خانه | فرهنگ،‌ هنر و ادبيات | پرده نقره‌ای

ما فیلم‌سازیم، نه قهرمان!

پنجشنبه, 1390-04-02 11:59
نسخه قابل چاپنسخه قابل چاپ
گفت‌و‌گو با مجتبی میرطهماسب درباره‌ی «این فیلم نیست»
بابک مستوفی

بابک مستوفی - «این فیلم نیست»، ساخته‌ی مشترک جعفر پناهی و مجتبی میرطهماسب، مستندساز شناخته‌شده، پس از نمایش در جشنواره‌ی کن امسال، به چندین جشنواره‌ی جهانی دعوت شده و اکران عمومی آن در فرانسه به‌زودی آغاز می‌شود. فیلم، جعفر پناهی را در جلوی دوربین تصویر می‌کند که از حال و روز و وضعیت بلاتکلیف خود می‌گوید. با مجتبی میرطهماسب درباره‌ی چند و چون شکل‌گیری این فیلم گفت‌و‌گویی انجام داده‌ام که اکنون می‌خوانید:
-------------
● فیلم این‌طور شروع می‌شود که یک روز صبح جعفر پناهی به شما تلفن می‌کند و می‌گوید که فکرهایی دارد و می‌خواهد که با هم کار کنید. آیا این واقعیت دارد یا اینکه ازقبل ایده‌ای داشتید که می‌خواستید با هم کار کنید؟

 

مجتبی میرطهماسب- تمام توضیحات به نظرم در فیلم هست. بعد از اینکه من می‌آیم خود جعفر هم اشاره می‌کند که من مدتی است دارم با ایده پشت صحنه فیلم نساختن فیلمسازان ایرانی کار می‌کنم و تلاش‌هایی هم کرده‌ام. من به این فکر می‌کردم که اگر ما نمی‌توانیم کار کنیم یا نمی‌توانیم در فضاهای عمومی دوربینمان را رو به سوژه‌هایی که دوست داریم بگیریم، حداقل می‌توانیم دوربین را رو به خودمان روشن کنیم و موضوع فیلم نساختنمان را فیلم کنیم. جعفر این را می‌دانست و از طرف دیگر دوست داشت شرایطی را که درش هست، به نوعی تصویر کند که نقطه‌ی تلفیق آن هم در فیلم مشخص است.

 

مجتبی میرطهماسب: شخصیت‌های بیشتر مستندهای من شخصیت‌های فرهنگی بوده‌اند ولی سعی کرده‌ام همه‌ی آن‌ها را به عنوان یک کاراکتر در درون اجتماع ببینم.

● شما دارید آدمی را تصویر می‌کنید که مشکلاتی برایش پیش آمده و حالا در خانه است و بخشی از زندگی او را برای ما روایت می‌کنید. نگاهتان به تم فیلم چه بود؟ چه نکته‌ای از این ماجرا برای شما و برای پناهی به‌عنوان کارگردان مشترک این فیلم مهم بود؟

 

جمله‌ای هست در فیلم مستندی که دو سال پیش ساختم با عنوان «بانوی گل سرخ» درباره‌ی همایون صنعتی و همسرش شهیندخت، که در این فیلم همایون می‌گفت: «تمام مشکلات ما سرمایه‌ی ماست.» یعنی اینکه اگر با مشکلی مواجه می‌شوی یا می‌توانی تسلیم شرایط بشوی یا می‌توانی از شرایط فرار کنی و یا راه سوم اینکه خود آن شرایط سخت را به انرژی کار تبدیل کنی و با کمک آن راه حل‌هایی پیدا کنی. این ایده پس ذهنم بود و من فکر می‌کردم که اگر حالا جعفر پناهی نمی‌تواند فیلم بسازد و یک فیلمساز اجتماعی است که امکان فیلم ساختن در این شرایط را ندارد و به نوعی فیلمسازان دیگر هم برخی به اختیار و برخی به اجبار درگیر همین موضوع هستند، فکر کردم بهتر است ما‌‌ همان راه غلبه بر مشکلات را انتخاب کنیم و خود این مشکل را به موضوع فیلم‌مان تبدیل کنیم، نه به‌خاطر اینکه ما فیلمسازیم، بلکه فکر می‌کردم که دغدغه‌های ما می‌تواند آینه‌ای باشد که در آن به طور غیر مستقیم جامعه را دید.

 

●این جامعه‌ای که می‌گویید و در پس‌زمینه‌ی فیلم وجود دارد، با جشن‌های چهارشنبه‌سوری و البته تمام مشکلات پیرامونی که در فیلم هم در تلفن به آن‌ها اشاره می‌شود و خوب البته خود موضوع دستگیری پناهی و ممنوع‌الکار شدن‌اش که موضوع اصلی فیلم است، چقدر فیلم را سیاسی می‌کند؟ فیلم شما آیا یک فیلم سیاسی است؟

 

مطلقاً یک فیلم سیاسی نیست. فکر می‌کنم رفتارهایی که فیلمسازان ایرانی می‌کنند، نمونه‌ی بارزش رفتارهایی که آقای پناهی و رسول‌اف کردند که می‌خواستند فیلمی بسازند، سیاسی نبود، ولی با آن فیلم برخورد سیاسی و امنیتی شد. من هم از زاویه‌ی سیاسی وارد ماجرا نشدم. اصولاً بحث ما بحث سیاست‌زدگی و مطابق سیاست رفتار کردن نبوده. ما نگاهی به جامعه‌مان داریم و سعی می‌کنیم جامعه را خوب ببینیم و خوب منعکس کنیم، اما متأسفانه رفتاری که با این نوع فیلمسازی می‌شود رفتار سیاسی است. ولی در واقع کاری که دارد انجام می‌شود کاری است فرهنگی با موضوعات اجتماعی.

●جمله‌ی زیبایی در نشست مطبوعاتی گفتید با این مضمون که شما و آقای پناهی و رسول‌اف در این امر هم‌نظر هستید که ترجیح می‌دهید به جای یک قهرمان در زندان، به عنوان یک فیلمساز آزاد باشید و به کارتان ادامه دهید...

 

ادامه‌ی صحبت قبلی است. وقتی یک فیلمساز که حرفه‌اش فیلمسازی است- و به نظر من یکی از زیبا‌ترین و در عین حال مشکل‌ترین حرفه‌های جهان هم هست- اصلاً قرار نیست از این حرفه به جای دیگری برود، مثلاً وارد حوزه‌ی سیاست بشود. مشخصاً منظورم این است که ما ترجیح می‌دهیم در مملکت خودمان بمانیم و با فضای موجود کار کنیم و سعی کنیم که روزنه‌هایی به شرایط آزاد‌تر باز کنیم تا اینکه بخواهیم مثل یک قهرمان رفتار کنیم و خودمان را در حیطه‌ای بیندازیم که ما را از فعالیت فیلمسازی دور کند. فارغ از اینکه ما نیاز به آگاهی سیاسی و فرهنگی داریم، باید این را به شدت از سیاست‌زدگی و سیاست‌بازی جدا کنیم.

 

●فیلم‌های پناهی به شکلی تم‌های اجتماعی داشته‌اند و می‌شود تم این فیلم را هم ادامه‌ای بر آن‌ها فرض گرفت. جایگاه این فیلم را در بین فیلم‌هاتان به‌عنوان یک مستندساز چطور ارزیابی می‌کنید؟

درست است که شخصیت‌های بیشتر مستندهای من شخصیت‌های فرهنگی بوده‌اند ولی سعی کرده‌ام همه‌ی آن‌ها را به عنوان یک کاراکتر در درون اجتماع ببینم. من خودم را در سینمای مستند فیلمسازی اجتماعی می‌دانم ولی آن را مقابله با شرایط روز جامعه نمی‌دانم. در واقع سعی می‌کنم کاراکترهایی را که در دل فضای اجتماعی هستند باز کنم و از طریق باز کردن و نمود دادن ابعاد منشوری وجودشان، اجتماع و شرایط اجتماعی را در وجود آن‌ها بازتاب دهم.

 

● در جشنواره‌ی کن، در مجموع نگاه‌ها به فیلمتان چطور بود؟ نقد‌ها و دیدگاه‌های مختلف را چطور دیدید؟

با کسانی که در کن دیدار داشتم و گفت‌و‌گو کردم، تقریباً همه فیلم را دوست داشتند و آن را هم به‌عنوان یک اثر سینمایی دوست داشتند و نه اینکه صرفاً به جهت اینکه موضوع جعفر پناهی است و یا به مشکلات فیلمسازی در ایران می‌پردازد. تلاش ما این بود که به شکلی از فیلمسازی نزدیک شویم که خود مشکل فیلمسازی را به موضوع تبدیل می‌کند و این به نظر من در ساختار فیلم هم درآمده بود و خوشبختانه کسانی هم که در کن فیلم را دیدند به همین نکته اشاره می‌کردند. خیلی‌ها از آن به‌عنوان یک اثر متفاوت اسم می‌بردند.
 

Share this
Share/Save/Bookmark

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.

لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.

کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و
منتشر نخواهد شد.

 

لینک به ادیتور زمانه:         

برای عبور از سد فیلترینگ

پرونده ۱۳۹۱ / چشم‌انداز ۱۳۹۲

مشخصات تازه دریافت برنامه های رادیو زمانه  از ماهواره:

ماهواره  :Eutelsat

هفت درجه شرقی

پولاریزاسیون افقی 

سیمبول ریت ۲۲

فرکانس ۱۰۷۲۱مگاهرتز

همیاران ما