خانه | گوی‌سياست

آیت‌الله صادقی تهرانی؛ مغضوب یا محبوب؟

شنبه, 1390-01-06 12:22
نسخه قابل چاپنسخه قابل چاپ
سراج‌الدین میردامادی

آیت‏الله محمد صادقی تهرانی، فقیه و مفسر قرآن در روز اول فروردین ۱۳۹۰ در شهر قم درگذشت.
او متولد سال ۱۳۰۵ در تهران بود و تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی همچون آیت‌الله میرزامحمدعلی شاه‌آبادی، آیت‌الله بروجردی، علامه طباطبایی، آیت‌الله میرزا مهدی آشتیانی و میرزااحمد آشتیانی آغاز و تکمیل کرد.

 

آیت‌الله صادقی تهرانی تحصیلات دانشگاهی خود را در مقطع کار‌شناسی در رشته‌های حقوق، علوم تربیتی، فلسفه و فقه به پایان برد و سپس دکترای عالی معارف اسلامی را از دانشگاه تهران دریافت کرد.
در گفت‌وگو با محمدجواد اکبرین، روزنامه‌نگار و دین پژوه در پاریس از او پرسیده‌ام: سابقه‏ی فعالیت دینی و حوزوی آیت‏الله محمد صادقی تهرانی چه بود؟

 

محمدجواد اکبرین: مهم‏‌ترین ویژگی‏ای که آیت‏الله صادقی تهرانی را در میان فقها برجسته می‌‏کرد،‌‌ همان ویژگی‏ای بود که خود ایشان به «فقیه قرانی» تعبیر می‌‏کرد. در آخرین دیداری که با ایشان در قم داشتم، ایشان می‌‏پرسید که در میان فقیهان و مراجع تقلید، چندتن از آنان کار تحقیقی و پژوهشی روی آیه‏ی نخست تا آیه‏ی پایانی قران کریم انجام داده‏اند و می‌‏پرسید اگر چنین نکرده‏اند، چگونه دست به فقاهت و اجتهاد می‌‏زنند.

به عبارتی، ایشان معتقد بود که فقاهت ما، فقاهت روایی و حدیثی است؛ فقاهت قرانی نیست. معتقد بود که برداشت‏های بسیاری از فقیهان، ناشی از تأمل و تدبر آن‌ها در آیات قران نیست و اگر بود، بسیاری از آن‏چه از روایات برداشت می‌‏شود، در ذیل تفسیر قران کریم متفاوت برداشت می‌‏شد.

همین نگاه باعث شد که ایشان در پاره‏ای از فتاوای فقهی خود بسیار متفاوت از دیگران باشد و فتواهایی داشته باشد که برخی از آن‏‌ها نادر است؛ ازجمله در مورد ازدواج میان زن و مرد معتقد بود که نیاز به عقد مکتوب و قرائت کلمات مشخصی نیست، همین‏که دو نفر همدیگر را بپسندند و تصمیم بگیرند با هم دائماً یا موقتاً با هم زندگی کنند، ازدواج شکل گرفته و احدی حق ندارد از آن‏‌ها بپرسد که شما بر اساس چه سندی با هم مزدوج هستید. البته قانون بحث دیگری دارد.


به‏هرحال نتیجه‏ی این نگاه، تدوین و تألیف ۳۰ جلد تفسیر قران، به نام «الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن» بود. ایشان تاکید داشت که این تالیف را تفسیر قرآن بالقرآن بنامد که به مخاطبانش بگوید که من حتی قران را با تکیه بر آیات قران، تفسیر کرده‏ام و سعی کردم تا آن‏جا که ممکن است از چهارچوب کتاب خارج نشوم و محتاج به روایاتی نشوم که در صحت و سلامت بسیاری از آن‏‌ها تردید هست.

 

علی‏رغم این‏که در پیش از پیروزی انقلاب، آیت‏الله صادقی تهرانی جزو افراد همسو و همراه آیت‏الله خمینی بود که مجبور به ترک ایران شده بود و در مکه اقامت داشت، پس از پیروزی انقلاب در عمل در استقرار حکومت روحانیون نقشی نداشت و خیلی زود مغضوب حکومت شد. چه شد که آیت‏الله صادقی تهرانی از حکومت جمهوری اسلامی فاصله گرفت؟

 

آیت‏الله صادقی تهرانی دو مشکل جدی با حکومت جمهوری اسلامی داشت؛ یکی در وجه سیاست و دیگری در وجه فقاهت.

در وجه سیاست، مشکل ایشان این بود که حضور روحانیان در رأس حکومت و سیاست باعث می‌‏شود که سیاست متغیر به نام ثوابت اسلام تمام شود. به عبارت دیگر، ایشان معتقد بود که اسلام آموزه‏های ثابتی دارد، اما سیاست رهیافت‏های متغیری دارد و وقتی این رهیافت‏های متغیر را به نام آموزه‏های ثابت اسلام به مردم ارائه بدهید، فردا که اشتباهات شما آشکار شد، به حساب اسلام گذاشته می‌‏شود. این بود که حکومتی که مدعی بود و معتقد بود، سیاست‏اش عین دیانت‏اش است، او را تحمل نکرد.

به لحاظ فقاهت هم مشرب فقاهتی ایشان نه تنها با فقیهان حاکم در جمهوری اسلامی، بلکه با اکثریت فقهای حوزه‏ی علمیه‏ی قم متفاوت بود و این تداوم و‌گاه تضاد باعث شد که دیگر فقها در مقابل حصر ایشان توسط حکومت، سکوت کنند. یعنی بدشان نیامد که آدمی با این مشرب فقهی که این‏گونه متفاوت و متضاد با دیگران می‌‏اندیشد و فتوا می‌‏دهد، در حصر باشد.

خود ایشان بار‌ها گلایه می‌‏کرد که «حکومت حتی جلسه‏های درس من را هم تعطیل کرد و به برخی از آثار من هم اجازه انتشار نداد». بسیاری از جلسات ایشان، در خانه‏ی خودش برگزار می‌‏شد و اجازه نمی‌‏دادند مجلس درس گسترده‏ای را در محافل عمومی برگزار کند. با این حال، از ایشان حدود ۲۰۰ جلد کتاب در ایران منتشر شد و پاره‏ای از آن کتاب‏‌ها هم در بیرون منتشر شد، خود او نیز مدتی در لبنان زندگی می‌‏کرد.
آرای آیت‏الله صادقی تهرانی حتی مقبول اصلاح‏طلبان نیز نبود. یعنی برخی از آرای او، آرایی نبود که با قرائت مترقی و مدرن از اسلام نیز سازگار باشد و روشنفکران دینی آن را بپسندند.

 

حکومت اما در روزهای اخیر تلاش کرد که آیت‏الله صادقی تهرانی را همسو و همراه نظام جمهوری اسلامی نشان بدهد. نظر شما در این زمینه چیست؟

 

این انتقاد و پرسش باقی است که این چه دورویی و نفاقی است که حکومت در پیش گرفته است و از کسی که سال‏‌ها محصورش کرده و اجازه‏ی مجلس درس به او نداده، اکنون که از دنیا می‌‏رود، به عنوان دوست آیت‏الله خمینی یاد می‌‏کنند یا سوابق انقلابی او را برجسته می‌‏کنند؟!

این روش منافقانه من را به یاد پیام رهبر جمهوری اسلامی برای درگذشت مرحوم آیت‏الله منتظری می‌‏اندازد که در آن‏جا از ایشان به عنوان فقیهی متبحر یاد کرده بود. اگر آیت‏الله منتظری از نظر جمهوری اسلامی، فقیهی متبحر بود، چرا سالیان دراز در حصر جمهوری اسلامی بود و روزگار را در زندان سپری کرد و این‏گونه مغضوب حکومت بود؟ اگر مرحوم آیت‏الله صادقی تهرانی، این‏قدر سابقه دارد و حق به گردن انقلاب دارد، چرا حتی اجازه‏ی برگزاری مجلس درس هم به او ندادند و اکنون به سوگواری او مطلب می‌‏نویسند؟

Share this
Share/Save/Bookmark

چون دستش از دنیا کوتاه شد

ضمن تشکر و به عنوان پیشنهاد ، در مورد بقیه علمای دگراندیش و مخصوصا افرادی در حد ایشان بهتر است تا زنده هستند اطلاع رسانی شود، شاید وجود شان و پاسخگویی آن ها به سئوالات دینی موجود در ذهن عموم ، مفیدتر از مرثیه سرایی پس از مرگ شان باشد.

ایت اله یا حجت الاسلام و یا هر حرف دیگر این است که این افراد بخاطر طرز تفکر خاص خودشان و اینکه دیگران نفهمند و ما چوپان همه گوسفند ها هستیم همگی شان خراب هستند.مگر گرگ خوب هم داریم؟

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.

لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.

کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و
منتشر نخواهد شد.

 

لینک به ادیتور زمانه:         

برای عبور از سد فیلترینگ

پرونده ۱۳۹۱ / چشم‌انداز ۱۳۹۲

مشخصات تازه دریافت برنامه های رادیو زمانه  از ماهواره:

ماهواره  :Eutelsat

هفت درجه شرقی

پولاریزاسیون افقی 

سیمبول ریت ۲۲

فرکانس ۱۰۷۲۱مگاهرتز

همیاران ما