منافع اقتصاد سبز در چیست؟
پنجشنبه, 1390-08-05 16:02
نسخه قابل چاپ
بخش دوم
بیژن روحانی
بیژن روحانی - حفاظت از زیستبومهای مختلف و همچنین تنوع زیستی در جهان عاملی اساسی برای دست یافتن به یک اقتصاد پایدار و سبز است. آب، غذا، سرپناه و انرژی نیازهای اساسی زندگی انسانها و همچنین پایههای هر اقتصادی را تشکیل میدهند. انعطافپذیری ساختار اقتصاد جهانی تا حد زیادی به وضعیت محیط زیست و طبیعت وابسته است، و این نکتهای است که در چند دهه اخیر مورد اتفاق نظر بسیاری از اقتصاد دانان و همچنین حافظان محیط زیست قرار گرفته است.
بازار جدید محصولات ارگانیک یا محصولاتی که بهطور طبیعی و بدون استفاده از مواد شیمیایی و آفتکشها و اصلاحات ژنتیکی و غیره تولید میشود، و همچنین بازار محصولات شناسنامهدار و محصولات چوبی، سه برابر میزان مورد انتظار رشد داشته است و میتواند به ۶۰ میلیارد دلار در سال برسد.
برای پاسخ دادن به پرسشی که در گفتار پیش در خصوص امکانپذیر بودن دستیابی به یک "اقتصاد سبز" مطرح شد، "اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت" مجموعه مطالعاتی را انجام داده است. در این پژوهشها نشان داده شده است که اقتصاد از یکسو بر تنوع زیستی تاثیر میگذارد، اما از سوی دیگر به شدت به وجود آن وابسته است. صدها میلیون نفر از مردم در سراسر جهان که در بخش خصوصی و تجاری کار میکنند عامل مهم توسعه اجتماعی و اقتصادی هستند. برخی از این افراد و موسسات در گوشه و کنار جهان، آرام آرام به این نتیجه رسیدهاند که حفظ تنوع زیستی میتواند منافع اقتصادی آنان را نیز تامین کند. یعنی بدون حفاظت از زیستبوم اطراف و تلاش برای غنی نگاه داشتن انواع گونههای حیاتی، بسیاری از اشکال فعالیت اقتصادی نیز به خطر خواهد افتاد. تلاش برای حفاظت از این گونهها همچنین نیازمند به سرمایهگذاری است. در وضعیت فعلی بحران اقتصادی در جهان و در حالی که محرکهای اقتصادی فراوانی از سوی دولتها برای مهار این بحران تزریق میشود، بسیاری از اقتصاددانان سبز معتقد هستند باید بخش عمدهای از این سرمایهگذاریها، اتفاقا در همین لحظه، به سوی طبیعت و محیط زیست روانه شود تا بتواند چشمانداز دستیابی به یک اقتصاد پایدار را تضمین کند. در حقیقت آنها معتقد هستند اقتصادی که بتواند ارزشهای طبیعت و محیط زیست را حفظ کند و منافع مادی خود را نیز مبتنی بر سرمایهگذاری در آن تعریف کند، از گزند بحرانهای آینده تا حد زیادی در امان خواهد ماند.
برخی از دادهها و اطلاعات مهمی که باعث شده است تا "اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت" به چنین نتیجهگیری برسد به شرح زیر هستند:
سالانه ما بخش بزرگی از خدماتی را که اکوسیستمها و زیستبومها برای اقتصاد انجام میدهند از دست میدهیم. میزان این خسارت در خصوص زیستبومهای وابسته به خشکی و نه زیستبومهای دریایی، حدود پنجاه میلیارد یورو برآورد شده است.
همچنین اگر روند فعلی در خصوص نابودی زیستبومهای دریایی و تنوع زیستی در آنها تغییر نکند، تا پنجاه سال آینده صنعت ماهیگیری در جهان از میان خواهد رفت یا با کاهش بسیار اساسی روبهرو خواهد شد.
در حال حاضر حاضر ۳۵ درصد از مساحت خشکیهای زمین به فعالیتهای کشاورزی اختصاص دارد، اما تولید محصولاتی که نیاز به آبیاری دارند، باید تا سال ۲۰۳۰ به میزان ۸۰درصد رشد پیدا کند تا بتواند جوابگوی نیازهای رو به رشد جامعه انسانی باشد. در منطقه کاراییب از میان رفتن زیستگاههای مرجانی باعث ۲۰درصد کاهش از عواید حاصل از توریسم و گردشگری شده که به معنای از دست رفتن سیصدمیلیون دلار درآمد در سال است.
صدها گونه از درختان و گیاهان دارویی که در تهیه بسیاری از داروها و محصولات بهداشتی و آرایشی کاربرد دارند در معرض انقراض جدی قرار گرفتهاند.
بازار جدید محصولات ارگانیک یا محصولاتی که بهطور طبیعی و بدون استفاده از مواد شیمیایی و آفتکشها و اصلاحات ژنتیکی و غیره تولید میشود، و همچنین بازار محصولات شناسنامهدار و محصولات چوبی، سه برابر میزان مورد انتظار رشد داشته است و میتواند به ۶۰ میلیارد دلار در سال برسد.
در حقیقت سرمایهگذاری در راه حفظ تنوع زیستی و کاستن از میزان تخریب طبیعت، در بلندمدت میتواند عواید بسیاری را نصیب اقتصادهای در حال رشد کند. بحرانهای اخیر اقتصادی فشار فوقالعادهای را بر تصمیمگیرندگان بخشهای اقتصاد و سیاست وارد میکند تا به بازاندیشی در مبانی سیاستگذاریهای خود بپردازند.
تخمین زده میشود که مناطق حفاظت شده در سرتاسر جهان قابلیت تولید محصولات و بازده اقتصادی بین چهار میلیارد و چهارصد تا پنج میلیارد و دویست میلیون دلار در سال را دارا باشند. بهطور متوسط میزان خطرات و هزینههای تغییرات آب و هوایی برابر با ۲۰ درصد تولید ناخالص داخلی GDP برآورد شده است، در حالی که هزینه مقابله با چنین تهدیداتی در زمان حاضر میتواند سالانه تنها حدود یک درصد از تولید ناخالص داخلی کشورها بهطور متوسط باشد.
چنین دادههایی که توسط "اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت" و همچنین برنامه محیط زیست ملل متحد منتشر شده است نشان میدهد رشد و تولید اقتصادی تا چه میزان به پایداری و حفاظت از محیط زیست و زیستبومهای مختلف خشکی و دریایی و غیره بستگی دارد. در حقیقت سرمایهگذاری در راه حفظ تنوع زیستی و کاستن از میزان تخریب طبیعت، در بلندمدت میتواند عواید بسیاری را نصیب اقتصادهای در حال رشد کند. بحرانهای اخیر اقتصادی فشار فوقالعادهای را بر تصمیمگیرندگان بخشهای اقتصاد و سیاست وارد میکند تا به بازاندیشی در مبانی سیاستگذاریهای خود بپردازند.
با این حال هنوز موسسات و نهادهای بسیاری در بخشهای دولتی، عمومی و خصوصی در سراسر جهان هستند که اهداف خود را مطابق توسعه پایدار تعریف نکردهاند و نمیکنند و برعکس با شدت هرچه تمامتر به استفاده از منابع طبیعی و نابود کردن آن میپردازند، بدون آن که به عواقب اقتصادی ناخوشایند آن نیز توجه داشته باشند. در معرض خطر قرار گرفتن صنعت ماهیگیری در سراسر دنیا، مثال برجسته این بیتوجهی به سرمایهگذاری در اقتصاد سبز و توسعه پایدار است.
اکنون پرسش اینجاست که قدمهای اساسی برای دست یافتن به چنین الگویی از توسعه و اقتصاد کدامها هستند.
ادامه دارد.
در همین زمینه:
آیا اقتصاد سبز امکان پذیر است؟- بخش اول
ارسال کردن دیدگاه جدید