ده دروغ اسلامگرایان شیعه در ایران
مجید محمدی - اسلامگرایان شیعه در ایران در چند دهه اخیر وعدههای بسیاری برای کسب قدرت و تحکیم آن به مخاطبان خود عرضه کردهاند. این ادعاها در انتخابات و جنبشهای اجتماعی به برنامههای سیاسی آنها تبدیل شده است.
تجربه جمهوری اسلامی از این جهت جالب است که میتوان ادعاهای اسلامگرایان شیعه را با آنچه انجام دادهاند، روبرو نهاد و در باب آنها داوری کرد.
ذیلا ده دروغ بزرگ و بنیادی این گروه را بررسی میکنیم.
۱. حکومت دینی خدمات عمومی را برای مستمندان مجانی میکند
این اولین وعده دروغی بود که رهبر فرهمند اسلامگرایان شیعه به جامعه ایران داد و هیچگاه عملی نشد. خمینی در ۱۲ اسفند ۱۳۵۷ گفت: "علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را میخواهیم مرفه کنیم. شما به معنویات احتیاج دارید، معنویات ما را اینها بردند. دلخوش نباشید که تنها مسکن میسازیم، آب و برق را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم اتوبوس را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم دلخوش به این مقدار نباشید معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم. شما را به مقام انسانیت میرسانیم."
از آنجا که معنویت مقیاس و معیار اندازهگیری در ایران ندارد، نمی شود آن قسمت مربوط به وعدههای معنوی را ارزیابی کرد. اما آب و برق مجانی و اتوبوس مجانی برای مستمندان قابل ارزیابی است. این خدمات هیچگاه برای هیچ کس مجانی نشدند.
میتوان پرسید که چگونه با سنگسار و قطع دست و پا و انگشتان و اعدام و شکنجه و سانسور میتوان افراد را به مقام انسانیت رساند. خمینی اولین و بزرگترین دروغگو در میان اسلامگریان بود که همه وعدههای خود در فرانسه را زیر پا گذاشت.
همچنین ادعا میشود که تنها اسلامگرایان به داد فقرا و محرومان رسیدهاند. اما حکومت اسلامگرایان درصد بیشتری از جامعه را به زیر خط فقر فرو برده است.
بر اساس آخرین آمارها در چهار سال گذشته حدود دو سوم جمعیت کشور زیر خط فقر و حدود ۱۰ میلیون نفر در فقر مطلق به سر میبرند. اسلامگرایان بیش از رسیدگی به فقرا به خود و نزدیکان خویش رسیده و فساد دامن تک تک آنها را گرفته است.
آب و برق و اتوبوس مجانی هیچگاه برای هیچ کس مجانی نشدند. همچنین ادعا میشود که تنها اسلامگرایان به داد فقرا و محرومان رسیدهاند. اما حکومت اسلامگرایان درصد بیشتری از جامعه را به زیر خط فقر فرو برده است. بر اساس آخرین آمارها در چهار سال گذشته حدود دو سوم جمعیت کشور زیر خط فقر و حدود ۱۰ میلیون نفر در فقر مطلق به سر میبرند.
اصولا مدیری در جمهوری اسلامی نمیتواند سالم بماند چون اولا در فضای غیر شفاف کار میکند و ثانیا باید با سوءاستفاده کنندگان از قدرت همراهی کند تا در شغل خود باقی بماند.
۲. اجرای احکام شریعت توسط دولت جرم و جنایت را ریشهکن میکند
اجرای سی سال احکام شریعت در ایران نه تنها جرم و جنایت در کشور را کاهش نداده بلکه بسیاری از جرائم در واحد جمعیت افزایش یافتهاند. این جرائم تا حدی که کشف شدهاند به اعدام وزندان انجامیدهاند. تعداد زندانیان کشور در حالی که جمعیت از سال ۱۳۵۷ دو برابر شده، به هفت برابر رسیده است. از نظر اعدام نیز ایران در صدر فهرست اعدام بر واحد جمعیت قرار دارد.
مورد به مورد می توان جرائم را مطرح کرده و نشان داد که اجرای احکام شریعت در مواجهه با این جرائم به کاهش انها منجر نشده است. به عنوان مثال سه دهه است که جمهوری اسلامی قاچاقچیان مواد مخدر را بر اساس تفسیری که از شریعت عرضه شده اعدام میکند، اما تعداد معتادان کشور همیشه رو به افزایش بوده است. تنها در ۱۰ ماه نخست سال ۱۳۹۱ موارد کلاهبرداری ۳۰ درصد افزایش یافته است. (معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی، الف، ۲۱ بهمن ۱۳۹۱)
اجرای احکام دینی و به قدرت رسیدن اسلامگرایان در ایران نه تنها به ریشهکنی فساد حکومت و شفافیت امور منجر نشده، بلکه فساد و عدم شفافیت را افزون ساخته است. فساد در جمهوری اسلامی در سه دهه اخیر رو به افزایش بوده و نه کاهش. اسلامگرایان در بسیاری از حیطههای فساد در ایران رکوردشکنی کردهاند. فسادی نیست که اسلامگرایان بدان مرتکب نشده باشند.
۳.حجاب موجب تحکیم نظام خانواده میشود
علیرغم اِعمال حجاب اجباری در جامعه، آمار طلاق در دو دهه اخیر در ایران رو به افزایش بوده است. حجاب اجباری حکومت هیچ گونه ربطی به آمار ازدواج و طلاق در کشور نداشته و این دو تحت تاثیر شرایط اقتصادی و اجتماعی و جمعیتی کاهش یا افزایش داشتهاند. هیچ تحقیق علمی نمیتواند رابطهای میان این دو برقرار کند.
۴. اسلامگرایان تنها گروهی هستند که استقلال و تمامیت ارضی کشور را حفظ کردهاند
اسلامگرایان شیعه همه دولتهای ماقبل خود بالاخص در دو سلسله پهلوی و قاجار را خائن به کشور و وابسته به خارجی و همه گروههای سیاسی رقیب خود مثل مارکسیستها، ملیگرایان و لیبرالها را مزدور بیگانه یا گولخورده از بیگانه معرفی میکنند.
اما کشوری که اسلامگرایان به ارث بردند، قبلا شکل گرفته و استقلال آن تامین شده بود. بخشهایی از آن جدا و بخشهایی نیز که در حال جدا شدن بود، به آن پیوسته بود. هر دولت دیگری که در ایران در سه دهه اخیر بود استقلال و تمامیت ارضی کشور را حفظ میکرد.
اگر اسلامگرایان بر سر کار نمیآمدند و اگر ارتش را قلع و قمع نمیکردند، اصولا جنگی رخ نمیداد تا نوبت به اخراج اشغال کننده خاک کشور برسد. عراق هرگز این ریسک را نمیکرد که به کشوری با ارتشی نوین با حدود ۴۰۰ هزار پرسنل حمله کند.
اجرای سی سال احکام شریعت در ایران نه تنها جرم و جنایت در کشور را کاهش نداده بلکه بسیاری از جرائم در واحد جمعیت افزایش یافتهاند. این جرائم تا حدی که کشف شدهاند به اعدام وزندان انجامیدهاند. تعداد زندانیان کشور در حالی که جمعیت از سال ۱۳۵۷ دو برابر شده، به هفت برابر رسیده است. از نظر اعدام نیز ایران در صدر فهرست اعدام بر واحد جمعیت قرار دارد.
اسلامگرایان البته چندان ارجی برای تمامیت ارضی قائل نیستند. آنها برای کمک به حزبالله و بر سر کار نگاهداشتن بشار اسد حاضرند یک استان کشور را فدا کنند: "سوریه استان سی و پنجم و یک استان استراتژیک برای ماست. اگر دشمن به ما هجوم کند و بخواهد سوریه یا خوزستان را بگیرد اولویت با این است که ما سوریه را نگه داریم." (مهدی طائب، رئیس قرارگاه عمار، خبرگزاری دانشجو، ۲۶ بهمن ۱۳۹۱)
۵. همه مردم با حکومت هستند
تیتر خبر مربوط به تظاهرات ۲۲ بهمن ۱۳۹۱ آن است که "برای جشن بزرگ ۲۲ بهمن همه آمدند." (تابناک، ۲۲ بهمن ۱۳۹۱) این دروغ بزرگ را علی خامنهای بعدا تکرار کرد: "در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال، همه، از همه جا آمدند." (۲۸ بهمن ۱۳۹۱)
در طول سه دهه گذشته به مناسبتهای گوناگون این دروغ به مردم ایران گفته شده است. حتی حضور در تظاهرات ۲۲ بهمن که ضرورتا به معنای تایید حکومت و دولت نیست (و ممکن است افراد به دلیل دلبستگی به انقلاب بهمن ۵۷ و نه نظام برآمده از آن به خیابان بیایند) به حساب ذخیره حکومت گذاشته میشود.
۶. حکومت دینی احترام و شان زنان را حفظ کرده است
حکومت دینی زن را به شهروندی درجه دوم و صغیر تبدیل کرده است. زنان به راحتی نمی توانند در داخل و خارج کشور سفر کنند؛ هر روز در خیابان آزار جنسی میبینند؛ حق حضانت و طلاق ندارند؛ فقط ۱۲ درصد آنها دارای شغل بیرون از خانه هستند؛ حکومت هر روز به خاطر نوع پوشش و آرایش متعرض آنها میشود؛ از بسیاری از مشاغل محروم هستند؛ و انواع تبعیضها علیه آنها اعمال میشود.
مردان غیرخودی در جامعه ایران حقوقی ندارند و زنان در مرتبهای پایین تر از آنان قرار میگیرند. اگر خصوصیاتی مثل زن بودن، سنی بودن، اقلیت قومی بودن، همجنسگرا بودن، بهایی یا مسیحی بودن و مانند آنها در کنار هم قرار گیرند، تبعیض علیه آنها به طور تصاعدی افزایش مییابد.
۷. اسلامگرایان شیعه به دنبال وحدت مسلمانان هستند
اسلامگرایان شیعه به دلیل تمرکز بر قدرت سیاسی، بیشترین اختلاف را در میان مسلمانان کشور دامن زدهاند. همچنین نقض حقوق مذهبی سنیها (تاسیس مسجد، برگزاری مراسم مذهبی، آموزش دینی کودکان آنها در مدارس بر اساس باورهای دینی خود، تاسیس رسانههای مستقل) که در ایران جاری است نه تنها زمینهای برای وحدت مسلمانان در ایران فراهم نمیآورد، بلکه اختلاف برانگیز است.
حکومت دینی زن را به شهروندی درجه دوم و صغیر تبدیل کرده است. مردان غیرخودی در جامعه ایران حقوقی ندارند و زنان در مرتبهای پایین تر از آنان قرار میگیرند. حق حضانت و طلاق ندارند؛ فقط ۱۲ درصد آنها دارای شغل بیرون از خانه هستند. آنها با آزار جنسی، حجاب اجباری و محدودیت از سفر روبرو هستند.
حمایت بیدریغ جمهوری اسلامی از رژیم بشار اسد در سوریه، شیعیان عراق، شیعیان افغانستان و شیعیان بحرین از اقدامات اساسی رژیم در ایجاد و تداوم جنگ مذهبی میان مسلمانان در این کشورها بوده است.
۸. دولتهای غربی مانع پیشرفت کشور شدهاند
این یکی از بزرگترین دروغهای اسلامگرایان برای هندوانه گذاشتن زیر بغل مخاطبان خود و افزایش تنفر از غرب بوده است.
در این زمینه میتوان پرسید: غرب چه نقشی در هزینه کردن درآمد نفت برای واردات کالاهای مصرفی، ۲۲ دقیقه کار متوسط مفید برای هر ایرانی در روز، فراری دادن ایرانیان متخصص به خارج کشور، تاراج منابع کشور و انتقال آن به خارج به جای انباشت سرمایه و سرمایه گذاری داخلی داشته است.
چه کسی سپردن مسئولیتهای کشور به افراد ناشایست و بیصلاحیت، دخالت در ایجاد تنش در منطقه و نا امن کردن کشور برای سرمایهگذاری، افت کیفیت آموزشی، نا امید کردن بخش خصوصی و نهادهای مدنی مستقل از کار و تلاش در کشور و اموری مانند آنها را بر عهده داشته است؟
۹. کسی که مخالف لابی اسرائیل سخن بگوید در دولت آمریکا جایی ندارد
تنها یک نمونه برای ابطال این گزاره کافی است. آن نمونه هم چاک هیگل است که از سوی اوباما برای وزرات دفاع نامزد شده است. هیگل در سال ۲۰۰۸ به صراحت از لابی یهودی و ارعاب نمایندگان کنگره توسط آن و تصویب برخی مصوبههای بی معنی توسط آنها به واسطه ارعاب سخن گفته است.
او بارها از اسرائیل انتقاد کرده و با برخی از تحریمهای علیه ایران نیز مخالفت کرده بود و علیرغم همه اینها برای وزارت دفاع نامزد شد.
۱۰. آمریکا مسبب اصلی کشتار مسلمانان است
هرگاه تعدادی مسلمان سنی یا شیعه در عراق و افغانستان و پاکستان و دیگر مناطق دنیا کشته شوند، مقامات جمهوری اسلامی و رسانه های دولتی آن را به حساب ایالات متحده میگذارند. این از دروغهایی است که حدود پنج دهه است اسلامگرایان برای افزایش کینه به غرب و کاهش اختلافات درونی مسلمانان گفتهاند.
همه به خوبی میدانند که سنیهای افراطی در پاکستان شیعیان را میکشند، شیعیان افراطی در ایران سنیها را میکشند، سنیهای افراطی و شیعیان افراطی در عراق همدیگر را میکشند.
این ماجرا ۱۴۰۰ سال است ادامه دارد و یکباره پیدا نشده که بتوان آن را بر گردن غربیها انداخت. اتفاقا تعداد مسلمانانی که به دست مسلمانان کشته میشوند همیشه بیشتر از میزان کشتههای آنها به دست باورمندان دیگر ادیان یا غیر باورمندان است.
در جنگ ایران و عراق دو طرف مسلمان بودند. در لبنان مسلمانان همدیگر را به قتل رساندهاند. به واقع این دولت دولت جمهوری اسلامی است که جان مسلمانان را بیش از اهل دیگر ادیان با اعدام، ترور، آلودگی هوا، پارازیت یا برنامه اتمی میگیرد.
با سپاس از شما برای انتشار گزارشهای پرمحتوا و روشنگر
11-دادن پول نفت به مردم و در صورتی که حتی خانه نباشید پول را از "زیر درب منزل" به شما به زور خواهند داد!. روستائی های [...] طمع هم باور می کرداند, قبل از انقلاب خمینی بارها مردم ایران را ساده لوح ختاب کرده بود
"شیعیان افراطی در ایران سنیها را میکشند"
با تشکر از مطلب مفیدتان می شود بگویید کی و کجا شیعیان ایرانی، سنی ها را کشتند. این گونه تهمت ها فقط سزاوار اعراب قبیله گراست( منظورن کشورهای عربی است نه هموطنان عرب).
واقعا برای من جالب است که تحلیل گران بر خلاف شعارهای حقوق بشری ای که می دهند در عمل رو به تحلیلهای فرقه گرایانه می آورند و عجز خود را ثابت می کنند من اساسا با دین و مذهب سر و کار ندارم ولی شیعه خود دارای فرقه های زیادی ست و نمی توان همه را به یک چوب راند . اینجاست که تحلیل از منافع طبقاتی نشان میدهد دقیق ترین تحلیل را به ما میدهد .
هر تحلیلی محدودیت های خود دارد و تنها درمحیطی انتقادی میتوان به درکی تا حدودی درست از مفاهیم و اشکال سیاسی حکومت ها دست یافت!
تحلیل طبقاتی بخصوص در شکل مارکسیست لننیستی در بررسی نیروهای سیاسی و حکومت حاصل از ان بشدت با مطامع ایده لوژیک الوده بوده و اشتباهاتی مرگبار برای مردم و باورمندان ان منجر شده است !
این تحلیل هیتلر را نمایتده خرده بورژوازی ضد سرمایه داران بزرگ در المان معرفی کرد و باعث شد بسیاری از اعضای حزب کمونیست بدلیل نزدیکی فکری در نگرش های توتالیتاریستی به جنبش فاشیستی بپوندند و باخاک پاشیدن درچشم مردم به قدرت گرفتن هیتلر کمک کرد.
همین تحلیل استالین را رهبر زحمتکشان جهان خواند که باعث نابودی بیش از سی میلیون مردم روسیه و هشتاددرصد کمیته مرکزی حزب کمونیست شد
درایران شاه را نماینده بورژوازی کمپرادور و اقای خمینی را خرده بورژوای نماینده زحمتکشان خواند
تحلیل طبقاتی با فرض ارتباط مستقیم بین ساختار سیاسی و زیربنای اقتصادی به خصوص در توضیح پدیدهای قرن بیستم و شکل گیری جنبش های توده ای بشدت ناموفق و مرگ اور بوده است
جناب محمدی شما به عنوان یک جامعه شناس باید قلمتان بر تحلیل و روش علمی متکی باشد و نه متاثر از نفرت شخصی از رژیم. کشتار سنی ها در ایران توسط شیعیان؟
آفرین
آقای محمدی یکی از معدود تحلیل گرانی بود که نوشتارهای ایشان موجب آگاهی در معضلهای اجتماعی- سیاسی ایران بود ولی مدتی است که ۱۸۰ درجه از لیبرالیسم به نئو کانها چرخش داشته خصوصاً در مورد تجزیه طلبان قومی در ایران یا تحولات سیاسی در آمریکا یا در این مقاله مورد شماره ۹, پیشنهاد میکنم که ایشان تحقیقی مختصر از جامعه یهودیان و تاثیرات آنها در سیاستهای امریکاییان و اوروپاییان داشته باشند و اگر به نکات مهمی رسیده اند، ما (خوانندگان) را هم آگاه کنند. البته توصیه میکنم که با نوشتن بیش از حد در مورد اسرائیلیان و سیاست غربی ها، تاریخ مصرف امثال آقای محمدی هم کوتاه تر خواهد شد که برای بخشی از مخاطبان فارسی زبان جالب نیست.
...از لابی یهودی و ارعاب نمایندگان کنگره توسط آن و تصویب برخی مصوبههای بی معنی توسط آنها به واسطه ارعاب...
یکی هم از دروغهای اسلامگرایان شیعه که با دروغهای لابی مسلمانان و لابیهای ضد یهودی و ضد اسراییلی در آمریکا همخوانی دارد همین دروغ است که لابی یهودیها بقیه لابیها مخصوصا لابی مسلمانان آمریکا را ( که دولتهای عرب و مسلمان کشورهای مختلف آنها را حمایت مالی میکنند) و هدفش دفاع از حقوق اسراییل در برابر جنایتها و برتری طلبیها و زیاده خواهی اعراب و مسلمانان است دیگر لابیها را ارعاب میکند و دولت آمریکا را کاملا در دست دارد! این جنابی هم که ضد اسراییل است و از دروغهای ضد اسراییلی استفاده میکند نماینده همان جناح چپگرایان آمریکایی است که سالهاست هرگونه حمایتی از اسلامگرایان منطقه را وظیفه خودمیدانند و هر جنایت آنها را بر علیه اسراییل توجیح میکنند و با دروغهای ضد اسراییلی روی اسلامگرایان را سفید کرده اند.
اینها احتمالا جزو همان نازیها و هم عقیده های آنها هستند که بعد از جنگ جهانی دوم از سوی دولت آمریکا نجات داده شده و به آمریکا آورده شدند و به مقامات سیاسی رسیدند و شدیدا ضد یهود هستند و عقیده دارند که کشور اسراییل نباید وجود داشته باشد بلکه در تمام منطقه فقط کشورهای اسلامی و عربی حق وجود دارند. البته حالا روشنفکر شده اند و نژاد پرستی خود را با دفاع از جنایتهای اسلامگرایان بر علیه اسراییل نشان میدهند نه به روشهای قدیمی که در اروپا معمول بود.
شعار دادن خوب است پس شما به تحلیل های فرقه گرایانه و فاشیستی ادامه دهید و حقوق بشر را زیر سئوال ببرید .
اگر خرده بورژوازی ضد سرمایه داری کلان است درست است اما مارکسیزم آنرا از موضعی ارتجاعی می داند و این در اولین مانیفست 1848 مارکس و انگلس ثبت شده است دروغ بافی در عصر ارتباطات دیگر امکان ندارد دیگر شعار کمونیست یعنی خدا نیست شما پته اش رو آب افتاده آقا یا خانم بی نام کامنت گذار .
توتالیتاریسم نام مشترک بولشویزم مارکسیستی و نازیسم هیتلری است ! توتالیتاریسم نه اندیشه ای سیاسی بلکه تکانه های عصبی انسانی تنها است که فردیت خود را از کف داده و به ایده لوژی تمامیت گرایی پناه برده تا در پناه ان در کنار دیگر باورمندان از طریق احساس قدرت حس "کسی بودن" را باز یابد !
در مورد اندیشه سیاسی می توان چون و چرا کرد اما بر انچه رخ داده است فقط انکس می تواند چشم بندد که محسور ایده لوژی باشد که بر او چشم بند گذاشته است !
حمابت حزب کمونیست آلمان از جنبش نازیستی و حمایت مارکسیست لننیست های وطنی از اقای خمینی با توجیه حمایت خورده بورژوازی در مقابل بورژوازی حقیقتی است که رخ داده است و از نظریه "تحلیل طبقاتی" ناشی شده است ! این حقایق را حتی با چشم بندی ایده لوژی نیز نمی توان پنهان کرد پنهان کاری و دروغ بافی در عصر ارتباطات ناممکن است چون با اندک جستجویی می توان هردوحقیقت بالا را اشکار کرد.
اما این حمایت ازخرده بورژوازی با ان نظر مارکس در "هجدهم برومر" در باره "موضع ارتجاعی ؟؟؟" خرده بوژوازی بدرستی نمی خواند و تناقضی است که خود از چشم بندی های مارکسیسم لنینیسم ناشی می شود !
زیر پا گذاشتن حقوق بشر با شیپور ایده لوژی مارکسیسم لننیسم که حاصل ان حاکمیت استالینیستی ارعاب و تررور و کشتار به صورت سیستماتیک بود اغاز شد و سپس همه گیر گردید
برای مارکسیست لننیست ها حقوق بشر معنایی ندارد چون اینان از اغاز جامعه را به کارگر و بورژوا تقسیم کرده اند و از لحاظ نظری حقوق (بشر) به کسی تعلق دارد که عضوی از طبقه کارگر باشدو "بشر" بورژوا باید در زیر ارابه تاریخ نابود گردد !اما به گواهی وقایع رخ داده در زمان حکومت های مارکسیست لننیستی حقوق "بشر" فقط و فقط به معتقدان ان گونه مارکسیسم لنینیسمی تعلق می گیرد که رهبری حزب انها را تایید کرده باشد ! تصفیه جسمی هشتاد درصد مارکسیست های باورمند حزب بلشویک در زمان "رفیق استالین" فریب پیروی از حقوق بشر از دید باورمندان به مارکسیسم لننیسم را نشان می دهد !
اما شگفتی شعبده چشم بند ایده لوژی مارکسیستی حدی ندارد چون باعث می شود چشم بر عبارت " ارسال شده توسط یبام در تاریخ یکشنبه, 1391-12-06 06:55." بسته گردد و چنین واکنش عصبی نشان داده شود "دیگر شعار کمونیست یعنی خدا نیست شما پته اش رو آب افتاده آقا یا خانم بی نام کامنت گذار "!!!!!
اسلام سرطان خاورمیانه و تنها دلیل عقب ماندگی ملت همیشه در توهم ایران است.
طرز فکر یک مسلمان:
دخیل بستم قبر اقا شفا پیدا کنید.
تسبیح انداختم خوب امده.
در باغ وحشی در امریکا میمون ها به "اینترنت آزاد" دسترسی پیدا کرده اند. یعنی "حقوق میمون های امریکائی از حقوق بشر مردم ایران بهتر است".
به نظر من بر اين مقاله دو إيراد وارد است. ١- اگر حقيقت گفته ميشود نيازي به زبان ِ توهين آميز ندارد ٢- نوشته بدون مرجع است و فاقد سند.
آقای محمدی با سلام حرف شما درست نیست. چرا که اسلام یک دین جعلی ست٬ اما از اسلام جعلی تر تشیع است. تشیع واقعا همانند رای گیری و تقلب و دوروغ بزرگ هاشمی پایه گرفته است. اگر شما خمینی را که با تمام خونآشامیش و خونآشامی پراکندنش در سراسر جهان بازهم از پیغمبر بچه باز کم می آورد ولی اگر مقایسه کنیم بسیاری از خطوط چهره سفاک و تشنه بخون علی ابن ابی طالب را به صورتی رقیق شده در چهره علی ابن جواد حسینی خامنه ای می بینیم. سید احمد خاتمی هیچ فرقی با آدم کشی چون عمار یاسر ندارد٬ نقدی هیچ فرقی با اباذر غفاری که سردسته دزدان بود و اصلا غفاریها در راهزنی مهارتی تام داشتند. تمامی اجزای تشکیل دهنده ی باند قدرت در ایران بر مبنای راهزنی و سرقت و تجاوز به عنف و تجاوز به حریم خصوصی سازمان داده شده. جالب است که حتا اصلاحطلبان که واقعا آبروی اصلاحطلبی را در فرهنگ ایران و حتا جهان لکه دار کرده اند هرگز نسبت به بچه باز بودن پیغمبر اسلام و آدمکش بودن و خونخوار بودن علی و خمینی همیشه سکوت کرده اند و هرگز آنرا محکوم نکرده اند. برای همین چندی پیش بنده در تسییع جنازه ی مادرم به خاطر سرسپردگیش به علی شرکت نکردم. این برای من افتخار است. چرا که باید از پدر و مادر شروع کرد. در نهایت باید بگویم که این ده دروغ شما ده راست است! چرا که اسلام بنیانش بر ذبح شرعی راستی و درستی ست. برای همین در ایرا مسلمانان از صبح تا شب کلاهبرداری می کنند٬ به ناموس هم نظر دارند رندی و نادرستی را از کودکی به بچه های خودشان همچون یم ارزش یاد می دهند و دروغ از ارکان تشیع و اسلام است. زندانهای غرب طبق آمار خود غربیها ۹۷ درصدش پر است از مسلمانان. امروز در اروپا و آمریکا کافی ست نام تو یک نام اسلامی باشد تا ترا جزو همان ۹۷ در صد به حساب آورند. مردم ایران باید اسلام این دروغ وحشتناک که مثل ایدز روحی و روانی ریشه جان انسانیت را می خورد از وجود خودشان بیرون کنند.
بزرگترین دروغ٬ دروغ پیغمبر بودن محمد ابن عبد الله بود. چرا که او اصلا نمی توانست پیغمبر باشد. چرا که بقول نویسنده ی بالا محمد کودک نواز بود. بزرگترین دروغ نوشتاری نیز نوشتار قرآن بود که اصلا کار پیغمبر نبود٬ بلکه او یک سری هذیانهایی را گفته بود که همه اش جنگ و جهاد و زنبارگی و تحقیر زن بود. این حدیث معتبر از محمد ابن عبدالله است که می گوید: بازن مشورت نکنید!!!! و اما بعد از مرگ محمد کاتبین ادیب از آن همه اراجیف و حکم قتل و کشت و کشتار نوشتاری را درست کردند که از قرار در شش یا نه جلد جمع شده بود. ادبیات آن نیز طبق آخرین تحقیقات سبک و روشش سبک و روش ایرانی پارسی داشت. بعد همه را روحانیون برای وحدت نابود کردند و آنرا که ادیبانه تر و ایرانی تر نوشته شده بود را نگه داشتند. با اینحال این قرآنی که اینک در دست مسلمانان است مملو از دستورات تبعیضی و قتل و کشتار و تجاوز و غنیمت و ضدیت با انسان آزاد است و در خدمت مسلمانان. با اینها از آنجا که اسلام تشنه ی خون است اگر خارج از دینی وجود نداشته باشد و یا او از خودش دفاع کند و مسلملن نتواند او را بکشد مسلمان به جان خودیها می افتد و انتقام و تشنگی به خونش را از خود مسلمانان میگرید. چنانکه بعد از کشتارهای بیدریغ از بی دینان و غیر مسلمانان نوبت به خودیها رسید و بسیاری از مسلمانان دستخوش کشتارهای گسترده ای بودند. امروز تاکثر زندانیان ژیم خونخوار اسلامی را مسلمانانی تشکیل میدهند که باورشان حتا گاها از شخص خامنه ای و رییسش امام زمان هم بیشتر استو موسوی کروبی و قدیانی و تاجزاده و رمضانزاده و مهدی خزعلی و بسیاری دیگر نه تنها از تمامی علما پاکتر و درستکار ترند بلکه از شخص محمد و علی نیز پاکتر شریفتر و انسانترند. چرا که اگر هم آلوده ی کارهای خلاف این نظامند دست کم بچه باز و آدمکش نیستند. برای همین آنها نیز همانند هر غیر مسلمانی مورد ازیت و آزارند.
من در این نیمه شب در تهران مسموم و در حال مرگ هم این مقاله و هم این نظرات را خواندم. حتا یکی از این جمله ها در زمان شاه می توانست ارکان جهان را بر هم بریزد. و نتیجه میگیرم که چه خوب شد که این نظام نجس سرکار آمد تا نبوت و امامت و تشیع و اسلام تمامی داراییش را به نمایش بگذارد تا مردم ایران بفهمند که واقعا در این سرشت کثافت و این دین راهزنان چه نهفته است . من بجای لعنت فرستادن به خمینی و بهشتی و رفسنجانی و خحامنه ای از آنها تشکر می کنم که این چنین کثافات و نجاسات این دین مبین را ریختند به سر و روی ما تا ما بفهمیم که با کدامین طایفه سر و کار داریم. خدا را و بندگانش را سپاس بگذاریم که اینان با دست خود نقاب از چهره خشن و فاسد و آدمکشش برداشتند و اسلام را عریان نمودند. و گروهای اسلامی را بیدار کردند و عصر بیداری اسلامی را برپا کردند تا همهی مسلمان آنچه را در چنته دارند که غیر از فساد و خشونت و کثافت چیزی دیگری نداشت را همگان ببینند. آری بسیار خوب شد. پس باید از روحانیت تشکر کرد که اینچنین کرد.
من مهمترین مشکلات حکومت جمهوری اسلامی ایران را این موارد می دانم:
1- این حکومت فقط پای بند به آن دسته از قوانین اسلام است که موجودیتش را به خطر نیندازد و بتواند به وسیله آن مردم را بیشتر کنترل کند و آن قسمت از قوانین اسلام که به نفع مردم است در صورتی که زحمتی برای حکومت به وجود نیاورد اجرا می شود.
2- رهبری (ولی فقیه) جایگاهی بالاتر از خواست مردم دارد چون تصور می شود که نماینده خداست و بر جان، مال و ناموس مردم بیشتر از خود آنها اختیار دارد.
3- افراد بی لیاقت چاپلوس برای تصدی پست های مهم و حساس شانس بیشتری دارند.
و مهمترین مشکلات توده مردم:
1- فراموش کردن تاریخ و آن چه بر آنها گذشته و تصور این که این بار فرق می کند.
2- دست کم گرفتن قدرت ملت در برابر حکومت و ترس از گرفتار شدن و بر باد رفتن زندگی در صورت مبارزه برای گرفتن حق خود
3- غوغاسالاری و جوگیری. بسیاری از آشنایان خودم که چند ماه یا حتی چند هفته قبل از انتخابات دشمن درجه 1 حکومت و دولت هستند با تبلیغات قبل از انتخابات (رأی دادن حق مردم است، رأی دادن تکلیف شرعی و ملی است و شعارها و آهنگ های حماسی، پیشرفت های خیره کننده درست قبل از انتخابات در مسایل علمی، تکنولوژی، نظامی، سیاسی و ...) جوگیر می شوند.
گذشته از همه این ها:
حکومت جمهوری اسلامی خواست خود مردم بوده و مشروعیت دارد. مقبولیت نظام هم توسط رأی و حضور مردم قابل بررسی است. در صورتی که مردم واقعاً کل نظام را نخواهند باید اکثریت (حداقل بیشتر از 50 درصد) مردم با تظاهرات، عدم شرکت در انتخابات یا همه پرسی این موضوع را رسماً و به صورت واضح اعلام کنند.
همه مشکلات گذشته را نمی توان به حکومت و دولت منتسب کرد. ممکن است در آغاز هر انقلابی اشتباهاتی اساسی صورت بگیرد ولی وقتی تعداد اشتباهات زیاد شد این مردم هستند که باید از انحراف انقلاب جلوگیری کنند کاری که در حال حاضر مردم مصر انجام می دهند.
اختلاف افکنی بین مردم که با خودی و غیرخودی کردن مردم توسط بعضی آخوندها و سیاسی ها انجام می شود مهمترین مشکل بر سر اتحاد مردم برای دستیابی به حقوق خود از جمله آزادی بیان است. در صورتی که مردم این مشکل را حل نکنند هیچ مشکل دیگری حل نمی شود.
آقای نگهبان. بله خوب شد که اسلام به قدرت رسید تا خودش را نشان دهد. اما بدان برادر که مردمی که به صورتی احمقانه این اسلام فاسد رابا زور سر بریدن و دست و پا بریدن و سنگسار و شمشیر قبول کردند همگی بیمار اسلام این دین نابود کننده اند٬ اما این بیماری بعد از خودش بیماریهای دیگری را به همراه آورده و خواهد آورد. آن بیماری که از سرقت های هنگفت روحانیت از خزانه ی مردم است بخودی خود باعث نوعی نا امنی واگیردار و همگانی شده و باز هم بیشتر می شود. چنانکه امروز در بسیاری از محله های تهران امنیت وجود ندارد٬ اصلا در سراسر ایران ناامنی حکم می کند. زورگیری سربازان اسلام فقط در شهرداریها و وزارتخانه و اداره گذرنامه نیست٬ در جادها پلیس راه علنا زورگیری می کند. ما از تهران تا کرمانشاه دویست هزار تومان پول زور دادیم. پلیس راه٬ ژاندارمری٬ و سپاه. اما از این زورگیری های دولتی امروز هزاران زورگیر جوان٬ جوانه زده اند. اینان به پیروی از سهم امام و سهم پیغمبر و سهم روحانی و سهم مسجد و سهم حسینیه در سراسر ایران با کارد و چاقو و قمه و با اسلحه ی گرم به شغل شریف زورگیری مشغولند. ایران راهی جز سرنگونی این حکومت ضد انسانی ندارد.والسلام. مرگ بر[...]. زنده باد آزادی بی قید و بی شرط.
با خواندن این نظرات آدم دلگرم می شود. من امیدوارم این حنیف یعنی کثیف یکی دو سال دیگر حکومت کند تا بنیان خودش را خودش بکند.
اسلام بخودی خود یک دروغ است و یک توهین به ساحت انسان.
ارسال کردن دیدگاه جدید