پاسخ دادن به دیدگاه
حفاظت از «دروازههای بهشت»
بیژن روحانی - اگر دری از دروازههای بهشت روی زمین گشوده باشد، اهالی فلورانس معتقدند آن همان دری است که لورنزو گیبرتی، هنرمند دوران رنسانس، برای تعمیدگاه کلیسای جامع شهر طراحی کرده است. دروازهای که آوازهاش کمتر از گنبد شاهکار سانتا ماریا دل فیوره نیست.
اکنون با گذشت ۳۴ سال از یک عملیات پیچیده و طولانی مرمتی، این شاهکار هنری سدهی پانزدهم تعمیر شده است. ۱۲ سال صرف مطالعه و برنامهریزی و ۲۲ سال دیگر نیز صرف عملیات دقیق اما آهستهای شد که توانست نقشبرجستههای طلایی این دروازه را به وضعیت اصلی خود بازگرداند. یکی از مشهورترین مؤسسات مرمتی دنیا OPD (Opificio delle Pietre Dure) که دفتر آن در شهر فلوارنس است، طراحی و اجرای این عملیات طولانی را بر عهده داشته است.
آنچه به دروازههای بهشت شهرت بخشیده، ۱۰ نقش برجسته طلایی آن است که درون قابهای جداگانهای روی این دروازه کار گذاشته شدهاند. این نقشها هر کدام یکی از صحنهها یا داستانهای مشهور «کتاب مقدس» را روایت میکند. ارتفاع این در پنج متر است و بین سالهای ۱۴۲۵ تا ۱۴۵۲ میلادی کار طراحی و ساخت آنها به انجام رسیده است.این دروازه و نقشهای آن به شدت مورد تحسین میکلآنژ (میکل آنجلو بوناروتی)، نقاش و مجسمهساز و معمار نامدار، قرار گرفت و او لقب دروازههای بهشت را به آن بخشید. گیبرتی در سن بیستسالگی توانست در مسابقهای که برای طراحی این دروازهها برگزار شد برنده شود و از عهده رقابت با هنرمندان نامدار عصر خویش، مانند فیلپو برونلسکی و دوناتللو برآید.
تعمیدگاه خود یک ساختمان هشتضلعی است که در میدان کلیسای جامع و مقابل آن قرار دارد و ساخت آن را به سدههای یازده تا دوازده میلادی نسبت میدهند. طراحی دو دروازه از مجموع سه دروازه این تعمیدگاه، یعنی دروازههای شرقی و شمالی، بر عهده گیبرتی بوده، و دروازه جنوبی را آندرهآ پیزانو، طراحی کرده است. بسیاری از افراد نامدار فلورانس، از جمله دانته آلگیری، سرایندهی کمدی الهی، در این مکان غسل تعمید داده شدهاند.
تعمیدگاه به همراه کلیسای جامع یا همان کلیسای سانتا ماریا دل فیوره و برج ناقوس آن (اثرجوتتو، نقاش و معمار فلورانسی)، بخشی از فهرست میراث جهانی یونسکو هستند که مرکز تاریخی شهر فلورانس را در برمیگیرد.
آغاز کار حفاظت
از سال ۱۹۹۰، این دروازه برای حفاظت به موزهی آثار هنری کلیسا منتقل شد و یک نمونهی بازسازیشده از روی آن در محل اصلی قرار گرفت. در طول بیش از پانصد سال، ۱۰ نقشبرجسته طلایی اصلی و نقشبرجستههای حاشیهی در آسیبهای فراوانی دیده بودند. بهخصوص سیل مشهور و ویرانگر سال ۱۹۶۶ در فلورانس آسیبهایی را نیز به این در و نقشبرجستهها وارد کرد.
اما حالا هم پس از عملیات موفقیتآمیز حفاظتی، آنها به جای اصلی خود در میدان باز نمیگردند بلکه قرار است همچنان در موزه باقی بمانند و از سپتامبر سال جاری در معرض دید بازدیدکنندگان قرار بگیرند. این درها در یک اتاق ویژه و در یک محفظهی شیشهای قرار خواهند گرفت. اما موزه در حال طراحی یک فضای بزرگتر برای آنهاست که احتمالاً تا سال ۲۰۱۴ آماده خواهد شد. آن فضای جدید به بازدیدکنندگان این توانایی را میدهد که یک دید ۳۶۰ درجهای به این آثار هنری داشته باشند.
آسیب اصلی به این آثار بر اثر رطوبت فراوان به وجود آمده است. رطوبت باعث متبلور شدن نمک روی سطح برنز شده و این بلورها به آهستگی سطح برنز را خورده و در آن حفرههایی پدید آوردهاند. با قرار دادن این آثار درون محفظهی شیشهای، امکان پایدار نگه داشتن میزان رطوبت تا حد ۲۰ درصد وجود خواهد داشت. هریک از قابهای ده گانه که حاوی نقشبرجستههای طلایی است، ابتدا با دقت و دشواری فراوان از روی در جدا شدند. سپس آنها درون فضایی قرار گرفتند که با گاز نیتروژن پر شده بود، تکنیکی که بسیار پرهزینه بوده است. پس از این عمل، قابهای ده گانه دوباره سرجای خود روی دروازه قرار گرفتند. هوای محفظهای که دروازه درون آن قرار میگیرد، فیلتر میشود تا گرد و غبار و گازهای زیانآور دیگر درون آن موجود نباشد. اما به گفتهی مسئولان این پروژهی حفاظتی، تنها مطالعات برای تنظیم هوای درون محفظهها، بیش از یک سال زمان برده است.
دشواریهای کار
آنا ماریا جوستی، سرپرست این پروژه مرمتی و حفاظتی، در گفتوگویی با «روزنامه هنر» گفته است که در ابتدا تلاشهایی برای آنکه این دروازه درون محفظهی شیشهای نباشد صورت گرفت. اما اگر قرار بود خارج از محفظه حفاظت شود، کار فوقالعاده دشوارتر و پرهزینهتر میشد. در آن صورت میبایست در اطراف دروازه یک حصار نامرئی از هوای رطوبتزداییشده بهوجود میآمد که مدام توسط دستگاهایی در اطراف دروازه پمپ میشد. این حصار نامرئی از تماس اکسیژن با نقشبرجستهها جلوگیری میکرد. با اینحال این فنآوری پرهزینه تنها میتوانست برای یک قاب مؤثر واقع شود نه برای دروازهای به آن بزرگی.
مطالعه روی روشهای مناسب برای حفاظت از این اثر هنری از سال ۱۹۷۸ آغاز شد و تا سال ۱۹۹۰ به طول انجامید. سپس در آنزمان تصمیم گرفته شد که دروازه از روی تعمیدگاه به داخل موزه منتقل شود و یک نمونه از آن در میدان قرار بگیرد. ساخت آن نمونه نیز دقت زیاد و زمان و هزینهی فراوانی برد.
پس از آن، شش سال دیگر نیز برای مطالعه و بحث در خصوص اینکه چگونه میتوان هر قاب را از روی دروازه جدا کرد صرف شد. جدا کردن قابها از روی دروازه برای این صورت گرفت که هر یک ازآنها به طور جداگانه تمیز و مرمت شود.
شکننده بودن نقشبرجستهها و نامنظم بودن لبههای داخلی آنها باعث شد تا زمان لازم برای جداکردن هرکدام از آنها از روی دروازه، متفاوت و غیرقابل پیشبینی باشد. به عنوان مثال در حالی که برای یکی از قابها تنها بیست روز کافی بود، برای قابی دیگر بیش از شش ماه زمان صرف شد تا با آهستگی و بدون وارد کردن خسارت، از روی دروازه جدا شود.
استفاده از لیزر و فنآوریهای جدید
پس از جدا کردن نقشبرجستهها و قابها، هر کدام از آنها در محلول پتاسیم تارترات شسته شدند و سپس توسط پرتوهای لیزر، عملیات تکمیلی درمان و حفاظت روی آنها صورت گرفت. این عملیات پرتوافکنی توسط مؤسسه دولتی فیزیک در فلورانس انجام شد. پرتوهای لیزر که به دقت و ظرافت روی سطح این آثار هدفگیری و تابانده میشوند، میتوانند ناخالصیها را پاک کنند، بدون آنکه به قسمتهای مجاور آسیبی وارد شود. اما کار دشوارتر زمانی صورت گرفت که حفاظتگران میخواستند این قابهای جدا شده را دوباره روی دروازه و در جای اصلی خود سوار کنند.
وزارت فرهنگ ایتالیا سه میلیون یورو، مؤسسه آمریکایی «دوستان فلورانس» ۲۵۰ هزار یورو و همچنین موزهی آثار هنری کلیسای جامع ۵۰۰ هزار یورو به این پروژه کمک مالی کردهاند.
این عملیات مرمت و حفاظت از نظر مقیاس و پیچیدگی در نوع خود بینظیر بوده و یک دستاورد مهم در زمینه حفاظت از آثار هنری محسوب میشود. دروازههای بهشت لورنزو گیبرتی، اکنون با کمک مطالعات علمی و فنآوریهای جدید به دقت محافظت و نگهداری میشود.
شرح عکسها:
●دروازههای بهشت
●عملیات حفاظتی
●ساختمان تعمیدگاه در مقابل کلیسای جامع
●عملیات حفاظتی روی دروازههای بهشت
●تصویری دیگر از دروازههای بهشت
●صحنه مربوط به داستان اسحاق
در همین زمینه:
گنبد فلورانس، پیشتاز سازههای مسلح