پرده بکارت، سنت و مذهب
شقایق زعفری – امروزه شرایط زندگی اجتماعی زنان ایران بهتر از چند دهه گذشته است، اما در صورتی که ایران را تنها تهران ندانیم، این بهبود نسبی به معنای بهبود روند زندگی آنها نیست.
ایران کشوری است که قوانین آن مردسالارانه است و فرهنگ و بستر زندگی اجتماعی در طول سالها به این قوانین خو گرفته است و کمتر آنها را مورد پرسش قرار می دهد. بسیاری از خانوادهها به دختران خود اجازه تحصیل، کار، مسافرت و معاشرت با دوستانشان را نمیدهند. آنها نمیتوانند مسایل شخصی زندگی خودشان را با خانوادههایشان در میان بگذارند. قتلهای ناموسی، خودکشی، ازدواجهای اجباری، طلاقهای اجباری و در نهایت ادامه زندگی مشترک به اجبار از آن دسته مسائلی است که باید به آن اشاره کرد. به این ترتیب، هرچند این روزها شاهد حضور زنان در عرصه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هستیم، اما این به معنای آزادی حضور آنها و حفظ امنیت مرزهای خصوصی زندگیشان در بستر جوامع مردسالار نیست.
در جامعهای که طبق قوانین اساسی کشور، اجازه ازدواج دختر متکی بر موافقت پدر است و حق طلاق، حق سرپرستی فرزندان، حق مسافرت و کار زن به عهده مرد است، در نهایت تمام حقوق زیستی به مرد میرسد و این نشاندهنده این است که تمام حقوق و مزایای زندگی فردی و اجتماعی زنان در سایه مردان معنا مییابد و آنها ناخواسته باید تسلیم شرایط حاکم در زندگی شان بشوند. در کشوری مانند ایران که قوانین آن از زندگی فردی و اجتماعی زنان نه تنها حمایت نمیکند، بلکه بستر جامعه را برای شکستن حریمهای خصوصی آنها و نبودن آزادی زندگی اجتماعی آماده میکند، فرهنگ جامعه روز به روز بیش از پیش در نادیدهانگاری حقوق زنان فرو میرود.
در چنین موقعیتی چگونه زنان می توانند از زندگی شخصی خود در مقابل خانوادههای خود دفاع کنند، زمانی که قوانین کشورشان بر علیه زندگی فردی و اجتماعی آنهاست؟
پرده بکارت و زنآزاری
یکی از مسائلی که در طول تاریخ باعث آزار و اذیت زنان شده است، پرده بکارت است. این مسئله سالیان سال باعث مرگ، شکنجه، زندان و طرد شدن آنان از نهاد خانواده و جامعه بوده است و بسیاری از دختران به علت نداشتن پرده بکارت قبل از ازدواج دست به خودکشی زدهاند.
یکی از مسائلی که در طول تاریخ باعث آزار و اذیت زنان شده است، پرده بکارت است. این مسئله سالیان سال باعث مرگ، شکنجه، زندان و طرد شدن آنان از نهاد خانواده و جامعه بوده است و بسیاری از دختران به علت نداشتن پرده بکارت قبل از ازدواج دست به خودکشی زدهاند. (عکس از یان بوشا)
در چندسال اخیر، با رشد رسانهها و شبکههای اجتماعی، زنان و مردان در ایران نگاهی تازه به زندگی جنسی خود پیدا کردهاند. شبکههای ماهوارهای، رسانههای اینترنتی، کتابهای مختلف و ... در تحول نگاه انسان امروز به مسئله سکس نقشی انکارنشدنی دارند، اما این تغییر بیشتر در شهرهای بزرگ اتفاق افتاده است و در شهرهای مختلف چندان ملموس نیست. به همین دلیل هنوز پرده بکارت از مواردی است که به دلایل مذهبی و عرفی برای خانوادهها مهم است و همچنان فرهنگ مردسالاری به مرد اجازه میدهد که از سکس پیش از ازدواج برخوردار شود، اما دختران باید بدون داشتن هیچگونه تجربه در زمینه سکس ازدواج یا به دلیل خواست جامعه، اینطور وانمود کنند.
س. ربیعی، متخصص زنان و زایمان در این زمینه میگوید: "در طول سالهایی که کار کردم، شمار زیادی از زنان جوان برای عمل ترمیم پرده بکارت را دیدهام؛ از هر طبقه و سنی هم مراجعه کننده داشتهام. پیش از این خیلی کم پیش میآمد که مراجعهکننده با دوستان یا خانوادههایشان بیایند، اما در پنج سال گذشته بیشتر آنها با مادر یا دوستانشان میآیند. همکارهای پزشک من هم از این مسئله تعجب کردهاند و این نشان میدهد که مادرها ذهنشان نسبت به قبل بازتر شده و شاید دخترها میتوانند با آنها در مورد مسائل جنسی خود حرف بزنند. یکی از بزرگترین مشکلات در زمینه مسائل جنسی در ایران این است که بچهها نمیتوانند با والدین خود حرف بزنند و خیلی از مسائل برای آنها در حد یک سئوال باقی میماند. من مراجعهکنندههای زنی دارم که با وجود سن بالا هنوز نمیدانند ارگاسم در سکس یعنی چه؟ خوب همه اینها باعث تاسف است. در دو سال اخیر ما مراجعه کنندههای زیادی نسبت به گذشته نداشتیم، این نشان دهنده این هست که تعداد بیشتری از مردان با این مسئله کنار میآیند و زنان این شجاعت را یافتهاند که در مورد زندگی جنسی خودشان با شریک آینده زندگیشان حرف بزنند."
زنان و عدم آشنایی با بدن خود
شمار بسیاری از دخترهای جوان به علت فضای خشک و سنتی حاکم بر خانوادههایشان با اندام جنسی خود آشنا نیستند و حتی پس از سن بلوغ نیز اطلاعاتی اندک و مخدوش در این زمینه دارند. آشنا نبودن هر انسانی با کارآیی بدن و سیستم اندام سکسی مطمئنا او را دچار بحران ناشی از پرسشهای بیپاسخ، ترسهای بیاساس و افسردگیهای زیاد میکند و در خیلی مواقع این مسئله میتواند نتایج زیانباری برای آنها در بر داشته باشد.
آشنا نبودن هر انسانی با کارآیی بدن و سیستم اندام سکسی مطمئنا او را دچار بحران ناشی از پرسشهای بیپاسخ، ترسهای بیاساس و افسردگیهای زیاد میکند و در خیلی مواقع این مسئله میتواند نتایج زیانباری برای آنها در بر داشته باشد. (عکس: بدن زن متعلق به ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح از ترنگ تپه در ایران؛ عکس: ام هراش)
رکسانا، ۲۲ ساله دانشجوی رشته معماری درباره تجربههای شخصی خودش میگوید: "من اصلاً نمیدانستم پرده بکارت چیست. فکر کنم خیلی مضحک است و شاید باور نکنید، اما دوست پسرم اولین بار با من در مورد این مسئله حرف زد. در صورتی که من دو تا خواهر بزرگتر از خودم داشتم، اما ما هیچوقت جرئت نداشتیم حتی با همدیگر در مورد مسائل جنسیمان حرف بزنیم. من از خانواده خیلی مذهبی نیستم، اما مادرم بیشتر از پدرم روی این مسائل حساس است. شدیداً دچار بحران روحی، ترس و اضطراب بودم. در ماههای اولی که پرده بکارت خودم را از دست دادم، نمیتوانستم از هیچکس سئوالی بپرسم و با بدن خودم غریبه بودم، اما از اینترنت اطلاعات خوبی گرفتم. حالا تمام ترس من از این است که موقع ازدواج چه باید به شوهرم بگویم."
الهام، ۳۱ ساله، ماما و ساکن تهران است. او می گوید: "آگاهیهای لازم را نسبت به بدنم زمانی به دست آوردم که اولین تجربه کامل سکس را داشتم. فکر کنم هفده سالم بود. آن موقع احساس سرخوردگی و عذاب وجدان داشتم. بدترین روزهای زندگی من همان روزها بود. نتوانستم سال اول به خاطر همین مشکلات وارد دانشگاه بشوم و ضربه بیشتری خوردم وقتی دوست پسرم هم مرا ترک کرد. این مسئله آنقدر روی من تاثیر بد گذاشته است که هیچوقت جرئت حرف زدن درباره آن را با دوستانم هم نداشتم. دخترهای زیادی به من مراجعه میکنند که تجربه من را داشتهاند و خیلیها با آگاهی به بدنشان اولین سکس خودشان را تجربه کردهاند. من واقعاً خوشحالم که الان اگر خانوادهها به خاطر مسائل فرهنگی و مذهبی با بچههایشان در این زمینه حرف نمیزنند، اما جوانها از طریق مطالعه، اینترنت و دوستهایشان اطلاعات لازم را دریافت میکنند."
سنت، عرف و مذهب
زنان ایران کمتر میتوانند در مورد مسائل جنسیشان با خانواده یا همسر آیندهشان حرف بزنند و عواملی چون "شرم"، "سنت"، "عرف" و "مذهب" در این نکته دخالت دارند.
زنان ایران کمتر میتوانند در مورد مسائل جنسیشان با خانواده یا همسر آیندهشان حرف بزنند و عواملی چون "شرم"، "سنت"، "عرف" و "مذهب" در این نکته دخالت دارند. (عکس: رامین طلایی)
برخی از خانوادهها سعی میکنند در مقابل این مسئله سکوت کنند و آزادی فرزندانشان را منع نکنند. برخی فاصلهها را میشکنند و با فرزندانشان وارد بحث و گفتوگوهای دوستانه میشوند. برخی دیگر اما به برخوردهای قهری متوسل میشوند: خشم و طرد و انزوا.
پروانه، ۲۹ ساله، کارمند ساکن یکی از شهرهای کوچک ایران میگوید: "تمام آزادی خودم را در دوران دانشجویی به دست آوردم. برای اولینبار توانستم به تنهایی بیرون بروم و با مردم برخورد داشته باشم، تا قبل از آن همه چیز تحت کنترل خانواده بود. با اینکه توی شهر کوچکی بزرگ شدم، اما مادرم آگاهیهای لازم را در مورد بدنم به من داده بود. نمیتوانم در مورد همه چیز با مادرم حرف بزنم، اما گاهی آدمها بدون کلمه با هم حرف میزنند. مطمئناً مادرم میدانست که من تجربه سکس دارم ولی به روی من هم نمیآورد. همسرم و من با هم یکسالی دوست بودیم و او میدانست که من قبلاً سکس داشتهام، اما کاملاً با این مسئله راحت برخورد کرد و ما هیچوقت به این دلیل باهم مشکل نداشتیم."
طرد و طلاق و مرگ
در فضای مردسالارانه که تجربه رابطه جنسی خارج از چهارچوب ازدواج، حق هیچ زنی نیست، داشتن یا نداشتن بکارت پرده اهمیتی بسیار دارد و نبود آن گاه منجر به کشته شدن تازه عروس، خودکشی وی، جدایی زودهنگام، طرد شدن از سوی هر دو خانواده و ... میشود.
در فضای مردسالارانه که تجربه رابطه جنسی خارج از چهارچوب ازدواج، حق هیچ زنی نیست، داشتن یا نداشتن بکارت پرده اهمیتی بسیار دارد و نبود آن گاه منجر به کشته شدن تازه عروس، خودکشی وی، جدایی زودهنگام، طرد شدن از سوی هر دو خانواده و ... میشود.
ندا، ۳۵ ساله و خانهدار میگوید: "موقعی که عروسی کردم باکره نبودم. قبل از آن هم ترسیدم تا به شوهرم مسئله را بگویم. بیست سالم بود. ما تا پای طلاق هم رفتیم و شوهرم حسابی آبروی مرا در فامیل برد. هنوز هم این مسئله را توی سرم میزند. خیلی از حقوق و آزادیهای زندگیام را به خاطر همین مسئله از دست دادم. مجبور شدم هفت سال با خانواده شوهرم زندگی کنم. به من اجازه ندادند که دانشگاهم را تمام کنم. گاهی فکر میکنم اگر آن موقع با خواهرم یا مادرم مشورت کرده بودم، زندگی من الان بهتر بود. همین باعث شده است سعی کنم ذهنم را آزاد بگذارم تا دخترانم بتوانند در مورد تمام مسائلشان میتوانند با من حرف بزنند و مشورت کنند."
تصویر اول: نقاشی اثر نازنین پوینده
ممنون.
خیلی خوب بود.حرفهای نگفته باید گفته بشه.من خودم بدترین تجربه رو در این مورد داشتم.کاش می شد با من هم یه مصاحبه کنی.
مطلب جالبی بود.
خیلی جالب بود .بسیاری از دختران به علت ترس از دست دادن بکارت هیچ وقت تجربه ی سکسی پیدا نمی کنند وممکن است هیچ وقت هم امکان ازدواج پیدا نکنند
بکارت همه چیزه، بکارت همه کسه، بکارت یعنی خدا! بدون بکارت زناشوئی هرگز!
مزخرف بود. چرا؟ چون فقط اونهایی مد نظر بود که به دلیل تجربه سکس پیش از ازدواج، پرده بکارت خود را از دست داده اند *** آیا بهتر نیست آن بخش آزار دهنده تر و غیر انسانی تر را بحث می کردید که دخترانی فقط به دلیل برخی تصادفات غیر جنسی (مثل پرت شدن از بلندی) پرده بکارت خود را از دست می دهند و به خاطر همین، مدت ها و بل سالها دچار بحران روحی می شوند و وقتی که ازدواج کنند اگر هزار قسم و قرآن هم بخورند جناب شوهر باور نخواهد کرد چون پیش فرض را بر آن می گذارد که حتماً دختر مذبور رابطه جنسی با کسی داشته یا به هر صورت به دلایل جنسی پرده اش را از دست داده است. این بخش آن ماجراست که از همه دردناکتر است نه آن بخش که طرف با رضایت و آگاهی کامل ارتباط جنسی برقرار کرده. طرف قواعد زندگی شرقی را می دانسته و دانسته مرتکب کاری شده که دوست داشته و طبعاً پای لرزش هم باید بشیند. اما بدبخت آن کسی است خربزه نخورده باید لرز بکشد. این بخش ماجراست که ناجوانمردانه است.
با سلام . من بی جهت وبی معلوم زمین گیر این زمانه هستم! شاید بمصداق مثل معروف :( خانه نشینی خاتون از بی چادری است !) وشایدهم یک جوری احساس امنیت میکنم چونکه تیر رس او بیش از پنجاه قدم نیست ویا بقول خلبانهای امریکائی : شلیک کن وفراموش کن !!. بهرحال ! چند وقتیست این تصویر اروتیک ومطلب بکارت مصیبت بار دوشیزگان که نوع چینی ان با اندک مبلغی در دسترس همه مسلمین غیرتمدار است عرضه شده ! همانطور که در روایات ودر اینترت مندرج است بسیار خیل دوشیزگان در بعضی بلاد به گذر مینشینند واز هر رهگذر تمنا میکنند که مارا از این مصیبت نجات دهید ومزد هم بگیرید! وچند متخصص هم دکه دارند و دکان بسیار پر رونقی . همانطور که در خیابانهای شهر ما میبینید تابلو رده اند: ختنه بدون درد و خونریزی!!. وپسر بچه از چهل روزه تا چهل ساله را به تیغ انها میدهیم تا از بهداشت وغیرت اسلامی یا یهودی برخوردار شوند ویا انکه ان دوشیزه از بلندی یا از کول خر افتاده وبی بکارت شده که وایلا و وامصیبت !. بسیار مریم عذرا دیدم که با بکارت حامله شدند ولی بجای انکه عیسی مسیح عرضه کنند به تیغ برادران غیرتمندش مثله شدند ! وبسیار دخترکان دیدم که تا چند سال پس از ازدواج هم میگفتند ما باکره هستیم ومرد شرمسار را به دادگاه کشاندند و ارث خون پدر خود را از او مطالبه کردند !. متاسفانه هم اینک نوعی فحشای نا سالم در ایران رواج دارد که برای حفظ دوشیزگی تن خود را دگر گونه عرضه میکنند و این غیرتمندان چشم میپوشند و زیر لب میگویند: انشالله گربه باشد !!.
یه چیزی هم در گوش خانوم ودختر بگید.اگر گیر پدری افتاده اند که همه جوره در خدمتشان است سرکارن پولشان مال خودشان است خرجشان گرده باباجان است وکلن خانه در قرق ایشان است خدا را شکر کنند وحداقل سلام بابا را بزبان بیارند.نمیدانم چه بدبختی است دیگران توسرزن وبچه میزنند راحت راحتند اونوقت ما که احترام میگذاریم گرفتاریم .دوقورت ونیم شان هم باقیست . وجدانن ازاین زاویه هم ببینید
باسلام،مطالب بدک نبود. فقط متوجه نشدم که این گزارش،مختص تهران ایران بود یا لس آنجلس امریکا!؟
این ماجرای بکارت هم از اون موضوعات عتیقه ایه که انشالله با تکمیل گذر ایران از سنت به مدرنیته به تاریخ سپرده خواهد شد. هر انسانی - مرد یا زن - صاحب اختیار بدن خودشه و اگه زنی در زمانی تصمیم گرفت با کسی رابطهء جنسی داشته باشه، این موضوع هیچ ربطی به شوهر آیندهء اون زن نداره، مگه اینکه بخواهیم زن رو در حد یک وسیله تنزل بدیم که با از دست دادن "آکبندیش"(!) ارزشش کم شده باشه. بعدش هم، مردانی که اینقدر بکارت رو مهم می دونند، چقدر حفظ "بکارت" خودشون براشون مهم بوده که حالا اینو از یکی دیگه انتظار دارند؟ کمی انصاف هم خوب چیزیه... آخر هم اینکه مردان زیادی رو در آمریکا دیدم که بعد از عمری خوشگذرانی و رابطه های بی حد و حصر، وقتی تصمیم به ازدواج گرفتند، به خیال خودشون زرنگی کردند و رفتند از ایران دخترانی که فکر می کردند "آفتاب مهتاب ندیده" بود رو به همسری گرفتند و خوشبختانه معمولا هم خانمها بسیار "با تجربه" از آب دراومدند و بعد از استفاده از حماقت شازده های خوش خیال و تبدیل اونها به نردبان ترقی، اونها رو در اولین فرصت رها کردند و پی زندگی خودشون رفتند. به عنوان یک مرد آرزو می کنم تا زمانی که مردانی هستند که ارزش زنان رو در بکارتشون خلاصه می کنند، زنانی هم باشند که بعد از تجربیات مختلف عشقی و جنسی (البته همیشه با کاندوم برای پیشگیری از بیماریها و مشکلات) با یک عمل ترمیمی ساده به خدمت این موجودات خودخواه و از خود راضی برسند و ریشه های این رسم پوسیده رو قطع کنند.
با عرض سلام و ادب خدمت خواهران و برادران گرامی
اگر به نظر شما پرده بکارت سنتی قدیمی است و این پدیده با ورود به عصر مدرنیته باید به فراموشی سپرده شود و مرد و زن دو موجودیت انسانی برابر هستند و با توجه به نیاز اجتماعی و حفظ بقا نسل باید ازدواج کنند و در کنار یکدیگر زندگی کنند پس چه دلیلی وجود دارد که آقایان باید بی خیال پرده بکارت خانمها شوند ولی خانمها با رندی کامل از یک سکه در زمان تعیین مهریه گذشت نمی کنند و با این گرو کشی و زرنگ بازی زندگی را به کام این همه جوون بخت برگشته تلخ میکنند .اگر بکارت سنتی کهنه است مهریه سنتی کهنه تر است . زمانی مرد در حد توان از دارایی خویش هدیه ای تحت عنوان مهریه به همسر خویش تقدیم می نمود ولی امروزه مقدار این به اصطلاح هدیه توسط خانواده دختر تعیین می شود پس چطور توقع دارید خانواده پسر یک همچین پول زیادی رو بابت یک جنس دست دوم و کارکرده بده .
آقای آینده، من مطلقا با نظر شما مخالفتی ندارم و امیدوارم رسم پوسیدهء مهریه هم به همون سرنوشت رسم پوسیدهء بکارت دچار بشه. اصلا هر چیزی که رابطه زن و مرد رو به خرید و فروش و داد و ستد تجاری تنزل بده همون بهتر که هر چه زودتر زودتر بر بیفته...
با سلام. چه طوره که مردان مسلمان برای جلوگیری از ابتلای زنان به سرطان دهانه رجم و به اسم دین و سنت باید حتما ختنه بشن و 4 سانتیمتر از طول آلتشان را از دست بدهند و به قولی ابتر یا دم بریده شوند و تازه دچار زود انزالی و بیماریهای روحی و روانی شوند و بعد موقع ازدواج n تومن هم مهریه بر آنان بسته شود ولی آن وقت زنان باکره قبل از ازدواج با هر کسی بپلکند و رابطه جنسی نامشروع برقرار کنند و پرده بکارتشان پاره شود و جناب شوهر هم شاکی نشود و به روی مبارک خودش هم نیاورد.
در نهايت من با تو موافقم .
با عرض سلام و ادب خدمت خواهران و برادران گرامی
در ایران پرده بکارت ضامن همه چیز یک زن است .زنی که پرده بکارت دارد میتواند قیمتی دلخواه تحت عنوان مهریه درخواست کند و با این ترفند ساده چه بسا ثمره یک عمر کار و درآمد مرد را یک شبه به چنگ می آورد و همین مهریه های نجومی به ابزاری تبدیل می شود تا زنان رفته رفته قدرت از دست رفته عصر زن سالاری را در دوران مدرنیته کنونی احیا کنند و حتی مرد را از درجه هستی ساقط نمایند.
ولی در فضای خارج از ایران در بلاد کفر رشد فکری و ذهنی مرد و زن تا حدی است که بکارت هدیه ای از طرف زن و نمادی از عشقی پاک تلقی شده و به اختیار او به مردی تقدیم میشود که لیاقت همسری و شراکت در مسیر زندگی را دارد . همه چیز بر پایه صداقت استوار است زیرا مرد صرفآ به خاطر رفع نیاز جنسی نیاز به ازدواج ندارد و میتواند در مکانی مشخص این نیاز را برطرف کند بنابراین مادامی که از یک زن درخواست ازدواج میکند تمامی جوانب توسط طرفین سنجیده میشود و حتی هنگامی با یکدیگر همخواب میشوند تلاش می کنند ضمن بیان احساسات و تحکیم عشق یک رابطه سالم و راضی کننده را به نمایش بگذارند و رفع خواسته ها ی متقابل شریک زندگیشان را ارج نهند.
چارلی چاپلین درنامه ای به دخترش میگه: دخترم جسمت رو به کسی عرضه کن, که روحش رو به تو عرضه کنه.متاسفانه اکثرمردها فقط و فقط باجسم یه زن کاردارند و بنده مخالف ام که بدون هیچ تعهدی بخواهی جسمت رو دراختیارمردی بگذاری
متاسفانه خودم تجربه داشتم کسی که 8سال باهاش بودم وقول ازدواج داده بود,بعدازاین همه مدت بهانه آوردوترکم کردوباکس دیگه ای ازدواج کرد.میدونم که حماقت کردم که به قولش اعتمادکردم سزاوارهمه جورناسزام.به هرحال من با نظر چارلی چاپلین موافقم.
ارسال کردن دیدگاه جدید