خانه | جامعه | هفت کوچه

بازگشتِ نجابت اخلاقی به غرب

پنجشنبه, 1389-12-19 18:34
نسخه قابل چاپنسخه قابل چاپ
برگردان: 
ونداد زمانی

 مارک ورنون - عصر روشنگری انقلابی بزرگ درباره‌ی شیوه‌ی تفکر بشر نسبت به اخلاق بود. از آن پس دو الگوی اصلیِ اخلاقی حضور گسترده‌ی خود را بر جای گذاشتند: از یک طرف شاهد سیطره‌ی نگاه اخلاقی بودیم که امانوئل کانت با اصرار بر «تعهد» و وظیفه بنیان گذاشته بود و از سوی دیگر شاهد اخلاقی که سنگ بنای آن بر « لذت جویی» استوار شده بود.

 

ترکیبِ اخلاق مسئولانه و اخلاق سودجویانه همه‌ی آن چیزی شد که دنیای معاصر از آن به‌عنوان اخلاق «لیبرالیستی» یاد می‌کند؛ لیبرالیسمی که تلاش کرد به این پرسش عمومی که « چه کاری درست است؟» پاسخ دهد. لیبرال نه به این مفهوم اولیه، محدود و واکنشی که مثلاً باید طرفدار «حق سقط جنین» و یا حقوق «همجنس‌‌گرا‌ها» باشیم بلکه در مفهومی بنیادی‌تر که قبل از هر چیز به نقش «فرد» و حق انتخاب فرد توجه می‌ورزد. منظور از «لیبرال» در واقع اخلاق لیبرالی است که به‌گونه‌ای هم‌زمان حقوق فردی و مسئولیت‌های فردی را مشخص می‌کند.

 

آیا در حال حاضر کسی می‌تواند بگوید که درخواست آزادی بیشتر برای انسان‌ها که لیبرال‌ها بر طبل آن می‌کوبند برای چیست؟ آیا چنین درخواستی و اصرار و تأکید بر آن، جز مصرف بیشتر و جمع‌آوری وسائل بیشتر حاصلی دارد؟ به‌عبارت دیگر گویی با وجود همه‌ی پیشرفت‌ها و دستاوردهای معیشتی همچنان نیاز به پاسخ‌گویی به همان پرسش اولیه که قبل از به دست آوردن آزادی‌های( نسبی) اجتماعی، برای ما مطرح بود، وجود دارد. ما هنوز در پی پاسخگویی به این پرسش هستیم که زندگی خوب و اخلاقی چیست و چگونه باید باشد؟

 

به نظر می‌رسد عصر روشنگری به دلیل صرف انرژی و نیت اصلی‌اش برای به دست آوردن حقوق اساسی افراد، توانایی دیدن تصویر بزرگتر را ناچار از خود سلب کرد و نتوانست مسیر اخلاقی درازمدتی برای اجتماع بشر تعیین کند. لیبرالیسم و تلاشش برای تثبیتِ « اخلاق درست» از درون تهی شد، چون توجه و تأکیدش بعد از قیام بر علیه خدای قدیمی که حقی برای « فرد» قائل نبود را ادامه نداد و به ناچار در دام خدای برساخته‌ی « فردیت» افتاد؛ خدای تازه‌ای که به ناچار انسان‌ها را از تدارک زندگی اجتماعی و همگانی بهتر بازداشت.

 

با همه‌ی این تفاصیل با توجه به اینکه در دنیای نسبتاً آزادی زندگی می‌کنیم، بهتر است تا بار دیگر بر طبق نیاز همیشگی بشر از خود بپرسیم : « زندگی چیست و چه هدفی دارد؟» تا پیش از این فکر می‌کردیم با فراهم کردن حقوق اولیه فردی به پاسخی برای این پرسش دست خواهیم یافت. به همین دلیل است که در دنیای کنونی اصرار بر اخلاق لیبرالی آن هم در دنیای آزاد به‌شکل فراگیری مورد بازخواست قرار می‌گیرد و امید به بازگشت « نجابت اخلاقی» [۱] را مد نظر قرار می‌دهد.

 

نجابت اخلاقی با این سئوال پیش‌فرض به میدان مباحثات تازه وارد شد که: « انسان بودن یعنی چه؟» پرسشی که بر بستر تعریف دقیق‌تری از نجابت ( اصالت‌های شخصیتی، عادت‌ها و توانایی‌های فرد) استوار است. تعریف و تفسیری که به شناسایی نیازها و راهکارهایی اشاره می‌کند که توضیح خواهد داد برای انسان کامل شدن به چه عناصری نیازمندیم.

 

نجابت اخلاقی بیشتر از هرچیزی به مبانی فلسفی دیدگاه‌های فیلسوف یونانی ارسطو مربوط می‌شود، به‌ویژه سمت و سوی نظراتی که او امید دارد در تعریف « دوستی» ‌به‌عنوان نشانه‌ی برای دست‌یابی به رفتار اخلاقی بدان دست یابد. از دید ارسطو شواهد منطقی حاکی از آن است که بشر موجودی اجتماعی است و به همین دلیل، برای دستیابی به یک زندگی کامل، بهتر است در پی تکوینِ منشِ فراگیری برای جامعه‌‌ی انسانی باشیم.

 

چشم‌انداز ایده‌الی که ارسطو ارائه می‌دهد در تعریفی می‌گنجد که او از کلمه‌ی « دوستی» دارد. از دید ارسطو دوست کسی است که مقدم بر همه خود را می‌شناسد و فردی است که صادق و شجاع است. کسی که برای دیگران وقت و انرزی می‌گذارد و هم‌زمان به منافع شخصی دیگران هم اهمیت می‌دهد.

 

بازگشت به نجابت اخلاقی و آیین و اصولِ « دوستی» برآمده از آن، به نوعی در تضاد با موقعیت آزاد بشر معاصر قرار می‌گیرد، چون نتیجه‌ی تلاش‌های چند صد ساله گذشته‌ی عصر روشنگری و دستاوردهای لیبرالیسم به امکان باشکوه و خجسته « فردیت» میدان زیادی داده است. دستاوردهای« فردگرایانه»‌ی مفیدی که با راه‌های ارائه شده توسط « نجابت اخلاقی» برای دستیابی به زندگی اجتماعی بهتر همسویی ندارد و آن را بر نمی‌تابد. شیوه‌ و منش رفتاری تعیین‌شده در نجابت اخلاقی بر این اصل استوار است که سلامت اجتماع بیش از هرچیز به کمک و همراهی « دیگران» نیازمند است.

 

بر مبنای این اندیشه و با تکیه بر نظریه‌های ارسطو درباره‌ی دوستی، انسان به‌عنوان حیوان اجتماعی وقتی به آرامش و تعالی انسانی دست خواهد یافت که بتواند با دیگران رابطه‌ی سالم و ماندگاری داشته باشد. ما موقعی به کشف خودمان می‌رسیم که به شناخت دیگران نائل گردیم، دیگرانی که برای‌شان احساس نگرانی و مسئولیت می‌کنیم. زندگی در جامعه‌ی تو‌سری‌خورده و پر از ناهنجاری‌ها که محور آن نفع فردی و سودجویی است، حتی اگر در آن جامعه آزادی‌های فردی تحقق یافته باشد، در نهایت از توانایی های بشر با وجود داشتن امکانات و توانایی‌های فردی‌اش خواهد کاست.

 

نیاز به ارتباط و مبادله، دلیل حیاتی دیگری است که ما را نیازمند و وابسته به موقعیت دیگران می‌نماید. فیلسوف معاصر «السدر مکینتایر» به خوبی در کتاب تازه‌اش با عنوان « بعد از نجابت» [۲] به این نیاز در چارچوب زندگی روزمره‌ی امروزی اشاره‌می‌کند. مکنتایر اعتقاد دارد که شخصیت انسان در متن زندگی اجتماعی و در شبکه‌های ارتباطی با دیگران شکل می‌گیرد و شکوفا می‌شود و فقط در تعامل با دیگران است که رفتار و منش فرد قوام می‌یابد؛، منش و رفتاری که به سهم خود زمینه‌ساز اجتماعی سالم‌تر است. از دید او بشر فقط از طریق تجربه‌های ناشی از روابط اجتماعی که با دیگران ایجاد می کند می‌تواند به تدارک نجابت لازم برای زندگی بهتر اجتماعی دست یابد. به نظر می‌رسد موج تازه‌ای از همیاری و همکاری مبتنی بر نجابت اخلاقی جای خود را با متانت و ضرورت در عرصه‌ی پاسخگویی به بحران بشر معاصر باز می‌کند.

 

منبع:

Mark Vernon, The Return of Virtue Ethics

 

پانوشت‎ها:

1- virtue ethics

2- Alasdair MacIntyre After Virtue 

Share this
Share/Save/Bookmark

ترجمه عنوان به "نجابت اخلاقی" دقیق نیست و اشتباه برانگیز است. در ادبیات فلسفه اخلاق فارسی آن به "اخلاق فضیلت" ترجمه می شود

کاربر مهمان عزیز هم « ویرچیو» و هم «اتیکس» می تواند با کلماتی به غیر از آنکه شما و من ترجمه کزدیم نیز به فارسی برگردانده شود. کلمه «ویرچیو » در فارسی بسته به آنکه در کجا و چگونه و در چه ژانری به کار برده شده است تعاریف و مفاهیم مختلفی را می تواند ایجاد کند. زنان و مردان داستانهای سرگرم کنندهِ عاشقانه اگر عاری از «ویرچیو » هستند به تعبیر شما به آنها نمی توان گفت « فضیلت » ندارد بلکه به احتمال زیاد آدمهای هستند که مبادرت به فعالیت های سکسی خارج از قرار و مدار جامعه کرده اند.
در این مقاله که نویسنده تلاش کرده با زبانی ساده مقوله ای فلسفی را مطرح کند و من هم برای اینکه طیف وسیع و متفاوت خوانندگان ارتباط راحت تری را ابا آن ایجاد نمایند تصمیم گرفتنم تا از این برگردان استفاده کنم. شکی نیست که شما هم بر طبق سلیقه تان مختارید که «بازگشت نجابت اخلاقی » را «بازگشت اخلاق فضیلت » ترجمه کنید

«ویرچیو» در دوره اشرافیت اروپا در فضاهای مذهبی « تقوا» هم تعبیر می شد. برای زنان نشانه پرهیزکار ی می توانست باشد و همانطور که گفتم کلمه بسیار معنی داری است. در آن معانی چون « اصالت» «شرافت» « منش» و حتی « نجابت» که من بکار بردم نیز نهفته است. البته اینها تعاریفی است که در انگلیسی می توان برای کلمه لاتین فوق در نطر گرفت. نمونه ای که شما اشاره کردی نیز می تواند کاربرد داشته باشد و در مواردی صحیح تر از برگردان این مقاله نیز می باشد

ممنون از توجه تان

اینها دارند دمکراسی را انتقاد می کنند و ما تازه داریم اگر خدا بخواد به دمکراسی دست بیابیم. چه جالب

ممنون از جوابتان. ولی متاسفانه توضیحی که دادید کافی نیست. نویسنده مقاله از همان ابتدا "ویرچو اتیکس" را در مقابل دو رویکرد دیگر اخلاقی "اخلاق وظیفه گرا" و "اخلاق فایده گرا" به کار می برد. وی بعد از معرفی دو رویکرد اخلاقی حاکم دوره مدرن می گوید:
There is another ethical tradition that can help. It’s known as virtue ethics
عنوانی که شما به کار بردید بیشتر نوعی بازگشت عمومی اخلاق در مقابل "بی-" و یا "نا اخلاقی" را به ذهن تبادر می کند. اگر محتوای مقاله از بازگشت اخلاق وظیفه گرا نیز صحبت می کرد می شد از عنوان شما استفاده کرد در حالیکه نویسنده در صدد صحبت از اقبال جدید به اخلاقی دارد که به ویژگی های نفسانی مثبت توجه دارد و ملاک خوبی و بدی را را نه در "وظیفه مطلق" و یا "فایده بیشتر برای افراد بیشتر" بلکه در داشتن برخی ملکات نفسانی فاعل اخلاقی می داند

علی عزیز از سبک نوشتنت که می گویی: «ملکات نفسانی فاعل اخلاقی»، می شود به این سلیقه حساس رسید که برگردان ساده و عمومی شده ای که از سوژه بحث ارائه دادم طبع شما را جواب نخواهد داد. البته این نکته را هم بگویم که متنی که ترجمه کردم نیز تلاشی برای به کار بردن لغات و مفاهیم تجریدیِ فلسفی و اشراقی نداشته است. دوباره به این واقعیت اشاره می کنم که نمونه ای که شما اشاره کردید حتما می تواند کاربرد داشته باشد و در مواردی صحیح تر از برگردان این مقاله نیز باشد.
تشکر مجدد

مقاله در خور تفکری بود و مجال بحث فراوان دارد. با امید به اینکه این بحث ادامه پیدا کرده و در سطح باقی‌ نماند. در جواب دوستی که این مقاله را به دموکراسی مربوط دانستند، باید بگویم که به نظر می‌رسد در اینجا از دموکراسی سخنی به میان نیامده باشد، بلکه بسیار سطحی و محدود یکی‌ از برداشت‌های موجود از لیبرالیسم به صورت عنوان وار آمده بود که باز هم بسیار جای بحث دارد. با امید به اینکه در مسائل نظری عمق بیشتری پیدا کرده و بتوانیم از این طریق در نهادینه کردن راهکارهای بهتر برای همزیستی مسالمت آمیز در جامعه بشری کوشا باشیم.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.

لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.

کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و
منتشر نخواهد شد.

 

لینک به ادیتور زمانه:         

برای عبور از سد فیلترینگ

پرونده ۱۳۹۱ / چشم‌انداز ۱۳۹۲

مشخصات تازه دریافت برنامه های رادیو زمانه  از ماهواره:

ماهواره  :Eutelsat

هفت درجه شرقی

پولاریزاسیون افقی 

سیمبول ریت ۲۲

فرکانس ۱۰۷۲۱مگاهرتز

همیاران ما