خانه

فندک وزیر- برای ۳۷ دانش آموز دختری که در آتش سوختند

دوشنبه, 1391-09-20 21:38
نسخه قابل چاپنسخه قابل چاپ

مانا نیستانی

Share this
Share/Save/Bookmark

کجای کارید بیش از 25 نفر تلفات اتوبوس درجاده را 2 نفر اعلام می کنند .مانا کاریکاتوری برای این پنهانکاری در استانه انتخابات بکش

اقاى وزير فرموده اند فقط دو سال است كه مجلس بوجه تأمين كرمايش مدارس را تصويب كرده است وبه هم اين دليل نتوانستند وضع كرمايش مدارس را بموقع درست كنند، جنك إسرائيل و لبنان يادتان است از فرداى توقف جنك بازسازى لبنان با بول مردم ايران با دستور رهبر اغاز شد و در مدت بسيار كوتاهى تمامى مناطق اسيب ديده در لبنان بهتر از قبل بازسازى شد!!!! أيا اين رهبر نميتوانست در مورد وضع كرمايش مدارس كه ميليونها كودك اين مرزوبوم در أنها مشغول اموزش هستند دستور فورى بدهند ؟ أيا ارزش اين فرزندان در نظر اين حكومت از لبناني و فلسطيني كمتر است؟ بازسازى خرم شهر و بم بماند براى بعد.

دوست عزیز همه این را میگویند که ما خودمان باید کاری بکنیم نباید بنشینیم و منتظر معجزه از آسمان باشیم.لطفا بفرمایید ما باید چکار کنیم آیا واقعا کاری از ما ساخته است؟

یش از هر چیز با تشکر از مانا عزیز بابت این اثر ظریف...
اما در پاسخ دوستانی که در بالا نظراتی گذاشتند می خواستم بگویم، دلیل و پاسخ چراهای ما، نزد خودمان است و شاید بهتر بود تا من هم بجای اینکه مانند شما بغض می کردم و آنقدر آن را در گلوی خود نگه می داشتم تا کهنه شود، لحظه ای به خود می آمدم و درک می کردم که نشستن و بغض کردن گره ای از کار ما باز نمی کند و خود کرده را تدبیر نیست، اینکه خود کرده، ما هستیم یا پدرانمان، یا اجداد چند هزار سال پیشتر خود بحثی مفصل می طلبد اما اینجا منظور خود ما هستیم که هنوز بعد از سه دهه تجربه و شناخت وضع موجود هنوز نشسته ایم و منتظر معجزه ای از آسمان هستیم تا شاید مارا نجات دهد.
همچنین در مورد دوست دوم که نوشتند :من نميدونم تا كي تو كشورم همچين اتفاقاتي بايد رخ بده تا اينا به خودشون بيان؟" خواستم بگویم دوست عزیز؛ قرار نیست که این آقایان به خود بیایند؛ مگر می شود کسی که خود را به خواب زده از خواب بیدار کرد؟ شاید لازم باشد که ما به خودمان بیاییم، تا شاید بتوانیم جلوی اتفاقاتی از این دست را در آینده بگیریم، در ضمن با نفرین کردن هم چیزی تغییر نخواهد کرد.
در آخر هم تجربه ای از خودم اضافه می کنم؛ قبل از انتخابات سال 88 به قصابی رفتم، در انجا مردی بود که هنگام خرید گوشت می نالید و به زمین و زمان فحش می داد، از رهبر گرفته تا رفته گر محل را مقصر می دانست و با غر و لند و ناراحتی و فحش های رکیک بالاخره پول را پرداخت کرد.
من که آنجا حضور داشتم از او پرسیدم چرا اینقدر فحش می دهی؟
جواب داد: به خاطر اینکه پدر مردم را درآوردند، کارد به استخوانمان رسیده و ....
گفتم: خوب چرا خرید می کنید، اگر واقعا کارد به استخوان رسیده باید همه با هم مدتی دولت را با نخریدن گوشت تحریم کنیم شاید تکانی بخورند،
مرد که تازه فهمیده بود من چی می گم با ناراحتی بیشتر گفت: برو بابا تو هم ... بیب... تو خودت چرا اینجایی، من گوشت نخورم و بخورم چه فرقی می کنه؟ این حکومت ... بیب ... کاری که دلش بخواد می کنه من و تو هم ... بیب ... جاش را هم نمی تونیم بخوریم...
بعد که اون مرد رفت پیش خودم گفتم؛ فعلا گویی مشکل گوشت بود که حل شد، شاید فردا مشکل مهمتر از یک کیلو گوشت باشه؟!....

علی جلالی ، روزنامه نگار

دخترکان زیبای سرزمینم در یک محرومیت تمام عیار در آتش سوختن یادشان گرامی .....
ما با بغض های کهنه مان در منطقه ی محرومیت پیر می شویم و بعد می سوزیم ...چرا؟

من نميدونم تا كي تو كشورم همچين اتفاقاتي بايد رخ بده تا اينا به خودشون بيان؟ خدا لعنت كن اين نظامو

ارسال کردن دیدگاه جدید

نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.

لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.

کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و
منتشر نخواهد شد.

 

لینک به ادیتور زمانه:         

برای عبور از سد فیلترینگ

پرونده ۱۳۹۱ / چشم‌انداز ۱۳۹۲

مشخصات تازه دریافت برنامه های رادیو زمانه  از ماهواره:

ماهواره  :Eutelsat

هفت درجه شرقی

پولاریزاسیون افقی 

سیمبول ریت ۲۲

فرکانس ۱۰۷۲۱مگاهرتز

همیاران ما