نسخه قابل چاپ
امین قضایی – با استناد به شنیدههایی در اسراییل میگویند که دولت این کشور قصد دارد طی دوازده هفته آتی به تنهایی حملهای را با هدف درهمکوبیدن تأسیسات هستهای ایران پیش برد.
روز جمعه دهم اوت، صفحات اصلی چهار روزنامه مهم اسراییل، همزمان از آمادگی و تصمیم دولت این کشور برای حمله به ایران تا قبل از انتخابات آمریکا خبر دادند. روزنامه اسراییلی هاآرتز به نقل از یک مقام ارشد دولت اعلام کرد که « شمشیر ایران بر گلوی ما از شمشیر اعراب در سال ۱۹۶۷ تیزتر است». روزنامه ماریو (Maariv)اطلاع داد که ۳۷ درصد از مردم اسراییل معتقدند که در صورت دستیابی ایران به بمب اتمی، در آینده هلوکاست دیگری رخ خواهد داد. تلویزیون اسراییل رسما اعلام کرد که « تصمیم ناتانیاهو و باراک برای حمله به ایران قطعی است».
این بار احتمال حمله اسراییل به ایران چیزی بیش از تبلیغات دولتی، هوچیگری رسانهها یا شایعهپراکنی و شانتاژ نیروهای افراطی در مبالغه برای خطر ایران به نظر میرسد. حتی افرایم هالوی (
Efraim Halevy) رییس موساد گفته است « اگر من یک ایرانی بودم از دوازده هفته آتی میترسیدم». (
منبع)
تنها دلیلی که برای این تصمیمگیری ناگهانی ذکر میشود، گزارشی از سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسراییل است که خبر میدهد ایران اخیراً پیشرفتهای زیادی در برنامه هستهای خود داشته است. ایهود باراک، وزیر دفاع اسراییل، به روزنامه اسراییلی هاآرتز گفته است: « یک گزارش جدید از سرویس اطلاعاتی آمریکا به مامورین ارشد، نشان میدهد که ایران در دستیابی به سلاح هستهای بسیار نزدیکتر از آنچیزی است که تصور میرود. اوباما اخیراً گزارشی دریافت کرده است که ادعای اسراییل مبنی بر پیشرفتهای اخیر ایران در توانایی نظامیاش را تایید میکند.»
این بار احتمال حمله اسراییل به ایران چیزی بیش از تبلیغات دولتی، هوچیگری رسانهها یا شایعهپراکنی و شانتاژ نیروهای افراطی در مبالغه برای خطر ایران به نظر میرسد.
اما مقامات آمریکا این گزارش هاآرتز را رد کرده و گفتهاند: «ما معتقدیم که هنوز زمان و جا برای ادامه مسیر دیپلماتیک و با پشتیبانی از فشار فزاینده بین المللی بر حکومت ایران وجود دارد. ما تاکید میکنیم که ایران در آستانه دستیابی به سلاح هستهای نیست.» (
منبع)
در یک مصاحبه جنجال برانگیز، یک مقام ارشد اسراییل که در مورد جنگ تصمیمگیرنده است اما نخواست که نامش فاش شود، به هاآرتز میگوید: « برای آمریکاییها، ایرانیها هنوز وارد منطقه مصونیت نشدهاند. چون آمریکاییها بمب افکنها و بمبهای بیشتری دارند و میتوانند عملیات خود را چندین بار تکرار کنند. اما برای ما، ایران زودتر وارد منطقه مصونیت میشود. پس در این صورت چه رخ خواهد داد؟ در این صورت بقای ما در دستان آمریکا خواهد بود.» (
منبع)
اصطلاح «منطقه مصونیت» برای اسراییلیها کلیدی است، چرا که به نظر آنها، اگر جمهوری اسلامی در برنامه هستهای خود پیشرفت کند، به زودی وارد مرحلهای خواهد شد که حتی بمباران تاسیسات هستهای نیز نخواهد توانست مانع دستیابی ایران به سلاح هستهای شود. به نظر این مقام اسراییلی، ایران طی ماههای آتی به مرحلهای میرسد که بعد از آن، حملات هوایی اسراییل (و نه آمریکا) بی ثمر خواهد بود. این همان دلیلی است که اسراییلیها را به تکاپو واداشته تا حتی در صورت لزوم به تنهایی علیه ایران وارد عمل شوند. آنها تصریح کردهاند که نمیخواهند سرنوشت خود را به دست تصمیمات آمریکا بسپارند. (
منبع)
مقامات اسراییلی به صراحت میگویند که نسبت به جدیت آمریکا برای جلوگیری ایران از رسیدن به سلاح هستهای مطمئن نیستند. این مقام ناشناخته در ادامه به هاآرتز میگوید: « رونالد ریگان جلوی پاکستان را برای ساختن بمب اتم نگرفت. کلینتون هم جلوی کره شمالی را نگرفت... ما نباید به حرف کسانی که در هر موقعیتی انفعال را به کنش ترجیح میدهند، گوش بدهیم. واقعیت بی رحم را باید با وضوح کامل نگریست. اسراییل قوی و مسئول است. اسراییل کاری را که باید بکند میکند.»
این سئوال پیش میآید که آیا این تهدیدها فقط بلوف است و مقامات اسراییلی از این خبرپراکنیها هدف دیگری را دنبال میکنند یا به واقع آنها اینبار قصد حمله به تاسیسات هستهای ایران را دارند.بنگریم دلایل مطرح شده از سوی تحلیلگران در مورد عدم احتمال یا احتمال حمله نظامی اسراییل به ایران چیست.
دلایل برای عدم حمله اسراییل به ایران
● معمولا در گذشته تهدیدهای نظامی اسراییل برای حمله به ایران، فشار به آمریکا و شورای امنیت برای اتخاذ سیاستهای سختگیرانهتر و اعمال تحریمهای جدیتر علیه ایران تلقی میشد. بنابراین میتوان تهدیدهای اخیر را نیز، اگرچه با شدت و حدت بیشتر، ادامه همین سیاست دانست.
اگر جمهوری اسلامی در برنامه هستهای خود پیشرفت کند، به زودی وارد مرحلهای خواهد شد که حتی بمباران تاسیسات هستهای نیز نخواهد توانست مانع دستیابی ایران به سلاح هستهای شود.
● اگر اسراییل در پاییز یعنی زمانی که آمریکا در گرماگرم رقابت انتخاباتی به سر میبرد، به ایران حمله کند، این اقدام میتواند رابطه این دو کشور را تخریب کند. همچنین آمریکا در هنگام انتخابات آمادگی کمتری برای مشارکت و کمک به اسراییل خواهد داشت.
به علت تهدیدهای مکرر ایران برای بستن تنگه هرمز، لازم است که آمریکاییها از قبل در خلیج فارس حضور داشته باشند. به این دلیل احتمال حمله یکجانبه و بدون آمادگی آمریکا بعید به نظر میرسد.
آموس یادلین (
Amos Yadlin)، رییس سابق سرویس اطلاعاتی ارتش اسراییل، در مقالهای در واشنگتنپست مینویسد: «واشنگتن باید نیت خود را با حضور نظامی قوی در خلیج فارس، مانورهای نظامی با متحدین خود در خاورمیانه و توسعه سیستم دفاع موشکی در منطقه نشان دهد.» (
منبع)
● دلیل دیگر این است که بحث حمله نظامی به ایران صرفاً از سوی مقامات سیاسی این کشور عنوان شده است، در حالی که تقریباً تمامی افراد امنیت ملی اسراییل مخالف حمله هستند. به همین خاطر، برخی علت تهدیدها را در اهداف سیاسی ناتانیاهو و باراک جستجو میکنند.
یکی از این اهداف سیاسی، منحرف کردن اذهان از منازعه اسراییل و فلسطین است. از سال ۲۰۰۹، اسراییل با کوبیدن بر طبل جنگ توانسته است که تمرکز جهان و خصوصا دولت اوباما را از مسئله اسراییل و فلسطین به مسئله ایران جلب کند. اوباما یک سناتور برجسته به نام جرج میشل (
George Mitchell) را منصوب کرد تا فرآیند صلح بین اسراییل و فلسطین را دوباره آغاز کند. این فرآیند اکنون با طرح مسئله ایران راکد است.وقتی مت رامنی، نامزد جمهوریخواهان در انتخابات پیش رو، به اسراییل سفر کرد، درگیری بین اسراییل و فلسطین به ندرت مورد بحث قرار گرفت. (
منبع)
● حمله به ایران، ضدحملاتی از سوی ایران و دیگر متحدیناش به ویژه حزب الله را در پی خواهد داشت که میتواند منجر به کشته شدن صدها، اگر نگوییم هزاران، شهروند اسراییلی شود. همچنین برخلاف حملات گذشته به تاسیسات هستهای عراق و سوریه، این بار ممکن است اسراییل درگیر جنگی طولانیمدت در منطقه شود.
شائول مفاظ، رهبر حزب اپوزیسیون به نام کادیما و رییس و وزیر دفاع سابق ارتش، هشدار داد که این حمله تنها میتواند روابط با واشنگتن را خراب کرده و نیز ممکن است اسراییل را گرفتار یک جنگ بزرگ منطقهای کند. (
منبع)
● اسراییل هم اکنون در جهان منزوی است و با حمله یکجانبه به ایران موجی از نفرت جهانی را نیز برای خود خواهد خرید. کشورهای دیگر، اسراییل را به خاطر احتمال درگیری نظامی در خلیج فارس و افزایش بهای نفت، سرزنش خواهند کرد.
● در ششم سپتامبر ۲۰۰۷، هفت بمبافکن اسراییلی بدون اطلاع قبلی یک تاسیسات صنعتی در سوریه را بمباران کردند. به گفته CIA، این تاسیسات، محلی مخفی برای ساخت یک رآکتور هستهای بود که ساخت آن از سال ۲۰۰۱ و به کمک کرهشمالی شروع شده بود. اگر اسراییل در آنزمان از قبل هیچ اخطاری نداد، منطقی است که اینبار نیز ناگهانی و بدون هشدار قبلی عمل کند. با شناختی که میتوان از عملکرد جمهوری اسلامی بدست آورد، هیچ تهدیدی منجر به توقف برنامه هستهای ایران نشده و فقط منجر به تمهیداتی برای پاسخگویی متقابل خواهد شد. پس به نظر میرسد که اگر اسراییل واقعا قصد حمله داشته باشد، چنین جنجالی را به پا نمیکرد. موتی کریشنبام (Motti Kirshenbaum)، یکی از خبرنگاران مطرح در اسراییل، میگوید: « کشوری که برای حمله کردن یا نکردن بحث میکند، معمولا راز درون خود را به زبان نمیآورد.»
اسراییلیها برخلاف آمریکاییها که حمله نظامی را همواره آخرین گزینه میدانند، معتقدند که هرچه زودتر، بهتر. زیرا هرچه زمان بیشتری بگذرد، تاثیر حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران کمتر خواهد شد و ایران پایگاههای خود را مخفیتر و زیرزمینیتر خواهد ساخت.
مسائلی که احتمال حمله اسراییل را افزایش میدهد
● تقریبا همه در اسراییل موافقاند که حمله به تاسیسات هستهای ایران هر هزینهای که داشته باشد بهتر از دستیابی این رژیم به سلاح هستهای است. (
منبع) در ضمن اسراییلیها به نتایج مذاکرات و تحریمها امیدی ندارند و حمله نظامی را تنها راه میدانند. بنابراین مسئله تنها بر سر زمان حمله است و اگر اینطور است چرا اکنون نه؟
اسراییلیها برخلاف آمریکاییها که حمله نظامی را همواره آخرین گزینه میدانند، معتقدند که هرچه زودتر، بهتر. زیرا هرچه زمان بیشتری بگذرد، تاثیر حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران کمتر خواهد شد و ایران پایگاههای خود را مخفیتر و زیرزمینیتر خواهد ساخت.
مارتین دمپسی (
Martin Dempsey ) رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا هفته گذشته، حتی توانایی کنونی اسراییل را برای نابودی برنامه هستهای ایران انکار کرد: « فکر میکنم توصیف مناسب این است که بگوییم این حملات توانایی هستهای ایران را نابود نخواهد کرد بلکه به تعویق خواهد انداخت.» (
منبع)
اگر جمهوری اسلامی در راه خود به سوی سلاح هستهای، وارد منطقه مصونیت شود، حمله نظامی تاثیر خود را از دست خواهد داد. اهمیت مسئله زمان برای اسراییلیها، احتمال حمله در ماههای آتی را افزایش میدهد.
● به نظر برخی از تحلیلگران، اتفاقاً پاییز زمان مناسبی برای حمله است. یکی از تحلیلگران به نام ارن کسلر (
Oren Kessler) مینویسد: « برای طرفداران حمله، پاییز میتواند زمانی ایدهآل باشد. اول اینکه باراک و شرکایش بحث میکنند که ایران در این چند ماه میتواند به منطقه مصونیت برسد و در این صورت حملات اسراییل دیگر تاثیر اندکی خواهد داشت. دوم اینکه آسمان صاف برای حمله هوایی بهتر از آسمان ابری زمستان است. سوم اینکه حمله در طول دوره انتخابات آمریکا باعث میشود که مردم کمتر اوباما را محکوم کنند تا اینکه حملات بعد از انتخاب مجدد او انجام شود.... و اگر رامنی انتخاب شود، تاریخ نشان داده است که روسای جمهور در سال اول ریاست خود عملیات خاصی انجام نمیدهند، مگر اینکه مجبور شوند.» (
منبع)
همچنین اینکه اسراییل حتما باید با هماهنگی آمریکا به ایران حمله کند به صراحت از سوی مقامات اسراییلی رد شده است. باراک میگویدکه قصد ندارد آمریکا را وارد جنگ کند : «هیچ کشوری به جنگ نمیرود به این امید یا انتظار که کشور دیگری به او بپیوندد.» (اما حتی اگر این دو کشور آمریکا و اسراییل باشند؟ ) مایکل اورن، سفیر اسراییل در آمریکا، نیز گفته است: « زمان بندی برای حمله به ایران ربطی به سیاست آمریکا ندارد بلکه به امنیت اسراییل مربوط میشود.» (
منبع)
● احتمال پاسخ ایران و حزب الله به اسراییل از سوی مقامات اسراییلی تاییده شده است، اما آنها از هم اکنون افکار عمومی اسراییل را برای قبول آن آماده کردهاند. آنها میگویند که برای دفع خطر ایران باید هزینههایی را بدهیم. شاید یک دلیل برای مطرح کردن و به بحث گذاشتن تصمیم حمله به ایران ، همین آمادگی افکار عمومی باشد. ناتانیاهو نمیخواهد تلفات حاصل از پاسخ ایران به حساب او گذاشته شود، بلکه مردم اسراییل باید آنرا هزینهای بدانند که برای رفع خطری بزرگتر پرداخت کردهاند. به همین دلیل برخلاف حمله به تاسیسات هستهای سوریه، این بار دولت اسراییل میداند که بهتر است از پیش، مردم را برای عواقب آن آماده سازد.
جدیت اپوزیسیون و حتی رییسجمهور شیمون پرز، در مخالفت با حمله نیز نشان میدهد که مسئله جدی است. رهبران سیاسی مخالف میگویند که بعید میدانند باراک و ناتانیاهو بلوف بزنند و در عوض اخطار دادهاند که این دو نفر در حال راندن کشور به سوی فاجعه هستند.
پرسش اصلی
در نهایت آیا اسراییل در هفتههای آتی به ایران حمله خواهد کرد؟
از گفتار و البته سابقه مقامات اسراییلی مشخص است که اگر رژیم ایران به سلاح هستهای نزدیک باشد، آنها در اقدام به حمله حتی بدون مشارکت آمریکا، تردیدی نخواهند کرد. بنابراین پاسخ این سئوال بستگی به این پرسش اصلی دارد که رژیم ایران واقعا تا چه حد به آنچه «منطقه مصونیت» خوانده میشود نزدیک است.
این نکته را نیز باید در نظر داشت که ایران زودتر از آمریکا، خط قرمزهای اسراییل را رد خواهد کرد.
شاید بتوان موقعیت را چنین تصویر کرد. فرض کنید کسی با اسلحه به سوی شما نشانه رفته است، اینکه او واقعا شلیک خواهد کرد یا نه، تغییری در جدیت تهدید او نخواهد داشت.
اگر اسراییل حمله کند بسیاری از ایرانیها مقدم این حمله را گرامی میدارند چه این رژیم بارها و بارها نشان داده که برای مردم خودش پشیزی ارزش قایل نیست. رژیم مردم را به شکل برده و حمال دین من دراوردی خود میداند و مردم اب را تا بالای سر خود می بینند و برایشان فرقی نمیکند که چه کشوری و کی حمله کند. این هارت و پورت های سپاه پاسداران هم هیچ محتوایی ندارد. مگر دو سه سال پیش که اسراییل به نبروگاه اتمی سوریه، متحد اصلی ایران، حمله کرد آب از آب جنبید؟ این بار هم سپاه و رهبر شماره 2 بدون حتی هیچ جرکت انفعالی جام زهر را مثل رهبر فقید شماره 1 به سر خواهند کشید. شما حمله کنید و ببینید مردم چطور در خیابانها میریزند و برای شما هورا میکشند. دیگر ان دوره هایی که مردم می آمدند توی خیابان شعارها میدادند تمام شده و روحیه رزیم ایران خیلی ضعیفتر از انست که حمله ای متقابل ترتیب دهد به خصوص که هم اکنون دغدغه فروپاشی حکومت سوریه هم دامن گیر ایران شده است.
حمله ی نظامی از سوی آمریکائی ها دو گونه برداشت دارد یکی اینکه حمله ی زود رس چه تاثیری در میزان رای کاندیداها دارد ؟ دوم آنکه حمله باید به گونه ای باشد که باعث سرنگونی جمهوری اسلامی شود که برداشت اول در واقع سبب تخریب حمله ی دوم می شود . رئیس جمهور آمریکا می تواند منافع انتخاباتی خودش را فدای منافع طولانی مدت آمریکا کند به همین دلیل دولت اوباما تا پایان انتخابات سعی دارد از حمله برای منافع انتخاباتی اش اجتناب کند . اما سیاستهای تحریم ایران درصورتی که سبب تسلیم ایران نشود ضرورتا راههای دیگر آزمایش می شوند که این روند در نهایت به جنگ منتهی خواهد شد پافشاری های خامنه ای و سپاه پاسداران بر سیاست نظامی اتمی علیرغم مخالفتهای آشکار سایر جناحها و سایر روجانیون تا کنون هچنان پایدار مانده است بخصوص در روزهای اخیر که این سیاست در جهت تقویت انتخاباتی جمهوریخواهان آمریکا ست . در دنیای کنونی ما شاهد شقه شدن رای دهندگان به دست راستی ها که در راس آن جمهوریخواهان آمریکا هستند و کشورهائی همچون ایران و عربستان اسرائیل و سرکوزی و مرکل و .... از جمله کشورهائی هستند که دست راستی ها حکمرانی می کنند و سعی دارند در انتخابات آمریکا میت رامنی را وارد کاخ سفید کنند . از سوی دیگر حکمرانان کشورهای میانه رو و یا به قولی دست چپی ها هستند که خواهان استمرار حضور باراک اوباما و حزب جمهوریخواه در کاخ سفید هستند . از اینرو دست راستی ها برای حمایت از رامنی به طبل جنگ می کوبند اسرائیل برای آنکه موضوع فلسطین و اسرائیل موضوع روز انتخابات نشود و ایران برای آنکه حقوق بشر را به حاشیه ببرد و .... اما هردو کشور با این جنجالها سعی می کنند انتخابات آمریکا را تحت سیاستهای خود قرار داده و نامزد جمهوریخواهان را وارد کاخ سفید کنند . ما پس از انتخابات آمریکا و پس از استمرار رئیس جمهوری باراک اوباما خواهیم دید که هم اسرائیل و هم ایران 180 درجه مواضع و سیاستهایشان را تغییر خواهند داد و بازی موش و گربه ی آنها تبدیل به فرار موشها خواهد شد . اما مهمترین خطر در رجزخوانی های نتانباهو و خامنه ای ممکن است با یک اشتباه محاسبه و در جهت افزایش آرای رای دهندگان آمریکا باراک اوباما تصمیم به حمله بگیرد و بلوفهای دو طرف هزینه ی سنگینی را به سه کشور درگیر تحمیل کرده و صلح جهانی را تهدید نماید . جنگ طلبی های نتانیاهو و پافشاری خامنه ای بر سیاست نظامی اتمی با نادیده گرفتن قطعنامه های شورای امنیت صلح جهانی را به خطر انداخته است و مردم سازمانهای صلح دوست و سازمان ملل باید با این موضوع برخوردی جدی بنمایند رجزخوانی های دو طرف در حال کاهش قبح جنگ بوده و لفاظی های جنگ طلبانه ی جنرالهای سه کشور تهدید جدی صلح جهانی ست .
دوستِ ناشناس،**** هیچ ایرانی ای با حداقل منطق و ادراک، هر قدر هم که از حکومتِ فعلیِ ایران بیزار باشد از حمله ی نظامیِ کشوری دیگر به کشورش پشتیبانی نمی کند. قرار نیست از چاله به چاه بیفتیم و به خاطرِ منفور بودنِ حکومتِ فعلیِ ایران، از جنگ و کشته شدن هزاران هموطنِ ایرانی و سپرده شدنِ سرنوشتِ کشور و ملتِ ایران به دستانِ آلوده یِ منفعت طلبِ حکومت هایِ دیگر حمایت کنیم. خواندنِ چنین نظراتی حقیقتا مایه ی *** تأسف است.
از حالا معلوم است که اگر تمامی تاسیسات ایران را هم نابود کنند شاید اصلا ایران بروی خودش نیاورد و حتا کوچکترین واکنشی هم انجام ندهد. به این امید که مردم نابودی زیر ساختهای ایران را نفهمند و او بتواند بازهم سی سال دیگر بر مردم حکومت کند. شاید بی رگی ما مردم و مخنثیتمان چنان گسترده باشد که پایانی برآن نباشد. کشور ایران را چنان فحشا و فساد اختلاس و رشوه فراگرفته است که از آن لجنزاری از لاابلی گری مذهبی و مداحی و روضه خوانی ساخته است. اینها همه از برکات اسلام ناب محمدی ست که کمونیستهای ایرانی با آن حال می کنند و لاس تر و خشکه می زنند. چرا که شعارش به زعم آنان ضد امپریالیستی ست!!!
پندار من نیز با تو موافقم اما ببین اینها با ملت ایران چه کرده اند که یک ایرانی چنین آرزویی می کند. همه اش از اسلام است.
مشکل اسراییل این است که با کشورهایی خون آشام مثل ایران و سوریه و عراق و بقیه کشورهای اسلامی طرف است که مشکلشان با اسراییل به هیج علتی نیست به جز یهودی بودن آن و اینکه عقیده دارند با از بین بردن یهودیها و اسراییل میتوانند حکومت جهانی اسلام را با یاری امام زمان به دست بیاورند.حتی اگر همه مردم اسراییل این کشور را ترک کنند و آن را به طور کامل به دست امت اسلام بدهند هنوز از فکر به کشتار تمام یهودیها دنیا صرف نظر نخواهند کرد. این مسلمانانی که در عراق به روی مردم حلبجه بمب شیمیای ریختند و با بمبهای انتحاری زن و بچه همدیگر را میکشند یادر سوریه حتی کودکان را شکنجه کرده و میکشند و یا در ایران که نفس همه مخالفان را از ترس شکنجه بریده اند و ...به مردم اسراییل که برسد بمب اتم هم بکار خواهد برد. مردم اسراییل همه به اندازه کافی واقع بین هستند که اطرافشان را نگاه کنند و ازین فرهنگ قتل و جنایت بترسند.
پندار جان اینها همه شعارهای سیاسی است که شما میدهید. مردم کوچه و خیابان که 33 ساله زیر حمله و اشغالگری آخوندها هستند اهمیتی نمیدهند که حالا کس دیگری به کشور حمله کند.مگر از حمله و اشغالگری آخوندها بدتر میشه؟ بدتر ازین امکان که ندارد. ولی حداقل یک امیدی است که مثلا اگر کشور زیر دست آمریکای بیفته زندگی مردم بهتر بشه. مگه از آخوندها هم دشمن بدتری برای مردم ایران هست؟
هر تغییری هزینه دارد و این هزینه را دور و یا زود بایستی پرداخت
م ایرانی ها همیشه منتظر هستیم یکی از بیرون برای نجات ما بیاید و همیشه هم از چاله به چاه افتادیم تکلیف رژیم منحوس و جنایتکار فعلی ایران را باید ما مردم ایران مشخص کنیم و باور داشته باشیم که اسرائیل یا آمریکا فقط به فکر منافع خودشان هستند و هیچ دولتی برای مردم ایران نگران نیست . اما در مورد حمله اسرائیل به ایران نظر من اینست که آخوندها بیشتر از اسرائیل خواستار این حمله هستند چرکه با این حمله دوباره سلطه خود به مردم را برای سالیان دیگری تثبیت خواهند کرد و این مسئله را دو لت های دیگر مانند امریکا و اسرائیل می دانند و لی آنها هیچ ارزشی برای مردم ایران قائل نیستند . به نظر من در حال حاضر مردم ایران تنها ترین ملت دنیا هستند و باید ایرا بدانیم که هیچ کسی غیر از خود ما قدرت تغییر در کشور ما را ندارد این را تاریخ ده ها بار به ما نشان داده است و ما ده ها بار آن را نادیده گرفته ایم . به امید آزادی ایران بدست مردم ایران
اسراییل هیچ وقت توانایی وارد شده به یک جنگ فرسایشی مثلا3ساله رو هرگز نداره.
ساکنان سرزمین اشغالی همین حالاش هم از سنگ پرانی بچه های فلسطین به سطوح آمدن و به فکر قرار به سرزمین خودشون توی گوشه کنار دنیا هستن،اگه با ایران دربیفته و روزی هزار تا موشک 12متری به خاکش منفجر بشه که هیچ یهودی اونجا نمیمونه!
بعدش هم درسته ما مردم با حکومت مشکل داریم اما هیچ وقت اجازه نمیدیم یه متجاوز نگاه چپ به ایران عزیزمون بکنه.
درسی بهش میدیم که هیچ وقت فراموش نکنه.
واسه کسانی هم که ذوق زده میشن از حمله یه کشوربیگانه به کشورشون،متأسفم!
وقتی در سال 1320 متفقین به ایران حمله کردند ..مردم ایران که زیر پای دیکتاتوری رضا خانی (که هزار بار بهتر از آخوند ها )بودند سکوت کردند وحرکتی انجام ندادند .امروز روز دشمن تر از این حاکمان برای ایران متاسفانه کیست .آنقدر که به فکر فلسطین ولبنان وگدا گرسنه های دیگر است .به فکر ملت نیست .آزادی ودمکراسی وعدالت وبسیاری از خواسته های ملت را با سرکوب وکشتار جواب می دهد ..دشمن تر از اینها نیست .
جنگ بشود یا نشود جوانی ما بر باد رفته... حرام شدیم و سوختیم...
من نه از جنگ خوشم میاد نه از اشغال کشورم به دست بیگانه ولی خداییش خودمونیم ما که بیچاره و از همه جا رونده هستیم بچه هامون چه گناهی دارن که از الان باید زیر نظر طلبه بزرگ بشن مرگ یکبار شیون یبار از سوریه که بیشتر نیستیم اسراییل جان هر چه زودتر بزن بیاد جان موسی که خیلی خسته از این زندگی هستیم
افرادی که میگند اگه حمله بشه خون های اینچنانی ریخته میشه و فلان فلان.واقعا از مرحله یا اصلا از کشور خیلی پرت هستند. غیرت ایرانی دیگه کاملا تو این چند سال برای همه ثابت شده. موشک اول رو بزنه دیگه نیازی به موشک دوم نخواهد بود. فقط 24 ساعت کافیه
خدا کنه که بکند
غیرت ایرانی؟ در شهریور بیست و مغول و حمله اعراب شاهد غیرت ایرانی بوده ایم. جنگاوری یک ملت تنها به میزان راضی بودن آن مردم از حکومت بستگی داره.
در صورت حمله به ایران توسط آمریکا در کمتر از 6 ماه تهران فتح میشه (در بهترین حالت) و بعد حملات تروریستی امت حزب الله آغاز میشه که شروع به بمب گذاری می کنن. متاسفانه بعضی ها در اثر تبلیغات منبری توهم می زنن که ما می تونیم اسرائیل رو نا بود کنیم. حتی اگر موشک های سپاه به اسرائیل برسه ( که غالبا به دلیل سپر دفاع موشکی نخواهد رسید) و اسرائیل نابود شه قبل از نابودی کامل مارو با بیش از 400 بمب اتمی تبدیل به بخار می کنه.
البته باندها فساد و اختلاس که تمام کشور رو گرفتن هرگز نمی زارن که حکومت از اون ها گرفته بشه و در صورت حمله نظامی اسرائیل هیج واکنشی از طرف سپاه اتفاق نمیفته . و بعد از حمله دوران سرکوب ملت به شدید ترین شکل آعاز میشه.
به عنوان یک ایرانی موافق حمله اسرائیل به ایران هستم البته نباید گفت حمله به ایران باید گفت حمله به رژیم جمهوری اسلامی که این ازنظر ما عیبی نداره به نظرمیرسه اسرائیلی ها بهتراز امریکا شرایط را درک میکنند تحریمها و فشارهای فعلی حتی اگرصدبرابرهم بشود کوچکترین تاثیری درسیاستهای جمهوری اسلامی نمیگذارد حاکمین این حکومت اخوندی دربهترین وضع ممکن زندگی میکنند و فقط مردم بیچاره روز به روز فقیرتر می شوندازمردم گرسنه و دربدر که شبانه روز باید به دنبال یک لقمه نان باشند نمیشودانتظارداشت قیام کنند تنها یک حمله نظامی همه جانبه به این رژیم است که شاید بتوان امیدداشت منجربه سرنگونی حکومت اخوندی شود البته حمله نظامی به همه ارکان این رژیم نه فقط تاسیسات هسته ای. سالهاست امریکاواروپا فقط به اعمال تحریم اکتفا کرده اند و اینجوری فقط به رژیم اسلامی فرصت بخشیده اندفرصتی که هرچه بیشترخودرا مسلح کنند خطری که جمهوری اسلامی برای جهان دارد هیچگاه افغانستان و عراق نداشتند ای کاش وقت و هزینه حمله امریکا به عراق و افغانستان صرف حمله به جمهوری اسلامی شده بود
بنام خدای توانا
دلم بحال اسلام ،بحال محمد ص ،بحال علی ومخصوصا بحال مهدی زهرا میسوزد که چه بد مریدی هستیم برای شان و
متاسفم برای کسانی که اینطور نامردانه و نا بخردانه نظر میدهند اسرائیل سگ کی باشد که بخواهد پارس کند
آخر ما صاحب داریم یا اباصالح المهدی ادرکنی .......هاشمی از شهر کابل _ افغانستان
فقط دوست دارم بدانم که مقامات یا مردم اسراییل چگونه بخود اجازه میدهند که به حمله به یک کشور دیگر ، با هر قصدی فکر بکنند؟...این به چه معناست؟ آیا مردم آن کشور با این فرهنگ زندگی میکنند که شکستن درب و پنجره همسایه با هرگونه تصور و حدسی ، باید انجام گیرد؟ نه تایید میکنم که کشور ما ایران دارای قدرت آنچنانیه ، نه قدرت اسراییل رو تایید میکنم...من فعلا توی این موندم که اسراییل چطوری به خودش اجازه میده که حرف از تجاوز به خاک و اسمان یه کشور دیگه بزنه؟ حالا از کلمه دزد برداشت بد نشه ، کدام انسان ازینکه بدونه یک دزد میخواد به خونش بیاد خوشحال میشه؟ کدوم ادم دزد زده ای وجود داره که دزد خونشو بشناسه و در صدد انتقام برنیاد؟ آخه این حرفا چیه که زده میشه؟ وقتیکه به مردم ما حمله بشه ، بخاطر موضوعی که واقعا حقمونه ، چه کسی کینه توزی علیه متجاوز رو کنار میذاره؟
وقتی که آمار از مردم اسراییل میدین که موافق با حمله به ایرانن ، خوب این مردم باید بدونن که دیگه زمان ، زمان جنگ ایران و عراق نیست که مردمامون از نظر هم بی اطلاع باشن...سطح اطلاعات بالا رفته...اطلاع از قصد و نیت های کشورها بالا رفته... نظر اسراییل معلومه...حمله و تجاوز به یک کشور بخاطر اینکه اون کشور ممکنه که بمب اتمی بسازه...آخه مگه استفاده از بمب اتم شوخیه...فقط یه موضوع علمی بگم ، اینکه اگر بمب اتم توی اسراییل استفاده بشه ، اثرات رادیو اکتیوش بخاطر جهت جریانهای کرده زمین روی خود ایران ما برمیگرده....مگه مرض داریم؟؟؟ اما با این حرفهای اسراییل آدم به خوی ئحشیگری ، دزد صفتی ، بی تعهدی نسبت به قوانین جهان پی میبره.... نمتونید اونید ذاتتون رو عوض کنید ، حداقل زبان تو قفا نگهدارید، که زبان شما نشانگر ذات شماست....ممنون میشم ازتون.
ارسال کردن دیدگاه جدید