یکی از عوامل "الودگی هوا در ایران میلیونها دستگاه مبر تبخیری است که به نام کولر ابی تقریبا در تمام منازل مسکونی به کار گرفته میشود. این دستگاه های مبرد شامل یک سطح کنک کننده پوشالی است که با پس از عبور قطرات اب از روی ان به یک صفحه خنک کننده تبدیل میشود. با عبود هوا از روی این پوشال خنک کننده و تبخیر اب هوای وارد شده به پوشال خنکتر از هوای اطراف میشود که سپس توسط کانالهای فلزی به داخل ساختمانهای مسکونی هدایت میشود. تا اینجای کار هیچ مشکل خاصی به نظر نمیرسد. اما اب وارد شده بر سطح پوشال خنک کننده رفته رفته به یک مرکز پرورش و تجمع قارچ هال یکسلولی تبدیل میشود که در زبان انگلیسی به ان "میلدیو" و در فارسی به ان "دوده" گفته میشود. این دوده همان رنگ سیاهی است که بر دیوار خانه های تهران می نشیند و هر از دو سه سالی بایستی دیوار ها را رنگ کرد. شما هم میتوانید یک ازمایش ساده ینکید و برای چند سال از کولز ابی منزی تان استفاده نکنید تا متوجه شوید که این دوده در واقع همان قارچهای تک سلولی حاطله از کولر ابی است. بنده این کار را در منزل خود انجام داده ام و برای مدت یکسال هیچگونه دوده ای بر دیوار ها مشاهده نشد.

این قارچهای تکسلولی در هوار شهر هم معلق میشوند و برای اکثر مردم بی ضرر و بی خطر هستند. اما در خدود ده در صد مردم دارای دستگاه ایمنی متفاوتی هستند که به هاگ این فارچها که در هوای ریه شان وارد میشود واکنش میکند. این واکنش ها یه صورت بیماری های تنفسی بروز میکند. در روزهایی که نسیمی میوزد و هوا را جابه جا میکند تاثیرات این پدیده کمتر اما در روزهایی که هوا ساکن میشود اثرات سوء انهام بیشتر میشود.

راه حل مساله همان است که این افراد حساس با پوشیدن ماسک از ورود قارچها به ریه خود جلوگیری کنند. اما در سطج وسیع بایستی استفاده از کولر ابی ممنوع شود.

مرضيه وحيد دستجردی....مرضیه خانم...فرمایشتون کاملا" درسته ......تهرونی ها همشون قبول کردن که پای تخت " پایتخت" ول کنن و برن خونه عمه جنابعالی ....لطقا" کلید خونه عمه تون رو بهشون بدید که برن اونجا...صف مرع چی میشه ..اونجا در حوالی خونه عمتون مرغ فروشی هم هست ؟ ....چشم ...چشم...میرن اونجا تا دود بنزین تقلبی ساخت دانشمندان اسلامی ته نشین بشه و دوباره به پای تخت برگردن و به پای تخت بچسن ... جلل خالق این همه آدم تهرون نشین ندونسته به پای تخت " پایتخت " چسبیدن و بی خودی نیست که پای تخت کح و ماوج شده ....حالا کی رو تخت نشسته ؟ اگر گفتی ؟

درضمن از مطالعه اطلاعات کاربر مهمان جناب دکتر ابراهیمیان بسیار لذت بردم ...البته مادر بنده در کرج هی از بنده می پرسه این دوده ها از کجا میان که به دیوار اتاق چسبیدن ؟ ....بهش میگم حتما" از همسایته که کامیون داره و دو ساعت موتورش رو روشن میزاره که گرم شه و حتی لهاف و تشک و بالشتش هم بوی دود گازوئیل میده ....بهش میگم برم یه چیزی بهشون بگم ...میگه نگو تو چند هفته اینجا هستی بعدش برمیگردی خارج ..من باید با اینجور همسایه ها" جونه ورها" زندگی کنم ...صدنفرن هرکدومشون یه ماشین قراضه دارن ...ساعت دوازده شب آهن قراضه از کامیون تخلیه می کنن ...دسته بزن دارن ...چند نفرشون پاسدارن ...هی ازم می پرسن کی تو از خارج می آی ...دو روز نتونستم از خونه برم بیرون چون ماشینشون رو در درگاه خونه پارک کرده بودن ...مادرم میگه این آلودگی هوا از آلودگی فرهنگ ایران نشینانه وگرنه طبیعت با دست خودش خودش رو نابود نمی کنه ...!!