نسخه قابل چاپ
بررسی رفتار انتخاباتی مردم ایران در انتخابات مجلس کاری دشوار است و پیچیدگیهای خاص خود را دارد. اساسا غلظت بالای خصلت احساسی و پیشبینیناپذیری عموم مردم ایران و فقدان نهادهای تخصصی و جا افتاده سنجش افکار عمومی، امکان استخراج الگوی رفتاری رای دهندگان و تخمین دقیق رویدادهای انتخاباتی را به صورت قابل اطمینان نمیدهد.
البته وجود این موانع بدین معنا نیست که هیچگونه صحبتی در خصوص رفتار انتخاباتی ملت ایران نمیتوان اظهار داشت. بر اساس بررسی تجارب هشت ساله شرکت در انتخابات مجلس میتوان یکسری برداشت و گزاره تدوین نمود و یا سطوحی از رفتار انتخاباتی در مجلس نهم را پیشبینی کرد. اما این نتیجهگیریها دقت بالا ندارد و میتواند نقض شود.
در وهله نخست باید توجه داشت که رفتار انتخاباتی مردم به صورت یکسان و یکپارچه نیست. تصمیمگیریهای انتخاباتی بسته به عواملی چون زندگی در نقاط شهرنشین یا روستایی ، مرکز یا پیرامون ، تعلق به طبقه فرهنگی و سیاسی ، درجه دوری یا نزدیکی به حکومت ، علائق سیاسی ، گروه سنی متغیر است.
معمولا دلایل شرکت در انتخابات یا امتناع از رای را میتوان در عوامل زیر به صورت کلی دسته بندی کرد. معیارهای سیاسی فاکتوری مهم است.
برخی از رای دهندگان که بیشتر متعلق به طبقه متوسط به بالا و لایههای مدرن و منطقه مشترک سنت و مدرنیته هستند معمولا اگر انتخابات ظرفیتی برای گشایش سیاسی ، افزایش آزادیها و هموارسازی گذار به دموکراسی داشته باشد ، آنها به صندوقهای رای روی خوش نشان میدهند. در منتهیالیه این طیف نیروهای متمایل به براندازی هستند که پیپاپیش هر انتخاباتی را تحریم میکنند.
علاوه بر این گروه ، مخالفان با اصل انقلاب هستند که مستقل از برخورد سیاسی حاضر نیستند شناسنامههای شان مهر انتخاباتی بخورد. بیشترین نرخ مشارکت در انتخابات مجلس تا کنون بنا به آمار رسمی وزارت کشور ۷۱ درصد بوده است.
بنابراین دستکم ۲۹ درصد از جمعیت رایدهندگان بالقوه هیچگاه تمایلی به شرکت در انتخابات نشان ندادهاند. البته انگیزه همه آنان در عدم شرکت، سیاسی نیست. جماعتی هستند که اصل انتخابات برای آنان جاذبه ندارد .
آنها در همه جای دنیا هستند از این رو در طول تاریخ هیچ انتخاباتی را نمیتوان یافت که صد در صد در آن شرکت کرده باشند به غیر از انتخاباتهای جعلی و دروغین.
برای بخشیهایی از جامعه اگر شرکت در انتخابات تاثیری بر بهبود وضعیت معیشتی ، گسترش رفاه و توسعه عمرانی واقتصادی در حوزه رای گیری داشته باشد ، فعالانه در انتخابات شرکت میکنند
نقطه بر عکس این جریان ، حامیان حکومت هستند که تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت میکنند تا نظام را تقویت نمایند و تهدیدات را از آن دور سازند. در میان این نیرو ، کسانی هستند که شرکت در انتخابات را تکلیف شرعی میپندارند و بر اساس اعتقادات مذهبی شرکت در انتخابات را جزو ضررویات دین محسوب میکنند.
همچنین افرادی هستند که از منظر کسب منفعت و امیتاز در انتخاباتها حضور مییابند.
در بین این دو قطب نیروهایی هستند که اگر در بین کاندیداها صدایی را مناسب تشخیص دهند در عین نارضایتی از وضعیت موجود در انتخابات شرکت میکنند. همچنین جریانهای اصلی حکومتی نیز در انتخابات فعالانه شرکت مینمایند تا سهم خود را در فرایند توزیع قدرت، حداکثر سازند.
اما انتخابات مجلس بر خلاف انتخابات ریاست جمهوری فقط سیاسی نیست بلکه ملاکهای غیر سیاسی و رقابتهای محلی و بومی نیز در آن نقش مهمی ایفا میکند. برای بخشیهایی از جامعه اگر شرکت در انتخابات تاثیری بر بهبود وضعیت معیشتی ، گسترش رفاه و توسعه عمرانی واقتصادی در حوزه رای گیری داشته باشد ، فعالانه در انتخابات شرکت میکنند.
از این رو وعدههای اقتصادی و معیشتی همواره عنصری مهم در ترغیب به رای دادن و پیروزی نامزدها بهویژه در شهرهای کوچک و مناطق روستایی بوده است.
اساسا میتوان گفت رویکرد و سمتگیری مناطق روستانشین با الگوی رفتار انتخاباتی ساکنان شهرهای بزرگ تفاوت دارد. در روستاها و شهرهای کوچک انتخابات مجلس و شوراها فرایندی مهم در توزیع منابع قدرت و ثروت است و در زندگی روزمره مردم موثر است. بخشی از سرنوشت پروژههای عمرانی ، آبادانی ، اشتغال و مسائل مهمه منطقهای در انتخابات مجلس نعیین میشود. در عین حال شرکت در انتخابات برای برخی حالت آیینی پیدا کرده است که کاری به محتوای انتخابات ندارند و جنبه فرم و شکلی آن را در نظر میگیرند.
کسانی نیز هستند که از ترس موهوم عدم مهر خوردن شناسنامه و دفع ضرر احتمالی به صندوقهای رای مراجعه میکنند. آرای باطله و سفید عمدتا نتیجه انتخاب این دسته از جامعه هستند .
رویکرد و سمتگیری مناطق روستانشین با الگوی رفتار انتخاباتی ساکنان شهرهای بزرگ تفاوت دارد. در روستاها و شهرهای کوچک انتخابات مجلس و شوراها فرایندی مهم در توزیع منابع قدرت و ثروت است و در زندگی روزمره مردم موثر است
در مناطق قومیتنشین مثل کردستان و بلوچستان وضعیت فرق میکند. در این مناطق اگر در مقاطعی کاندیداهایی وجود داشتهاند که نظر مثبتی نسبت به تحقق خواستههای قومی داشتهاند و نسبت به بهبود وضعیت سیاسی کشور امید وجود داشته است نرخ مشارکت افزایش یافته و بر عکس در فضای شدید پلیسی و سطح درگیری بالا ، تمایل به شرکت در انتخابات کاهش چشمگیری پیدا کرده است.
در برخی موارد شهرت فردی کاندیداها و یا برجسته شدن تضاد شکاف دولت – ملت بر سر موضوعات سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی منجر به استقبال از انتخابات میشود. به عنوان مثال میتوان از رای آوردن فخرالدین حجازی در مجلس اول نام برد ، حضور وی در انتخابات مجلس ناشی از حضور در فهرست جمهوری اسلامی نبود ، چون در دوره دوم مجلس بدون حضور در فهرست انتخاباتی این حزب با آرائی کمتر به مجلس راه یافت.
او در انتخابات خبرگان برخلاف حضور در فهرستهای انتخاباتی در تهران نفر چهلم شد. حضور پر رنگ در سخنرانیها و تلوزیون شهرت وی را افزایش داد. بر همین منوال حسینیِ "اخلاق در خانواده"، در تهران در مجلس چهارم حائز رای اول شد.
همینطور قاسم شعله سعدی در شیراز و فرهاد جعفری در مشهد که سلامت اقتصادی حاکمان و نظام فرهنگی مطلوب حکومت را به چالش طلبیده بودند ، مورد اقبال رای دهندگان قرار گرفتند.
در مجموع گرمای فضای انتخاباتی و میزان امید و یا یاس در جامعه عاملی تعیین کننده است. همچنین میتوان به طور نسبی انتظار داشت در شرایط اقتصادی بهتر ، نرخ مشارکت ارتقا یابد و در عوض در شرایط وخیم اقتصادی قهر با صندوقهای رای بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. البته مناطق محروم ، طبقه متوسط به پایین و مراکز روستا نشین کشور همیشه مستعد بسیج شدن توسط گرایشهای پوپولیستی هستند.
میتوان انتظار داشت در شرایط اقتصادی بهتر ، نرخ مشارکت ارتقا یابد و در شرایط وخیم اقتصادی قهر با صندوقهای رای شود. البته مناطق محروم ، طبقه متوسط به پایین و مراکز روستانشین کشور، همیشه مستعد بسیج شدن توسط گرایشهای پوپولیستی هستند
شدت رقابت و تنوع و تکثر واقعی گروهها نیز در ترغیب شهروندان به شرکت در انتخابات نقش دارد. هر چقدر رقابتها جدیتر بوده و گستره بیشتری از نیروها را در بر بگیرد ، نرخ مشارکت نیز افزایش مییابد. در دورههای اخیر مسئله تقلب و مهندسی انتخابات ذهن رای دهندگان را به خود مشغول کرده است و بسان عاملی بازدارنده در برابر شرکت در انتخابات عمل کرده است.
بنابراین جامعه رای دهندگان در انتخاباتهای مجلس فراتر از پایگاه اجتماعی هوادار نظام سیاسی است و حالت متغیر و غیر شکل یافته تر دارد که بر اساس عوامل پیش گفته شده قبض و بسط مییابد.
در انتخابات مجلس نهم نیز میتوان انتظار داشت که جمعیتی افزون بر مدافعان حکومت و پایگاه اجتماعی اصول گرایان به سمت صندوقهای رای روی بیاورند.
البته با توجه به سرنوشت انتخابات جنجالی ریاست جمهوری دهم ، نبود اصلاح طلبان در رقابتهای انتخاباتی ، کاهش سطح رقابت و تنوع نیروهای حاضر در انتخابات و شدت یافتن تردید در سلامت انتخابات میتوان پیشبینی کرد که نرخ مشارکت واقعی در قیاس با انتخابات هشتم کاهش یابد.
بررسی تطبیقی هشت دوره انتخابات پیشین روندی را آشکار میسازد که در مجموع هر چقدر شهرنشینی افزایش پیدا میکند وگرایش به مدرنیته و مناسابت شهروندی ارتقاء یافته است به همان میزان نیز امید به اصلاح و بسامان شدن کشور از طریق مشارکت در انتخابات مجلس و دلخوش شدن به توان مجلس کاهش یافته است. بخشهای توسعه یافته جامعه بهتدریج بیمیلتر به ظرفیتهای انتخاباتی در قانو ن اساسی شدهاند.
در حالی که در بخشهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه به نحو ملموسی اشتیاق بیشتر برای شرکت در انتخابات وجود دارد. در کل از انتخابات محلس پنجم به بعد سیر مشارکت در انتخابات مجلس با افت و خیزهایی محدود روندی نزولی داشته است
با سلام
تیتر این نوشته -الگوی رفتاری شهروندان ایرانی در انتخاباتهای مجلس- نیاز به اصلاح دارد. واژه "اتنخابات" خود جمع انتخاب است و جمع بندی دوباره ان به "انتخاباتها" اشتباه است. لطفا تصحیح فروایید. این اشتباه را در جاهای دیگر هم دیده ام و میرود تا مثل کلمه "گاهاً" تبدیل به یک غلط مصطلح دیگر شبکه ای شود. لطفا نویسندگان و خوانندگان عزیز توجه فرمایند که که واژه "گاه" یک واژه پارسی خالص است و با تنوین ان به "گاهاً انرا معرب میکینیم که خدمتی به زبان پارسی نیست. به جای انتخابات هم پیشنهاد میشود واژه "گزینش" را به کارگیریم اگرچه کلمه انتخاب ممکن است خود واژه پارسی بره بوده و بعد از عربی شدن به پارسی برگشته باشد.
کارمندان دولت، حقوق بگیران بسیجی و سپاه و اقشار ضربه پذیر اقتصادی برای خلاصی از تهدیدها، مشکلات و پیامدهای ناشی از رای ندادن، خواهان مهری در شناسنامه برای آینده تاریکتر خود در ج.ا. هستند. اقشار کشاورز و روستایی بدون تعلق خاص افراطی- قومی، با توجه به تجربه و سابقه تاریخی، همیشه از حاکمان وقت حمایت میکنند. انتخابات مجلس اینبار صفکشی رویارو بین منتقدین سلیقهایی اندرونی ج.ا و مخالفین واقعی داخل و خارج از کشور با حاکمیت نظامی ج.ا. است. با شرکت حداقلی مردم در این انتخابات، مشروعیت رژیم به عیان زیر سوال خواهد رفت و زمینههای تغییری رادیکال، حتی از درون رژیم برای یکپارچگی ملی ایران، برنامه ریزی خواهد شد. تحریم انتخابات ۱۲ اسفند مجلس فرمایشی، تنها شیوه مبارزه منفی و صلحجویانه شهروندان بر علیه زور و ظلم است ولی برای آزادی ایران، بیش از اینها باید تدبیر، مبارزه و هزینه کرد که از زبان و قلم روشنفکرنماها فرسنگها بدور است.
در رابطه با کامنت گذار مربوط به جمع انتخابات ایشان این نکته را فراموش کرده اند وقتی ما از بسته ها یا گروهها حرف می زنیم به معنی نفی جمع گروه و یا بسته نیست بلکه ابتدا هر گروه تبدیل به یک یونیت یا واحد شده سپس این واحد تبدیل به جمع واحدها می شود از اینرو انتخابات مثلا در فلان سال یا انتخاباتها در سالهای متوالی .
ارسال کردن دیدگاه جدید