افزايش رابطه جنسی پيش از ازدواج در ايران
نتايج تحقيق صورت گرفته در دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران نشان میدهد، رابطه جنسی "پيش از ازدواج" در ايران در حال افزايش است.
انتشار اين تحقيقات که تارنمای خبرآنلاين امروز ۱۱ اسفندماه آن را منتشر کرده در حالی صورت گرفته است که مقامهای رسمی جمهوری اسلامی، همواره به انکار آن پرداختهاند.
مواردی چون "احساس نياز، حس کنجکاوی و کسب تجربه، شبکه روابط اجتماعی و گروه دوستی، بيکاری و شرايط اقتصادی و افزايش سن ازدواج" از جمله مهمترين عوامل پيدايش و گسترش اين روابط در پژوهش اخير ذکر شده است.
در اين پژوهش که از سوی اساتيد علوم اجتماعی دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران صورت گرفته است، از ميان مردانی که مورد مصاحبه قرار گرفتهاند، جوانترين آنها ۲۱ ساله و مسنترين آنها ۳۳ ساله بوده است.
همچنين ميانگين سن افراد مصاحبهشونده در حدود ۲۷ سال بوده است و ۵۳ درصد از پاسخگويان دارای تحصيلات ديپلم و پايينتر و ۴۷ درصد نيز تحصيلات دانشگاهی داشتهاند که از اين ميان بيشترين ميزان مربوط به مردان با تحصيلات ديپلم با ۳۵ درصد و پس از آن، مردان با مدرک ليسانس با ۲۳ درصد از کل پاسخگويان است.
در اين پژوهش سوژهها بر حسب نوع رابطهشان در سه دسته کلی "روابط صيغهای"، "روابط آزاد" و "روابط شبه همبالينی" طبقهبندی شده است
نزديک به ۷۰ درصد از پاسخگويان غير شاغل و دارای مشاغل پارهوقت بودند که در نتيجه آن، از درآمد بالايی برخوردار نبودند و تنها حدود ۳۰ درصد پاسخگويان دارای شغل تماموقت و درآمد مشخص فردی بودند.
از سوی ديگر ۲۳ درصد پاسخگويان غيرشاغل را دانشجويان تشکيل میدادند.
همچنين در اين پژوهش سوژهها بر حسب نوع رابطهشان در سه دسته کلی "روابط صيغهای"، "روابط آزاد" و "روابط شبه همبالينی" طبقهبندی شده است.
بر اساس اين تقسيمبندی، روابط صيغهای در افرادی مشاهده میشود که پايبندی مذهبی بالاتری داشتهاند. اين افراد معتقدند که از نظر شرعی مجاز هستند و میتوانند تحت هر شرايط خاصی با زنان غير شوهردار رابطه برقرار کنند.
افراد دارای روابط آزاد برخلاف دسته نخست اعتقادی به جنبههای دينی و محدوديتهای آن در برقراری رابطههايشان نداشته و آنها غير از پارکها و خيابان و معرفی دوستان و شبکههای اجتماعی از امکاناتی همچون تلفن و اينترنت برای پيدا کردن افراد مورد نظرشان بهره میگيرند.
روابط شبه همبالينی هم مخصوص افرادی است که مانند دسته دوم اعتقادی به جنبههای دينی و محدوديتهای آن ندارند ولی در عين حال برخلاف دسته قبلی با هر دختر و يا زنی رابطه برقرار نمیکنند. آنها بيشتر به دنبال دخترانی هم سن و سال خود يا با روحيههای مشابه هستند تا بتوانند افزون بر رابطه جنسی، رابطه عاطفی نيز برقرار کنند.
چندی پيش نيز مرتضی طلايی، رئيس کميسيون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران از افزايش زندگی مجردی دانشجويی در تهران و در محلات شمال شهر خبر داده و گفته بود: "اين پديده جديدی از نوع آسيبهای اجتماعی است که پيامدهای خطرناکی دارد."
طلايی گفته بود: "متأسفانه گزارشهايی مبنی بر تشکيل زندگیهای مجردی در شمال شهر تهران داريم که در آن دختر و پسر دانشجو بدون ازدواج رسمی زير يک سقف زندگی میکنند."
همچنين مرضيه وحيد دستجردی، وزير پيشين بهداشت و درمان نيز تابستان سال جاری از رشد انتقال بيماری ايدز از طريق رابطه جنسی خبر داده و تأکيد کرده بود: "اگر روند رشد ايدز از طريق روابط جنسی ناسالم طی شود، يک دفعه در ۱۰ سال آينده خواهيم ديد که ۵۰ درصد مبتلايان به ويروس ايدز در ايران از طريق جنسی آلوده شدهاند."
این تحولات را باید به فال نیک گرفت. به این معنی که با این همه بگیر و بند در جامعه مردم حاضر به تمکین و فرامان برداری تمام و کمال از سنت ها نیستند. انقلاب جنسی باید درایران بیش از ازین گسترش بیابد. حق هر زن ومردی است که روابط عشقی اش را به دلخواه خودش پیش ببرد. البته این به این معنی نیست که افراد از هم سواستفاده کنند. به این معنی است که یک فرد بالغ خودش درباره زندگی و روابطش تصمیم می گیرد. یعنی همان تحولاتی که در دهه شصت و هفتاد درغرب اتفاق افتاد. زنان ایرانی دیگر حاضر نیستند که چشم و گوش بسته به خانه بخت بروند. مردان ایرانی هم در سنت های رایج باید تجدید نظر کنند و خود را بادنیای امروز همگام. اگر مردی با احترام به خواسته های خود و زن موردعلاقه اش برخورد کند و بالعکس، آن دو می توانند چه درچارچوب ازدواج و چه خارج از آن با هم زندگی کنند. انسان ها باید نوع زندگی خودشان را شخصا انتخاب کنند.
با تشکر
خواننده همیشگی
با فروغ موافقم!
مگر هتل در ایران گران است که این کارها را در پارک و امکان عمومی
انجام میدهند؟ زنده باد طرح دهه 60 و 70 غرب خانم فروغ و اینکه
زنان ایرانی دیگر حاضر نیستند که چشم و گوش و ... بسته به خانه بخت
بروند.
خانه بخت؟ خانم فروغ منظورتان خانه بخت است یا خانه های بخت ؟
ارسال کردن دیدگاه جدید