اسلام تلاش می‌کند تا عقل و وحی و همچنین دانش و ارزش را بر اساس دیدگاه خود از طبیعت در هم بیامیزد. ..این جمله که در آغاز مقاله نوشته شده است نخست باید کاملا بررسی گردد. و سپس مفاله ادامه یابد. بازنگری این جمله را هم یا باید خود نویسنده و یا مترجم مقاله انجام دهند....

با تشکر! از جمله مورد بحث چنین بر می آید که آشپزی در بیابانی ایستاده و یک نگاهی به دور و بر خود کرده عقل را از یک گوشه و وحی را از گوشه دیگر و سپس دانش و ارزش را از جاهای دیگر در دیگی ریخته و آن ها را خوب در هم می آمیزد....اکنون نوبت شماست که ببینید آن ها شکل واقعی خود را دارند یا نه مثلا عقل در دیدگاه آن آشپز نه در سر بلکه مطابق دیدگاه ارسطو در دل است رجوع کنید به کتاب آشپز....دانش هم اگر شناخت علت ها باشد مثل تب در علم پزشکی از دیدگاه آشپز از گرمای آتش جهنم است....ارزش کنیز و برده هم که دیگر هیچ....

این که آقای دکتر ابراهیمیان فرمودند دانش ستاره شناسی ازایران یا هند به جهان اسلام راه یافت با توضیح هایی درست است. بیشترین و نخستین نقش را دراین زمینه روزبه فرزند دادویه ( عبدالله بن مقفع !) و خاندان نوبختی داشتند که ده ها اثر علمی ( و ادبی) روزگار پیش ازاسلام ایران را به عربی ترجمه کردند. ابن ندیم دراین زمینه فهرستهایی داده است و دیگران نیز از کتابها و آثاری نام برده اند. موج بزرگی از ترجمه در آخرهای خلافت اموی و در یک سوم آغازین خلافت عباسی بویژه در زمان مأمون بالاگرفت و ده ها تن از دانشمندان ایرانی به ترجمه آثار علمی، فلسفی، ادبی، دیوانهای مالی و خراج و حکومتی و ... به عربی پرداختند. روشن بود که زبان عربی آن روزگار گنجایش پذیرش آن سطح از مطالب علمی را نداشت؛ از همین رو خلیفه عمر پس از دستیابی به سورستان ( عراق آن زمان و بقول عربهای آن زمان سواد ) پس از برخورد با سیستمهای پیچیده وپیشرفته آبیاری و ...و دیوان خراج، دستور داد که همان کسان که در این زمینه کار میکردند با همان روشها و زبان ( پارسی ) به کارشان ادامه دهند. دراین باره باز هم برترین نقش برای بالابردن سطح و گنجایش زبان عربی را همین روزبه ( ابن مقفع ) و عبدالحمید فرزند یحیی از شهر انبار یا فیروز شاپور سورستان ( عراق کنونی ) داشته اند. دیوان خراج را پس از زادان فرخ در زمان حجاج باز هم یک ایرانی ناصالح بنام صالح فرزند عبدالرحمان سیستانی به عربی ترجمه کرد ...؛ دستور نویسندگی و فن نگارش را همین عبدالحمید از پارسی به عربی برگرداند. اگر خوب مطالعه و بررسی شود، آن چه علوم و ادبیات اسلامی شناخته ( بخوانید : خوانده ) میشود دنباله تحولات فرهنگ ایرانی ( از علمی و ادبی و هنری و ... ) بوده که این بار با چهره اسلامی و زبان عربی نمود و ادامه یافته است. شاید کمی دور افتاده باشم؛ بهرحال این نجوم هم از آن دانشهایی است ( مانند پزشکی و ریاضی وفلسفه و منطق و ... ) که از ایران توسط ایرانیها به عربی ترجمه شده است. درمیان عربها شاید بعدها کسانی بودند که نزد ایرانیان به فراگیری ادب و زبان عربی پرداخته اند ولی در زمینه های علمی کمتر کسی بجز ایرانیان درفهرست دانشمندان جهان اسلام میتوان دید. نامهای عربی ناشی از فرایند تعریب است که باعث گم شدن بسیاری از سررشته ها و ریشه ها شده است، یا دستکم باعث دشوار شدن یافتن سررشته ها و ریشه ها. بگذریم که حوصله خواننده گرامی سر میرود. به امید روزی که دیدار کنیم و با هم دراین زمینه ها به گفتگو بپردازیم، چیزهایی بنویسیم و بدون برخی پیامدها چاپ و پخش کنیم. خدا نگهدارتان . تهران ـ بابک

با سلام خدمت شرکتجوی عزیز نادر که نوشته بودند:ظاهرا بعضیها سوگلی حرم هستند برخی هم مثل من کنیز مطبخی ! همانطور که قبلا گفتم اگر به این سردار دانشمندوبرادر مصطفی را فرصتی پیش اید مدعی میشوند که اهرام ثلاثه مصر ومعابد اینکاها و ایوان مدائن ودیوار چین بر اساس محاسبات وکشف عدد(صفر) مسلمین ساخته شده اند! فراتر از ان با کشف ( 0و1) توسط این نوابغ ما حالا کامپیوترداریم !!!! برادر جان پیاده شو تا با هم راه برویم !

عزیزم من مصطفی را نه دیده و نه میشناسم اما از طریق مواردی که ایشان به برخی شرکتجویان بحث های دیگر متوجه شده ام که نامبره همیشه جانب ادب را رعایت کرده و در همه حال جوابهای معقول و سنگینی ارایه کرده اند. بنده از این نحوه طعنه امیز نوشته شما فقط یک چیز دسنگیرم شده که احتمالا شما دوست دارید مقاله ای بنویسید و به بحث بگذارید. این گوی و این میدان اما شما را به خدا قبل از نوشتن هر مطلبی و جوابی یک کمی به این جندتا شعری که از سهراب سپهری یادم هست فکر کنید
----و بکاریم میان دو هجا تخم سکوت
و بدانیم اگر مرگ نبود دست ما در پی چیزی میگشت
و نخوایم پلنگ از در خلقت برود بیرون

لب کلام اینکه برخی از ما این بحث های اینترنتی را به عنوان یک سرگرمی و کار لذت بخش می بینیم حالا چه فرقی میکند که کی چی گفت و چطور گفت. شما به مطلب نگاه کنید و بچرسید ایاچیز به درد بخوری در ان برای من هست. اگر هست که پیش کشتان و اگر نیست ان را به حال خود رها کنید و بازهم به قول سهراب

اب را گل نکنیم
در فرودست انگار
کفتری میخورد اب
در فرودست شاید دست درویشغ
نان خشکی را فرو برده دراب.

اب را گل نکیم

زیرا بعضی از ماها که مثل شما خوشحال و خوشبخت نیستیم دلمان به همین بحث های چندرغازی خوش کرده ایم

اگر بحثی را دوست ندارید لزومی به طعنه امیز حرف زدن نیست

خوش باشید

از ضیاءالدین سردار چهار کتاب قدم اول به فارسی ترجمه شده است. دو مورد را نام بردید، آشوب و فرهنگ‌شناسی، دو کتاب قدم اول دیگر هم به تازگی از وی ترجمه شده است: «ریاضیات» و «فلسفه علم».
به طور کلی سردار معتقد است که غربی‌ها دانش تمدن‌های غیرغربی را تصرف کرده و نقش آنان را در تاریخ علم نادیده می‌گیرند. اما مثلاً در کتاب «ریاضیات» سردار می‌گوید جبر و مثلثات را مسلمان ابداع کردند و نیز کپرنیک در نجوم از خواجه‌نصیر طوسی و «دوایر طوسی» الهام گرفته است.
برای دیدن کتاب‌های قدم اول ضیاءالدین سردار اینجا را ببینید:
http://www.shirazehketab.net/cgi-bin/mt/mt-search.cgi?IncludeBlogs=2&sea...