تماماً انتخاباتی و کاملاً از روی ترس
پارسا محمدی - با یک دست وسایل بنایی را زیر بغل نگه داشته و با دست دیگر سیگارش میکشد. پکهای محکمی به سیگار میزند که با دل پر او در تناسب کامل است. میگوید: چرا راضی نباشیم؟ کی گفته نباید راضی باشیم؟
«حرف حساب اینهایی که نمیخواهند دو قران پول توی جیب بدبخت، بیچارهها باشد چیست؟ چرا آتش به حساب آخرت خودتان میزنید؟ چرا برای جد و آبادتان فحش درست میکنید؟ شما چهکاره مملکت هستید که مخالفید؟ اصلاً شما مخالف چی هستید؟
زن و بچههای من فقط وقتی گوشت میخورند که کسی نذری بیاورد. پول گوشت خریدن ندارم. به خدا ندارم، به پیغمبر ندارم، به امام حسین ندارم. قبلاً آشغال گوشت میخریدم آبگوشتی جلوی این بچهها میگذاشتم اما الان یک گرم گوشت هم قیمتی شده. به خدا زنم استخوانش پوک شده، قلم خالی را وزن میکنند و میفروشند.
چرا فقط خودتان را میبینید؟ چرا فکر میکنید مملکت فقط برای شماست؟ ما آدم نیستیم؟ زن و بچه ما آدم نیستند؟ برای خودتان خانه دارید، ماشین دارید، حقوق دارید، بیمه دارید، کیف دنیا را میکنید، چه خبر دارید که ما چطوری زندگی میکنیم. عکس مرا بنداز، بزن توی روزنامه ببینند شاید از موی سفیدم خجالت بکشند. این دست من است. شده مثل مجسمه. به خدا وقت گچ درست کردن، این آب مثل تیزآب میخواهد پوست دستم را بلند کند.
کی گفته خامنهای میخواهد بدهد؟ ای لعنت به گور پدر و مادرش. لعنت به جد و آباد این آخوندها با این مملکتی که درست کردند. کجا خامنهای داده؟ پول احمدینژاد است. یک نفر در این مملکت پیدا شد چند سال دست این ملت را گرفت. نترسید. چند ماه دیگر میرود و دوباره مملکت میافتد دست شما. دوباره مثل قبل دزدی کنید تا از چشمتان بزند بیرون. اللهی به حق دست بریده قمر بنی هاشم هر کس سنگ میاندازد جلوی این کارهای احمدینژاد، زن و بچهاش از گرسنگی جلوی چشمش دست و پا بزند و برایش راه نجاتی نباشد.»
***
یحیی آلاسحاق، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران در گفتگو با خبرگذاری مهر اعلام کرده است، از طرف "دولت و مجلس" از هفته اول اسفند، کمک جبرانی به ۷ دهک جامعه پرداخت خواهد شد. براساس اطلاعات موجود، به ازای هر نفر ۷۰ تا ۹۰ هزار تومان اختصاص مییابد که رقم ۷۰ هزار تومان برای ۶۰ میلیون نفر و رقم ۹۰ هزار تومان برای اعضای کمیته امداد و بهزیستی است که بر این اساس، به نظر میرسد باید حدود ۶ هزار میلیارد تومان تخصیص یابد.
وی تاکید کرده است با توجه به اثر این تصمیم در پایه پولی و تورم، باید تصمیم به پرداخت صورت گیرد چراکه هم اکنون پایه پولی ۹۲ هزار میلیارد تومان است که اضافه شدن این ۶ هزار میلیارد تومان تورم ۶ تا ۷ درصدی ایجاد میکند که باید در محاسبات این موضوع دیده شود. (منبع)
در مقابل محمدحسن آصفری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اعلام کرده ۷۰ هزار تومانی که قرار است از سوی رئیس دولت به مردم پرداخت شود "هدیه رهبری" است. او گفته است: این مبلغی که قرار است از سوی رئیس دولت به مردم پرداخت شود هدیه رهبری است و در جلسهای که تعدادی از نمایندگان و دولت باهم داشتند مقام معظم رهبری فرمودند كه برای معیشت مردم باید فکری شود و در این شبها به اقشار آسیبپذیر و آحاد متوسط و دیگر اقشار کمکهایی شود.
«احمدینژاد رئیس جمهور ایران نیست. رئیس جمهور ما آقای موسوی است که در حصر هستند. کسی که با رای مردم به قدرت نرسیده باشد باید برای راضی نگه داشتن طرفدارهایش که در انتخابات ضرب در پنج شدهاند مدام به آنها پول بدهد.»
آصفری گفته است «با توجه به تورم بالای ۳۵ درصد این یارانه عیدی حلال مشکلات مردم نخواهد بود ولی كمكی برای حل بخشی از مشکلات خانوادهها محسوب میشود.»
روزنامه دنیای اقتصاد نیز اعلام کرده است «براساس اطلاعات رسیده، احتمال واریز همزمان عیدانه و یارانه نقدی اسفندماه امسال در دهه اول آخرین ماه زمستان وجود دارد». در این صورت بسته به تعداد خانوار، مبلغی بین ۲۳۱ هزار تا یک میلیون و ۱۵۵ هزار تومان به خانوادههای دو تا ۱۰ نفره پرداخت خواهد شد.
***
اگر پدرم میداد، راضی بودم!
محمدرضا ۲۲ ساله است. هیکل ورزشکاری دارد و بسیار آدم خندهروئی است. معتقد است اگر بخواهد به مشکلات فکر کند و غصه بخورد یک شبه موهایش سفید میشود و باید مثل پیرمردها با عصا راه برود. میگوید: «والله کی از پول خوشاش نمیآید که من نخواهم. دستاش درد نکند. هرچقدر بیشتر، بهتر. فقط مسئله ما این است که پول یارانه ما دست پدر و مادرها است. به پدرم میگویم حداقل نصفاش را به خودم بده، میگوید: رویت را زیاد نکن. همینکه هر ماه یک چیزی از خودت نمیگیرم، بگذارم روی این پول برای صاف کردن پول آب و برق و بقیه چیزها برو خدا را شکر کن!
تازگی پدر و مادرها اینجوری شدهاند. معذرت میخواهم به دستشوئی رفتن آدم هم گیر میدهند. این فکر رفته توی مغز این پدر و مادرها که هزینه فقط آب، برق، گاز و تلفن است. فکر این نیستند که بابا دلار شده ۴۰۰۰ تومان، حالا یک لیتر آب بیشتر، یک ساعت برق بیشتر، اینها چه فرقی دارد. کار مملکت از بیخ خراب است. ربطی به آب دستشوئی ندارد.
خوب است شب عید این پول را میدهند از دست نالیدن این پدر و مادرها خلاص میشویم. خودمانیم حق دارند. پسته شده کیلوئی ۵۰ هزار یعنی اگر ۷۰ هزار تومان به من بدهند، −به خودم که نه، به پدرم بدهند− میشود پول یک کیلو پسته با دو کیلو تخمه. بد نیست. عید مینشینیم پسته و تخمه میشکنیم. از بیکاری بهتر است.»
جرات ندارم به آینده فکر کنم!
سر و وضعش نماد کامل یک "خانم معلم" است. مقنعه چانهدار، آستینهائی که به جای تخته پاککن استفاده شده و گچی هستند. کفشهای ساده و چادر سیاه تقریبا کهنه. بیست سال سابقه کار دارد. دو دختر و یک پسر دارد. به گفته خودش "متاسفانه" همسرش هم دبیر است.
درباره واریز عیدی شب عید میگوید:«حرف یک چیز است و واقعیت یک چیز دیگر. بعضی از گفتهها بر اساس علم و دانش است و بعضی از حرفها از جنس مقالاتی که فقط صفحه روزنامه را پر میکنند. نظر اساتید دانشگاه و کارشناسان اقتصاد این است که این پولها خودش نقدینگی است و تورم را زیاد میکند. این حرف درستی است. حاصل زحمات، علم و تحقیق متخصصان است. این مشکل وجود دارد ولی راهحل آن ندادن پول به مردم نیست.
«وقتی دلار گران نشده بود و وضعیت عادی بود، مردم زیر بار هزینه شب عید کم میآوردند. امسال با این وضعیت که مشخص است همه مردم محتاج پول و کمک هستند. باور کنید جرات ندارم به آینده فکر کنم. ترس همه وجودم را میگیرد و قلبم تند میزند. این وضعیت تا کی میخواهد ادامه داشته باشد؟ »
من یک مادر هستم. سر کلاس، بچهها از زندگیشان برایم تعریف میکنند. زندگی مردم سخت شده، مردم با مشکل زندگی میکنند.
ما سنت و فرهنگی داریم. درست یا غلط، دید و بازدید عید را داریم. هر سال با همسرم حرف میزنیم و میگوئیم دیگر به کسی اسکناس درشت هدیه نمیدهیم اما هر سال باید عیدی بدهیم، آجیل شب عید بگیریم، رفت و آمد کنیم و...! نمیشود. حرف زدن یک چیز است و واقعیت یک چیز دیگر.
از همه مردم سوال کنید. وقتی دلار گران نشده بود و وضعیت عادی بود، مردم زیر بار هزینه شب عید کم میآوردند. امسال با این وضعیت که مشخص است همه مردم محتاج پول و کمک هستند. باور کنید جرات ندارم به آینده فکر کنم. ترس همه وجودم را میگیرد و قلبم تند میزند. این وضعیت تا کی میخواهد ادامه داشته باشد؟ »
این خیانت به کشور است!
احمد ۲۶ ساله است و در یک مؤسسه آموزشی کار میکند. درباره عیدی دولت میگوید: «احمدینژاد رئیس جمهور ایران نیست. رئیس جمهور ما آقای موسوی است که در حصر هستند. کسی که با رای مردم به قدرت نرسیده باشد باید برای راضی نگه داشتن طرفدارهایش که در انتخابات ضرب در پنج شدهاند مدام به آنها پول بدهد.
با این پول تورم در کشور افزایش پیدا میکند و ارزش پول ملی کاهش پیدا میکند. تمام صنایع ایران با اجرای سیاستهای اقتصادی احمدی نژاد در حال نابودی است. پرداخت یارانه با منطق اقتصاد آزاد جور در نمیآید. این خیانت به کشور است.»
− به نظر شما هر کس این پول را بگیرد به کشور خیانت کرده است؟
− طرفداران آقای احمدی نژاد به دلیل بی سوادی و فقر درحال خیانت به کشور هستند. این مردم با حمایت از احمدینژاد در انتخابات و بعد از انتخابات به کشور ضربه میزنند. اینها را در هیئتهای مذهبی سازماندهی میکنند. همینها هستند که عضو انصار حزبالله و گروه فشار هستند.
− صحبت از پرداخت این پول به ۷۰ میلیون ایرانی است. نه فقط به طرفداران آقای احمدینژاد و طبقه پائین جامعه.
− با این پولها ننگ تقلب در انتخابات ۸۸ پاک نمیشود. مرم نباید فریب بخورند.
− پس شما مخالف این طرح هستید. به نظر شما چه راهکارهائی برای مخالفت با این طرح وجود دارد؟
− باید از مجلس حمایت کرد تا طرح عدم کفایت احمدینژاد تصویب شود. نباید اجازه داد دوره او تمام بشود. باید با رسوائی از قدرت کنار برود. خوشبختانه مجلس اجازه اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها را به احمدینژاد نداد. این طرح با چراغ سبز رهبری بوده است وگرنه مجلس به دولت اجازه این کار را نمیداد.
«خوب است شب عید این پول را میدهند از دست نالیدن این پدر و مادرها خلاص میشویم. خودمانیم حق دارند. پسته شده کیلوئی ۵۰ هزار یعنی اگر ۷۰ هزار تومان به من بدهند، میشود پول یک کیلو پسته با دو کیلو تخمه. بد نیست. عید مینشینیم پسته و تخمه میشکنیم. از بیکاری بهتر است.»
− شما حاضر هستید به عنوان مخالف این طرح از دریافت آن خودداری کنید؟
− اگر همه حاضر باشند این کار را بکنند چرا که نه.
− اگر همه حاضر نشوند چه؟ شما از گرفتن این مبلغ خودداری میکنید؟
− فکر میکنید برگشت این پول به کجاست؟ در اختیار دولت و در بودجه دولت میرود. این پول را میگیرم تا فشار بیشتری به دولت احمدینژاد بیاید.
− با گرفتن این پول چه فشاری به دولت احمدینژاد خواهد آمد؟
− افزایش نقدینگی، بالا رفتن تورم، افزایش اختلافات بین نیروهای سرکوبگر در جمهوری اسلامی،..
− شما در اول حرفهای خودتان این طرح را به دلیل بالابردن تورم در کشور، خیانت ارزیابی کردید؟
−بله
− طرح شما هم برای مخالفت، گرفتن پول و بالا بردن تورم است. چه تفاوتی دارد؟
− تفاوت در این است که احمدینژاد با تقلب در انتخابات جای رئیس جمهور منتخب مردم را گرفته است و باید هرکاری از دستمان بر میآید انجام بدهیم تا دولت او با بیآبروئی و مشکلات بیشتری دچار شود.
خودشان فهمیدهاند مردم دیگر نفس ندارند!
خانمی ۵۴ ساله است. خانهدار و صاحب شش فرزند است. دو فرزند او ازدواج کردهاند و بقیه با او زندگی میکنند. خبر ندارد که قرار است این عیدی را دریافت کند. از خوشحالی در پوست خودش نمیگنجد.
«خدا از دهانت بشنود. اینجوری که شما میگوئی اعلام شده، حتماً میدهند. همیشه خوش خبر باشی. به خدا عزا گرفته بودم برای این بچهها از کجا لباس نو بخرم. خیلی اوضاع بدی شده. امروز چیزی را نخری فردا باید گرانتر بخری. قبلاً پنجاه هزار تومان میدادم به پسرم، میرفت برای خودش یک شلوار و پیراهن میخرید اما آلان میرود یک شلوار لی میخرد ۱۰۰ هزار تومن. کفش خوبی که پاره نشود کمتر از ۷۰ هزار تومن نیست. جواناند، میخواهند سری در سرها داشته باشند. تازه بچههای قانع و اهلی هستند. حال و روز ما را میفهمند.
از همین مغازه بالائی داشتم آجیل قیمت میکردم. قیمتها سرسام است. همه گرفتارند. منتظریم پول یارانهها را بریزند تا برویم چهارتا تخمه و پسته بخریم شب عید مهمان میآید، بگذاریم جلویشان. من تورم و اینها را نمیفهمم اما گرانی است. خیلی گرانی است. مردم این پول را میزنند به یک زخمی از زندگی. به قول معروف گفتنی، دولت راضی است، مردم راضیاند، گور پدر آدم ناراضی. آنها که مخالف هستند حتماً وضعشان خوب است وگرنه کی از پول بدش میآید؟
اینقدر وضع خراب است که مردم نفسشان بالا نمیآید. خودشان فهمیدهاند مردم دیگر نفس ندارند و دلشان سوخته است. وقتی دولت خودش میداند مردم دستشان خالی است، مخالفت کردن کاسه داغتر از آش شدن است.»
من به عنوان اقتصاد دان صحبت میکنم
«ر» اقتصاددان مقیم ایران است. در ابتدای گفتههایش به این موضوع اشاره میکند که به عنوان یک اقتصاد دان از تاثیر تصمیمات دولت روی اقتصاد کشور صحبت میکند.
قیمتها سرسام است. همه گرفتارند. منتظریم پول یارانهها را بریزند تا برویم چهارتا تخمه و پسته بخریم شب عید مهمان میآید، بگذاریم جلویشان. من تورم و اینها را نمیفهمم اما گرانی است. مردم این پول را میزنند به یک زخمی از زندگی. آنها که مخالف هستند حتماً وضعشان خوب است وگرنه کی از پول بدش میآید؟
«به صورت مطلق میتوان ادعا کرد کسانی که این پول را دریافت میکنند موافق این طرح هستند. یک اعتبار مالی برای ۷۰ میلیون نفر در نظر گرفته شده است که تقریباً به صورت مساوی توزیع خواهد شد. در شرایطی که به دلیل اجرای سیاست سوبسیدزدائی و هم زمانی این سیاستها با تحریمهای شدید بینالمللی مشکلات شدیدی در زندگی مردم به وجود آمده است طبیعی است دریافتکنندگان از این تصمیم استقبال خواهند کرد. اما پذیرش مردم یک مسئله است و تاثیر این تصمیم دولت یک مسئله دیگر.
همه مردم بارها اسم "نقدینگی" را شنیدهاند. نقدینگی مجموع پولی است در دست مردم یک جامعه که بیرون از محدوده مخارج روزانه و ماهیانه آنها، قدرت وارد شدن به عرصه اقتصاد در قالب داد و ستد را دارد. مجموع این نقدینگی در کشور ما یک رقم درشت است. طبق پارهای از آمارها در دوران آقای احمدینژاد در هر روز کاری و غیر تعطیل رقمی در حدود ۲۴۱ میلیارد تومان به حجم نقدینگی کشور افزوده شده است. در یک اقتصاد رو به رشد این امر مثبت است. عامل گردش مالی در کشور و تامین اعتبار واحدهای تولیدی است. به تولید داخلی یک کشور و به بازار کشش و رونق میدهد اما اقتصاد ایران یک اقتصاد تولیدی نیست. اقتصادی مبتنی بر واردات است. بخش تولید در ایران به شدت وابسته به تکنولوژی و ماده خام از خارج کشور است.
اتفاقی که افتاده این است که در اثر حذف سوبسیدها و افزایش هزینههای تولید، واحدهای صنعتی ایران منطق اقتصادی خود را از دست دادهاند. این منطق اقتصادی ساده است. کسب سود از فرآیند تولید و سرمایهگذاری. در وضعیت موجود این منطق زیر سوال رفته است. یعنی افزایش هزینه تولید سبب شده است که قیمت تمام شده کالا در حوزه قدرت خرید مردم نباشد.
به فرض شما صاحب یک کارخانه هستید که زمین و ماشین آلات آن ۱۰ میلیارد تومان ارزش دارد. ترجیح میدهید کارخانه را بفروشید و پول آنرا در بانک بخوابانید و بدون زحمت ۲۰ درصد سود آنرا بگیرید یا سرمایه خود را صرف تولید کالائی کنید که یا ماده اولیه آن مشمول تحریم است و یا با توجه به افزایش قیمت انرژی و سایر هزینهها، تولید آن به صرفه نیست؟ البته راههای جذابتری برای شما وجود دارد. استفاده از سرمایه ۱۰ میلیارد تومانی خود برای دلالی و کسب سود بالا. مثلاً خرید و فروش ارز، مسکن، طلا، واردات و غیره.
در هر نوبت پرداخت یارانهها و در هر بار پرداخت نقدی به مردم مانند طرح پرداخت عیدی همراه با یارانهها، یک حجم جدید از نقدینگی به ساختار اقتصاد ایران تحمیل میشود. این نقدینگی یک مجموعه نقدینگی از مبالغ کوچک است. یعنی ۶ میلیارد تومان عیدی به همراه تقریباً ۲.۵ میلیارد تومان یارانه واریزی، تقسیم بر ۷۰ میلیون نفر شده است. اگر متوسط خانوار ایرانی را چهار نفر در نظر بگیرید تقسیم بر هفده و نیم میلیون خانوار شده است.
این نقدینگی نمیتواند صرف ایجاد واحد تولیدی بشود یا مشکل نقدینگی واحدهای تولیدی را رفع کند. فقط میتواند وارد بازار خرید و فروش شود. یعنی تقاضا را افزایش دهد. وقتی پول در دست مردم وجود داشته باشد و مقدار کافی کالا برای جذب این پول وجود نداشته باشد ما با تورم روبهرو هستیم. این نقدینگی صرف خریدهای خرد در هر حوزهای مانند موبایل، دلار، سکه، خودرو و غیره شود و با افزایش ناگهانی تقاضا، جهشی در قیمتها ایجاد خواهد کرد. برای تامین این اعتبار نیز ۲ راه وجود دارد. بیرون کشیدن بودجه عمرانی و تولیدی کشور، یا فعالیت دلالی دولت تحت عنوان فروش ارز در بازار آزاد یا چاپ پول توسط دولت.
«توزیع این پول تماماً انتخاباتی و کاملاً از روی ترس است. میخواهند در چند ماه باقیمانده تا انتخابات دل مردم را به دست بیاورند و از ایجاد جرقههای نارضایتی در طبقات فرودست جامعه جلوگیری کنند. هرچه به انتخابات نزدیکتر شویم جناح آقای احمدینژاد کیسه را شلتر خواهد کرد.»
در مورد سوم به دلیل اینکه این پولها بدون پشتوانه هستند کالاها واقعی و ملموس که حاصل نیروی کار انسان است با برگههایی به نام پول تعویض میشود که فاقد پشتوانه طلای یا فلزات گرانبها است و حاصل هیچ فرآیندی در تولید و ارائه خدمات نیست. نتیجه کاهش ارزش پول در دست مردم است. بنابراین بخشی از ارزش پولی که حاصل کار و تلاش مردم است طی فرآیندی که به چشمبندی و شعبدهبازی شباهت دارد به جیب دولت و حکومت میرود.»
تماماً انتخاباتی و کاملاً از روی ترس
یکی از فعالان سیاسی ایران میگوید: «بالاخره دولت بخشی از منابع مالی را که برای انتخابات کنار گذاشته بود، بیرون کشید. مدتهاست مسئولان نظارتی کشور، فعالان سیاسی، اصحاب رسانه و نمایندگان مجلس از مفقود شدن منابع دولتی و واریز نشدن درآمدهای نفتی به خزانه صحبت میکنند. آقای احمدینژاد هربار با تهدید رهبری به افشای ردیف بودجههای مخفی −که احتمالاً شامل هزینههای نظامی ایران در عراق، لبنان، سوریه و فلسطین است− تقصیر را متوجه رهبر و سپاه پاسداران میکند.
سوال مناسب این است که این پول چه کسانی را بیشتر تحت تاثیر قرار خواهد داد؟ جواب من این است که در درجه اول فقرا و مفلسین، در درجه دوم کارگران و زحمتکشان، در درجه سوم کارمندان رده پائین دولتی شامل معلمان و پرستاران و غیره. برای لایههای بالائی طبقه متوسط و لایههای بالائی هرم اقتصادی کشور این پول فقط میتواند به عنوان پول خرد و پول توجیبی بچههای خانواده باشد.
از طرفی در اخبار مشاهده میکنید به بهانه یک زورگیری شروع به بازداشت افرادی به عنوان "اراذل و اوباش" کردهاند. نمایش عمومی این افراد در تلویزیون و گرداندن آنها در خیابان و افزایش اعدامها برای ایجاد رعب و وحشت گسترده در بین مردم طبقات پائین −یعنی پتانسیل شورش− است.
توزیع این پول، زدن دو نشان با یک تیر است. این تصمیم تماماً انتخاباتی و کاملاً از روی ترس است. میخواهند در چند ماه باقیمانده تا انتخابات دل مردم را به دست بیاورند، اندکی از فشارهای اقتصادی بکاهند و از طرف دیگر در یک بزنگاه سخت معیشتی و روانی به نام شب عید و هزینههای مرسوم آن در ایران، از ایجاد جرقههای نارضایتی در بین طبقات فرودست جامعه جلوگیری کنند.
من فکر میکنم هرچه به انتخابات نزدیکتر شویم جناح آقای احمدینژاد کیسه را شلتر خواهد کرد و از این بذل و بخششها بیشتر انجام خواهد داد. به خصوص که تحرکات اخیر احمدینژاد در مجلس و سخنرانی ۲۲ بهمن نشان دهنده تصمیم جدی دولت برای ورود به عرصه انتخابات با هدف پیروزی است.»
ادامه احضار و بازجويی و تهديد فعالان سياسی از سوی نهادهای امنيتی
به گزارش جرس، در اين احضار مطالبه بازجويان "سکوت مطلق و عدم هرگونه موضعگيری و يا کنش سياسی و هرگونه تحرک حتی ديدار دوستان و همفکران" از سوی احضار شدگان تا برگزاری انتخابات عنوان شده است.
برخورد وزارت اطلاعات در اين احضارها "بسيار خشن"، "بیادبانه" و "هتاکانه" توصيف شده است. احضار شدگان تهديد به بازداشت، محکوميت زندان و حتی تهديد به "ترور و مرگ ناگهانی" خود يا بستگانشان شدهاند.
در پايان بازجويیها نيز متنی در برابر آنها گذاشته میشود تا امضا کنند و متعهد شوند تمامی نکات فوق را رعايت میکنند. براساس اطلاعات موجود اکثريت احضار شدگان از امضای چنين متنی خود داری میکنند ا
ارسال کردن دیدگاه جدید