نهاد اجتماعی چیست؟
حمید پرنیان– اصطلاح «نهاد» از زوایای گوناگونی بررسی و تعریف شده است، آنچنان که ما تعریفهای جامعهشناختی و اقتصادی و فلسفی گوناگونی از نهاد داریم. نوشته زیر نهاد اجتماعی را تعریف میکند، ویژگیهای آن را برمیشمرد و به اختصار به معرفی سه دیدگاه در توصیف و تشریح آن میپردازد. این مقاله ترجمه آزادی است از مدخل "نهاد اجتماعی" در فرهنگ فلسفی استنفورد.
نهاد و ابرنهاد
نهاد اجتماعی را باید از سایر فرمهای پیچیدهی اجتماعی مانند میثاقها و قوانین و هنجارها و آیینهای اجتماعی متمایز کرد. مثلا آیین، نهاد اجتماعی نیست، بلکه بخشی از نهاد اجتماعی است.
نهاد اجتماعی از خود مفهوم جامعه نیز متفاوت است. جامعه کموبیش دارای منابع کافی انسانی است (یعنی اعضای یک جامعه اعضای جدید را از طریق تولیدمثل بازتولید میکنند) اما نهاد اجتماعی ممکن است چنین نباشد. جامعه دارای نظام زبانی و آموزشی است و از نظر سیاسی و اقتصادی مستقل است، اما نهاد اجتماعی نه دارای زبان و نظام آموزشی خاصی است و نه از نظر سیاسی و اقتصادی، مستقل.
نهادهای اجتماعی اغلب سازمان اجتماعی هم هستند. برخی نهادها، نظامِ سازمانها هستند. برای نمونه، سرمایهداری یک نهاد اقتصادی است که سازمانهای دیگر را تحت تاثیر خود قرار میدهد و نظام آنها را تعیین میکند.
برخی از نهادها «ابرنهاد» (meta-institution) هستند، یعنی بر فراز نهادهای دیگر قرار گرفته آنها را سازمان میدهند. مثلا، حکومتها ابرنهاد هستند. هدف و کارکرد حکومتها، هدف و کارکرد نهادهای دیگر را تعیین میکند، و نظامهای اقتصادی و آموزشی و نظامی خودشان را از راه قانون تشکیل میدهند.
اما با این حال، برخی نهادها هم اصلا سازمان یا نظامدهندهی سازمانها نیستند؛ مثلا زبان انگلیسی یک نهاد است، اما سازمان نیست. نهاد زبان انگلیسی صرفا یک نهاد ساده نیست، چون مؤلفهی مهم و بنیادین نهادهای دیگر است. از همین منظر، نهاد خانواده نیز میتواند بنیادیتر از نهادهای دیگر باشد. این بستگی به زاویهی دید ما دارد.
چهار ویژگی کلی نهاد اجتماعی
برای اینکه بتوان نهاد اجتماعی را از دیگر فرمهای اجتماعی جدا کرد، باید چهار ویژگی را مد نظر داشت: ساختار، کارکرد، فرهنگ، و نظام تنبیهی.
هر نهادی دارای ساختار متفاوتی از نقشهاست. این نقشها، وظایف و «کارکرد»ها را تعیین میکنند. نقشها نیز به یکدیگر وابسته هستند، یعنی در یک سلسلهمراتب قرار گرفتهاند و از اختیارات و جایگاههای متفاوتی برخوردارند. نقشها برای برآوردهکردن هدف اصلی نهاد به وجود آمدهاند و بنابراین در این راستا با یکدیگر ارتباط سازمانیافته پیدا کردهاند. ما این شبکهی نقشها را «ساختار» میگوییم.
اما وجه ناآشکار و غیررسمی نهاد را «فرهنگ» میگوییم. فرهنگ نهادی به نگرشها و ارزشها و هنجارها و اخلاقیات یا «روح» یک نهاد گفته میشود. فرهنگ هر نهاد مشخص میکند که اعضا چگونه و چقدر فعالیت داشته باشند.
هر نهادی، برای مجازات کردن اعضای خاطی خود نظامی از تنبیهات دارد، خواه این تنبیهات نوشتهشده باشند یا نباشد. آنها در هر نهادی وجود دارند. مثلا همین زبان انگلیسی را در نظر بگیرید: اگرچه هیچ مجازات نوشتهشدهای برای خاطیان وجود ندارد، اما میتوان دید که وقتی کسی از هنجارهای زبان انگلیسی تخطی میکند چگونه با نگاههای اصلاحگر و گاه سرزنشگر مواجه میشود.
حالا که با چهار ویژگی کلی نهادها آشنا شدیم وقتاش است که تعریفی نظری از نهاد بدهیم و آن را از سایر مفاهیم اجتماعی نظیر «گروه» و «سازمان» و غیره متمایز سازیم.
سه دیدگاه
سه رویکرد به مفهوم نهاد وجود دارد: رویکرد ذرهای (atomistic) ، جامعنگر (holistic)، و مولکولی (molecular).
بهترین نمایندهی رویکرد ذره، نظریهی "میثاقها"ی دیوید لوئیس است. میثاقها، از نظر لوئیس، قاعدههایی هستند که عمل را رهبری میکند و موجب هماهنگی بین افراد میشود. در واقع، "ذره" در نظریهی ذرهای، به کنشهای افراد انسانی اطلاق میشود. یعنی، نظریهی ذرهای چون افراد را کنشگر میداند، آنها را مکانی برای ارزش اخلاقی متصور میشود. برای همین هم هست که ارزش نهادهای اجتماعی را ارزشی انشقاقی میداند؛ یعنی نهادها باید با نیازها و تمایلات و خواستههای اعضای خود عجین شوند.
اما نظریهی ذرهای نهاد را تعریف نمیکند. آیا وابستگی عملی بین افراد یک گروه تحت یک میثاق اجتماعی میتواند نهاد را به وجود آورد؟ آیا این وابستگی عملی، کافی است؟ آیا دانشگاهها، دولتها، و شرکتهای تجاری که وابستگی عملی بین اعضایشان وجود دارد و برای خود میثاقی دارند نهاد به شمار میروند؟
رویکرد دوم، جامعنگر است، که همان ساختارگرایی- کارکردگرایی است. این رویکرد بر روابط درونی نهاد و روابط نهاد با مجموعههای اجتماعی دیگر تأکید میکند. اولی، یعنی روابط درونی نهاد را «ساختار» مینامیم و دومی، یعنی روابط نهاد با مجموعههای دیگر را «کارکرد».
کارکردگرایان میکوشند ثبات کلی نظامهای اجتماعی را توصیف کنند و توضیح دهند. این رویکرد برخلاف رویکرد ذرهای، از افراد و عاملهای کنش شروع نمیکند، بل از تحلیل کل نظام به تحلیل کنش افراد یک نظام اجتماعی میرسد. بنابراین یک "ابرنهاد" وجود دارد که دولت و حکومت است و نقش محوری در کارکرد نهادهای دیگر جامعه بازی میکند.
معروفترین الگوی این رویکرد، الگوی ارگانیکی است؛ نهادهای اجتماعی مانند ارگانها یا اعضای بدن انسان هستند. هر ارگانی کارکردی دارد و کارکردش در راستای بهبود و سلامت کل بدن است. هیچ ارگانی مستقل از ارگان دیگر نیست. نهادهای اجتماعی نیز در راستای سلامت جامعه کار میکنند و به دیگر نهادها وابسته هستند.
بیتردید و در نگاه اول، نقد اساسیای که به این رویکرد میشود داشت این است که به "ابرنهاد" یا نهاد مادر چنان اقتدار و قدرتی میدهد که بتواند دیگر نهادها را تحت کنترل خود درآورد. کم نبودهاند حکومتهایی که از همین قدرت سوءاستفاده کرده، دیکتاتوری به راهانداختهاند. شکی نیست که مثلا دادگاه کشور باید از حکومت استقلال کامل داشته باشد تا بتواند جلوی فساد اداری و سیاسی را بگیرد.
رویکرد سوم، یا همان رویکرد مولکولی، نمیخواهد که نهادهای اجتماعی را صرفا به میثاقها فروبکاهد یا آنها را برحسب رابطهای که با نهادهای دیگر و مجموعههای اجتماعی دیگر دارند تعریف کند.
از دیدگاه مولکولی، هر نهادی استقلال نسبی از نهادهای دیگر و همچنین از جامعه دارد. اما مجموعهی نهادها تحت یک نظام یکپارچهای قرار گرفتهاند و عمل میکنند. دولت-ملتهای لیبرال دمکرات، نگرشی مولکولی به نهادها دارند؛ این دولت-ملتها نهادهای عمومی و خصوصیای دارند که تحت نظارت یک نهاد مادر یا نهاد بالا (که همان حکومت باشد) فعالیت میکنند.
نگاه جامعنگر بر خلاف نگاه مولکولی به نهاد، به این موضوع توجه دارد که ضروری نیست نهاد اجتماعی صرفا در راستای خواستهها و نیازهای جامعه فعالیت کند. مثلا نهادهای بینالمللیای مانند سازمان ملل و پلیس بینالملل صرفا در راستای یک جامعه و یک حکومت عمل نمیکنند.
اما سؤالی که پیش میآید این است که آیا نهادها مستقل از جامعه هستند یا نه؟ آیا جامعهای میتواند بدون نهاد باشد؟ آیا جامعهی بدون نهاد اصلا وجود دارد؟
جامعه نمیتواند بدون نهاد باشد. هر جامعهای چندین نهاد دارد. اما وجود دولت یا همان نهاد مادر یا نهاد بالا برای جامعه ضروری نیست. میتوان جامعهای را فرض کرد که دولت یا حکومتی ندارد. و این درست نیست که فکر کنیم بدون حکومت، هیچ نهادی در جامعه شکل نخواهد گرفت.
ارسال کردن دیدگاه جدید