امین قضایی – با استناد به شنیدههایی در اسراییل میگویند که دولت این کشور قصد دارد طی دوازده هفته آتی به تنهایی حملهای را با هدف درهمکوبیدن تأسیسات هستهای ایران پیش برد.
روز جمعه دهم اوت، صفحات اصلی چهار روزنامه مهم اسراییل، همزمان از آمادگی و تصمیم دولت این کشور برای حمله به ایران تا قبل از انتخابات آمریکا خبر دادند. روزنامه اسراییلی هاآرتز به نقل از یک مقام ارشد دولت اعلام کرد که « شمشیر ایران بر گلوی ما از شمشیر اعراب در سال ۱۹۶۷ تیزتر است». روزنامه ماریو (Maariv)اطلاع داد که ۳۷ درصد از مردم اسراییل معتقدند که در صورت دستیابی ایران به بمب اتمی، در آینده هلوکاست دیگری رخ خواهد داد. تلویزیون اسراییل رسما اعلام کرد که « تصمیم ناتانیاهو و باراک برای حمله به ایران قطعی است».
این بار احتمال حمله اسراییل به ایران چیزی بیش از تبلیغات دولتی، هوچیگری رسانهها یا شایعهپراکنی و شانتاژ نیروهای افراطی در مبالغه برای خطر ایران به نظر میرسد. حتی افرایم هالوی (
Efraim Halevy) رییس موساد گفته است « اگر من یک ایرانی بودم از دوازده هفته آتی میترسیدم». (
منبع )
تنها دلیلی که برای این تصمیمگیری ناگهانی ذکر میشود، گزارشی از سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسراییل است که خبر میدهد ایران اخیراً پیشرفتهای زیادی در برنامه هستهای خود داشته است. ایهود باراک، وزیر دفاع اسراییل، به روزنامه اسراییلی هاآرتز گفته است: « یک گزارش جدید از سرویس اطلاعاتی آمریکا به مامورین ارشد، نشان میدهد که ایران در دستیابی به سلاح هستهای بسیار نزدیکتر از آنچیزی است که تصور میرود. اوباما اخیراً گزارشی دریافت کرده است که ادعای اسراییل مبنی بر پیشرفتهای اخیر ایران در توانایی نظامیاش را تایید میکند.»
این بار احتمال حمله اسراییل به ایران چیزی بیش از تبلیغات دولتی، هوچیگری رسانهها یا شایعهپراکنی و شانتاژ نیروهای افراطی در مبالغه برای خطر ایران به نظر میرسد.
اما مقامات آمریکا این گزارش هاآرتز را رد کرده و گفتهاند: «ما معتقدیم که هنوز زمان و جا برای ادامه مسیر دیپلماتیک و با پشتیبانی از فشار فزاینده بین المللی بر حکومت ایران وجود دارد. ما تاکید میکنیم که ایران در آستانه دستیابی به سلاح هستهای نیست.» (
منبع )
در یک مصاحبه جنجال برانگیز، یک مقام ارشد اسراییل که در مورد جنگ تصمیمگیرنده است اما نخواست که نامش فاش شود، به هاآرتز میگوید: « برای آمریکاییها، ایرانیها هنوز وارد منطقه مصونیت نشدهاند. چون آمریکاییها بمب افکنها و بمبهای بیشتری دارند و میتوانند عملیات خود را چندین بار تکرار کنند. اما برای ما، ایران زودتر وارد منطقه مصونیت میشود. پس در این صورت چه رخ خواهد داد؟ در این صورت بقای ما در دستان آمریکا خواهد بود.» (
منبع )
اصطلاح «منطقه مصونیت» برای اسراییلیها کلیدی است، چرا که به نظر آنها، اگر جمهوری اسلامی در برنامه هستهای خود پیشرفت کند، به زودی وارد مرحلهای خواهد شد که حتی بمباران تاسیسات هستهای نیز نخواهد توانست مانع دستیابی ایران به سلاح هستهای شود. به نظر این مقام اسراییلی، ایران طی ماههای آتی به مرحلهای میرسد که بعد از آن، حملات هوایی اسراییل (و نه آمریکا) بی ثمر خواهد بود. این همان دلیلی است که اسراییلیها را به تکاپو واداشته تا حتی در صورت لزوم به تنهایی علیه ایران وارد عمل شوند. آنها تصریح کردهاند که نمیخواهند سرنوشت خود را به دست تصمیمات آمریکا بسپارند. (
منبع )
مقامات اسراییلی به صراحت میگویند که نسبت به جدیت آمریکا برای جلوگیری ایران از رسیدن به سلاح هستهای مطمئن نیستند. این مقام ناشناخته در ادامه به هاآرتز میگوید: « رونالد ریگان جلوی پاکستان را برای ساختن بمب اتم نگرفت. کلینتون هم جلوی کره شمالی را نگرفت... ما نباید به حرف کسانی که در هر موقعیتی انفعال را به کنش ترجیح میدهند، گوش بدهیم. واقعیت بی رحم را باید با وضوح کامل نگریست. اسراییل قوی و مسئول است. اسراییل کاری را که باید بکند میکند.»
این سئوال پیش میآید که آیا این تهدیدها فقط بلوف است و مقامات اسراییلی از این خبرپراکنیها هدف دیگری را دنبال میکنند یا به واقع آنها اینبار قصد حمله به تاسیسات هستهای ایران را دارند.بنگریم دلایل مطرح شده از سوی تحلیلگران در مورد عدم احتمال یا احتمال حمله نظامی اسراییل به ایران چیست.
دلایل برای عدم حمله اسراییل به ایران
● معمولا در گذشته تهدیدهای نظامی اسراییل برای حمله به ایران، فشار به آمریکا و شورای امنیت برای اتخاذ سیاستهای سختگیرانهتر و اعمال تحریمهای جدیتر علیه ایران تلقی میشد. بنابراین میتوان تهدیدهای اخیر را نیز، اگرچه با شدت و حدت بیشتر، ادامه همین سیاست دانست.
اگر جمهوری اسلامی در برنامه هستهای خود پیشرفت کند، به زودی وارد مرحلهای خواهد شد که حتی بمباران تاسیسات هستهای نیز نخواهد توانست مانع دستیابی ایران به سلاح هستهای شود.
● اگر اسراییل در پاییز یعنی زمانی که آمریکا در گرماگرم رقابت انتخاباتی به سر میبرد، به ایران حمله کند، این اقدام میتواند رابطه این دو کشور را تخریب کند. همچنین آمریکا در هنگام انتخابات آمادگی کمتری برای مشارکت و کمک به اسراییل خواهد داشت.
به علت تهدیدهای مکرر ایران برای بستن تنگه هرمز، لازم است که آمریکاییها از قبل در خلیج فارس حضور داشته باشند. به این دلیل احتمال حمله یکجانبه و بدون آمادگی آمریکا بعید به نظر میرسد.
آموس یادلین (
Amos Yadlin)، رییس سابق سرویس اطلاعاتی ارتش اسراییل، در مقالهای در واشنگتنپست مینویسد: «واشنگتن باید نیت خود را با حضور نظامی قوی در خلیج فارس، مانورهای نظامی با متحدین خود در خاورمیانه و توسعه سیستم دفاع موشکی در منطقه نشان دهد.» (
منبع )
● دلیل دیگر این است که بحث حمله نظامی به ایران صرفاً از سوی مقامات سیاسی این کشور عنوان شده است، در حالی که تقریباً تمامی افراد امنیت ملی اسراییل مخالف حمله هستند. به همین خاطر، برخی علت تهدیدها را در اهداف سیاسی ناتانیاهو و باراک جستجو میکنند.
یکی از این اهداف سیاسی، منحرف کردن اذهان از منازعه اسراییل و فلسطین است. از سال ۲۰۰۹، اسراییل با کوبیدن بر طبل جنگ توانسته است که تمرکز جهان و خصوصا دولت اوباما را از مسئله اسراییل و فلسطین به مسئله ایران جلب کند. اوباما یک سناتور برجسته به نام جرج میشل (
George Mitchell) را منصوب کرد تا فرآیند صلح بین اسراییل و فلسطین را دوباره آغاز کند. این فرآیند اکنون با طرح مسئله ایران راکد است.وقتی مت رامنی، نامزد جمهوریخواهان در انتخابات پیش رو، به اسراییل سفر کرد، درگیری بین اسراییل و فلسطین به ندرت مورد بحث قرار گرفت. (
منبع )
● حمله به ایران، ضدحملاتی از سوی ایران و دیگر متحدیناش به ویژه حزب الله را در پی خواهد داشت که میتواند منجر به کشته شدن صدها، اگر نگوییم هزاران، شهروند اسراییلی شود. همچنین برخلاف حملات گذشته به تاسیسات هستهای عراق و سوریه، این بار ممکن است اسراییل درگیر جنگی طولانیمدت در منطقه شود.
شائول مفاظ، رهبر حزب اپوزیسیون به نام کادیما و رییس و وزیر دفاع سابق ارتش، هشدار داد که این حمله تنها میتواند روابط با واشنگتن را خراب کرده و نیز ممکن است اسراییل را گرفتار یک جنگ بزرگ منطقهای کند. (
منبع )
● اسراییل هم اکنون در جهان منزوی است و با حمله یکجانبه به ایران موجی از نفرت جهانی را نیز برای خود خواهد خرید. کشورهای دیگر، اسراییل را به خاطر احتمال درگیری نظامی در خلیج فارس و افزایش بهای نفت، سرزنش خواهند کرد.
● در ششم سپتامبر ۲۰۰۷، هفت بمبافکن اسراییلی بدون اطلاع قبلی یک تاسیسات صنعتی در سوریه را بمباران کردند. به گفته CIA، این تاسیسات، محلی مخفی برای ساخت یک رآکتور هستهای بود که ساخت آن از سال ۲۰۰۱ و به کمک کرهشمالی شروع شده بود. اگر اسراییل در آنزمان از قبل هیچ اخطاری نداد، منطقی است که اینبار نیز ناگهانی و بدون هشدار قبلی عمل کند. با شناختی که میتوان از عملکرد جمهوری اسلامی بدست آورد، هیچ تهدیدی منجر به توقف برنامه هستهای ایران نشده و فقط منجر به تمهیداتی برای پاسخگویی متقابل خواهد شد. پس به نظر میرسد که اگر اسراییل واقعا قصد حمله داشته باشد، چنین جنجالی را به پا نمیکرد. موتی کریشنبام (Motti Kirshenbaum)، یکی از خبرنگاران مطرح در اسراییل، میگوید: « کشوری که برای حمله کردن یا نکردن بحث میکند، معمولا راز درون خود را به زبان نمیآورد.»
اسراییلیها برخلاف آمریکاییها که حمله نظامی را همواره آخرین گزینه میدانند، معتقدند که هرچه زودتر، بهتر. زیرا هرچه زمان بیشتری بگذرد، تاثیر حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران کمتر خواهد شد و ایران پایگاههای خود را مخفیتر و زیرزمینیتر خواهد ساخت.
مسائلی که احتمال حمله اسراییل را افزایش میدهد
● تقریبا همه در اسراییل موافقاند که حمله به تاسیسات هستهای ایران هر هزینهای که داشته باشد بهتر از دستیابی این رژیم به سلاح هستهای است. (
منبع ) در ضمن اسراییلیها به نتایج مذاکرات و تحریمها امیدی ندارند و حمله نظامی را تنها راه میدانند. بنابراین مسئله تنها بر سر زمان حمله است و اگر اینطور است چرا اکنون نه؟
اسراییلیها برخلاف آمریکاییها که حمله نظامی را همواره آخرین گزینه میدانند، معتقدند که هرچه زودتر، بهتر. زیرا هرچه زمان بیشتری بگذرد، تاثیر حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران کمتر خواهد شد و ایران پایگاههای خود را مخفیتر و زیرزمینیتر خواهد ساخت.
مارتین دمپسی (
Martin Dempsey ) رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا هفته گذشته، حتی توانایی کنونی اسراییل را برای نابودی برنامه هستهای ایران انکار کرد: « فکر میکنم توصیف مناسب این است که بگوییم این حملات توانایی هستهای ایران را نابود نخواهد کرد بلکه به تعویق خواهد انداخت.» (
منبع )
اگر جمهوری اسلامی در راه خود به سوی سلاح هستهای، وارد منطقه مصونیت شود، حمله نظامی تاثیر خود را از دست خواهد داد. اهمیت مسئله زمان برای اسراییلیها، احتمال حمله در ماههای آتی را افزایش میدهد.
● به نظر برخی از تحلیلگران، اتفاقاً پاییز زمان مناسبی برای حمله است. یکی از تحلیلگران به نام ارن کسلر (
Oren Kessler) مینویسد: « برای طرفداران حمله، پاییز میتواند زمانی ایدهآل باشد. اول اینکه باراک و شرکایش بحث میکنند که ایران در این چند ماه میتواند به منطقه مصونیت برسد و در این صورت حملات اسراییل دیگر تاثیر اندکی خواهد داشت. دوم اینکه آسمان صاف برای حمله هوایی بهتر از آسمان ابری زمستان است. سوم اینکه حمله در طول دوره انتخابات آمریکا باعث میشود که مردم کمتر اوباما را محکوم کنند تا اینکه حملات بعد از انتخاب مجدد او انجام شود.... و اگر رامنی انتخاب شود، تاریخ نشان داده است که روسای جمهور در سال اول ریاست خود عملیات خاصی انجام نمیدهند، مگر اینکه مجبور شوند.» (
منبع )
همچنین اینکه اسراییل حتما باید با هماهنگی آمریکا به ایران حمله کند به صراحت از سوی مقامات اسراییلی رد شده است. باراک میگویدکه قصد ندارد آمریکا را وارد جنگ کند : «هیچ کشوری به جنگ نمیرود به این امید یا انتظار که کشور دیگری به او بپیوندد.» (اما حتی اگر این دو کشور آمریکا و اسراییل باشند؟ ) مایکل اورن، سفیر اسراییل در آمریکا، نیز گفته است: « زمان بندی برای حمله به ایران ربطی به سیاست آمریکا ندارد بلکه به امنیت اسراییل مربوط میشود.» (
منبع )
● احتمال پاسخ ایران و حزب الله به اسراییل از سوی مقامات اسراییلی تاییده شده است، اما آنها از هم اکنون افکار عمومی اسراییل را برای قبول آن آماده کردهاند. آنها میگویند که برای دفع خطر ایران باید هزینههایی را بدهیم. شاید یک دلیل برای مطرح کردن و به بحث گذاشتن تصمیم حمله به ایران ، همین آمادگی افکار عمومی باشد. ناتانیاهو نمیخواهد تلفات حاصل از پاسخ ایران به حساب او گذاشته شود، بلکه مردم اسراییل باید آنرا هزینهای بدانند که برای رفع خطری بزرگتر پرداخت کردهاند. به همین دلیل برخلاف حمله به تاسیسات هستهای سوریه، این بار دولت اسراییل میداند که بهتر است از پیش، مردم را برای عواقب آن آماده سازد.
جدیت اپوزیسیون و حتی رییسجمهور شیمون پرز، در مخالفت با حمله نیز نشان میدهد که مسئله جدی است. رهبران سیاسی مخالف میگویند که بعید میدانند باراک و ناتانیاهو بلوف بزنند و در عوض اخطار دادهاند که این دو نفر در حال راندن کشور به سوی فاجعه هستند.
پرسش اصلی
در نهایت آیا اسراییل در هفتههای آتی به ایران حمله خواهد کرد؟
از گفتار و البته سابقه مقامات اسراییلی مشخص است که اگر رژیم ایران به سلاح هستهای نزدیک باشد، آنها در اقدام به حمله حتی بدون مشارکت آمریکا، تردیدی نخواهند کرد. بنابراین پاسخ این سئوال بستگی به این پرسش اصلی دارد که رژیم ایران واقعا تا چه حد به آنچه «منطقه مصونیت» خوانده میشود نزدیک است.
این نکته را نیز باید در نظر داشت که ایران زودتر از آمریکا، خط قرمزهای اسراییل را رد خواهد کرد.
شاید بتوان موقعیت را چنین تصویر کرد. فرض کنید کسی با اسلحه به سوی شما نشانه رفته است، اینکه او واقعا شلیک خواهد کرد یا نه، تغییری در جدیت تهدید او نخواهد داشت.