زنان، المپیک و چالشهای ورزش قهرمانی
جمعه, 1391-05-06 03:18
نسخه قابل چاپ
نعیمه دوستدار
نعیمه دوستدار- المپیک، بزرگترین رویداد ورزشی جهان، در ۲۸ رشته برگزار میشود و از سال ۱۹۰۰ میلادی، زنان در این رویداد بزرگ جهانی حضور داشتهاند. زنان ایرانی هم گرچه سابقه حضور در چندین دوره از بازیهای المپیک را داشتهاند، اما هنوز مدالی نگرفتهاند.
امسال، زنان ایران در بازیهای المپیک ۲۰۱۲ لندن، هشت سهمیه دارند: الهه احمدی و مهلقا جامبزرگ در تیراندازی، سوسن حاجیپور در تکواندو، ندا شهسواری در پینگپنگ، لیلا رجبی در دو و میدانی، سولماز عباسی در رویینگ، آرزو حکیمی در قایقرانی و ساره اسدی در تیراندازی با کمان.
هرچند هشت سهمیه در کاروان ورزشی ایران رقم بزرگی نیست، اما مرضیه اکبرآبادی، معاون امور بانوان وزارت ورزش، این هشت سهمیه را برای المپیک لندن راضیکننده میداند و معتقد است حرکت به سمت مدال المپیک باید از دورههای بعد شروع شود. او در یک گفتوگو گفته است از زنان انتظار خاصی ندارد: "از زنان ورزشکار اعزامی به بازیهای المپیک نباید انتظار کسب مدال داشته باشیم. چون امسال تمام هدفمان بر این مبنا بود تا ورزشکاران ما بیشترین تعداد سهمیه ممکن را کسب کنند. همین که به این هدف دست یافتیم موفقیت بزرگی برای حوزه ورزش بانوان بود."
به نظر میرسد مسئولان ورزش زنان در ایران امید زیادی به کسب مدال یا حتی صعود ورزشکاران زن ندارند و در مقابل امیدوارند در بازیهای آسیایی موفق ظاهر شوند.
اکبرآبادی در این زمینه گفته است: "طی رصدی که از شرایط مسابقات آسیایی داشتیم، امکان دسترسی به مدال در حوزه زنان در بازیهای آسیایی خیلی بیشتر است و این فضایی است که طی چندسال گذشته توسط اکثر فدراسیونها ایجاد شده و به این باور رسیدهاند که در بخش مسابقات آسیایی میتوانند روی زنان سرمایهگذاری خوبی داشته باشند، بهطوری که در بازیهای آسیایی گوانگجو یکسری از فدراسیونها با ساختارشکنی که در ارتباط با این سرمایهگذاری انجام دادند، توانستند به نتایج خوبی دست پیدا کنند و نتایج آن را هماکنون در بازیهای المپیک میبینید." اما چرا نمیتوان از ورزش قهرمانی زنان انتظار مدال داشت؟
ورزش قهرمانی در تنگنای امکانات
ورزش آن هم در سطح قهرمانی برای زنان ایرانی، کار پرچالشی است، نه فقط به این دلیل که مجبورند با پوشش اسلامی ورزش کنند، بلکه به این دلیل که به رغم تبلیغات ظاهری، موضوع ورزش زنان در ایران با انواع تبعیضها و کمبودها روبهروست.
مسئولان ورزش زنان در ایران تایید میکنند که دیدگاه سنتی حاکم بر فدراسیونها، امکان رشد ورزش قهرمانی زنان را میگیرد و هنوز فدراسیونها تمایلی به سرمایهگذاری در ورزش زنان ندارند.
امکانات آموزشی کم است و بودجه مناسبی برای آن پیشبینی نشده است. حتی در سطح ورزش همگانی و عمومی هم امکانات سختافزاری کافی برای زنان وجود ندارد، در نتیجه برای ورزش قهرمانی دشواریهای بیشتری پیش روست. مسئولان ورزش زنان در ایران تایید میکنند که دیدگاه سنتی حاکم بر فدراسیونها، امکان رشد ورزش قهرمانی زنان را میگیرد و هنوز فدراسیونها تمایلی به سرمایهگذاری در ورزش زنان ندارند.
روند مدالآوری و ورزش قهرمانی بدون حضور در محیطهای حرفهای ممکن نیست. محک زدن تواناییهای ورزشی ورزشکاران، باعث انگیزهبخشی و تشویق آنان میشود و این یعنی مسابقات بیشتر، دیدارهای بینالمللی، معرفی کردن ورزشکاران به اسپانسرها و حمایت از آنها. هرچند برای بررسی پیشرفت یک ورزشکار، عوامل مختلفی را میتوان در نظر گرفت؛ اما در کنار تواناییهای فردی شخص، امکاناتی که مسئولان در اختیار ورزشکاران در سطح حرفهای و قهرمانی قرار میدهند، نقش بزرگی در این روند دارد.
یک روزنامهنگار ورزشی در ایران درباره مشکلات ورزش حرفهای زنان به زمانه میگوید: "برای ورزشکاران زن امکانات لازم ورزشی محدود است یا اصلاً وجود ندارد. استادیوم، سالن، ابزار ورزشی، مربی و امکانات به تهران و چند شهر بزرگ محدود است و بقیه شهرها از این حد امکانات هم محروم هستند."
او به رایج نبودن ورزش پایه بهعنوان زمینه این مشکلات اشاره میکند و میگوید: "چون ورزش در لایههای مختلف اجتماع رایج نیست، امکان شناسایی استعدادها در عمل وجود ندارد و میتوان چنین برداشت کرد که بسیاری از زنانی که به سطح ورزش قهرمانی در ایران رسیدهاند، یا در شهرهای بزرگ بودهاند یا از حمایت اعضای مذکر خانواده بهرهمند شدهاند که توانستهاند در سایه نام و اعتبار و امکانات آنها، فرصت ابراز وجود پیدا کنند."
در خلاء پیشرفت ورزش قهرمانی زنان، امکان تربیت مربی هم به وجود نمیآید، چون معمولاً ورزشکارانی که دوره ورزش حرفهای را گذراندهاند، به مربیگری روی میآورند. معاون بانوان وزارت ورزش ایران هم تایید کرده، "اینکه زنان ایرانی نتوانستند در بعضی از رشتهها که امید کسب مجوز ورودی به بازیهای المپیک وجود داشته موفق شوند، به این دلیل است که ورزش زنان در ایران فصلی است و نمیتوان در تمام مقاطع روی آنها حساب باز کرد." او همچنین به وجود مشکل در بدنسازی زنان ورزشکار ایران اشاره کرده که دلیل آن نبودن مربی بدنساز تخصصی است.
تبعیض جنسیتی و ورزش
یکی دیگر از شرایط لازم برای رشد ورزش قهرمانی، برخورداری از امکان حضور در عرصه مسابقهها و رقابتهاست.
تبعیض در دریافت دستمزد هم نشانه دیگری بر وجود تفاتهای فاحش در بین زنان و مردان در ورزش قهرمانی ایران است؛ به نحوی که کارشناسان میگویند با این تفاوت دستمزد میتوان کل هزینه برگزاری مسابقات یک فصل زنان ایران را در یک رشته تامین کرد.
این در حالی است که ورزش زنان شرایط میزبانی را ندارد. تیمهای زنان ایران شناخته شده نیستند و کمتر به مسابقههای برون مرزی دعوت میشوند. ورزشکاران زن ایران نمیتوانند در رشتههای مختلف تیمی و انفرادی در قالب اردوهای تدارکاتی و مسابقات دوستانه شرکت کنند و تجربه حضور در میدانهای ورزشی را به دست بیاورند.
تبعیض در دریافت دستمزد هم نشانه دیگری بر وجود تفاتهای فاحش در بین زنان و مردان در ورزش قهرمانی ایران است؛ به نحوی که کارشناسان میگویند با این تفاوت دستمزد میتوان کل هزینه برگزاری مسابقات یک فصل زنان ایران را در یک رشته تامین کرد.
تبعیض در انعکاس اخبار ورزش قهرمانی زنان و نحوه انعکاس آن در رسانههای داخلی هم عامل دیگری است که در بیانگیزه کردن زنان ورزشکار ایران موثر است، حتی حضور موفق تیمهای ورزشی زنان ایران در رشتههای مختلف که با پوشش اسلامی عنوان کسب میکنند، در داخل کشور پوشش داده نمیشود. تلویزیون ایران، خبر موفقیتهای ورزشی زنان را با نشان دادن تصاویر گرافیکی پخش میکند و در هیچیک از برنامههای ورزشی، جایی برای ورزش زنان در نظر گرفته نشده است. همواره این سئوال برای ورزشکاران زن ایرانی که بهرغم محدودیتهای پوشش در مسابقات شرکت میکنند وجود دارد که چرا با اینکه میتوانند در خارج و در حضور تماشاگران مرد و زن رقابت کنند و شبکههای خارجی نیز آن را پخش کنند، نمیتوانند با همین لباس در داخل کشور و در حضور تماشاگران داخلی مسابقه بدهند و مسابقه آنها از تلویزیون پخش شود؟
نتیجه این تبعیضها معمولاً در فرصتهای محدودی که برای حضور بینالمللی برای زنان ورزشکار ایرانی وجود دارد، دیده میشود. لیلا محمدیان، نایب رئیس فدراسیون والیبال ورزشکاران، در میزگردی درباره ورزش زنان که در خبرگزاری ایرنا برگزار شد، گفته است: "زنان خودباوری ندارند و در مسابقات، بازی را به حریف واگذار میکنند. هرچند برای حل این مشکل و برای تقویت روحیه زنان ورزشکار وجود یک روانشناس در کنار تیم لازم است، اما حل ریشهای آن نیاز به حضور بیشتر و جدیتر در میدانهای بینالمللی و برون مرزی، حضور آنالیزور و استفاده از امکانات روز دنیا دارد."
این در حالی است که مربیان ایرانی از میدانهای بینالمللی دور هستند و دانش آنها نیز به روز نیست. لیلا محمدیان در این زمینه گفته است: "مسابقات بینالمللی و دورههای آموزشی بهترین فضا برای به روز شدن مربیان است، اما مربیان ایرانی مجبورند بدون حضور در چنین مسابقاتی، با تجربه مربیگری در لیگ، مربیگری تیم در سطح آسیا را نیز به عهده گیرند."
او میگوید اگر امکان حضور مرتب تیمهای ملی یا باشگاهی ایران در چنین مسابقاتی وجود ندارد، حداقل باید شرایطی فراهم شود تا مربیان و داوران ایرانی به این مسابقات اعزام شوند.
در این شرایط، استفاده از مربیان خارجی برای برگزاری دوره یا کارگاههای آموزشی شاید یک راه باشد، اما مسئولان ورزش ایران معتقدند نیاز چندانی به مربی خارجی احساس نمیشود.
ورزش قهرمانی و پوشش اسلامی
در کنار تمام مشکلاتی که برای ورزش قهرمانی زنان وجود دارد، شاید آن چیزی که بیش از هرچیز به چشم ناظران بیرونی میآید، اجبار زنان به استفاده از پوشش اسلامی است که تاکنون به لحاظ فنی و قانونی مشکلاتی را در حضور بینالمللی آنها به وجود آورده است.
لباسهای طراحی شده برای زنان ایرانی در مسابقههای بینالمللی، تاکنون در چند مورد دردسرساز شده است. تیم فوتبال زنان ایران، در بازیهای مقدماتی المپیک لندن به دلیل عدم تطابق لباس با موازین بینالمللی، از رقابتها حذف شد که هرچند در نهایت، این پوشش مورد تائید قرار گرفت، اما زنان ایرانی دیگر شانسی برای حضور در رقابتها نداشتند.
با توجه به محدودیتهای موجود در پوشش، زنان ایرانی در برخی رشتههای ورزشی از اساس امکان شرکت ندارند. در رشتههای دیگر هم، زنان ایرانی موظف به استفاده از پوشش تعیین شده برای شرکت در مسابقات هستند و حتی با وجود این پوشش هم برخی از امامان جمعه و مراجع تقلید به حضور زنان در مجامع بینالمللی اعتراض دارند.
لباسهای طراحی شده برای زنان ایرانی در مسابقههای بینالمللی، تاکنون در چند مورد دردسرساز شده است. تیم فوتبال زنان ایران، در بازیهای مقدماتی المپیک لندن به دلیل عدم تطابق لباس با موازین بینالمللی، از رقابتها حذف شد که هرچند در نهایت، این پوشش مورد تائید قرار گرفت، اما زنان ایرانی دیگر شانسی برای حضور در رقابتها نداشتند.
در موارد دیگر هم گاه شکل لباس، باعث کاهش بازدهی ورزشکاران شده و توانایی واقعی تیم یا فرد را پایین آورده است. در مواردی، فعالیت ورزشی که خود در بدن گرما تولید میکند، با پوشش اسلامی در بدن ورزشکار گرمای بیشتری ایجاد کرده و مانع بروز توانایی واقعی او شده است.
این در حالی است که مسئولان ورزش ایران در گفتههای خود بر اهمیت حضور زنان با پوشش اسلامی تاکید میکنند و از زنان ورزشکار نیز خواسته میشود در مصاحبههای خود بر این موضوع تاکید کنند. به عنوان مثال، سوسن حاجیپور، نماینده تکواندوی ایران، در گفتگویی تاکید میکند: "به عنوان یک بانوی مسلمان و ایرانی افتخار میکنم که در بازیهای المپیک ۲۰۱۲ لندن، پوشش اسلامی دارم. در مسابقات آسیایی و جهانی، برخی بانوان ورزشکار حجاب داشتند ولی فکر میکنم در رقابتهای تکواندوی زنان المپیک لندن، تنها کسی هستم که با حجاب اسلامی شرکت میکنم و این مسئله توجه خیلیها را جلب خواهد کرد. این بار هم ثابت میکنم که بانوی مسلمان ایرانی از تمام شرایط برای کسب عنوان قهرمانی برخوردار است."
ندا شهسواری، ورزشکاری که در رشته پینگپنگ ایران در رقابتهای المپیک شرکت خواهد کرد نیز در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه، دفتر تهران گفته است با این موضوع که باید در رقابتها با حجاب اسلامی حاضر شود، مشکلی ندارد و به آن عادت کرده است. او گفته: "بیش از یک دهه است که در بازیهای داخلی و بینالمللی با همین لباس شرکت میکنم و به آن عادت کردهام."
ارسال کردن دیدگاه جدید