نسخه قابل چاپ
شاید بتوان مهمترین شوک خبری هفته گذشته را مربوط به مراسم استقبال نمادین از "آیت الله خمینی" رهبر جمهوری اسلامی دانست که در میان افکار عمومی به "امام مقوایی" معروف شد.
علاوه بر آن، انتشار خبر گروگانگیری خانواده یکی از کارمندان بخش فارسی "بیبی سی" و بازجویی آنلاین از خبرنگار بیبی سی در لندن شوک خبری دیگری بود که فضای رسانهای ایران را تحت تاثیر قرار داد.
در همین هفته، ایران سرانجام پذیرفت که اعزام شهروندان خود از مرز زمینی به سوریه را متوقف کند و به این ترتیب بر ناامن بودن اوضاع آن کشور مهر تایید زند.
تایید ناامنیها در سوریه را اما نمیتوان به معنای عقبنشینی ایران از سیاستهای منطقهای اش تلقی کرد چرا که "آیت الله خامنهای" رهبر جمهوری اسلامی در خطبههای نماز جمعه بار دیگر کشورهای غربی را تهدید کرد و گفت که ایران به وقت خود این تحریمها را به اجرا خواهد گذاشت.
قدرتهای غربی که طی هفته گذشته تحریمهای بیسابقهای را علیه ایران به اجرا گذاشتهاند در هفته اخیر نیز تحریمهایی را برای ممنوعیت صادرات تجهیزات مخابراتی و شنود تلفنی اعمال کردند. اعمال این تحریمها همزمان فراخوانها و بیانیههای فعالان و کنشگران ایرانی برای تحریم انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی همراه بوده است. امری که به تشویش و نگرانی محافظه کاران ایران از اوج گیری دوباره اعتراضهای مخالفان حکومت دامن زده است."نبض سیاست" در این هفته مروری بر این خبرها داشته است.
استقبال نمادین
مراسم استقبال نمادین از "آیت الله خمینی" بنیانگدار انقلاب اسلامی در روز ۱۲ بهمن ماه که با هدف یادآوری این واقعه برای افکار عمومی ترتیب داده شده بود، به دستمایه مخالفان برای تمسخر شیوههای پروپاگندای حکومت تبدیل شد. مراسم استقبال نمادین از آیت الله خمینی با تهیه پلاکاردی مقوایی از وی که توسط دو سرباز از هواپیما پایین آورده میشد و در میان مارش نظامیان به سوی اتومبیل میرفت تا از آنجا به مدرسه رفاه عزیمت کند، مرز واقعیت و فکاهی را درهم آمیخته بود.
پرده دیگر از این مراسم استقبال در مدرسه رفاه تهران رقم خورد که در آنجا تصویری مقوایی از آیت الله خمینی که با حالتی غیررسمی روی زمین نشسته است و دور تا دورش را نیروهای وفادار تشکیل میدادند، رقم خورد. این مراسم نمادین در برخی شهرهای دیگر کشور هم به شکلهای نسبتا مشابهی برگزار شده بود.
عکسهای خبرگزاریهای دولتی از مراسم استقتبال نمادین، توسط صدها هزار نفر دیده شد و شبکههای اجتماعی اینترنتی را موجی از کنایهها و مطالب طنز آمیز درباره این اقدام حکومت فراگرفت. با این حال استقبال نمادین از رهبر جمهوری اسلامی حتی نتوانست نظر مدافعان نظام را به خود جلب کند.
بخش خبری ۲۰: ۳۰ در روز چهارشنبه (۱۲ بهمن) طی گزارشی به این مراسم انتقاد کرد و روز پنجشنبه (۱۳ بهمن) نیز پایگاه خبری "تابناک" در گزارش خود با تیتر "آقایان کمی به کارهایتان بیندیشید" این سناریو را به باد انتقاد گرفت.
اکبر هاشمی رفسنجانی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز روز جمعه (۱۴ بهمن) طی سخنانی ضمن انتقاد از مراسم نمادین استقبال از آیت الله خمینی گفت: "در ایام دهه فجر باید از برنامههای کممحتوا و سخیف تبلیغی مانند بیسلیقگی در استفاده از ماکتهای مقوایی که موجب سوءاستفاده دشمنان میشود٬ خودداری کرد."
با توجه به اینکه برنامههایی در وسعت و گستره مراسم سالگرد انقلاب اسلامی باید به تایید نهادهای متعدد برسد و تایید همه این نهادها را به دست آورد؛ مشخص نیست که مراسم استقبال با استفاده از "امام مقوایی"چگونه قابلیت اجرایی پیدا کرده است.
بازجویی آنلاین !
انتشار خبری درباره گروگانگیری یکی از اعضای خانواده یکی از کارمندان بخش فارسی تلویزیون بیبی سی به شوکی خبری میان اهالی رسانه تبدیل شد.
خبر را نخستین بار پایگاه اینترنتی "ندای سبز آزادی" منتشر کرد و در این خبر آمده بود که "ماموران اطلاعات سپاه پاسداران ایران، در اقدامی بیسابقه با گروگانگیری اعضای خانواده یکی از کارمندان تلویزیون بیبیسی فارسی، به مدت ۴۰ دقیقه در لندن و با استفاده از چت تصویری از این خبرنگار بیبیسی بازجویی کردهاند."
معاون امور خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت امور خارجه بریتانیا ضمن محکوم کردن فشارها بر خانواده کارمندان بیبی سی از اقدام ایران در تهدید آنان به عنوان عملی شرم آور یاد کرد
این خبر همچنین حاکی از این بود که "خبرنگار بیبی سی بعد از مشورت با رییس ارشد بخش فارسی و عدم ممانعت جدی او، از خانه خود در شهر لندن با ماموران امنیتی سپاه به مدت ۴۰ دقیقه چت تصویری کرده است به نحوی که ماموران سپاه این خبرنگار را میدیدهاند اما او فقط صدای آنها را میشنیده است."
ساعتی پس از انتشار این خبر، مدیر بخش فارسی بیبی سی ضمن تایید ماجرا گفت: "فشار حکومت ایران بر اعضای خانواده بعضی از همکاران این بخش در ماههای اخیر تشدید شده و به ویژه در چند روز گذشته در یک مورد خاص به شکلی حاد در آمده است."
او از اقدام حکومت ایران به عنوان یک اقدام شنیع و غیر انسانی یاد کرد و آن را محکوم ساخت. همزمان برخی سازمانهای حقوق بشری نظیر سازمان "دیدهبان حقوق بشر" و "کمپین بین المللی حقوق بشر ایران" با انتشار اطلاعیههای جداگانه، فشارهای حکومت ایران علیه بعضی از کارکنان بیبیسی فارسی را محکوم کردند و خواهان پایان یافتن فوری این فشارها شدند.
این اتفاق به ابراز واکنش وزارت امور خارجه انگلیس نیز منجر شد و "آلستر برت"، معاون امور خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت امور خارجه بریتانیا ضمن محکوم کردن فشارها بر خانواده کارمندان بیبی سی از اقدام ایران در تهدید آنان به عنوان عملی شرم آور یاد کرد. مسوولان بیبی سی میگویند که فشارها علیه خانواده کارکنان بخش فارسی در هفتههای اخیر شدت بیشتری پیدا کرده است و "صادق صبا" مسوول بخش فارسی این رسانه نیز در اظهارات روز جمعه (۱۴ بهمن) خود ریشه این فشارها را در نقش بیبی سی برای بازتاب تحولات سیاسی ایران به ویژه با توجه به در پیش انتخابات مجلس شورای اسلامی دانست.
منطقه ممنوع
سرانجام مقامهای جمهوری اسلامی تصمیم گرفتند که سفر زمینی شهروندان خود به کشور سوریه را منع کنند.
این اقدام دیرهنگام پس از آن اتخاذ شد که طی هفتههای اخیر گروهی از شهروندان ایرانی به دست نیروهای مخالف "بشار اسد" در شهرهای مختلف آن کشور به اسارت درآمدهاند.
هفته گذشته ویدیویی شامل تصاویر هفت ایرانی پخش شد که افراد بازداشت شده به دست داشتن خود در سرکوب معترضان سوری و همراهی با بشار اسد اقرار میکردند.
با این حال مقامهای ایرانی میگویند که این افراد مهندسانی بودهاند که در نیروگاه سیکل ترکیبی "جندر" سوریه واقع در منطقه "حمص" فعالیت میکردند و قربانی تنشهای جاری در سوریه شدهاند. پس از آن هم مقامهای ایران خبر از بازداشت ۱۱ نفر دیگر در سوریه دادهاند و هنوز از سرنوشت و هویت آنان اطلاع خاصی در دست نیست.
مخالفان حکومت سوریه همواره جمهوری اسلامی را متهم میکنند که با ارسال نیرو و تجهیزات به این کشور با حکومت بشار اسد برای سرکوب اعتراضها همدستی نشان میدهند. طی ماههای گذشته موارد متعددی از به آتش کشیده شدن پرچم جمهوری اسلامی نیز در تظاهرات مخالفان به نمایش در آمده که نشان از عمق خصومت آنان با سیاستهای تهران دارد.
در فضای تنشآلود و جنگ سرد موجود میان تهران و جامعه جهانی، اجرای هر برنامه تهدیدآمیزی میتواند عوارض ناخواستهای را به همراه داشته باشد و به مثابه جرقهای در انبار باروت عمل کند
به نظر میرسد که اقدام کنونی جمهوری اسلامی در منع سفر زمینی شهروندان خود به سوریه تا حدودی بتواند از تبعات احتمالی بعدی آن یعنی اسارات یا قربانی شدن آن در سوریه بکاهد، هر چند که چنین اقدامی به معنای عقب نشینی ایران در حمایت از رژیم بشار اسد یا نزدیکی آن به مخالفان حکومت تعبیر و تلقی نخواهد شد.
تهدیدهای بی نام و نشان
آیت الله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی روز جمعه (۱۴ بهمن) پشت تریبون نماز جمعه تهران قرار گرفت و از فرصت پیش آمده برای بیان تهدیدهای تازه علیه غرب استفاده کرد. او به صراحت گفت که ایران تهدیدهایی دارد که به وقت خود اعمال میکند.
او اشارهای به جنس این تهدیدها نکرد اما ممکن است منظور وی بستن تنگه هرمز روی نفتکشهای بین المللی باشد که طی هفتههای گذشته اسباب تنش فزاینده میان تهران و جامعه جهانی را ایجاد کرده اند.
برخی مقامهای نظامی ایران گفتهاند که در صورت تحریم نفتی کشورشان از سوی قدرتهای غربی، آنان نیز در مقابل مقابله به مثل از توان نظامی خود برای بستن تنگه هرمز استفاده میکنند.
با این حال آمریکا و بریتانیا با تقویت مواضع خود در این تنگه بهصراحت اعلام کردهاند که اجازه چنین کاری را به ایران نخواهند داد.
"باراک اوباما" رییس جمهوری ایالات متحده در هفته پایانی ده ماه گذشته، با ارسال نامهای به رهبر جمهوری اسلامی که رسانهها آن را فاش کردند یادآور شده که بستن تنگه هرمز توسط ایران خط قرمز واشنگتن محسوب میشود. در چنین شرایطی مشخص نیست که منظور رهبر ایران از دراختیار داشتن برنامههای تهدید آمیز، اشاره به چه برنامههایی است.
طی ماههای گذشته موارد متعددی از به آتش کشیده شدن پرچم جمهوری اسلامی نیز در تظاهرات مخالفان به نمایش در آمده که نشان از عمق خصومت آنان با سیاستهای تهران دارد
در فضای تنشآلود و جنگ سرد موجود میان تهران و جامعه جهانی، اجرای هر برنامه تهدیدآمیزی میتواند عوارض ناخواستهای را به همراه داشته باشد و به مثابه جرقهای در انبار باروت عمل کند.
یک تصمیم حقوق بشری
تفریبا هفتهای نیست که بر لیست تحریمهای جامعه جهانی علیه ایران اضافه نشود. هفته گذشته نیز از این قاعده مستثنی نبود و دیپلماتهای اروپایی ۲۷ دولت عضو اتحادیه اروپا، روز جمعه (۱۴ بهمن) برای ممنوعیت فروش تجهیزاتی که دولت ایران، برای ردیابی و شنود مخالفان خود مورد استفاده قرار میدهد، به طور اصولی به توافق رسیدند.
این تحریمهای تازه ارتباطی با برنامه هستهای جمهوری اسلامی پیدا نمیکند و هدف از آن ایجاد تنگنا برای مقامهای تهران در سرکوب مخالفانش است.
به موجب این تحریمها که معطوف به وضع حقوق بشر است، این احتمال وجود دارد که حسابهای شماری دیگر از مقامهای جمهوری اسلامی در بانکهای اروپایی مسدود شده و به اتحادیه اروپا ممنوعالورود شوند.
تحریمهای کنونی در شرایطی اعمال میشود که گروهی از کنشگران سیاسی و مدنی مخالف حکومت طی ماههای پس از انتخابات، بارها از کشورهای غربی خواسته بودند که ارسال تجهیزات شنود به جمهوری اسلامی را متوقف کنند چرا که چنین تجهیزاتی در عملیات نیروهای امنیتی برای سرکوب فعالان حقوق بشر به کار میرود.
تحریمهای کنونی در شرایطی اعمال میشود که گروهی از کنشگران سیاسی و مدنی مخالف حکومت طی ماههای پس از انتخابات، بارها از کشورهای غربی خواسته بودند که ارسال تجهیزات شنود به جمهوری اسلامی را متوقف کنند
تحریمهای تازه ظاهرا با هدف برآورده کردن همین خواست اعمال شده است. مقامهای اروپایی همچنین گفتهاند که تحریمهای دیگری مبتنی بر همین خواست طی ماههای آینده به اجرا گذاشته خواهد شد.
همگرایی برای تحریم
کمتر از یک ماه دیگر تا زمان برگزاری انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی باقی مانده و صف آرایی نهایی نیروهای مخالف و موافق شرکت در این انتخابات در حال تکمیل است. هواداران حکومت حول دو محور عمده نیروهای خود را صف آرایی کردهاند و دو طیف "جبهه متحد اصولگرایان" و"جبهه پایداری" نمایندگان جریان محافظه کار حکومتی هستند.
گروههای مخالف نظام نیز در یک تحولی بیسابقه برای عدم شرکت در انتخابات به اجماع رسیدهاند و گرچه تاکتیکها و شیوههای عمل متفاوتی را پیشنهاد میدهند اما در اصل "عدم شرکت در انتخابات" اتفاق نظر دارند.
آنها در یک کلام میگویند که شروطشان برای شرکت در انتخابات یعنی آزاد و سالم بودن فرآیند انتخابات، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی رهبران مخالف حکومت و پایان دادن به تهدیدهای پلیسی و امنیتی تحقق پیدا نکرده و بنابراین ارادهای جهت شرکت در انتخابات ندارد.
گروههای مخالف نظام نیز در یک تحولی بیسابقه برای عدم شرکت در انتخابات به اجماع رسیدهاند و گرچه تاکتیکها و شیوههای عمل متفاوتی را پیشنهاد میدهند اما در اصل "عدم شرکت در انتخابات" اتفاق نظر دارند
"شورای هماهنگی جنبش راه سبز" که بدنه اجتماعی هواداران جنبش را در غیاب "میرحسین موسوی" و "مهدی کروبی" نمایندگی میکند، هفته گذشته با ارایه فراخوانی از هواداران جنبش خواست برای نشان دادن اعتراض خود به روند برگزاری انتخابات پیش رو و اعلام اعتراض به تداوم حصر رهبران مخالف حکومت، دست به راهپیمایی خیابانی بزنند.
پیش از آن ۳۹ نفر از زندانیان سیاسی نیز با انتشار بیانیهای بر خواستی مشترک تاکید کرده و انجام اعتراضهای خیابانی در شرایط کنونی را تجویز کرده بودند.
در آخرین تحول از این دست، روز پنجشنبه (۱۳ بهمن) ۲۸۶ فعال مدنی و سیاسی با انتشار بیانیهای از مردم ایران درخواست کردند تا با "نه گفتن به صندوقهای تزئینی رای انتخابات نمایشی" مجلس نهم در روز ۱۲ اسفندماه را تحریم کنند.
انتظار میرود که موج فراخوانها و بیانیهها با نزدیکتر شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی بیشتر شود. بیانیههایی که هدف بنیادی آن زیر سوال بردن مشروعیت حکومت جمهوری اسلامی برای برگزاری یک انتخابات سالم و عادلانه و یادآوری سرکوبها و فضای امنیتی پلیسی حاکم است.
تلاش آمریکاییها در اعمال تحریمها، فشار بر نخبگان نظامی و سیاسی ایران برای تغییر رژیم ج.ا. از بالا بخاطر جلوگیری از نارضایتی مردم و حفظ تمامیت ارضی ایران است. با دیدن سلام نظامی ارتشیان به امام مقوایی، درماندگی و زبونی نظامیان ایران بوضوح نشان داده شد و شاید این سناریو در اتاقهای فکری و راهبردی ج.ا. ،برای بیان این سرسپردگی نوشته و اجرا شده بود. آرتش ایران از زمان کودتای رضاخان که اوج دخالت میهندوستانه آن بود، با وقایع ۲۸ مرداد، شکست در جنگ ۸ ساله با عراقیها و سرکوب آزادیهای سیاسی- اجتماعی مردم از طریق زیرمجموعههای شبه نظامی از درون آرتش سپاهی شده، یکی از پرخرجترین و ناکارامدترین ارگان ضدّ مردمی ایران بوده و هست. اپوزیسیون داخل ایران هم از ترس، جداییطلبان و حکامی که برای دردست داشتن قدرت، هیچ پرنسیپ اخلاقی و انسانی را قبول ندارند و اپوزوسیون خارج از کشور که با نشستن در پرقو، قلم فرسائی میکند و اشک تمساح میریزد، هر دو در منجلابی از مشکلات و معضلات خاص خود غوطهور هستند. یک برخورد نظامی از جانب اسرائیل، دوست دشمننما ج.ا. ثبات و اقتدار رژیم را بیشتر خواهد کرد.
حیم صفوی در ادامه، قیام دانشجویان و سرکوب خونین آنان در تیر ماه 78 را "فتنه" نامید و مدعی شد: "در برخی از وزارتخانههای آن زمان ـ مثلا وزارت کشور و وزارت علوم ـ وجود داشت. در روزهای نخست فتنه 78 وزیر کشور اجازه نمیداد که سپاه و بسیج وارد عمل شده و آشوبی که تهران را به آتش کشیده بود را آرام کنند. میگفت فقط نیروی انتظامی و این در حالی بود که نیروی انتظامی میگفت که ما دیگر نمیتوانیم ادامه بدهیم.
من برای اولین بار همینجا عرض بکنم که من در آن قضیه برخورد جدی با وزیر کشور وقت داشتم.
در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی که دبیر آن حسن روحانی بود، یک برخورد لفظی بین ما پیش آمد و حسن روحانی به نفع سپاه رای داد و گفت: «سپاه باید بیاید؛ برای دفع فتنه تهران»
بعداین که موضوع گزارش شد و آقا هم اجازه دادند، با ورود بسیج و سپاه، ظرف چند ساعت این فتنه تمام شد. میتوانم بگویم عناصری که ما آن زمان دستگیر کردیم آنها گفتند که توسط مسؤلان برخی وزارتخانه ها حمایت می شدند."
ایران برنده اصلی صحنه عراق و افغانستان بود
فرمانده کل سابق سپاه در خصوص حوادث ده سال اخیر منطقه نیز، اظهار عقیده کرد: "این را می توانم بگویم که ایران برنده اصلی صحنه عراق و افغانستان بود چرا که با پول آمریکاییها و سرمایهگذاری میلیاردی که در عراق و افغانستان کردند و تلفاتی که دادند، (در عراق حدود پنج هزار کشته دادند و این عدد و رقمی است که خود آمریکاییها اعلام میکنند).
دو دشمن خطرناک ایران یعنی طالبان در افغانستان و صدام در عراق از میان برداشته شد و تا اندازهای قدرت نفوذ ایران در مسائل سیاسی این دو کشور ظهور و بروز پیدا کرد.
وقتی که صدام را داشتند بر دار مجازات آویزان میکردند آخرین حرفش این بود که "علیکم بالفرس" میگفت این ایرانیها هستند که دارند من را اعدام میکنند، آمریکاییها نیستند.
من اینجا باید شجاعت نوری مالکی را تحسین کنم چرا که صدام به دستور آقای نوری مالکی اعدام شد.
جمعبندی صحبت من این است که با مدیریت رهبری این دو جنگ که در واقع تهدیدات جدی برای کشور ما به شمار می رفتند به فرصت تبدیل شدند و وزن سیاسی ایران در منطقه خاورمیانه بالاتر رفت.
به حزب الله کمک می کردیم
صفوی تاکید کرد: "اسراییل در این جنگ 33 روزه، مفتضحانه از حزبالله شکست خورد. البته کمکهای معنوی و سیاسی از طرف ایران به حزبالله شد.
ارسال کردن دیدگاه جدید