پاسخ دادن به دیدگاه
زنان ورزشدوست و تابلوی ورود ممنوع
آیدا قجر - زنان ایرانی اجازه ورود به ورزشگاهها را ندارند و دهها تابلوی ورود زنان ممنوع، با دلایل شرعی و اخلاقی بر سر در ورزشگاههای ایران نصب شده است.
ممنوعیت ورود زنان به استادیومهای ورزشی سابقهای تاریخی دارد. بر اساس گزارشهای موجود، زنان از زمان باستان حق تماشای بازیهای المپیک را نداشتند.۷۷۰سال پیش از میلاد مسیح، زمانی که رقابتهای المپیک به راه افتاد، مردان به صورت برهنه در آن شرکت میکردند و به همین دلیل، زنان نیز اجازه حضور در این مراسم را نداشتند.
در یک مقطع تاریخی دیگر، زنان مجرد به احترام "هرا"، همسر "زئوس" و مادر "هرکول"، در مسابقه پیادهروی شرکت میکردند، اما زنان متاهل، نه حق شرکت در این مراسم را داشتند، نه حتی حق تماشای آن را. در برخی کتابهای تاریخی آمده است: "مادری که خواسته بود مسابقه فرزند خود را مشاهده کند، دستگیر و از بالای یک دره به پایین پرتاب شد"؛ یعنی حضور زنان در ورزشگاهها به قیمت جان آنها تمام میشد.
برهنه دیدن شدن مردان، از زمان باستان تا امروز، دلیلی برای ممانعت از حضور زنان در ورزشگاهها بوده است. این ممنوعیت اما امروزه در حکومت اسلامی ایران ابعاد دیگری یافته است. به طوری که آیتالله علمالهدی، این موضوع را که یکی از زنان ورزشکار، پرچمدار تیم ملی ایران در المپیک شده بود، "دهنکجی به ارزشهای اسلام" دانسته و گفته بود: "آیا میخواهید عدهای فمینیست از شما رضایت داشته باشند؟ میخواهید بگویند شما طرفدار حقوق زنها هستید؟ رضای اینها به نارضایتی جمعیت نمازگزار نمیارزد."
نسرین افضلی، فعال حقوق زنان، در گفت وگو با رادیو زمانه از ایران به عنوان تنها کشوری یاد میکند که ممنوعیت حضور زنان در استادیومهای ورزشی را قانونی کرده است. او توضیح میدهد: "غیر از ایران، تنها عربستان سعودی است که زنان را به ورزشگاه راه نمیدهد، اما در ایران فرهنگ عمومی مردم اینگونه نیست و خواسته زنان بسیار فراتر از خواست مردم در کشور عربستان است. در ایران زنان، برابری و آزادی میخواهند و سالهاست برای تماشای مسابقات مبارزه میکنند، اما در عربستان فرهنگ غالب مردم به این شکل است و زنان خود خواسته دیگری در سطح گسترده ندارند."
دختران بسیاری در ایران مانند پسرها، عکسهای فوتبالیستهای محبوب خود را جمع میکنند و با هر پیروزی آنها در چهاردیواری اتاقهای خود به شادی پای میکوبند؛ آنها در تمام ساعتهای تفریح خود از فوتبال حرف میزنند و رویای تماشای یک بازی در استادیوم را بدون توجه به جنسیتشان در سر میپرورانند.
تبعیض جنسیتی؛ از قدیم تا اکنون
حکایت محرومیت زنان از حضور در استادیومها از سال ۱۳۵۷ آغاز میشود. پس از انقلاب ایران، به دلیل تلاش همهجانبهای که برای محدودسازی زنان در فضاهای عمومی شد، بسیاری از زنان ورزشکار خانهنشین شدند و ورزش از حضور بانوان تا حد زیادی نسبت به قبل خالی شد و دولتمردان با "تغییر نام ورزشگاهها"، "تلاش برای تغییر پوشش ورزشکاران زن" و "طراحی انواع ممنوعیتها به نام شرع"، به سوی اسلامی کردن محیطهای ورزشی پیش رفتند.
نسرین افضلی: "سرکوب شدید سیاسی اثر خود را بر تمام زمینهها از جمله فعالان کمپین استادیوم گذاشته است. این کمپین، اولین کمپین بزرگی بود که در دوران شکوفایی جنبش زنان شکل گرفت و بیشترین امضای آنلاین را جمعآوری کرد. تمام اخطارهایی که جمهوری اسلامی به دلیل این محدودیت دریافت کرده نتیجه فعالیتهای فعالان حقوق زن بوده است."
نخستین حضور زنان در ورزشگاههای ایران در سالهای پس از انقلاب، به بازی ایران و بحرین در بازی مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶ بازمیگردد. در این بازی که ایران به جام جهانی صعود کرد، علاوه بر زنان، سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور وقت ایران نیز از تماشاگران ویژه بود.
۲۴ آبان سال ۱۳۸۰ خبر رسید که ۲۵ تماشاچی زن همراه تیم ایرلند وارد ورزشگاه صدهزار نفری شدند. درواقع زنان دیگر کشورها توانستند برای تشویق ورزشکاران هموطن خود، سد میلهای و همیشه بسته درهای ورودی استادیوم به روی زنان را بشکنند.
نسرین افضلی در یادداشتی پیرامون تاریخچه مبارزات زنان ایرانی پس از انقلاب ۵۷ برای ورود به ورزشگاه صدهزار نفری نوشته است: "در ۲۴ آبان ۱۳۸۰ زنان ایرانی فهمیدند که ممنوعیت حضورشان در ورزشگاهها به دلیل زن بودن آنها نیست، بلکه به خاطر زن ایرانی بودنشان است."
چهار سال بعد، هجدهم خرداد سال ۱۳۸۴، در حالیکه روزهای زیادی به انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده و مصطفی معین با شعار برابری خواهی قدم به میدان گذاشته بود، شماری از فعالان حقوق زنان بر اساس حمایتهای این کاندیدای ریاست جمهوری، با سربند "نسیم" (مخفف نسل سومیهای یاور معین) وارد استادیوم شدند، اما آنهایی که معتقد به حفظ استقلال زنان بودند تصمیم گرفتند با روسریهای سفید به معنای صلح، با انتشار اطلاعیهای از پیش، وارد وزشگاه شوند.
پس از رایزنیهای بسیار و درگیری میان ماموران از آن سو و زنان از این سوی میلهها، در نیمه دوم بازی ایران - بحرین، ورزشگاه صدهزار نفری "فتح" شد و اولین گروه زنان ایرانی، پس از انقلاب، بدون کارت خبرنگاری توانستند فوتبال را از نزدیک تماشا کنند؛ اتفاقی که البته دیگر تکرار نشد.
همان روز جعفر پناهی هم برای تماشای بازی فوتبال به همراه دخترش به استادیوم رفت، اما ماموران مانع ورود فرزندش شدند. او به تنهایی به روی صندلیها نشست و پس از دقایقی دخترش توانست ماموران را راضی کند و در کنار پدر قرار گیرد. این اتفاق باعث ساخت فیلم «آفساید» شد.
آفساید حکایت دخترانی است که با پوشش مردانه سعی میکنند برای تماشای بازی ایران ـ بحرین وارد استادیوم شوند. در این میان، گفتوگویی میان یکی از دختران با سرباز مراقب در میگیرد و پرسشهای زنان علاقهمند به فوتبال را مطرح میکند؛ علاقهای که جنسیت ندارد و خارج از مرزهای جامعه اسلامی قرار میگیرد. نمایش این فیلم نیز مانند سوژه آن، "ورود دختران به استادیوم"، پشت میلههای اخذ مجوز ماند، اما با نمایش در کشورهای مختلف بسیاری از فعالان حقوق بشر را با فعالان جنبش زنان در ایران همصدا کرد.
شعارهای محمود احمدینژاد
هنگامی که محمود احمدینژاد رئیس جمهور شد، در نخستین حرکتهای خود اعلام کرد: "برخلاف تصور و تبلیغ عدهای، تجربه نشان داده است که حضور انبوه خانوادهها و بانوان در محیطهای عمومی، سلامت و اخلاق و عفاف را در آن محیطها حاکم کرده است. مطمئن هستم بانوان عزیز ما که پاسدار عفاف و کرامت زنان هستند و در تمام مراحل یار و یاور انقلاب اسلامی بودهاند، امروز نیز پرچمدار ایجاد محیط سالم و امن اجتماعی خواهند بود."
برای ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاهها، دلایلی چون نیمه برهنه بودن ورزشکاران مرد، عدم توانایی کنترل حجاب زنان در ازدحام مراجعهکنندگان و استفاده از الفاظ نادرست در ورزشگاهها توسط تماشاچیان مطرح میشود. تائید ویژه این دلایل از سوی روحانیون، سبب شد تا محمود احمدینژاد نیز موافقت خود با حضور زنان در ورزشگاهها را پس بگیرد.
به گزارش فرهنگ نیوز، به نقل از زنانپرس، در ابتدای سال ۱۳۸۵ محمود احمدینژاد از رئیس وقت سازمان تربیت بدنی، مهندس علی آبادی خواست تا بخشی از محل حضور تماشاگران در ورزشگاهها را بهطور ویژه به بانوان و خانوادهها اختصاص دهد. او در نامهای نوشت: "برخلاف تصور و تبلیغ عدهای تجربه نشان داده است که حضور انبوه خانوادهها و بانوان در محیطهای عمومی، سلامت و اخلاق و عفاف را در آن محیطها حاکم کرده است. جامعه زنان در تمامی صحنههای حماسه ساز دهههای اخیر در خط مقدم قرار داشتهاند و امروز نیز طلایهدار حضور سازنده و با نشاط همراه با حفظ ارزشها و قداستها و مسئولیتهای ویژه زن متعالی در عرصههای گوناگون هستند. از این رو ضرورت دارد با همکاری وزارت کشور و با برنامهریزی صحیح و مقتضی شئون بانوان محترم، بخشی از مرغوبترین مکانهای تماشاگران در مسابقات فوتبال ملی و مهم به طور ویژه به بانوان و خانوادهها اختصاص یابد."
این پیشنهاد با واکنشهای مختلفی از سوی مسئولان و نمایندگان مجلس هفتم شورای اسلامی همراه شد. برای ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاهها، دلایلی چون نیمه برهنه بودن ورزشکاران مرد، عدم توانایی کنترل حجاب زنان در ازدحام مراجعهکنندگان و استفاده از الفاظ نادرست در ورزشگاهها توسط تماشاچیان مطرح میشود. تائید ویژه این دلایل از سوی روحانیون، سبب شد تا محمود احمدینژاد نیز موافقت خود با حضور زنان در ورزشگاهها را پس بگیرد.
تماشای فوتبال در سینما
سال ۱۳۸۹ باشگاه استقلال، برای پخش مستقیم بازی خود سینمای کاخ سعدآباد را رزرو کرد؛ قرار بود این اتفاق همزمان با عید فطر و بازی استقلال مقابل مس صورت گیرد. از همان روز بحث پخش مسابقههای فوتبال در سینماها شدت گرفت تا سر انجام بازیهای جام جهانی ۲۰۱۰ به سینمای ایران راه پیدا کردند. در همان زمان نیز مخالفتها با حضور زنان در سینماها برای تماشای مسابقههای فوتبال روی پرده آغاز شد.
خرداد ماه امسال، روی حضور زنان در سینماهای کشور برای دیدن مسابقههای فوتبال نیز به کلی مهر ممنوعه خورد. سردار اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی مدعی شد: "وقتی که فوتبال بدون هزینه از تلویزیون پخش میشود و مردم میتوانند آن را از خانه ببینند، چه مزیتی دارد که در سینما ببینند؟"
خرداد ماه امسال (۱۳۹۱) روی حضور زنان در سینماهای کشور برای دیدن مسابقههای فوتبال نیز به کلی مهر ممنوعه خورد؛ به طوری که سردار اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی مدعی شد: "وقتی که فوتبال بدون هزینه از تلویزیون پخش میشود و مردم میتوانند آن را از خانه ببینند، چه مزیتی دارد که در سینما ببینند؟ سینماداران بروند فیلم خوب تولید کنند تا مردم به سینماها بیایند. ما نگران پیامدهای تجربه شده این موضوع و نوع افراد خاصی که برای تخلیه هیجان به سینماها میروند، هستیم."
ممنوعیت ورود زنان برای تماشای مسابقات در سینماها اعتراض سینماداران را به همراه داشت. رضا سعیدیپور، مدیر سینما آزادی گفت: "در صورت صادر نشدن مجوز ورود بانوان به سینماها برای نمایش مسابقات فوتبال، چنین برنامهای اجرایی نخواهد شد. ما سالها روی این موضوع کار کردیم که خانوادهها بتوانند در یک محیط کاملاً سالم فرهنگی به سینماها بیایند و در کنار یکدیگر بدون شنیدن توهین فیلم ببینند." اعتراضها اما به نتیجه نرسید و زنان از دیدن مسابقههای فوتبال در سینما نیز محروم ماندند.
حلقه فشار و ممنوعیت والیبال
پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد، علیرغم اعلام حمایت او از حضور زنان در استادیومهای ورزشی و چند ژست مردمپسند دیگر، تصمیمها و قوانین جدیدی علیه زنان اتخاذ شد: لایحه حمایت از خانواده، دورکاری زنان، جداسازی جنسیتی بیمارستانها، تفکیک جنسیتی دانشگاهها و سهمیهبندی آنان و بسیاری تصمیمهای دیگر که همه با حمایت وزرا و نمایندگان مجلس همراه شد.
پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد، علیرغم اعلام حمایت او از حضور زنان در استادیومهای ورزشی و چند ژست مردمپسند دیگر، تصمیمها و قوانین جدیدی علیه زنان اتخاذ شد: لایحه حمایت از خانواده، دورکاری زنان، جداسازی جنسیتی بیمارستانها، تفکیک جنسیتی دانشگاهها و سهمیهبندی آنان و بسیاری تصمیمهای دیگر که همه با حمایت وزرا و نمایندگان مجلس همراه شد.
در این میان، ممنوعیت حضور زنان برای دیدن مسابقه فوتبال، به والیبال نیز رسید. زنان علاقهمند به ورزش، دیروز به بهانه نیمهبرهنه بودن مردان و امروز به بهانه کنترل جمعیت امکان حضور در استادیوم را ندارند.
روز ۱۹ شهریور سال جاری (۱۳۹۱)، زمانی که تنها یک هفته از آخرین حضور زنان تماشاچی در سالن دوازده هزار نفری والیبال گذشته بود، با آغاز بازی ایران و ژاپن اعلام شد: "جهت کنترل جمعیت و رفاه و امنیت علاقهمندان به والیبال به ویژه خانمها، از بانوان علاقهمند به والیبال تقاضا میشود دیدار عصر امروز ایران و ژاپن را از طریق تلویزیون تماشا کنند. تماشای این بازی در سالن ۱۲هزار نفری فقط برای آقایان آزاد و رایگان است."
نزدیک به هزار زن که برای تشویق تیم ملی والیبال خود را به سالن ۱۲هزار نفری آزادی رسانده بودند تا دقایق آخر بازی پشت درهای بسته نشستند و در حالی که پیش از این خبرنگاران زن به راحتی میتوانستند برای تهیه گزارش به سالنها و استادیومها بروند، این بار بر اساس بیانیه فدراسیون آنها نیز با ممنوعیت ورود روبهرو شدند.
این در حالی است که به گزارش ایرنا، "تماشاچیان زن همیشه نقش مهمی در تشویق تیم ملی والیبال داشتهاند و بخش زیادی از سر و صدایی که سرمربی تیم ملی والیبال ژاپن آن را باعث سخت شدن کار تیمش عنوان کرد، به دلیل حضور زنان در سالن بود."
گسترش فضای سرکوب
در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی و اوایل روی کار آمدن محمود احمدینژاد فضا برای مدتی تغییر کرد و زنان توانستند بحث ورود به استادیومها را مطرح کنند. با این حال، امروز کمپین دفاع از آزادی ورود زنان به ورزشگاهها که به نام کمپين استاديوم شناخته شده است، مانند دیگر کمپینهای دفاع از حقوق زنان، روزهای خاموشی و سکوت را پشت سر میگذارد.
نسرین افضلی، از ایران به عنوان تنها کشوری یاد میکند که ممنوعیت حضور زنان در استادیومهای ورزشی را قانونی کرده است. او توضیح میدهد: "غیر از ایران، تنها عربستان سعودی است که زنان را به ورزشگاه راه نمیدهد، اما در ایران فرهنگ عمومی مردم اینگونه نیست و خواسته زنان بسیار فراتر از خواست مردم در کشور عربستان است."
نسرین افضلی، سکوت فعلی را ناشی از فضای سرکوب گسترده میداند و میگوید: "سرکوب شدید سیاسی اثر خود را بر تمام زمینهها از جمله فعالان کمپین استادیوم گذاشته است. این کمپین، اولین کمپین بزرگی بود که در دوران شکوفایی جنبش زنان شکل گرفت و بیشترین امضای آنلاین را جمعآوری کرد. تمام اخطارهایی که جمهوری اسلامی به دلیل این محدودیت دریافت کرده نتیجه فعالیتهای فعالان حقوق زن بوده است."
او در ادامه نقش دولت را در ممنوعیتهای پیش آمده چنین تفسیر میکند: "جمله معروف کی بود کی بود من نبودم، رفتار همیشگی جمهوری اسلامی است. احمدینژاد هم در بسیاری از مواقع تظاهر کرده است که ما کشور آزادی هستیم و محدودیت نداریم. او شاید به حرفهای خود هم اعتقاد نداشته باشد؛ چراکه بازی با کلمات تبحر شخصی اوست."
تصمیمهای محمود احمدینژاد و روندی که جمهوری اسلامی در پیش گرفته از نظر نسرین افضلی در ادامه "افزایش نابرابری جنسیتی" است و سازمانهای بینالمللی و حقوق بشری نیز در مسیر عکس تصمیم میگیرند و اعمال فشار میکنند. او این فشارها را "ناکافی" میداند و تاکید میکند به علت مسائل سیاسی نهادهای بینالمللی با ایران برخوردی توام با "مسامحه" دارند.
ممنوعیت حضور زنان در استادیومهای ورزشی از نظر نسرین افضلی، "ایدئولوژیک نبوده بلکه بخش اصلی آن امنیتی است و نگرانی از امکان اعتراض علیه حجاب و تضییع حقوق زنان در برابر دوربینهای سالن و همچنین اختلاط زن و مرد در فضایی که جمهوری اسلامی به اندازه کافی نمی تواند کنترل و نظارت صددرصد خودش را اعمال کند".