ساختمانهای خشتی هم در برابر زلزله مقاوماند
بیژن روحانی - خانههای سنتی یا ساختمانهای مدرن و «مهندسی ساز»، کدام نوع از معماری در برابر زلزله مقاومت بیشتری دارد؟ این سئوال معمولاً بعد از هر زلزله ویرانگر که باعث خسارت در مناطق روستایی یا شهرهای کوچک با معماری سنتی شده باشد پیش کشیده میشود.
اینبار هم پس از زلزله در آذربایجان شرقی و تخریب چندین روستا، انگشت اتهام به سمت خانههای خشتی و گلی روستایی بلند شده است. بسیاری گفتند اگر قبلاً این خانهها با خانههای امروزی یا همان ساختمانهای اسکلت فلزی یا بتنی جایگزین شده بود، تعداد تلفات انسانی کمتر میشد.
آیا باید نوع معماری را تغییر داد؟
در بسیاری از طرحهای بازسازی که پس از وقوع زلزلهها در نقاط مختلف اجرا شده و میشود، مقاوم کردن خانهها با تغییر نوع معماری آنها یکسان فرض میشود. یعنی انگار مشکل فقط در نوع خاصی از معماری و مصالح مرتبط با آن است و با عوض کردن آن و مثلاً ساختن آپارتمانهای امروزی در شهرهای کوچک و مناطق روستایی، میتوان از تلفات در زلزله بعدی کاست. بنابراین به اعتقاد بسیاری از مردم و مسئولان، مقصر اصلی خشت و کاهگل و چوب و آجر است و تیرآهن و بتن میتواند نجاتدهنده باشد.
به این ترتیب آیا به صورت کلی میتوان گفت معماری سنتی، معماری خشتی و گلی و سنگی، معماری روستایی یا هر نام دیگری که بر آن میگذارید عامل اصلی مرگ و میر مردم در زلزله است؟ آیا عوض کردن نوع و الگوی معماری میتواند خسارت زلزله را به حداقل برساند؟ آیا باید چهرهی شهرهای تاریخی و روستاها را عوض کرد تا مردم دیگر قربانی خانههای قدیمی نشوند؟
برای اظهار نظر کردن در مورد زلزله اخیر در استان آذربایجان شرقی شاید باید هنوز اندکی صبر کرد و منتظر انتشار نتایج تحقیقات در مورد خانههای ویران شده ماند. این تحقیقات باید بتواند نشان دهد که این ساختمانها دارای چه مشخصاتی بودهاند و نقاط ضعف آنها چه بوده و در برابر امواج زلزله چه رفتاری از خود نشان دادهاند. گرچه خانههای تخریبشده به طور عمده خانههای روستایی و با کیفیت ساخت پایین بودهاند، اما این پرسش را در این مرحله نیز میتوان مطرح کرد که اگر این زلزله در یکی از شهرهای همجوار واقع شده بود، آن وقت رفتار بسیاری از ساختمانهای نوساز در برابر زلزله چگونه بود، و آیا همه آنها مقاومت مورد انتظار را از خود نشان میدادند یا خیر؟
پراکندگی خانههای خشتی و آجری در جهان
به اعتقاد بسیاری از مردم و مسئولان، مقصر اصلی خشت و کاهگل و چوب و آجر است و تیرآهن و بتن میتواند نجاتدهنده باشد.
اما یک واقعیت بزرگ دیگر نیز در این بین وجود دارد. شاید امروز اکثر ساکنان شهرهای بزرگ و مدرن فکر کنند بیشتر جمعیت دنیا ساکن خانههایی مشابه خانههای خودشان هستند. اما بخش بزرگی از جمعیت جهان همچنان در خانههایی زندگی میکنند که مصالح اصلی آن خشت و آجر و گل است. برآورد میشود در اکثر کشورهای در حال توسعه حدود پنجاه درصد از مردم همچنان در چنین ساختمانهایی زندگی میکنند. همچنین به طور کلی حدود بیست درصد از شهرنشینان دنیا و یا کسانی که در حومه شهرهای بزرگ زندگی میکنند ساکن معماری خشتی و آجری هستند.
وجود چنین حجم بزرگی از این گونهی معماری، چه در ایران و چه در کشورهای دیگر را نمیتوان نادیده گرفت و نمیتوان انتظار داشت که این نوع معماری به ناگهان جای خود را به ساختمانهایی با شکل و شمایل و مصالحی از نوع دیگر دهد. اینکار هم به لحاظ اقتصادی غیر عملی است و هم با الگوی زندگی و مقتضیات زندگی مردم در بسیاری از مناطق روستایی همخوانی ندارد.
برای یافتن راههایی که بتوان ساختمانها را برابر زلزله مقاومتر کرد، تحقیقات زیادی در کشورهای مختلف از جمله در ایران انجام شده است. بخش زیادی از این تحقیقات مربوط به چگونه ساختن بناهای جدید و مدرن است. یعنی اینکه چهطور میتوان برجها، آپارتمانها و ساختمانهای جدید را با استفاده از مواد و مصالح امروزی طوری ساخت که در برابر زلزله ایمن باشند. نتایج این تحقیقات در برخی کشورهای دنیا مانند ژاپن در عمل هم به خوبی بهکار گرفته شده است و بنابراین ساختمانهای جدید در برابر زلزلههایی با قدرت تخریبگری بالا هم مقاوم هستند.
اما از این تحقیقات نمیتوان نتیجه گرفت که معماری سنتی به طور کلی در برابر زلزله مقاوم نیست، و یا نمیشود آن را مقاومتر ساخت. در مورد معماری روستایی، معماری خشتی و گلی و معماری سنتی هم تحقیقاتی انجام شده است که نشان میدهد چهطور معماری خشتی، به عنوان مثال، در برابر زلزله میتواند مقاوم باشد، و چهطور میتوان مقاومت خانههای ساختهشده با مصالح سنتی را افزایش داد.
وقتی که مدرنها هم فرومیریزند
زلزله سال ۱۳۸۲ در شهر بم و نقاط اطراف، از نظر تلفات انسانی و حجم تخریب ساختمانها، یکی از مهیبترین زلزلهها در تاریخ معاصر ایران شناخته میشود. بررسی دقیقتر خانهها و ساختمانهای تخریبشده در این زلزله نشان داد که اتفاقاً بسیاری از ساختمانهای مدرن و امروزی نیز که با مصالحی مانند تیرآهن و بتن ساخته شده بودند بر سر ساکنان خود آوار شدند. البته این به آن معنا نیست که هیچ خانهی سنتی و قدیمی در بم تخریب نشد، اما در این میان خراب شدن ساختمانهایی که ادعا میشد در برابر زلزله مقاومت بیشتری نسبت به ساختمانهای سنتی دارند، تعجب برانگیز بود.
تحقیقات بعدی در مورد شهر بم ثابت کرد که عدم رعایت اصول مقاومسازی در برابر زلزله در ساختمانهای جدید، ترکیب نادرست و ناهمگون معماری مدرن با معماری سنتی، افزودن طبقات جدید روی ساختمانهای قدیمی، به کاربردن اتصالات نادرست در ساختمانسازی، قرار گرفتن روی گسل و موارد دیگری باعث شد تا ساختمانهای جدید نیز فروبریزند.
مقاوم کردن ساختمانهای سنتی
نوع معماری در میزان آسیبپذیر بودن دخیل نیست، بلکه چگونگی و روشهای ساخت آن است که میتواند احتمال آسیبپذیر بودن را بالا و پایین کند.
تحقیقات دیگر نیز نشان داده است در بسیاری از مواقع، اتفاقاً ساختمانهایی با معماری سنتی رفتار بهتری در برابر زلزله از خود نشان میدهند. در ارگ تاریخی بم نیز آن قسمتهایی که مرمت شده و در مرمت آن از مصالح جدید مانند آهن استفاده شده بود، آسیبپذیری بیشتری نسبت به قسمتهای قدیمیتر داشتند. انعطافپذیری مصالح در بسیاری از بناهای تاریخی و ارگانیک بودن آنها باعث شده است تا در برابر برخی از زلزلهها، آسیب کمتری متحمل شوند. مؤثر بودن تعدادی از شیوهها و فنون ساختمانسازی سنتی، پژوهشگران را به فکر استفاده از آن روشها در ساختمانسازی امروزی نیز انداخته است. همچنین تحقیقات جدید دیگری در این مورد انجام شده است که چگونه با حفظ الگوی معماری سنتی و بدون آنکه نیازی به جایگزین کردن این ساختمانها با ساختمانهای مدرن باشد، میتوان با بهکاربردن راههای ارزان و همخوان با معماری سنتی آنها را در برابر زلزله مقاومتر کرد.
مؤسسه حفاظتی گتی در آمریکا، که در خصوص حفاظت از آثار تاریخی و فرهنگی کار میکند، از دهه ۱۹۹۰ در خصوص مقاوم کردن ساختارهای خشتی و گلی در نقاط مختلف جهان تحقیق کرده است. هدف این تحقیقات این بوده است که ضمن حفظ اصالت اینگونه از معماری، با روشهایی بومی بتوان آنها را مقاومتر کرد. تعدادی از دانشگاههای مختلف در دنیا نیز برنامههایی تحقیقاتی در مورد ساختمانهای خشتی و گلی و شیوههای مقاوم سازی آن انجام دادهاند. از جمله دانشگاه بث در انگلستان که در مورد معماری خشتی در آمریکای جنوبی و بهخصوص در کشور پرو تحقیق کرده است.
از مجموع پژوهشهای انجامشده در این زمینه میتوان نتیجه گرفت که مقاومت ساختمانها در برابر زلزله و کم کردن خسارت ناشی از لرزیدن زمین به عوامل زیادی بستگی دارد. بنابراین نه تنها به طور کلی و عمومی نمیتوان علیه معماری خشتی و گلی وآجری حکم داد، بلکه در تعدادی از موارد، اتفاقاً اینگونه از معماری اگر بهدرستی ساخته و مقاوم شده باشد، میتواند در برابر زلزله بهخوبی مقاومت کند. اما مهمترین نکته آن است که در هر نوع معماری، چه نوع سنتی و چه نوع مدرن آن، مجموعهای از اصول و روشها وجود دارد که رعایت آن میتواند خسارتهای مربوط به زلزله را کاهش دهد.
نوع معماری در میزان آسیبپذیر بودن دخیل نیست، بلکه چگونگی و روشهای ساخت آن است که میتواند احتمال آسیبپذیر بودن را بالا و پایین کند. برای هر گونه معماری، مجموعهای از روشها وجود دارد که با استفاه از آن میتوان آن را مقاومتر کرد. مهم، جستوجو و به کار بردن درست این روشهاست.
ادامه دارد
تجربه ی شخصی خودم ثابت کرده است که در ایران از هر علم و فنی هم که استفاده کنید با توجه به سنتی بودن افکار متخصصین ما باز هم با مشکل روبرو هستیم . اصول مهندسی در ایران با گذشتهای زیادی بکار گرفته می شود همه چیز موقتی و غیر فنی ست بخصوص برخی از ترکیب معماری نوین و سنتی استفاده می کنند که فاجعه است . به جای تیرهای چوبی در مناطق کوهستانی از تیرآهن استفاده می شود به جای پرکننده های الیاف گیاهی بر روی تیرهای چوبی از آجر و گچ استفاده شده و در مناطق کویری که در گذشته از دیوارهای ضخیم استفاده می شد امروز از دیوارهای باریک استفاده می شود و به جای سقفهای با شعاع کم و قوس زیاد امروز از شعاع بلند که نزدیک به خط راست است استفاده می شود . و در برخی موارد دیده شده است که با این مصالح ساختمان ویلائی تبدیل به چند طبقه هم شده اند . و یا در صنعت ساختمان سازی در شهرها هم باز سازه ها تنها برای گول زدن ناظرهای ساختمان سمبل کاری می شود جوشها تست نمی شوند بتنها کیفیت ندارند و از مقدار فولاد کم می کنند در برخی ساختمانها حتی مشاهده شده که پیمانکاران پس از تحویل کار مثلا فولاد به ناظر قبل از بتن ریزی فولادها را برمی دارند و .... اینها نشان میدهد که وضعیت صنعت ساختمان در ایران بسیار وحشتناک است . .
الان با نرم افزارهاي موجود بسادگي مقاومت ساختمانها در مقابل زلزله محاسبه ميشود....ولي پي و اسکلت بنا نقش اساسي دارند نمونه اش ژاپن است که اکثر ساختمانها در مقابل زلزله مقاوم هستند..
قلعه بم ريخت بدون اينکه کاري در باز سازي کنند.......
ساختمانهای خشت و گلی و نیز آجری، بی مقاومترین ساخمانها در مقابل نیروهای وارده در اثر زلزله هستند. از نظر مهندسی، خشت و گل و آجر، همانطور که در آزمایشگاه نتیجه داده اند، در برابر نیروهای ضربه ای - برشی زلزله تقریباً مقاومتی از خود نشان نمیدهند. در ژاپن وآمریکا برای ساخت دیوارهای آجری غیر مهندسی بیشتر از ارتفاع یک متر و بیست سانت، جواز ساختمان صادر نمیکنند. علت اینکه دریک منطقه بعداز وقوع زلزله تعدادی از ساختمانها وحتی انواع خشت وگلی آنها بدون آسیب باقی میمانند آنست که آن قسمتها تحت تأثیر امواج زلزله قرار نگرفته اند. به هر حال درایران و بخصوص تهران که روی خط زلزله قراردارد، حتی ساختمانهای مهندسی شدۀ مدرن نیز در مقابل زلزله مقاوم نیستند. مثلاً ساختمانهای با سازۀ فلزی را در نظر بگیریم گه استخوان بندی آنها بطور محکم و با ضریب ایمنی کافی طراحی شده اند. ولی وقتی دیوارها را مطالعه میکنیم، ملاحظه میشود که صد درصد در مقابل زلزله مقاوم نیستند. علت آنست که بنّاها و معمارها بین ستونها وتیرها را با دیوارهای آجر و ملات که بطور مستقل ساخته شده پر میکنند. این دیوارها بهیچوجه با اسکلت فلزی چفت وبست نشده اند و در اثر نیروهای زلزله به آسانی تخریب میشوند.
با تمامی اندوهم ازسرنوشت هزاران تن محرومترین مردمان میهنم باید اعتراف کنم که در این واکنش خودجوش مردمی راهی رو به اینده نمی بینم .کمتر از ان در اظهار نظر های سردستی اندر احوال مزیت این ا ان مصالح ساختمانی. عزیزان من مگر میشود با ذهنیت عقب مانده به کاربردی علمی از مصالح ساختمانی دست یافت. کدام "سنت" معماری ? ایا شما از نزدیک این دهات را دیده اید. با مسایل روزمره ساکنین انهادر تماس بوده اید. انسانهایی محکوم به مدارا با حداقل حداقل مگر میتوانند سنت ساز معماری باشند.هزاران سال است که این روستاها در حاشیه تمدن شهر نشینی نقششان فقط تولید خیل سربازانی برای جنگهای ازمندانه, نیروی کار ارزان و اذوقه برای سفره های سیری ناپذیر شهری بوده است. اینان در ستیز روز مره شان با فقر وجهل ناشی از ظلم فرصتی برای ایجاد سنت نداشته اند.این ما هستیم مای شهری که میبایستی راهکارهای پایدار در جهت بهبود روند زندگی شان به انان بیاموزیم. اموزه ها جدیدی که با کارایی شان میشوند سنت ها جدید. در انبان گذشته هایمان در ان مورد واقعا چیزی بدرد اینده بخور نداریم.این را صمیمانه وبرای همیشه بپذیریم. مدرن هم تیر اهن و سیمان نیست. تقابل صوری ایجاد نکنیم. ما نیازمند ذهنیت جمعی مدرن هستیم.
به تجربه بگویم که واکنش ما ایرانیان با تمام مصایب طبیعی همواره از یک الگوی یکسان پیروی میکند.کلی احساس ,کلی اتهام وبالاخره کلی مقایسات عجولانه ونتیجه گیریهای کم مایه.باز دارد در پاشنه قدیم می چرخد. عزیزان من بیاییم یکبار هم شده سعی کنیم که وقفه ای یا مکثی در این روند تکراری وبی ثمربیافکنیم و میدان را برای تامل باز کنیم. اول تامل فردی و بعد تامل جمعی. کمی عمیقتر فکر کنیم. ایا ما وظیفه داریم که ناکارامدی دولت را در انجام بدیهی ترین وظایف اش جبران کنیم.انهم در وجهی که انها میخواهند. چرا نمی گذاریم هرکس کارش را انجام دهد. بهتر نیست که با خویشتنداری به اصل بپردازیم. مثلا تمامی توان ذهنی ومالی ناشی از کمک مردمی ر ا به ا یجاد بنیادمطالعاتی تخصصی غیر دولتی سوق دهیم.تا در این مجموعه کارشناسان بتوانند در همه ابعاد تخصصی را ه های پیشگیری از تلفات انسانی پس از زلزله را بررسی وراهکار مناسب عرضه وتبلیغ کند. را ستی چرا وجدان بیدار ما ما را یاری نمیدهد که ایجاد بیمه ای برای سوانح طبیعی را تبلیغ کنیم. تا دیگر انسانهای زیانخورده و ماتمدیده به صدقه گیری سقوط نکنند. میدانید چه حجمی از سرمایه سالیانه در ایران صرف خیرات فردی میشود. راستی چرا هنوز به انجا نرسیده ایم که این همه توان خیر خواهانه به حرکتی پایدار در خدمت تامین اینده ی همه سامان دهیم. فکر می کنم برای این کار ها هنوز خیلی عقب مانده ایم.
به اختصار وبا احترام
خدمت یکی از کاربران مهمان که کامنت گذاشته اند باید عرض کنم که خانه های خشتی اگر خوب ساخته شده باشند از خانه های اسکلت فلزی که با جوشهای ناقص و با فوندانسیون ضعیف ساخته شده باشند بهتر در برابر زلزله عمل می کنند. در همین سایت زمانه من یک ویدویی دیدم الان در مورد نادر خلیلی که یک معمار ایرانی در آمریکا بود و خانه هایی را با استفاده از خاک برای مناطق زلزله زده طراحی می کرد که بسیار ارزان و بسیار مقاوم بودند. ما باید به تمام جنبه ها از جمله جنبه های اقتصادی و اجتماعی هم فکر کنیم و ببینیم برای مناطق روستایی چه روشی بهتره. به نظرم به جای انتقاد سرسخت از معماری سنتی باید با واقعیتها آشنا شد و از نکات مثبت آنها به درستی استفاده کرد. ممنون.
جناب آرش میفرمایند: «...خانه های خشتی اگر خوب ساخته شده باشند از خانه های اسکلت فلزی که با جوشهای ناقص و با فوندانسیون ضعیف ساخته شده باشند بهتر در برابر زلزله عمل می کنند...» اولاً- توضیح دهید که چگونه خانه های خشتی ممکنست خوب ساخته شوند؟ چینه کشی چطور؟ ثانیاً- مثال "خانه های با اسکلت فلزی با جوشهای ناقص و با فونداسیون ضعیف" شما بسیار بی مورد است. حال توضیح بفرمائید که فی المثل خانه های ساخته شده با اسکلت فلزی با جوشهای زنجیره ای و بدون مُک و فونداسیون بتون آرمه که از زیر به هم کلاف شده باشند، از خانه های خشتی ضعیف تر در مقابل زلزله عمل میکنند؟ بنابراین لطفاً طرحی پیشنهاد کنید تا آسمانخراشها را هم بتوانند با خشت وگل بسازند. ثالثاً- طرح آقای خلیلی مورد استقبال جامعۀ مهندسین کالیفرنیا قرار نگرفت. رابعاً- موضوع زلزله به این سادگیها نیست****
جناب «کاربر مهمان» عزیز
من در مورد آسمان خراش ساختن نگفتم، در مورد بهبود وضعیت خانهها در روستاها گفتم و این که خشت و آجر می تونن رفتار انعطاف پذیرتری داشته باشن. معلومه که توی یک شهر بزرگی مثل نییورک یا توکیو یا تهران، خانه ها باید چه طوری باشن، اما شما نمی تونید این فرمول را بردارید ببرید در روستاها و دهات یزد یا آذربایجان چون مردم پولش رو ندارن و نمی تونن اجرا کنن. بنابراین به جای این که بیان ساختمان فلزی رو به بدترین شکلی اجرا کنن که فقط دلشون خوش باشه، بهتره با روشهای خیلی ارزون و انجام پذیر مقاومت همین خانه های روستایی شان را بالا ببرند. حرف من ساده است.
جناب آرش گرامی،
تاکنون مهندسین استراکچر راه حلی برای مقاوم سازی خانه های خشت وگِلی پیدا نکرده اند و علت آن هم برمیگردد به جنس خشت وگِل و حتی آجر که در مقابل نیروهای برشی عمودی و افقی زلزله نمیتوانند ایستادگی کنند. جهت اطلاع شما متذکر میشوم که اولاً- برای آنکه یک سازه یا استراکچر قادر باشد تا در مقابل نیروهای ضربه ای زلزله مقاومت کند، بایستی که اجزاء آن با همدیگر بطور پیوسته عمل کنند تا زلزله نتواند به آن آسیب وارد کرده ویا در آن تَرَک ایجاد نماید. منظور از پیوستگی یک سازه آنست که پس از وقوع زلزله شکل ظاهری وکیفیت سابق خود را حفظ کند. خشت وگِل و آجر را نمیتوان بطور پیوسته به هم اتصال داد. ولی در ساختمانهای بتون آرمه میتوان با قراردادن میله گرد داخل بتون و اضافه کردن بر تعداد آن به این مقصود رسید. منتها استفاده از سازۀ بتون آرمه هم در مناطق مختلف زلزله خیز دارای محدودیت است. منظور از مناطق زلزله خیز تعیین کریدورهای زیر زمینی که خطوط زلزله از آنها عبور کرده و عرضۀ اطلاعاتی که نیروهای وارده (مؤلفه ها) در اثر زلزله به چه شکل، مرکز کانونی زلزله در کجا و غیره...هستند. ثانیاً- ایران جزء مناطق زلزله خیز دنیاست. هر ساله در اثر وقوع زلزله تعداد زیادی از ساختمانها خراب شده و در اثر آوار بسیاری از هموطنان ما جانشان را ازدست میدهند. متأسفانه این خسارتهای مالی و جانی در مناطقی صورت میگیرد که ساختمانها در آنجا با خشت وگِل و آجر ساخته شده اند. حال باید در ارزیابی برای بازسازی مناطق زلزله زده دو عامل مهم را در نظر بگیریم: 1- عامل مالی 2- عامل انسانی. توجه به این نکته ضروریست که با بازسازی مجدد خانه ها با خشت وگِل و آجر، ما دست به سرمایه گذاری ای زده ایم که ریسک بازپرداختش بسیار بالاست. منظور اینست که ممکنست این نوع ساختمانها یک سال یا چند سال دیگر دوباره در اثر زلزله تخریب شده وباز عدۀ زیادی کشته و مجروح بجا بگذارند و باز روز از نو روزی از نو! موضوع مهمتر از عامل مالی، عامل انسانیست. به این ترتیب که جان انسانها را با پول نمیتوان مقایسه کرد.
در بازسازی زلزلۀ بوئین زهرا متوجه شدم با وجود بازسازی منطقه با خانه های مقاوم در مقابل زلزله، باز سال دیگر مردم اقدام به ساختن خانه های خشت وگِلی کرده و زندگی در آنها را به زندگی در ساختمانهای مقاوم در مقابل زلزله، ترجیح داده اند. علت را جویا شدم. گفتند که برای صرفه جوئی در میزان سوخت برای گرمائی در فصل زمستان بوده است.
بعداز سالها مطالعه در مورد بالا به این نتیجه رسیدم که در ساختمانهای تا دو طبقه بهتراست بجای خشت وگِل از بلوکهای سیمانی استاندارد و آرمه که داخل آنها را با دوغاب مخلوط شن نخودی وماسه و سیمان پر کرده اند، میتوان استفاده کرد. این طرح باید توسط مهندسین سازه ابتدا استاندارد شده ونقشه های آن در اختیار مردم قرار گیرند. در این طرح، دیوارها با میله گردهای افقی وعمودی باید به هم متصل باشند. منتها فونداسیون ساختمان هم باید بتون آرمه کلاف شده بوده ودیوارهای بلوک با میله گرد به فونداسیون اتصاال داده شده باشند. برای بالابردن ضریب عایق حرارتی دیوارها هم میتوانند از مواد پلاستیکی بخصوصی با اضافه کردن آنها به دوغاب نامبرده استفاده کنند.
به هر حال، باید یک بار وبرای همیشه خشت وگِل را در ساختمان سازی منسوخ کنیم.
جناب مهندسین بتونی و آرمه ای: با عرض معذرت و عذرخواهی حرف ارش میتواند هم درست باشد و هم قابل قبول. در همین فلات زلزله خیز ایران آب انبارها و ساختمانهای فراوانی از خشت و گل هستند که چندصد سال دوام آورده اند. دلیلش هم پر واضح است. نه میلگرد در انها به کاررفته و نه سیم خاردار و تور فلزی و دیگر مصالح مدرن. اما در این ساختمان ها از قوس و طاق استفاده شده که در هنگام زلزله مقاومت بیشتری ازخود نشان میدهد. شاید با اضافه کردن استحکامات فلزی بتوان هم بافت معماری سنتی را حفظ کرد و هم جان ساکنین را. این دانشگاهها و موسسات متعدد برای همین به وجود آمده اند که تحقیق کنند چگونه میتوان با هزینه کم و اصلوب های معماری به این منظورها رسید.
جناب مهندس خشت وگلی،
آب انبار را با خشت وگل نمیسازند!!
ارسال کردن دیدگاه جدید