پاسخ دادن به دیدگاه
حمایتهای بینالملی از کارگران ایران
بهنام داراییزاده: به تازگی، همزمان با برگزاری صدمین دوره اجلاس سازمان جهانی کار، حرکتی جمعی و اعتراضی در حمایت از کارگران ایران توسط چند سندیکای مهم و عمده فرانسه و سوئیس، ترتیب داده شد. هرچند این حرکت اعتراضی صرفاً در همبستگی با کارگران ایران نبود، اما از حمایت همهجانبه و قاطع فعالان و تشکلهای مستقل کارگری در ایران نیز برخوردار شد.
از «بهروز فراهانی» فعال کارگری در پاریس که خود نیز در این گردهمایی سراسری شرکت داشته، خواستم اطلاعات و جزئیات بیشتری از این حرکت جمعی، در اختیار خوانندگان زمانه قرار دهد.
بهروز فراهانی: واقعیت این است که نهم ژوئن را بایستی به عنوان یک روز فراموش نشدنی در تاریخ مبارزات خارج از کشور، در حمایت و پشتیبانی از «جنبش کارگری ایران» به حساب آورد. این روز از چند جهت متمایز است؛ یکی این که گستردهترین حمایتی که میشد به طور جمعی از «اپوزیسیون ایران» در پشتیبانی از یک «حرکت مشخص» انتظار داشت را در آن روز شاهدش بودیم.
تمام نهادهای حمایتی «جنبش کارگری ایران» در خارج از کشور، از این برنامه پشتیبانی کردند. تا به حال یک چنین طیف رنگارنگی، حول یک حرکت دفاعی از جنبش کارگری ایران- در قالب یک اتحاد عمل مقطعی- صورت نگرفته بود.
از لحاظ بینالمللی نیز از آنجایی که این برنامه و گردهمایی، مصادف با برگزاری صدمین سال اجلاس «سازمان جهانی کار» در ژنو بود و قرارهم بود که در این دوره به پرونده نقض حقوق کارگران در ایران رسیدگی شود، به واسطه همین، گردهمایی ژنو از لحاظ «سمبلیک» و «نمادین» نیز اهمیت ویژهای پیدا کرد.
در پیوند با همین مسئله، شکایتهایی از سوی برخی از سندیکاهای خارجی، از جمله سندیکای فرانسوی «ث ج ت» (CGT) در پیوند با پرونده «نقض حقوق کارگران در ایران» به سازمان جهانی کار ارائه شده که بنا بود مورد رسیدگی قرار گیرد.
«نقض حقوق کارگران در تشکلهای مستقل کارگری» و نیز «عدم پرداخت به موقع حقوق و مزایای مالی کارگران»، هر دو از جمله مواردیاند که در مقاولهنامههای «سازمان جهانی کار» محکوم شده است. دولت ایران نیز این مقاولهنامهها را امضا کرده و متعهد به اجرای آنها است.
از سویی دیگر، پنج سندیکای اصلی فرانسه، به همراه دو نهاد ایرانی حمایت از حقوق کارگران (همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران و نیز اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران ایران) حرکت جمعی را در پشتیبانی از کارگران مغرب (مراکش) و خاورمیانه ترتیب دادهاند. این کلکتیو فرانسوی با صدور فراخوانی از این حرکت و گردهماییهای سراسری در ژنو حمایت کرد. پس از اعلام این فراخوان، دو سندیکای بزرگ سوئیسی و نیز یک سندیکای مهم از بلژیک نیز از این اعلامیه سندیکاهای فرانسه استقبال کردند.
در روز گردهمایی ژنو، سخنرانان سندیکاهای تدارکدهنده، به اضافه نمایندگان دو نهاد ایرانی و نیز سه سندیکای کارگری از سنگال، در رابطه با وضعیت کارگران ایران سخنرانی کردند و حمایتهای خودشان را جنبش کارگری در ایران اعلام کردند.
«نقض حقوق کارگران در تشکلهای مستقل کارگری» و نیز «عدم پرداخت به موقع حقوق و مزایای مالی کارگران»، هر دو از جمله مواردیاند که در مقاولهنامههای «سازمان جهانی کار» محکوم شده است. دولت ایران نیز این مقاولهنامهها را امضا کرده و متعهد به اجرای آنها است.
کلکتیو سندیکایی فرانسه تصمیم دارد نه فقط در همین اجلاسی که گذشت، بلکه اساساً مسئله پیگیری این شکایتها و رسیدگی به موارد نقض حقوق کارگران ایران را به عنوان یکی از «وظایف دائمی« خود در دستور کارش قرار دهد.
به نظر شما این دست حرکتهای جمعی در سطح بینالمللی، به واقع تا چه اندازه میتواند در بهبود وضعیت عینی کارگران در ایران موثر باشد؟
حرکت نهم ژوئن از حمایت تمام سندیکاهای ایرانی و کمیتههای هماهنگی و پیگیری برای حقوق کارگران که در داخل کشور مشغول به فعالیت هستند برخوردار بود. پیام «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای مستقل کارگری»، پیام «سندیکای اتوبوسرانی شرکت واحد»، پیام آقای «رضا رخشان» از «سندیکای نیشکر هفت تپه»، پیام بخشی از کارگران «کارخانه ایرانخودرو» و نیز برخی دیگر از محافل و انجمنهایی که دست اندرکار حمایت از حقوق کارگران هستند، قبل از گردهمایی سراسری در ژنو دریافت شد.
به طور مشخص «محمد صالحی» از فعالان شناخته شده جنبش کارگری- نه فقط در ایران بلکه در سطح بینالمللی- یک «پیام ویژه حمایتی» ارسال کردند که در روز گردهمایی ژنو خوانده شد.
به واقع میتوان گفت که در داخل کشور، نوعی وفاق و یا همراهی عمومی در حمایت از این برنامه مشاهده شد. از سویی دیگر، آزادی «منصور اسانلو» درست دو روز قبل از برگزاری این تظاهرات و زمان آغاز اجلاس سازمان در ژنو، به نظر نمیآید که کاملاً بیارتباط با این بسیج عمومی باشد. هر چند نمیتوان رابطه خیلی مستقیمی نیز نشان داد.
وقتی ما حمایت محافل کارگری و انجمنهای فعال کار در ایران را میبینیم؛ میتوانیم بگویم که برگزاری برنامههایی از این دست، به طور قطع در پشتیبانی از حرکتهای آنان موثر است و حتماً به آنها کمک خواهد کرد. بیتردید این جور برنامهها، نه بهطور مستقیم، بلکه به طورغیر مستقیم موثر است و این امر را میتوان از حمایت بیسابقه فعالان کارگری داخل کشور متوجه شد.