انتخابات را تحریم نمیکنیم، اما انتخاباتی هم نمیبینیم
دوشنبه, 1390-09-14 18:16
نسخه قابل چاپ
سراجالدین میردامادی
مصطفی کواکبیان، دبیر کل حزب اصلاحطلب مردمسالاری و عضو فراکسیون اقلیت اصلاحطلبها در مجلس شورای اسلامی، اعلام کرد که اگر این حزب برای ۱۵۰ کرسی انتخابات آتی مجلس، نامزد داشته باشد، در این انتخابات شرکت میکند. او همچنین افزوده است که هیچ حزب و جریان اصلاحطلبی در داخل کشور این انتخابات را تحریم نکردهاند.
از دکتر مهدی خزعلی، فعال سیاسی نزدیک به اصلاحطلبها در تهران پرسیدهایم: ارزیابی شما درباره اظهارات آقای کواکبیان چیست؟
دکترمهدی خزعلی: سالهاست که آقای کواکبیان در اردوگاه اصلاحطلبان تعریف نمیشود. درست است که ایشان اصلاحطلبی را سکوی پرتاب و رسیدن به کرسی مجلس قرار دادند، اما مواضع ایشان به نوعی بوده که بعضیها تعبیر میکنند به "غضنفر اصلاحات" و برخی دیگر از ایشان به عنوان "ستون پنجم و نفوذی جناح اقتدارگرا در درون اصلاحات" نام میبرند. لذا مواضع آقای کواکبیان را پای اصلاحطلبها و منتقدان قرار ندهید. ایشان کسی است که با جناح حاکم ساخته است و سیاستهای ایشان هماهنگ با جناح حاکم است و تابع آنهاست.
اما در رابطه با این موضوع که هیچ حزب یا جناحی از اصلاحطلبها انتخابات را تحریم نکردهاند، من فکر میکنم این یک تدبیر است. تحریم انتخابات بار حقوقی دارد. بله. ما انتخابات را تحریم نکرده و نمیکنیم و نخواهیم کرد. اما انتخاباتی هم در راه نمیبینیم. در واقع انتخابات شرایط و ملزوماتی دارد که هیچکدام از آنها فراهم نیست.
حتی اگر همین امروز تمام نامزدهای بالقوه ما که در زندان هستند، آزاد شوند و تمام نامزدهایی که رد صلاحیت شدهاند، تأیید صلاحیت بشوند و نظارت استصوابی هم نباشد به این ترتیب که هرکسی را آقای جنتی صلاح دیدند تأیید کند و بیاییم نظارت هم بکنیم، ما ابزار نظارت را نداریم.
ما حزب نداشتیم، احزاب تعطیل بودند. برای نظارت ما ۱۰۰ هزار ناظر انتخاب شده و گزینش شده میخواهیم که هیچ فرصتی نداریم. اگر ما فردا بگوییم ناظر میخواهیم، از همین ستاد بسیجی که درست کردهاند، برای ما ۱۰۰هزار نفر میفرستند که ما گزینش کنیم.
شرایط رقابت باید فراهم باشد، باید احزابی باشند که فعالیت کنند، در طول زمان نیروهایشان را شناسایی کنند، مواضعشان را ببینند و بتوانند آنها را به عنوان امین خودشان بر صندوقها بگمارند. ما امینی نداریم، حزبی نداریم و دستهای نداریم!
وقتی ما دعای کمیل نمیتوانیم برگزار کنیم و دستگیر میشویم، مراسم افطارمان را در کنار جوی خیابان برگزار میکنیم و به خانه راهمان نمیدهند، چگونه میتوانیم تشکل حزبی داشته باشیم و تجمعی برگزار کنیم.
قاضی پرونده من میگفت: "گر دو نفر اجتماع کنید، با هم صحبت کنید، میشود اجتماع و تبانی علیه نظام و میتوانیم برایتان پنج سال حبس ببریم." وقتی اگر دونفر جمع بشویم، میشود "اجتماع و تبانی". چطور میتوانیم برای انتخابات برنامهریزی کنیم. خُب این احمقانه است!
ما میخواهیم بیاییم، شرایطی نیست، ملزوماتی نیست. آمدن امروز ما به میدان انتخابات، آمدن به میدانی است که کشتیگیرهای ما یا در زنداناند و یا رد صلاحیت شدهاند و فرصت تمرین و بدنسازی و کادرسازی نداشتهایم. من فکر میکنم، انتخابات به خودی خود، از نظر ما و شرکت ما در انتخابات، منتفی است به دلیل ضیق وقت و نداشتن ملزومات اجرایی.
اگر اصلاحطلبها انتخابات در پیش رو را تحریم نکنند و طبق گفته آیتالله جنتی هم اجازه حضور اصلاحطلبها در انتخابات داده نشود، توصیه جریان اصلاحطلبها به مردم چه خواهد بود؟ مردم انتظار دارند که موضع اصلاحطلبها را در آستانه یک بزنگاه مهم سیاسی در کشور بدانند؟
ما میگوییم اگر ملزومات بود، شرکت میکردیم و چون شرایط مهیا نیست، شرکت ما در انتخابات منتفی است. به دلیل اینکه شما نگذاشتید. شما اجازه ندادید ما در انتخابات شرکت کنیم.
شرکت یک جناح در انتخابات شامل نامزدهایی است که باید انتخاب شوند و همچنین انتخاب کنندگان. ما همه با هم باید بیاییم. آنهایی که رأی میدهند و آنهایی که نامزد میشوند. وقتی شما نمیگذارید نامزد من بیاید، من بیایم به کی رأی بدهم؟ من باید بیایم پای صندوق شما، به شما رأی بدهم؟ این که معنا ندارد، این که رقابت نیست!
شما میگویید من بیایم پای صندوق به شما رأی بدهم؟ من اگر کسی داشته باشم که به او رأی بدهم، میآیم. اما من کسی را در بین نامزدها نمیبینم که بخواهم بیایم رأی بدهم. برای من آمدن پای صندوق و رأی دادن، کار عبثی است. من نامزدی ندارم که بخواهم به او رأی بدهم.
خود اصولگراها هم با مشکل عدم توافق برای رسیدن به وحدت مواجه هستند و بخشی از اصولگراها، حداقل به نظر میرسد جریان آقای لاریجانی، متمایل به حضور اصلاحطلبها هستند. شما فکر میکنید جریان آقای لاریجانی و دیگران که دعوت به حضور اصلاحطلبها میکنند، چقدر عزم و صداقت و قدرت و نفوذ لازم را برای به میدان آوردن اصلاحطلبها دارند؟
بههرحال جناح حاکم در خودش هم دچار یک دودستهگی شدید شده است، اما آنها نیاز دارند که تصویر ما را پای صندوقها داشته باشند. در این حد ما را میخواهند؛ به اندازه اینکه فیلمی بگیرند و بگویند که انتخابات ما آزاد بوده است. همه این مانورها و چراغ سبزها برای این است.
قصه اصلی ولی این است که من اختلاف آنها را اینگونه میبینم (با تعبیر بلاتشبیه، نمیخواهم این تعبیر را از نظر حقوقی استفاده کنم) که بالاخره طایفه دزدان هم برای تقسیم غنایم دعوایشان میشود و اینها الان (نمیخواهم تعبیر دزدان را حمل بر آنها بکنم) سر غنایم دعوا میکنند. اینها رسیدهاند به قدرتی که بالاخره همه را رد کردهاند، همه را حذف کردهاند، همه را حبس کردهاند و حالا سر این قدرت با هم دارند دعوا میکنند. دعوای آنها، دعوای دو جناحاش، به نظر من دو طرف باطل است، دو طرف باطلاند، ظلم کردهاند، ظالماند و نمیتوانند برای ما نمایش یک انتخابات را بازی کنند.
ما هر دو را رد میکنیم و کور خواندهاند. ما در بازیای که آنها میخواهند وارد نمیشویم، نخودی بازی آنها نمیشویم و نمایشی که آنها میخواهند از ما داشته باشند و فیلمی بگیرند را انجام نخواهیم داد و بایستی این آرزو را به گور ببرند.
آیا ممکن است این رقابت دروناصولگرایی برای مردم واقعی جلوه کند و مردم را پای صندوقها بکشاند؟
جناح دولت و جناح مشایی ممکن است با این مانور و با آوردن نقل قول از آقایان اصولگرای ولایی مانند اینکه "مشایی ضد ولایت فقیه است"، "مشایی ضد رهبری است" و… اپوزیسیونی طراحی کنند.
خودشان نمیگویند که ضد ولایت فقیه هستند، چون برایشان بار حقوقی دارد. بلکه میگویند که مثلاً "آقای مصباح گفته که ما ضد ولایت فقیه هستیم" یا "آیتالله خزعلی گفته که ما ضد ولایت هستیم" و… با این ترفند میخواهند خودشان را در جایگاه اپوزیسیون قرار بدهند و رأی بیاورند و عدهای مخالف به طمع اینکه اینها میآیند و فاتحهی نظام و فاتحهی رهبری را میخوانند، بیایند رأی بدهند.
اینها حتی طمع کردهاند به آرای مخالفین نظام. مخالفینی که اصلاً میخواهند اثری از جمهوری اسلامی نباشد. با این ترفند میخواهند عدهای را به پای صندوقهای رأی بکشانند. نمیدانم که آیا ملت ما میتوانند این را تمیز بدهند که اینها هم بازی است و فقط میخواهند آنها را پای صندوق بیاورند یا نه.
به عنوان جمله آخر این را بگویم که ما انتخاباتی را تحریم نکردهایم، ولی انتخاباتی هم در راه نمیبینیم. انشاءالله هروقت انتخاباتی برگزار شد و همه ملزومات یک انتخابات سالم و آزاد برقرار بود، ما هم یک پای انتخابات خواهیم بود.
باید **** پرسید پس کی تو می خواهی این انتخابات ناجوانمردانه و تقلبی را تحریم کنی!! کی؟
انتخابات براي چي ؟ نماينده اي که اجازه اعلام آزادانه عقيده را ندارد و حتي با انتقاد از دولت کارش به دادگاه و زندان ميکشد؟ اينها که فيلتر ميشوند ويا ممنوع و در زندان ميباشند ويا از مملکت فرارکردند ..... ميماند نماينده متظاهرو به به گو و مطيع و مجيزگو که به فکر جيب خودش باشدو مجلس را براي چرت زدن وراحت طلبي و دکان بيزينس برای خودش بکند ... مردم کدام را ميخواهند؟
به نام خدا
آقای خزعلی درباره یک فعال سیاسی و تماینده مردم یک شهر فرموده اند :
سالهاست که آقای کواکبیان در اردوگاه اصلاحطلبان تعریف نمیشود. درست است که ایشان اصلاحطلبی را سکوی پرتاب و رسیدن به کرسی مجلس قرار دادند، اما مواضع ایشان به نوعی بوده که بعضیها تعبیر میکنند به "غضنفر اصلاحات" و برخی دیگر از ایشان به عنوان "ستون پنجم و نفوذی جناح اقتدارگرا در درون اصلاحات" نام میبرند. لذا مواضع آقای کواکبیان را پای اصلاحطلبها و منتقدان قرار ندهید. ایشان کسی است که با جناح حاکم ساخته است و سیاستهای ایشان هماهنگ با جناح حاکم است و تابع آنهاست.
از آقای خزعلی که مقابل بی اخلاقی های جناح های حاکم ایستاد اند انتظار نمی رفت چنین اتهام ها و بی ادبی هایی را نسبت به یک شخصیت سیاسی و نماینده قانونی مردم یک شهر اظهار دارند . اتهام های وارد شده در صورت اثبات نشدن - که به راحتی هم قابل اثبات نیست - قابل پیگیری است - حد اقل در وجدان عمومی مردم -
من راه حلی را که از سوی اقای خزعلی و همفکرانشان ارائه شده است - که به نوعی تحریم عملی انتخابات ، در صورت تحقق نیافتن خواسته های انها - و از جمله آزادی زندانیان سیاسی است - قبول ندارم و معتقدم در شرایط حاضر که مرز درست و غلط برای عموم مردم و بسیاری از سیاسی ها مشخص نیست تا به حدی که آقای حجاریان نظریه پرداز اصلاحات نسبت به گذشته سیاسی خود نقد جدی وارد کرده و هنوز هم آن را ناشی از فشار های زندان و . . . . . ندانسته است نباید خواسته ایی را که از نظر حاکمیت حداکثری است مطرح کرد به نظرم این شعار در شرایط حاضر نوعی اصقلاب طلبی - واژه ای که از طرف معلول اصلاحات ، آقای سعید حجاریان ، در خصوص توضیح اصلاحات انقلابی بکار برده شد - است . حال آیا من هم "ستون پنجم و نفوذی جناح اقتدارگرا در درون اصلاحات"هستم ؟آیا من هم با جناح حاکم ساخته ام و سیاست هایم هماهنگ با جناح حاکم است و تابع آنهاست؟
ایا از حالا که هنوز هیچی به هیچی نیست عده ای خود را صاحب اردوی اصلاحات می دانند که چنین اظهار میدارند : "سالهاست که آقای کواکبیان در اردوگاه اصلاحطلبان تعریف نمیشود."
این روش برخورد با یک فعال سیاسی من را به آینده ای که آقای خزعلی درصدد ساختن آن برای من و فرزندانم می باشد بدبین و نومید می کند
انتخابات ائینه نظام است اگر مردم شرکت کنند حکومت پیروز است تجربه نشان داده است که در پس هر انتخاباتی رهبر ادعا کرده است که مردم به نظام رای داده اند وبهمین خاطر هم انتخابات مجلس خبرگان که هیچکس از ان سر در نیاورده ومورد اقبال نبوده است با انتخابات ریاست جمهوری در یک روز انجام میشود که نظام مشروعیت خبرگان راهم داشته باشد
در انتخابات پیش رو قبلا دوحزب کارامد طیف اصلاح طلبان را ازگردونه خارج کرده اند وحزب کروبی را بدون دبیرکل در حصر ازاد گذاشته اند لابد به این دلیل که دبیر کل در انتخابات ریاست جمهوری از تعداد اعضایش کمتر رای اورد وبنا بهمین دلیل در این انتخابات هم رای نخواهد داشت ونمایش خارجی ورود حزب اعتماد ملی بمعنی شرکت تمام طیف هاست
اگر زندانیان ازاد شوند لابد بدلیل عفو ویا ازادی مشروط وتعلیقی خواهد بود بنابرین اصل جرم باقی خواهد ماند وانها نمیتوانند نماینده مردم شوند و بروایت دیگر صاحب سابقه جزائی خواهند بود که همان اول موجب محرومیت انها میشود
درهرصورت شورای نگهبان بخوانید جنتی و یزدی صلاحیت انها را تائید نخواهند کرد
اگر رهبر از اختیارات خاص خود استفاده کند وبا حکم حکومتی از شورای نگهبان بخواهد که انهارا تائید کند تازه میرسیم به ایرادات اقای خزعلی
انهائی که بنام نمایندگان اصلاح طلب در مجلس هشتم حضور دارند فعلا بصورت ظاهر مشکل مردودی شورای نگهبان را ندارند ولاریجانی وحتی باهنر هم انها را تائید میکنند
مسلما تا اواسط ماه دی صلاحدیدهای حاکمیت بدنبال مشارکت بیشتر برای انتخابات خواهد بود ورفسنجانی وسپس خاتمی هر دو بدلیل اول علاقمندی به نظام و در درجه دوم با فشار حاکمیت مجبور به به تشویق مردم در شرکت هرچه بیشتر مردم خواهند شد ودر چانه زنی افراد زیادتری ازجمله اقای دکتر خزعلی وشاید محسن هاشمی ومحمد رضا خاتمی هم کاندید شوند
این روند کارزار کنونی انتخابات را که در اختیار گروه لاریجانی وموتلفه واحمدی نژاد است وسعت بیشتری خواهد داد که سرانجام به لیست انتخاباتی ائتلافی منجر خواهد شد
مسلما اصلاح طلبان کنونی مجلس با لاریجانی وبعضی از موتلفه لیست واخد خواهند داد و ورود هاشمی و خاتمی باعث خواهد شد که گروه پایداری وکاندیدهای استانی وزن کم کنند وزحماتی که دولت دهم برای جلب ارائ اصلاح طلبان کشیده است به هدر برود
در همین راستا حوالی سالروز بهمن بسیاری از رهبران احزاب مشارکت و مجاهدین انقلاب ازاد خواهند شد ومهره های تازه ای را معرفی خواهند کرد
ازادی زندانیان طبق معمول تمام انتخابات گذشته سبب ازادی نوشتاری و انتشار روزنامه های توقیف شده وحتی نشریات تازه ای خواهد شد
درصورت واقع شدن این سناریو تعداد نمایندگان اصلاح طلب به 80 وشاید 90 نفر افزایش پیدا میکند وتقریبا نمایندگان تهران وشهر های بزرگ از میان این کاندیداها انتخاب خواهند شد
گروه نظامی مجلس تقلیل خواهد یافت زیرا نه دولت برای انها تبلیغ خواهد کرد ونه حکومت بدلیل تحریم ها علاقه به انتخاب شدن انها ندارد واز همه مهمتر خود تشکیلات سپاه هم از پشتیبانی علنی انها خودداری خواهد کرد
طبیعتا نمایندگان ولی فقیه در سپاه هم کمتر باین مساله ورود خواهند کرد
کاندیداهای دولت که گروه پایداری باشند نمایندگان زیادی نخواهند داشت چون طیف جریان انحرافی رد ضلاحیت میشوند وگروه استانداران هم نمتوانند کسی را بمجلس بفرستند چون زیر ذره بین قرار میگیرند
تعادل مجلس چون به ارائ اصلاح طلبان نیاز است ازحالت اکثریت مطلق خارج میشود وطبیعتا تعداد حکم حکومتی برای به تصویب رسیدن بعضی از لوایح ویا جلوگیری از استیضاح زیاد تر خواهد شد
باید یاد اوری کرد که برگزاری این انتخابات در هرصورت سر وصدای زیادی در خارج از ایران راه خواهد انداخت وسران نظام بدان واقفند و سعی خواهند کرد که با مشکل روبرو نشوند
احمدی نژاد با مجلس نهم مشکلات بسیاری خواهد داشت وخروج از مصوبات قانونی که او همچنان بان ادامه خواهد داد حرف و حدیثهای بسیاری بدنبال خواهد اورد
بسمه تعالی
سناریو مطرح شده میتواند بهترین سناریو ممکن برای نظام جمهوری اسلامی باشد اگر رهبران نظام درکی درست از موقعیت تاریخی کنونی داشته باشند. چنین سناریویی را اجرا میکنند اما فکر نمیکنم که رهبران جمهوری اسلامی موقعیت تاریخی و استراتژیکی کنونی را درک کرده باشند
ضمنا تحلیلی که در نظرات مهمانان آمده است از مصاحبه جالب تر است
اضافه کنم که آقای دکتر خزعلی به علت انجمن حجتیه ای بودن او فرد قابل اعتمادی نیست مگر اینکه به طریقی خودش را از این جریان مشکوک تبریه کند.
آقایان اصلاح طلب توهم تا کجا حکومت با چه زبانی به شما بگوید که شما از مدار قدرت حذف شده اید اما شما نمی خواهید باور کنید زیرا شما مشکل روانی پیدا کرده اید حتی مردم عادی هم این موضوع را درک کرده اند اما شما سیاست ورزان هنوز متوجه نیستید
انسانهایی که زمانی دارای تمدن و خرد بودند و روشنایی را مقدس و تاریکی را پلیدی میدانستند با آمدن آن دین و بزور شمشیر به قعر تاریکی و جهل پرتاب شدند و هویت خود را از دست دادند و در آن اعماق ظلمت ووحشت برای همیشه سرگردان شده اند. آنها در آن تاریکی ژرف و هولناک زاد وولد میکنند و دست و پا میزنند اما آن روشنایی مقدس برای همیشه رفته است و در آن ظلمت، مرگ و رنج همنشین ابدی آنها است.
http://news.gooya.com/didaniha/archives/2011/12/132548.php
واقعا بعضي از اين كامنتا رو كه آدم مي خونه از خودش سوال ميكنه كه آيا واقعا شخص نظردهنده مطلب رو كامل خونده و درك كرده؟ خب آقاي خزعلي هم كه منكر اين نشده كه نظام اونا رو نمي خواد. يا اينكه ايشون نگفته كه ما انتخابات رو تحريم نمي كنيم. اگه بخش اول سخنان مهدي خزعلي رو با دقت خونده باشيد ايشون گفته كه تحريم انتخابات بار حقوقي داره يعني اينكه حاكميت مي تونه به صرف گفتن چنين سخناني شخص را با مشكلات قضايي درگير كنه. ولي ايشون ادامه داده كه انتخابات پيش رو اصلا انتخابات نيست كه بخواهيم تحريمش كنيم يا نه. بعضي از دوستاني كه در وبسايتها نظر ميدن بهتره كه خودشون رو جاي شخص مصاحبه شونده اي بذارن كه اسم و آدرسش معلومه و قراره كه براي حرفايي كه ميزنه پاسخگو باشه نه اينكه مث ما باشه كه بصورت ناشناس در سايتها نظر ميديم. اميدوارم متوجه منظورم شده باشيد.
من خیلی از نظرهای بالا را قبول ندارم .چون اگر به جایگاه دکتر خزعلی و تعداد پروندهای ایشان و هزینه کردن ایشان از خودشان تا الان اگاه باشید نظرات منصفانه تری مینوشتید .... ایشان همین امروز یکجا به 5 دادگاه احضاریه گرفته است و در ضمن تحریم را باید خاتمی بگه و نه دکتر خزعلی و علاوه بر این عاقلان بدون تحریم خاتمی هم رای نمیدند و نادانان اگه خدا هم بگه انتخابات تحریمه باز هم اونا نمیشنوند و میرن رای میدند........
ارسال کردن دیدگاه جدید