زنان و تحمیل الگوی زیبایی
شنبه, 1390-05-22 21:47
نسخه قابل چاپ
مهسا صارمی
مهسا صارمی- كوچك كردن بينى، بزرگ كردن لب، ساخت گونههای برجسته، بزرگ کردن سینهها، کوچک کردن شکم، باریک کردن رانها، صاف کردن چین و چروکها و کشیدن پوست و ... این فهرست طولانی، نام جراحیهایی است که سالانه زنان و مردان بسیاری برای به دست آوردن زیبایی دلخواه، بر بدن خود اعمال میکنند.
ایران هم جزو کشورهایی است که سالانه بیشترین جراحیهای زیبایی و پلاستیک در آن انجام میگیرد. اگرچه بیشترین تقاضای جراحیهای زیبایی از سوی زنان است،اما نمیتوان نام مردان را درفهرست جراحیهای زیبایی سالانه نادیده گرفت. به طوری که ۹۵ درصد از متقاضیان را زنان۱۸تا ۴۵ سال برای جراحی بینی و اندام و پنج درصد را مردان برای انجام جراحی بینی و کاشت مو تشکیل میدهند. در طی آماری که در سال ۲۰۱۰ به دست آمده، ایران اولین رتبه جراحی زیبایی بینی را به خود اختصاص داده است.
بنا به آمار جهانی، اعمال جراحی بینی رو به کاهش است و بیشتر جراحیهایی که به جوانتر و زیباتر شدن صورت و اندام کمک میکند، انجام میگیرد، اما همچنان ایران بیشترین متقاضی جراحی بینی را در جهان دارد. برخی معتقدند اجباری بودن نوعی پوشش در ایران تحت عنوان حجاب، موجب تمرکز بیشتر روی چهره افراد میشود. به همین دلیل زنان ایرانی روی صورتشان حساس شدهاند و بیشتر جراحیها در این ناحیه از بدن آنها صورت میگیرد.
زیبایی؛ آنگونه که مردان میخواهند
زیبایی و زیبا دیده شدن، از سیاستهای نظام مصرفی مردسالار ویکی از شاخصههای زندگی در جامعه مدرن امروزی است.
در طول تاریخ، همواره بدن زنان به بهانه افزایش جذابیت و جوانتر شدن، افزایش مهارتهای اجتماعی و موفقیت شغلی کنترل شده است و نشانههای زیباشناختی جامعه مردسالار، گاه از طریق پوشیدن لباسهای تنگ، رژیمهای غذایی و لاغر اندامی و امروزه توسط جراحیهای زیبایی بر بدن زنان اعمال شده است تا بدن آنها را با معیارهای زیباشناختی جامعه همراه کند. وجود چنین معیارهایی برای بدن زنان به بافت تنگنظرانه و مردسالار برخی جوامع بازمیگردد.
نوال سعداوی، فعال اجتماعی، نویسنده و پزشک مصری، پیشتر در این زمینه گفته است: »قدرت مردسالارانه نیاز دارد که ذهن مردم در حجاب باشد تا مردم در جهل بمانند و از دلیل جنگ یا ظلم و فقر بیخبر بمانند. زنان در این نظام به دام افتادهاند. از زنان به منزله تن و کالا استفاده میشود. در نظام سرمایهداری در بازار آزاد، زنان به کالای جنسی و تنهای بدون سر تبدیل میشوند.پس برای اینکه تنها تن باشید، باید مراقب این تن باشید؛ که این تن و بدن چین و چروک برندارد و همیشه برای مردان جذاب باشد.»
او ادامه میدهد: «من اسم آرایش و جراحی پلاستیک را حجاب پسامدرن میگذارم؛ چون زنان گاهی اوقات از این حجاب ناآگاهند.»سعداوی همچنین آرایش را یکی از بزرگترین سندهای بردگی زنان امروز میداند.
جامعهای که چشم خود را به روی نبوغ و دیگر تواناییهای زنان بسته است و آنها را مانند عروسکی زیبا با بدنی ظریف میبیند، معیارهای زیبایی با مرور زمان به معیارهای کمی تبدیل میشود.
صنعت جراحی زیبایی با تکیه بر معیارهای زیباییشناختی جوامع امروزی، حس زشت بودن را در زنان ایجاد میکند و از اعتماد به نفس آنان میکاهد. در مقابل این زشتی نیز این راهحل را میگذارد که زنان میتوانند با مراجعه به مطبهای زیبایی و سپردن تن خود به تیغ جراحی این زشتی را درمان کنند و اعتماد به نفس از دست رفته خود را بازگردانند.
در چنین جوامعی که زنان را به کالای جنسی تبدیل میکند، بیشتر جراحیها در راستای برجسته شدن و پررنگ شدن اندامهای جنسی زنان است. بعد از زیباتر جلوه دادن چهره و ظریفتر کردن بینی و برجسته کردن لبها بیشتر جراحیها روی سینهها، رانها، باسن و شکم انجام میگیرد تا سینهها را بزرگتر، رانها را کشیدهتر و نازکتر و باسن را برجستهترکنند و چربیهای شکم را از بین ببرند و آن را لاغرتر نشان دهند.
سحر ۲۲ساله که چندی پیش جراحی زیبایی سینه انجام داده است، میگوید: «من حدوداً چهار ماه پیش در تعطیلات عید سینههایم را جراحی کردم. قبل از جراحی با سینههایم مشکلات زیادی داشتم. به این دلیل که کوچک بودند و در مهمانی و مراسم باید کرست مخصوص استفاده می کردم که بدنم را اذیت میکرد و در لباس هم نمای خوبی نداشت. تصمیم گرفتم سینههایم را عمل کنم، با دکتری مشورت کردم و تذکر داد بهتر است به هنگام ازدواج این مسئله را با شوهرم هم در میان بگذارم. من هم که میخواستم در تعطیلات عید ازدواج کنم، با شوهرم در میان گذاشتم، مخالفتی نکرد و این عمل صورت گرفت.»
او ادامه میدهد: «در اوایل مخصوصاً هنگام خواب خیلی درد داشتم. نمیتواستم به راحتی دستهایم را تکان بدهم. خیلی دردناک بود اما با گذشت زمان بهتر شد و الان هم مشکل خاصی ندارم. از نتیجه جراحی راضی هستم. البته کسانی را دیدهام که از نتیجه جراحیشان ناراضی بودند و سینههایشان پس از عمل یکی کوچکتر بود و دیگری بزرگتر.»
هزینه این عمل جراحی برای سحر چهارمیلیون تومان شده و پزشک جراح به وی گفته است که در آینده برای شیردهی به کودکش هم مشکلی نخواهد داشت .
اعمال قدرت و شیوع ارزشهای زیبایی در جامعه به عهده زنان نیز هست، اما آنها پس از مدتی خود به مراقبت افراطی از تن خود عادت میکنند و از دریچه دید مردان و با تصور زیباییشناسی مردانه به تن خود مینگرند.حتی ممکن استبه عنوان مثال در رابطه بین یک زن و مرد، مرد به ارزشهایی بیش از تن زن همراه خوداهمیت بدهد، اما این نگرش و دیدگاه آنقدر در جوامع نهادینه و در ذهن یک زن درونی شده است که او ناخودآگاه به مراقبت افراطی از تن خود میپردازد.
جراحیهای پرهزینه و پرعارضه
در حال حاضر یکی از بیشترین جراحیها در جهان، جراحی زیبایی و مخصوصاً جراحی بینی است. آمار سالانه این جراحیها در ایران نیز- همانطور که پیشتر گفته شد- بسیار بالاست. معمولاً چنین جراحیهایی هزینههای چشمگیری را در برمیگیرد و مردمی که روزانه در پی فشارهای اجتماعی و همچنین تبلیغات مستقیم و غیر مستقیم، به جراحیها تن میدهند، تامینکننده منافع مالی دیگران هستند.
فرزام شایسته، پزشک جراح پیشتر در گفتوگو با روزنامه ایران در مورد هزینههای جراحیهای زیبایی گفته بود:«در حال حاضر هزینه جراحی بینی در ایران بین ۳۰۰ هزار تا پنج میلیون تومان است و انتخاب پزشک تاثیر مستقیمی بر هزینه جراحی دارد. همچنین هزینه جراحی و لیفتینگ صورت بین یک تا پنج میلیون، تزریق کلاژن به لبها و تغییر فرم آنها بین ۴۰۰ هزار تا دو میلیون، اصلاح افتادگی پلک بین یک میلیون و۵۰۰ هزار تومان تا چهار میلیون تومان را شامل میشود.»
به گفته وی رواج جراحیهای زیبایی افراد را تشویق به انجام عملیاتی میکند که در اکثر موارد هیچگونه ضرورت پزشکی ندارند و همواره با عوارض و خطراتی پنهان همراه هستند.
این پزشک جراح اضافه میکند: «حدود ۹۰ درصد از بیمارانی که بینی خود را جراحی میکنند دچار مشکلات تنفسی میشوند و از آنجا که تنفس اصلیترین جریان زندگی یک فرد است، وجود هرگونه نقص در آن باعث بروز مشکلات دیگر میشود. همچنین عوارض دیگری چون تورم، خونمردگی، بیحسی محل عمل و جای بخیه گریبان گیر بیماران این جراحیها میشود.»
«گاهی اوقات، افراد به سراغ جراحیهای زیبایی میروند تا بدنشان را با استانداردهای هنجارشده در جامعه تطبیق دهند. به نظر من اگر هدف اصلی در جراحی رسیدن به استانداردهای مورد قبول مردانه جامعه باشد، نوعی خشونت نسبت به بدن زنان محسوب میشود»
نیوشا، ۲۵ ساله یکی دیگر از زنانی است که جراحی زیبایی بینی انجام داده است. او میگوید: «من حدود هفت، هشت سال پیش، به محض اینکه توانستم بینیام را عمل کنم این کار را انجام دادم. از وقتی سیزده، چهارده ساله بودم، با بینیام مشکل داشتم. در عکسها سعی میکردم بینیام را پنهان کنم. وقتی میخواستم از خانه بیرون بروم، با تیره کردن پرههای بینیام سعی میکردم آن را کوچکتر نشان دهم. هفده سالم که تمام شد با چند دکتر مشورت کردم و گفتند که در این سن میتوانی جراحی کنی و من این کار را انجام دادم. پس از عمل هیچ عوارض خاصی نداشتم اما من بلافاصله پشیمان شدم. به این دلیل که صورتم خیلی کبود شده بود و چشمهایم خون مردگی داشت. وحشتزده بودم که مبادا ورم بینی ام برای همیشه بماند و تغییر نکند. پس از باز کردن پانسمان دیدم که خیلی تغییر کردهام و شکل بینیام بهتر شده است. از بینیام راضی بودم و درون خودم میدیدم که اعتماد به نفسم بیشتر شده است.»
او در سال ۸۱ در یک کلینیک تخصصی، ۶۵۰ هزار تومان هزینه برای این عمل پرداخت کرده است..نیوشا با بیان اینکه از جراحی زیبایی بینیاش احساس رضایت میکند، میگوید: «هرکسی هم که از من میپرسد، بینیام را عمل کنم یا نه، من میگویم اگر با این قضیه مشکل داری حتماً این کار را انجام بده. به این دلیل که بسیار در روحیه و اعتماد به نفس شخص موثر است. من خودم بسیار راضیام و اصلاً پشیمان نیستم. اگر ایراد یا نقصی در صورت هر شخصی باشد، راهی برای برطرف کردن آن وجود دارد که با جراحی میتوان آن ایراد را از بین برد. »
اعمال خشونت نسبت به بدن زنان
در سال ۲۰۱۰ یکی از تولیدکنندههای پروتز سینه در فرانسه، در تولید این محصولات از مواد نامرغوب و غیر مجاز استفاده کرده و احتمال پارگی و ترکیدن این مواد پس از جراحی بالا بود. ۹۰ درصد این محصولات نیز به ایران صادر شده بود. پارگی و ترکیدن این سیلیکونها نه تنها باعث از فرم افتادن پستانها میشود بلکه خروج مواد سیلیکون به درون پستان، عفونت درونی بافت آن را نیز در پی خواهد داشت. به همین دلیل برخی از پزشکها در ایران و کشورهای مختلف خواهان ممنوعیت چنین عملهایی هستند. آنها معتقدند بیشتر اینگونه جراحیها مانند ترمیم سینهها و زدودن چربی از نظر پزشکی لازم نیست.
نگار ۲۳ ساله اما از زاویه دید دیگری به این ماجرا نگاه میکند. از دیدگاه او، «گاهی اوقات، افراد به سراغ جراحیهای زیبایی میروند تا بدنشان را با استانداردهای هنجارشده در جامعه تطبیق دهند. مثلاً برخی برای بزرگ کردن یا کوچک کردن پستانهایشان جراحی میکنند تا به اندازهای برسند که مورد قبول استانداردهای مردانه در جامعه است. همچنین جراحیهایی نظیر باسن، لب و غیره. این جراحیها به نظر من ایراد دارد. البته شاید مرز مشخصی وجود نداشته باشد که بتوان گفت چه ایرادی دارد و چه ایرادی ندارد، اما به نظر من اگر هدف اصلی در جراحی رسیدن به استانداردهای مورد قبول مردانه جامعه باشد، نوعی خشونت نسبت به بدن زنان محسوب میشود؛ خشونتی که محسوس نیست، اما در نهایت قضاوت نهایی با کسانی است که میخواهند این جراحیها را بر بدنشان انجام دهند.»
با این حال وی معتقد است اگر این جراحیهای زیبایی برای افزایش اعتماد به نفس و تاثیر مثبت روانی صورت بگیرد، ایرادی ندارد.
زیباسازیهای تاریخی
در ابتدای قرن بیستم، جنگهای جهانی و افزایش آسیبهای جسمانی ناشی از آنها تاثیر بهسزایی در پیشرفت و افزایش جراحیهای ترمیمی و زیبایی داشت. چونشمار زیادی از سربازان که صورت آنها توسط گلوله و انفجار صدمه دیده بود، نیاز به جراحی ترمیمی داشتند. در آن زمان بیشتر جراحیهای ترمیمی برای صدمههایی از این قبیل و آسیبهایی که به طور مادرزاد در صورت افراد وجود داشت، به کار میرفت.
عمل جراحی بینی، پدیدهای نو ظهور و مربوط به عصر مدرن نیست و دستکم بیش از ۴۰۰ساله سابقه دارد. در کتاب مصور«جراحی القایی اعضای معیوب» که در سال ۱۵۹۷ توسط یک جراح ایتالیایی نوشته شده، درباره مراحل عمل جراحی بینی نوشته شده و جزئیات آن به تصویر کشیده شده است.
اولین کنگره جراحی زیبایی-ترمیمی فرانسه در سال ۱۹۳۱و انجمن جراحان ترمیمی اروپا در سال ۱۹۳۶تشکیل شد. در واقعدهه ۶۰و ۷۰میلادی دوران شکوفایی جراحیپلاستیک بود واز این زمان به بعد روز به روز هم بر شمارجراحان زیبایی افزوده شد.
جراحی زیبایی در تاریخ پزشکی، علم جدیدی است که پس از جنگهای جهانی پر رنگتر شد و قدرت گرفت. پس از آن برخی از ثروتمندان نیز که امکان تامین هزینههای این جراحیها را داشتند به ترمیم نقصهای ظاهری خود پرداختند.امروزه شمار متقاضیان جراحیهای زیبایی در بیشتر کشورها ازجمله ایران افزایش یافته است ونشان میدهد نگرش افراد به این جراحیها تغییر کرده است و تنها برای ترمیم نقصهای مادرزادی و مشخصههای ظاهری آزاردهندهو آسیبهای ناشی از تصادف و انفجار به جراحی رو نمیآورند.
تلاش گروه بزرگی از مردان و زنان ایرانی برای ساخت ظاهری زیبا و جوانتر قطعاًآثار متفاوتی بر جامعه دارد. شاید در گرایش افراطی جامعه به جراحیهای زیبایی، لازم است بیش از هرچیز مقصر جامعهای را بدانیمکه بدن زنان و مردان را نه به شکل وجود انسانی که به شکل سرمایه،کالای جنسی و هویت اجتماعی میبیند.
صد البته آرایش زیبایی و ترمیمی، از اروپا و جوامع غربی راهی ایران شده است.
ولی افزایش زیبایی چه در اندام یک زن چه در صورتش؛ نکوهیده نیست، صرفا هم برای لذت یک مرد نیست.
زنان زیبایی که در آغوش هم؛ رویایی ترین ساعات و لحظه هایشان را میگذرانند! و اصلا همجنس گرا هم نیستند و برای تنوع و آزمایش یک تجربه جدید اینکار را میکنند! چه؟
و یا خود زنان همجنس گرا چه میشوند؟ ایا آنها هم عمل جراحی را برای خوشایند یک جنس مخالف انجام داده اند؟
شاید جامعه سنتی ایران؛ جامعه ای مرد سالار باشد! که البته این مسئله بیشتر به روستاها، شهرستانهای کوچک و دور از فرهنگ مدرن امروزی شهر نشینی محدود میشود، ولی آیا خواستگاه این نوع زیبایی سازی ها از جوامع اروپایی و ظاهرا فمنیست سر چشمه میگیرد، و برای ایران؛ محصولی وارداتیست.
اصولا زیبایی یک زن؛ الهام بخش بسیاری از عشق ها، زیبایی ها و گاها حماسه هاست.
کدام انسان سالم و طبیعی، از بوسه بر لبان برجسته و خوش طرح محبوبش احساس بی زاری میکند!؟
انسان بطور فطری؛ عاشق زیباییست.
و این میل فطری شاید مجبورش میکند که بسیاری از خطرات؛ ریسک ها و عواقب یک عمل جراحی را بپذیرد.
در بدترین مخاطرات زندگی، نوازش سینه های خوش تراش و شفاف و برجسته ی یک معشوق؛ مانند نسیم فرح بخش و روح افزاییست که حتی برای لحظه ای میتواند؛ روح ناآرام و عاصی آدمی را طراوت بخشد.
آیا تماشای، برجستگیهای ملتهب و هوس آلود یک زن زیبا روی، بخصوص زنی که عاشقش هستیم! میتواند امری نامطلوب و خشن و بی روح تلقی شود.
نوازش و بوسیدن؛ اندام برجسته ی یک محبوب، عمق جان را آرام میکند، احساس التهاب و افسردگی و عصیان را از بین میبرد.
اینها نه برای اینکه زن را ابزار آرامش مرد بدانیم، آرامش هر دو جنس در همآغوشی عاشقانه آنهاست.
همانطور که میدانیم احساس لذت جنسی در زنان؛ چندین برابر مردان است.
زیبا ترین رابطه ؛ رابطه عاشقانه است.
اگر عوارض دیگر را بر آن مترتب نکنیم.
لحظه ای؛ غرق شدن در رابطه ای عاشقانه؛ سرچشمه و الهام بخش زیبا ترین اشعار و نوشته های نویسنده هاست.
ما حتی اگر در نوشته هایمان؛ بر روی ذات و اصل و فطرتمان خط بطلان بکشیم
در خلوت؛ و آنجا که هیچ کس جز خودمان حضور ندارد، با تک تک سلولهایمان؛ نیاز به زیبایی را حس میکنیم.
نیاز به نوازش روح و جسممان
نیاز به نوازش کردن و عشق ورزیدن.
در تنهایی و در حضور همان خدایی که زیباست و زیبایی را بدون هیچ محذودیتی دوست دارد.
باسلام.بجرئت میتوان گفت که تجارت وگردش مالی وهزینه های زیبائی ودلربائی خانمها رتبه دوم بعداز صنعت تولید وتجارت جنگ افزارها را بخود اختصاص داده !! واین مربوط به زمان حال نیست! با نگاهی گذرا بتاریخ بشر واثار بجامانده از مصر باستان وتمدنهای بین النهرین و چین وهند ویونان وروم و....گواه این تجارت سوداوراست!. ولی معیارهای زیبائی در طول تاریخ دستخوش تحول ودگرگونی بوده.زمانی فربه بودن وچاقی ملاک زیبائی بود مثل روایتی که در مورد زلیخا میگویندکه از فرط چاقی چند کنیز باید اورا کمک میکردندتا سرپابلندشود! وزمانی دیگرباید پوست واستخوانی باشد مثل(توئیگی)در دهه شصت که به اوچوب رختی هم میگفتند!!مطالعه مختصری بفرمائید در موردجاده ابریشم نوشته استادابراهیم باستانی پاریزی.که چه جنگها وکشتاری شد تا ابریشم از چین به اروپا برسد وتن پوش خانمها شودوانها زیبائی پستی بلندیهای اندام خودرا به نمایش بگذارند! یک لباس کیمونو یا ساری یا مد امروز که در مزونهای معروف بنمایش گذاشته میشود چقدر بار مالی دارد؟!من در سالهای پیش در ایل قشقائی خدمت میکردم.12 تا15 متر پارچه را دورخود میپیچیدند!که به اندازه تمام سرمایه خانواده بود! ولی الحق والانصاف زیبا بودند !. ایا سوداگران مرگ و زیبائی باهم نسبتی دارند؟! هردو مارا میکشند! یکی باکمان ابرو وتیرمژگان ودیگری........!!.
در کامنت این اقای مردسالار عاشق اندام ملتهب زنان زیبارو، اثری از لذت بردن زنان زشت یا چاق یا مسن ندیدم.نتیجه : عشق ورزی فقط مخصوص زنان زیبارو و جوان است که قبل از شروع عشق ورزی انواع عملیات را به انجام می رسانند تا از طرف مرد معمولی عاشق لب و سینه خوش فرمشان مورد توهین قرار نگیرند!
نتیجه بعدی زنان برای داشتن رابطه عاشقانه باید سرتا پایشان را پروتز کاری کنند و شبیه هم و شبیه مانکنهای پشت ویترین شوند تا بتوانند از هم بستری با مردی لذت ببرند وگرنه بروند جلو بوق بزنند! البته در مورد مردان نه زشتی مانعی ایجاد می کند برای عشق ورزی نه چاقی و طاسی و نه پیری.تا لب گور می توانند عشق بورزند!!! منتها معشوقهایشان با بالا رفتن سن یا وارد شدن رقیب زیباروتر باید بروند پی کارشان! اسمش هم عشق است و اصلا هم اثری از مردسالاری و نگاه ابزاری ما که نمی بینیم!! اصلا هم زنان در زیر فشار دایمی و بیرحمانه این مطالبه زیبایی خرد نمی شوند...
شما هم بیکارید گیر دادید به این قضیه؟! می خواهید زنان خودشان را ول کنند بشوند شبیه زنان حرمسراهای قاجار؟ این بهشت زمینی با حوریهای بهشتی را از این مردان دریغ نکنید خانم جان!چه اهمیت دارد به زنان چه فشاری وارد می شود...بگذارید با هم مسابقه بدهند سر زیباتر شدن.بگذارید به خون هم تشنه باشند و رقیب عشقی و جنسی هم بشوند.با هم کشتی بگیرند سر یک مرد کوتوله طاس.بگذارید همه زندگیشان بشود تن.گیر ندهید خانم!!!
با سلام .
آیا نمی شود راه حلی برای این مشکل پیدا کرد ؟
چه کنیم با این پدیده ی شوم " زندگی با استاندارد های مردانه " که جلوی رشد وآگاهی انسان را می گیرد ؟
بهترین راه نجات زنان ودختران چیست ؟
خواهش می کنم راه حل ارائه بدین
سپاسگزارم .
چرا با زیبایی میجنگید خانم"یک زن" عزیز
من مردسالار نیستم چرا براحتی صفت بارانم میکنید
من برای مرد سالار نبودن، در جامعه ای که زندگی میکنم و دست کمی از شما در نسبت دادن صفات ندارند! یعنی ایران هزاران انگ و تهمت و توهین شنیده ام.
حالا اینجا، شما مرد سالارم کرده اید.
چون زیبایی را ستوده ام.
یک زن چاق و پیر هم برای معشوق هم سن و سال خودش، که دوستش دارد زیبایی خاص خود را دارد.
زیبایی را به معنای "قابلیت همبسترشدن" ترجمه نکنید خانم.
من یک تجربه خصوصی را برایتان توصیف میکنم، من که بزعم شما مردسالارم از روی نوشته های یک نویسنده خانم!! که نه دیده بودمش و نه اندام هوس انگیزش را رصد کرده بودم، عاشقش شدم.
عاشق، یعنی از جانم برایش گذشتم.
گذشتم یعنی گذشتم و راهی بیمارستان شدم بارها تا بدستش آورم.
شاید اگر شما معشوق مرا ببینید به نظرتان بسیار زیبا هم نباشد.
ولی
من همانقدر که نوشتنش را دوست دارم، خودشرا، خود فیزیکی اش را هم میپرستم.
من عاشق یک قلم و یک اندیشه شدم.
دل پرتان را اینطور و با قضاوت در باره کسی که نمیشناسیدش خالی نکنید، دوست خوب من.
چاقی هم زیبایی خودش را دارد.
پیری هم وقار خودش را.
تمجید از زیبایی های بی حد و حصر یک موجود، مرد باشد یا زن، کار نکوهیده ای نیست.
مرد و زن هر دو از هم لذت میبرند. هر دو با هم لذت میبرند و این عین زندگیست. عین عشق است. عین لذت است.
آذر بانوی عزیز دوست گرامی
بهترین راه حل، اینست
دوست داشته باش و بگذار دیگران دوستت داشته باشند
بدون هیچ محدودیتی عشق بورز.
زیبا طلبی استانداردی مردانه نیست.
اینکه همه انسانها از نقص(چه روحی و چه جسمی) گریزانند، یک خواسته یعمیق فطری بشر است.
هر کس به نوعی آنرا ارضا میکند.
شما یک استاندارد برای خودتان تعریف کنید
برای زیبا شدن.
البته با جامعه تان و فرهنگش در تضاد نباشد.
مثلا نروید و سرتان را با تیغ از ته بتراشید و اعلام کنید بجای بقول این دوستمان! من با پروتز و زیبا شدن اینجوری مخالفم و در عوض میخواهم با سر تراشیده توی دل همه جا بشوم.
یکی تحصیل عهلم را زیبا شدن میداند. جامعه هم(قشر وسیعی از جامعه) میپذیرد.
دیگری؛ باسنهای خوش تراشش را به رخ میکشد.
زیبایی در هر دو متجلیست.
عاشق بودن هم زیباییست.
عاشق کردن هم زیباییست.
مردانه زنانه ندارد.
ارسال کردن دیدگاه جدید