارمنستان را در مقابل حمله بایران مطرح کرد وهم ترکیه که در سطحی پائین تر امریکا سعی دارد ساستهای انرا با عربستا ن همسو گرداند.
سیاست گام بگام روسیه هم اسرائیل راارام میکند چون وزیر خارجه تند روش روسی است وهم اکثریت نیروهای مسلح اسرائیل هم اکنون روسی تبار ند و گو اینکه در سطح فرماندهی مطرح نیستند ولی روسی بودن را هم دون شان نمیدانند
ایران تسلیم شده است و گفتگوهائی که دنباله دار هم خواهد بود به چند نتیجه ملموس میرسد . اول انکه غنی سازی 20 درصدی متوقف میشود و در مقابل سوخت راکتور تهران باین کشور فروخته خواهد شد .
در مرحله دوم خارج کردن موجودی ارونیوم غنی شده 20 درصدیست که روسیه پیشنهاد داده در مقابل ان تحریم هائی که در خارج از قطعنامه ها اعمال شده است توسط امریکا و اروپا بتدریج برداشته میشود .
ایران با امضا و یا بدون امضای پرو تکل الحاقی اجازه بازرسیهای سر زده را به سازمان جهانی انرژی اتمی خواهد داد
البته کارشناس محترم بخوبی اگاهند که در شرائط کنونی گزینه جنگ حتی در گیریهای کوچک نیز برای اقتصاد در هم ریخته جهان کارائی ندارد و همین امر سبب شده است که کودتاهای افریقا هم تقریبا با بی تفاوتی نگریسته میشود
نه قطعنامه شورای امنیت را بدنیال دارد ونه تهدید اروپارا
جلوگیری از مبادلات پولی ودر همریختگی اقتصاد ایران خامنه ای را مجبور کرده است که را ه سازش محدود را پیش گیرد گواینکه گروهی از سپاه و افرادی در بیت مثل میر حجازی با ان موافق نیستند و این توان را دارند که در این راه سنگ اندازی کنند .
با اینکه مذاکرات تحت رهبری احمدی نژاد نیست او هم سکوت کرده است ومجلس هم به حمایت وسیع مذاکراتی را قراراست از امروز بجریام بیفتد پشتیبانی کرده است
برادر اسدتان رفتني است .....
ارسال کردن دیدگاه جدید