قربانیان خاموش
چهارشنبه, 1391-01-09 16:18
نسخه قابل چاپ
لاورا اسمیت- اسپارک
برگردان:
نادیا پارسا
لاورا اسمیت-اسپارک -* برای بسیاری از زنان و دختران عراقی، درگیریها و مناقشاتی که از سال ۲۰۰۳ در این کشور آغاز شد، شروع مصائب و مشکلات زندگیشان بود.
در کشاکش بیقانونی و فقر ناشی از جنگ، تعداد بیشماری از زنان عراقی، قربانی قاچاقچیان سکس شدهاند؛ برخی در داخل خود عراق و برخی نیز در بیرون از مرزهای این کشور.
این در حالی است که بنا به گفته فعالان حقوق بشر، مسئله قاچاق زنان به سبب وجود فساد و تابوهای مذهبی و فرهنگی و هم چنین عدم تمایل مقامات عراقی به منظور مقابله و حل مشکل، به گونهای گزارش نشده، کماکان باقی است.
این امید اما هست که گزارش موسسه غیر دولتی "تغییر اجتماعی برای آموزش در خاورمیانه" (SCEME) که در لندن فعال است، شرایط را کمی تغییر دهد.موضوع این گزارش در پیوند با دختران ۱۰ تا ۱۲ سالهای است که برای بهرهکشی جنسی، از عراق به کشورهایی نظیر سوریه، عربستان، لبنان و امارات متحده قاچاق میشوند.
سایر قربانیان قاچاق نیز از کلابهای شبانه و فاحشهخانههای عراق به ویژه در بغداد سر در میآورند. این گزارش اشاره میکند که شماری از این فاحشهخانهها تنها به دلیل برآوردن نیازهای جنسی نظامیهای آمریکایی به وجود آمدهاند.
"ایمان ابوعطا" یک محقق بالینی است. او سال پیش زندگی حرفهای خود را برای مدتی متوقف کرد تا این پژوهش را به سرانجام برساند. او در پارلمان انگلستان گفت: "بعد از اینکه متوجه شدم در این زمینه تا چه اندازه سکوت شده است احساس وظیفه کردم که تحقیقی پیرامون آن انجام دهم."
او در مقدمه تحقیقاش مینویسد: "چیزی که من با آن مواجه شدم، درهای بسته، شرم و نبودن ارادهای لازم از جانب مسئولان سوریه و عربستان بود. در کنار این مسائل، سکوت جامعه مدنی نیز خود مشکل دیگری بود."
"ابوعطا" وقتی تاکید کرد که حضور نیروهای نظامی آمریکا و انگلیس در عراق، به عمیقتر شدن این بحران منجر شده است، با مقاومت و کارشکنی بیشتری روبهرو شد.
یک موسسه غیردولتی در عراق به نام " رهایی زنان در عراق" تخمین میزند که در طول هفت سال پس از جنگ، چهار هزار زن عراقی که یک پنجم آنها زیر ۱۸ سال بودهاند، ناپدید شدهاند.
او خطاب به شنوندگان سخنانش در پارلمان انگلیس گفت: "بهرهکشی جنسی در عراق نیز به مانند هر جای دیگری قبل از وقوع جنگ در سال ۲۰۰۳ وجود داشته است، اما بیثباتی ناشی از جنگ، باعث پدید آمدن فضایی شده است که در آن زنان و دختران در مقابل شبکههای قاچاق انسان آسیبپذیرتر شوند."
یک موسسه غیر دولتی در عراق به نام "رهایی زنان در عراق" تخمین میزند که در طول هفت سال پس از جنگ، چهار هزار زن عراقی که یک پنجم آنها زیر ۱۸ سال بودهاند، ناپدید شدهاند.
واقعیت این است که به دست آوردن اطلاعات در رابطه با این مسائل دشوار است. گروه تحقیقاتی یادشده اشاره میکند که بسیاری از این زنان در داخل یا خارج از کشور به وسیله گروههای تبهکار قاچاق شدهاند یا به وسیله خانوادههایشان برای ازدواج اجباری فروخته شدهاند.
صدها هزار عراقی در اثر جنگ آواره یا پناهنده شدهاند. بسیاری از کار قانونی منع شدهاند. برخی از مردان زنان خانواده را به روسپیگری وادار کردهاند تا پولی برای خانوادههای خود به دست آورند.
بسیاری از این موقعیتی که پیش آمده است سوء استفاده میکنند. یکی از مواردی که در این تحقیق به آن اشاره شده است، داستان دختری ۱۷ ساله به نام "امیرا" است. پدر فقیر امیرا، او را به مدت یک ماه تنها در ازای ۲۰۰ دلار به مردی سپرد که از زن معلول او مراقبت کند. علاوه بر کارهای خانه، امیرا مجبور شده بود با پسر این مرد و دوستانش نیز بخوابد.
این گزارش هم چنین اشاره میکند که باندهای حرفهای قاچاق به دنبال زنان جوانی هستند که به خاطر رهایی از ازدواج اجباری یا سوءاستفاده و خشونت از خانه فرار کردهاند.
یافتهها نشان میدهد که در عراق بسیاری از قاچاقچیان زن هستند. به گفته ابوعطا، بسیاری از این افراد، خود قربانی بهرهکشی جنسی بودهاند. بسیاری دیگر نیز به خاطر اینکه از این راه، راحت پول به دست میآورند در این شغل ماندهاند.
در حالی که قوانین ضد قاچاق و روسپیگری در بسیاری از کشورهای منطقه وجود دارد، ارادهای که ضامن اجرایی چنین قوانینی باشد ضعیف است. در نتیجه وجود این قوانین نیز هیچ کمکی به قربانیان قاچاق انسان نمیکنند.
در موارد دیگر، رانندگان تاکسی به عنوان قاچاقچی عمل میکنند و دختران را با پیشنهاد کمک فریب میدهند و آنها را به فاحشهخانههای شهر میبرند. همچنین مردانی جوان نیز در استخدام قاچاقچیان هستند که دختران جوان را بفریبند و به بهانه فرار از خانه آنها را به فاحشهخانهها بفروشند. ابوعطا میگوید: "بعضی از زنان جوان گول میخورند و فکر میکنند با یک پیشنهاد واقعی ازدواج مواجهند.
این زنان بعد از اینکه مورد بهرهکشی جنسی قرار گرفتند، خیلی زود مطلقه میشوند و در نهایت هم به خیابان کشیده میشوند و احترام و منزلت خود را در جامعه محافظهکار و سنتی عرب از دست میدهند. بعد از این، این زنان هدف سوءاستفادههای بیشتر قرار میگیرند."
در این گزارش به سرنوشت دختری به نام "شدا" اشاره شده است که در مرز سوریه توسط پدرش رها میشود. او به دمشق قاچاق میشود و بعد از این که پنج مرد به او تجاوز میکنند، به زنی فروخته میشود که او را وادار میکند در کابارهای به عنوان روسپی کار کند.
بسیاری از این زنان به اجبار وارد صنعت سکس میشوند و سپس احساس میکنند که به دام افتادهاند، ولی به دلیل تهدید خانوادههایشان و نداشتن هیچ آیندهای در جامعهای محافظهکار و عمدتاً مسلمان عراق نمیتوانند این شغل را ترک کنند. مسئله مهم این است که این افراد مایه شرم و خجالت خانوادههای خود هستند.
ابوعطا که با شماری از قربانیان قاچاق سکس در لبنان صحبت کرده است، میگوید که این زنان زندگی ملالآوری دارند. به گفته وی، "در ابتدا آنها با کابوس و فکر و خیال مواجهند ولی پس از مدتی متوجه میشوند که هیچ گزینه دیگری وجود ندارد و قادر به فرار نیستند".
ابوعطا میگوید: "یکی از این زنان برایم گفته است افرادی که او را قاچاق کردند، فهمیده بودند که او میخواهد فرار کند. به همین دلیل او را تهدید کردند که زندگی دخترش را با رسوا کردن او در میان مردم خراب خواهند کرد. به خاطر همین نیز او تصمیم گرفت که بماند."
یکی دیگر از رفتارهای بیرحمانهای که به ویژه در سوریه دیده میشود، ازدواج متعه است. در این نوع از ازدواج، دختری با قیمتی مشخص به ازدواج مردی در میآید و این مرد حق دارد که او را پس از یک زمان بسیار کوتاه ( فرضاً یک آخر هفته) طلاق دهد.
بر اساس گزارشهای موجود، این نوع ازدواج در تابستان که مردان توریست از خلیج به سوریه میآیند افزایش مییابد. باید اشاره کرد که این نوع خاص ازدواج به طور مشخص روسپیگری خوانده نمیشود. این در واقع نوعی بهرهکشی جنسی از زنان است که برای امرار معاش یا منفعت بردن از آنان صورت میگیرد.
در حالی که قوانین ضد قاچاق و روسپیگری در بسیاری از کشورهای منطقه وجود دارد، ارادهای که ضامن اجرایی چنین قوانینی باشد ضعیف است. در نتیجه وجود این قوانین هیچ کمکی به قربانیان قاچاق انسان نمیکنند.
در حرکتی مثبت، سال گذشته سوریه قوانین مربوط به جلوگیری از قاچاق را سختتر کرد. بر اساس مفاد این گزارش، مجازات و کیفر قانونی قاچاقچیان افزایش یافته است. اگرچه زنانی که وادار به روسپیگری شدهاند نیز مجازات خواهند شد.
سوریه همچنین اقدام به بازگرداندن پناهندگان عراقی کرده است که به طور غیر قانونی در این کشور کار و زندگی میکنند. این افراد شامل زنانی هم میشود که در صنعت سکس این کشور مشغول به کار بودهاند.
در همین زمینه ابوعطا میگوید: "تدارک پناهگاه، خدمات بهداشتی و درمانی و حمایتهای روانی مورد نیاز برای قربانیان بدنام بهرهکشی جنسی که شانس خیلی کمی برای اشتغال در این منطقه دارند، تقریباً غیرممکن است." او "افزایش تحصیلات" و "آگاهی" را عامل نخست در حمایت از آینده زنان و دختران آسیبپذیر میداند.
ابوعطا هم چنین به دنبال فرصتهایی برای مطالعه بیشتر است تا بتواند به جزئیات بیشتری در این موارد دسترسی یابد، ولی به سبب رویدادهای بهار عرب تلاش گروه متوقف ماند؛ چراکه دسترسی به برخی از مکانها ناممکن یا خطرناک بودند.
هوزان محمود از سازمان "برای رهایی زنان در عراق" نیز گزارشی را درباره روسپیگری در عراق منتشر کرده است. او میگوید مقامات دولتی درعراق با فعالیت این گروه مخالفت کردهاند و تلاش داشتهاند که مانع تماس وی با رسانهها شوند.
او از دولتهای غربی درخواست کرده است که فشار بیشتری را برهمتایان عرب خود در راه مبارزه با قاچاق زنان اعمال کنند. هم چنین پناهجویان آسیبدیده را به موقعیتی که مجدداً ممکن است در آن در معرض قاچاق قرار بگیرند، بازنگردانند. او اضافه میکند که رهبران مذهبی به جای طرد این زنان، باید با استفاده از نفوذ خود، نقش موثری را در جهت تغییر نگرش جامعه انجام دهند.
تغییرات آسان نخواهد بود. در بطن این ماجرا، مردانی هستند که برای سکس پول میپردازند و از این کار نیز بسیار راضیاند. از سوی دیگر در مرزها و جاهای دیگر ماموران فاسدی هستند که چشم خود را به روی آنچه بر سر زنان بیپناه میآید، میبندند.
محمود در پایان اضافه میکند:"مشکل اساسی هم این است که کماکان برای این مسئله تقاضا و بازار وجود دارد. همه چیز به پول و منفعت موجود در این کار بر میگردد."
*منبع: سی ان ان November 10th, 2011
ارسال کردن دیدگاه جدید