لزوم بنبستشکنی در بحران هستهای با اتکا به مردم
جمعه, 1391-04-23 10:27
نسخه قابل چاپ
علی افشاری
علی افشاری − اظهارات اخیر عبدالله نوری در دیدار با جمعی از دانشجویان بازتاب خبری گستردهای یافت. برجستهترین بخش انعکاس یافته او سخنانش در خصوص بحران هستهای بود. وی با انتقاد از سیاستهای هستهای حکومت گفته است: « دراختیار داشتن دانش و فن آوری آن طبق قوانین بین الملل از حقوق بدیهی و قطعی ماست لکن نباید مشکلات زندگی مردم را دست کم بگیریم و بگذاریم از طریق یک مسئله، اگر چه مهم، تمامی منافع ملی ما در معرض تهدید قرار گیرد.»
او در ادامه افزوده است: «در ارتباط با موضوع هستهای و انتخاب مناسبترین تصمیم ممکن در شرایط کنونی مصلحت کشور ایجاب میکند از کارشناسان علوم سیاسی و روابط بین الملل، اقتصاددانان، سیاسیون و همه صاحب نظران و دلسوزانی که قلبشان برای ایران میتپد نظرخواهی شود. من فکر میکنم با انجام همین نظرخواهی حتی از زندانیان سیاسی یکی از مهمترین گامها برای ایجاد وحدت میتواند برداشته شود، در قانون اساسي نيز برگزاري رفراندوم به عنوان راه كاري براي موضوعات مهم و سرنوشت ساز پيش بيني شده است، مناسب است که ابتدا کارشناسان مختلف بدون گزینشهای سیاسی و جناحی با مردم در خصوص نقاط مثبت و منفی ادامه چالش هستهای با غرب و امتیازها و محدودیتهایی که ادامه آن در پیش خواهد داشت صحبت کنند و مردم دربارهی چگونگی تصمیم در خصوص مناقشه موجود میان ایران و غرب نظر نهایی را اعلام نمایند.»
لزوم مشارکت آحاد مردم
عبدالله نوری شجاعانه بر روی یکی از معضلات اصلی کشور دست گذاشته که در نتیجه ماجراجویی حکومت و محاسبات غلط آن و در راستای سیاست خصومت محور حکومت در عرصه بین المللی حاصل شده است.
وزیر کشور دولت اصلاحات و زندانی سیاسی سابق به درستی راه حل خروج کشور از وضعیت نا بهنجار کنونی را نشان داده است. بیش از ۶ سال است که منافع ملی و زیر ساختهای اقتصادی و توسعهای کشور توسط برنامه نا معلوم هستهای حکومت به گروگان گرفته شده است.
عبدالله نوری:
«در ارتباط با موضوع هستهای و انتخاب مناسبترین تصمیم ممکن در شرایط کنونی مصلحت کشور ایجاب میکند از کارشناسان علوم سیاسی و روابط بین الملل، اقتصاددانان، سیاسیون و همه صاحب نظران و دلسوزانی که قلبشان برای ایران میتپد نظرخواهی شود. من فکر میکنم با انجام همین نظرخواهی حتی از زندانیان سیاسی یکی از مهمترین گامها برای ایجاد وحدت میتواند برداشته شود، در قانون اساسي نيز برگزاري رفراندوم به عنوان راه كاري براي موضوعات مهم و سرنوشت ساز پيش بيني شده است، مناسب است که ابتدا کارشناسان مختلف بدون گزینشهای سیاسی و جناحی با مردم در خصوص نقاط مثبت و منفی ادامه چالش هستهای با غرب و امتیازها و محدودیتهایی که ادامه آن در پیش خواهد داشت صحبت کنند و مردم دربارهی چگونگی تصمیم در خصوص مناقشه موجود میان ایران و غرب نظر نهایی را اعلام نمایند.»
راه حل پیشنهادی نوری تکیه بر مشارکت آحاد مردم در یک همه پرسی دارد. پیش از وی میرحسین موسوی در سال ۱۳۸۸ این پیشنهاد را مطرح کرد.
تحلیلهای متفاوت از منشأ و چگونگی بحران هستهای به خودی خود موضوعیت ندارد و دیدگاههای مختلفی از جمله تحلیل عبدالله نوری میتواند در این خصوص فارغ از درستی و نا درستی آنها مطرح باشد؛ مهم یافتن راه حلی است که به بحران هستهای و تاثیر مخرب آن بر منافع ملی کشور پایان دهد.
لزوم بحث آزاد در مورد برنامه هستهای
مدتهاست برخی از کارشناسان و کنشگران سیاسی و مدنی ایران بمانند نوری هشدار میدهند که اصرار لجوجانه بر روی غنی سازی اورانیوم با توجه به افزونی تاثیرات منفی آن بر وضعیت اقتصادی، سیاسی و امنیتی کشور از دیدگاه منافع ملی فاقد ارزش است و میتوان با تعطیلی موقت زمینه ر ا برای اعتماد سازی در جامعه جهانی مساعد نمود و سپس از انرژی هستهای استفاده توام با صرفه اقتصادی در مسیرهای غیر نظامی بعمل آورد.
واکنش خشم آلود و سراسیمه روزنامه کیهان به اظهارات شجاعانه عبدالله نوری و متهم کردن وی به همسویی با اسرائیل نشان دهنده عمق و شدت نگرانی حکومت از آشکار شدن نظر واقعی مردم ایران پیرامون بحران هستهای است.
سالها است ماشین تبلیغاتی حکومت اذهان جامعه را با حمایت فراگیر و صد در صدی از برنامه هستهای بمباران میکند که گویی غنی سازی اورانیوم بزرگترین حق مسلم ایرانیان است. همچنین با شبیه سازی این مسئله با ملی شدن نفت میکوشد با دمیدن بر تنور احساسات ناسیونالیستی از این مسئله بهره برداری خاص خودش را بکند.
هراس رسانهها و محافل حکومتی از اظهار نظر آزادانه کارشناسان، رسانهها و فعالان سیاسی و آماده شدن فضا برای اظهار نظر افکار عمومی تایید کننده بی بنیادی ادعای حکومت است. اساسا مردم ایران در جریان ماهیت برنامه هستهای نیستند تا بتوانند در خصوص ان موضع گیری کنند. جامعه مدنی ایران، گروهها و مطبوعات ایران بمانند کشورهای خارجی و آژانس هستهای تصویر مبهمی از مقاصد هستهای حکومت دارند. شفاف سازی و فضای آزاد برای بیان نظر کارشناسان و تحلیل گران مستقل در کنار دیدگاههای اصحاب حکومت میتواند شناخت مناسبی برای مردم ایجاد نماید.
واکنش حکومتیان به پیشنهاد همهپرسی
اگر ادعای حکومت در برخورداری از پشتیبانی مردم درست باشد علی القاعده نباید از رجوع به همه پرسی هراسی به خود راه دهد. اما خط و نشان کشیدن کیهان نشان از این دارد که این ادعا نیز بمانند دعاوی دیگر نشانی از واقعیت ندارد. بنابراین تهدید نوری و هر کس دیگری که بخواهد در داخل کشور پیرامون برنامه هستهای حکومت چون و چرا کند و بافتن دروغ و راست برای پرونده سازی حاکی از ترس حکومت از اثبات نا درستی پروپاگندای هستهای اش است.
بر خلاف ادعای روزنامه کیهان حرفهای نوری نسبتی با اسرائیل ندارد و نمیتوان با شبیه سازیهای مکانیکی و منطق صوری در این خصوص داوری کرد. آنگاه باید نتیجه گرفت که موضعگیری حکومت ایران علیه صدام در دوران زمامداری وی و بخصوص طرح استفاده از بمبهای شیمیایی ان کشور بر علیه ایران نیز همسویی با دولت امریکا داشت که وی را به داشتن سلاحهای کشتار جمعی متهم مینمود! از این دست مثالها زیاد میتوان مطرح کرد.
اما واقعیت اینست که موضع گیریهای روزنامه کیهان و محافل همسو با آن زمینه را برای حقانیت پیدا کردن نگرانیهای اسرائیل مساعد میسازد و از اینرو به دولت این کشور میدان میدهد تا بتواند جامعه جهانی را برای سختگیری بر علیه حکومت ایران قانع سازد. در واقع استراتژی بزرگنمایی خطر جمهوری اسلامی هستهای توسط دولت نتانیاهو نیازمند وجود مواضع ستیزه جویانه امثال حسین شریعتمداری و دیگر یاران ولی فقیه است.
نیروهای افراطی در غرب و اسرائیل که در برخورد با جمهوری اسلامی پروای منافع و موقعیت کشور ایران فارغ از حکومتش را ندارند و نتیجه سیاستهای آنان تضعیف موقعیت ایران در منطقه است معمولا از روزنامه کیهان و کلا جریانات افراطی حکومت تغذیه میکنند.
اما راه حل نوری و شهامتش در نقد برنامه هستهای بر عکس راهی را میگشاید تا سرنوشت برنامه هستهای از دو قطبی تقابل غرب و جمهوری اسلامی خارج شده وبا افزوده شدن قطب نیروهای معترض به وضع موجود، فضای جدیدی را باز میکند تا با اتکاء به نیروی مردم ایران جلوی ماجراجویی هستهای گرفته شود.
بدینترتیب در صورت ایجاد حرکتی قدرتمند در به صحنه کشاندن مردم، اثرات زیان بار تحریمها متوقف و سایه شوم خطر جنگ از سر کشور محو میگردد. در واقع توقف ماجراجویی هستهای نیازمند فشار سیاسی است. با توجه به این واقعیت و عمق استراتژیک آن برای پایان دادن به بحران هستهای میتوان دلیل بر آشفته شدن مراکز حکومتی را دریافت.
راهکار اصلی برای غلبه بر بحران
موثرترین راهکار نیروهای سیاسی دلسوز کشور، متخصصین، فعالان مدنی و سیاسی مستقل و اپوزیسیون در برخورد با برنامه هستهای ارجاع آن به داوری ملت است.
نتیجه داوری افکار عمومی به شرط اینکه پیش نیازهای آن و بخصوص دو شرط آزادی و سلامت رعایت شود، متحد شدن جامعه ایران در این خصوص است. قطعا برونداد این تصمیم گیری بازیگران جهانی و منطقهای و حکومت ایران را متاثر مینماید و اگر برخورد منفی آنان را مهار نکند دست کم دامنه آسیبهای آنان به منافع کشور و ملت را محدود خواهد ساخت.
به چالش طلبیدن عظمت طلبی اتمی حکومت حتی اگر به برگزاری رفراندوم نیز منتهی نشود باز تاثیری مثبت در ایجاد بازدارندگی در برابر حکومت خواهد داشت و همین امر قادر است جلوی نا امیدی جامعه جهانی در حل دیپلماتیک و مسالمت آمیز رویارویی هستهای را بگیرد.
از اینرو حمایت نیروهای تحول خواه بخصوص در داخل کشور از موضع گیری عبدالله نوری و یا اتخاذ مواضع مشابه اهمیت زیادی در بن بست شکنی از بحران هستهای دارد.
واکنش به موقع افکار عمومی گامی ضروری است تا مناقشه به نقطه غیر قابل بازگشت و گسترش آن به یک فاجعه ملی نرسد.
پیش نیازهای این رفراندوم از جمله وجود آزادی بیان، آزادی رسانه و آزادی اجتماعات در مقطع کنونی کشور میتواند مفید واقع شود تا فضای پلیسی بشکند و زمینه برای تغییر رکود اجتماعی مساعد گردد.
سوابق گذشته جامعه نشان میدهد موضعگیریها بر سر مسائل اصلی و حساس سازی افکار عمومی این ظرفیت را دارد تا یاس و نا امیدی را به تدریج از بین برده و نشاط سیاسی ایجاد کند. البته اگر این موضع گیریها اصولی و واقع بینانه و مبتنی بر طرح و برنامه باشد و رفتارهای مقطعی، هیجان مدارانه، متوهمانه، نسنجیده و غیر مسئولانه را بازتاب ندهد.
دقیقا در زمانی که شرایط بین المللی برای تغییر رژیم مهیا شده اصلاح طلبان خائن به میدان آمده اند تا وظیفه ی خودشان را در بقای رژیم عملی کنند اما بعید می دانم مردم ما فریب بخورند آینده ی ایران حکومت سکولار و محاکمه ی اسلامیست هاییی مانند نوری است
واقعا شجاعانه بودن حرف آقای نوری جای تردید است زیرا از حرفهای ایشان چنین مستفاط می شود که ترس از سرنگونی چمعهوری اسلامی و تفرقه ی موجود میان جناحهای حکومتی بیشتر در ذهن ایشان است تا منافع ملی و همانطور که مشخص است از نظر آقای نوری منافع ملی هم یعنی منافع جمنهوری اسلامی با اجرای بی تنازل قانون اساسی . این آقایان که اساسا با تکیه بر شعار مرگ بر آمریکا رقبای حکومتی را تهدید می کرده اند و هیچ گاه نظر مردم برای ایشان و رهبرش یعنی خمینی مطرح نبوده زیرا ولایت فقیه را مقدم بر نظر مردم برمی شمردند . از اینرو طرح ایشان نه تنها شجاعانه نیست که بزدلانه و از وحشتی ست که شرایط ضعف را بر جمهوری اسلامی مستولی ساخته است . سازندگان ساختارهای سنتی و ارتجاعی در حکومت جمهوری اسلامی نمی توانند طرفدار نظر مردم باشند .
شفاف سازی هم در جمهوری اسلامی با توجه به انسدادسیاسی تعطیلی رسانه های آزاد زندانی بودن روزنامه نگاران و.... گردش آزاد اطلاعات را کاملا امنیتی نموده است و از اینرو شفاف سازی غیر ممکن شده است و حتی بیان آن هم رویا پردازی ست .
اما واقعیت موضوع با پیشنهادهای فوق ناشی از توهم به جمهوری اسلامی خواهد بود . ساختارهای حکومتی سالهاست که نظامی شده است سپاه پاسداران نیروئی نظامی که حافظ منافع حقیر تولیدات سنتی و سوداگران اقتصادی ست که با تکیه بر قدرت سنتی ولایت فقیه همه ی ارکان حکومت را در دست گرفته ضرورتا با راه حل مسالمت آمیز و دیپلماتیک کنار نخواهد آمد زیرا حتی گفتگوهای دیپلماتیک هم از نظر یک نیروی نظامی یعنی تنفس برای حمله ی بعدی و قدرتمند شدن و تدارک دیدن برای حمله ی بعدی خواهد بود ما مشاهده کردیم در خلال مذاکرات یک پیروزی نظامی برای حریف علنی می شود کیک زرد غنی سازی 5 درصد غنی سازی 20 درصد و ... همه نشان داد که برخورد نظامی در پشت این تبلیغات مستتر بوده است از سال 1384 با حتی در ماه آخر ریاست جمهوری خاتمی سیاست ایران به سیاست اتمی نظامی تقلیل داده شد ترمز بریده بود و برای افزایش قیمت نفت احمدی نژاد مامور بیان خضعبلات شده بود حتی لاریجانی نیز برای دبیری شورای امنیت ملی و رئیس تیم مذاکره کننده تحمل نشد و جلیلی که از جنس سیاست نظامی اتمی بود جانشینش گشت - دعوای دیرینه ی لاریجانی احمدی نژاد از آنروز کلید خورد - امروز هم هنوز جلیلی استوار مذاکرات را هدایت می کند و تا زمانی که جلیلی نماینده این مذاکرات باشد هیچ امیدی به کوچکترین تغییر در سیاست اتمی نظامی پیش بینی نمی شود .
آقای علی افشاری آقای نوری اگر می خواهد بر مردم تکیه کند قبل از هر چثز باید این لباس ننگین **** را و این پرچن جنایت و ضدیت با ایران و ایرانیت را و لنگ قصابان را که با آن مظلومان را به مسلخ برده اند و می برند و خواهند برد را از تنش در آورد و بعد تکیه به مردم کند. ****
با سلام بنده که در ایران بسر می برم و با ده تا لیسانس شوفر تاکسیم و برا کرایه خونه دربدر دنبال پولم. و با مردم از صبح تا شب کلکله می زنم باید به آقای نوی و آقای افشاری بگم امروز روز هر چی بنام اسلام و از دروازه اسلام و با عبا و عماه باشه مجرم و متهم و مجبور و محکوم و ... به شکسته. یعنی ما مردم شکستش می دیم. امروز مردم از صبح تا شب ذکرشون شده این که کی سر هر آخوندی رو سر دار ببینن. فهم این برای آخوند مشکله. برا همینم مرگش حتمیه. اگر اینو مفهمید یه ابتکاری میزد تا یواش یواش بره تو مسجد٬ اما چون این ابتکا را نمیزنه٬ چون نمی فهمه٬ خب عوض یواش یواش کنار رفتن یهود میره تو چاه. میگی نه ببین.
****آقای نوی طرفدار مذهب و دینی ست که در آن هزار و چهارصد سال است سر بیگناهان بریده شده. ****. من با نویسنده شوفر تاکسی صددرصد موافقم. با آن کسی که گفته نطفه اصلاحطلبان نطفه ی سرپوش گذاشتن بر جنایت است موافقم. اینان باید پاسخ گویند مردم را. آری علی خامنه ای باید سرش بردار رود. آخوندان باید خلع لباس شوند. ***
گفتههایی اینچنانی در مورد همهپرسی در معضل انرژی هستهایی، تیری در تاریکی و حرکتی تبلیغاتی در راستای مطرح شدن طیف اصلاحطلب در فضای سیاسی رژیم ج.ا. است، مسلما با فشار بیشتر غرب از طریق تحریمها و تهدیدها، نظام ج.ا. مجبور به عقب نشینی و دادن امتیاز به این قشر اسلامگرای معتدل و منتقد درونی ج.ا.، میتواند باشد ولی تاکنون وضعیت و موقعیت رژیم ج.ا. به آن حد اضطراری و ارژانسی نرسیده تا جام زهر تساهل با غرب را از طریق تسامح با خاتمیها و نوریها بچشد. ناهنجاریهای نهادینه شده در اپوزسیون بیرونی ج.ا، اتحاد و همکاری با هم را دشوار نموده و درک و فهم استفاده از فرصتها،چالشها و امکانات سرنگونی را از آنها گرفته و مبارزه سیاسی را در سیروسفر، سخنرانی،شو تلویزیونی و بیانیه نوشتن، میبیند. در این میان ملت ایران باید برای ۲ دانه مرغ، ساعتها در صف باشند و در زیر بار گران هزینههای زندگی و اختلاف طبقاتی در زیر لوای یک رژیم وراج و طلبکار مذهبی، گرسنه سر به بالین بگذارند !
مشکل اصلاح طلبان مصر بر حفظ ولايت فقيه ؟! اينست که نفرت مردم از حاکمان را ناديده ميگيرند.
يادم ميايد چندين سال پيش و در زمان خاتمي، براي تماشاي مسابفقه فوتبال تيم ملي به محلي اجتماعي در تورنتو رفته بوديم که گنجايش بيش از دويست نفر داشت و همه مشغول گفتن ايران ايران بودند تا دوربين بناگاه برروي تصاوير رفسنجاني و خامنه اي زوم کرد.
همه حاضرين يکصدا آنها را هو کردند.
ايشان نوشته :..سوابق گذشته جامعه نشان میدهد موضعگیریها بر سر مسائل اصلی و حساس سازی افکار عمومی این ظرفیت را دارد تا یاس و نا امیدی را به تدریج از بین برده و نشاط سیاسی ایجاد کند. ..
سوال: آيا دچار روياي بچه گانه شده ايد؟....
کدام نشاط؟ .نشاط از ممنوع الخروج کردن دختر 12 ساله و يا تيراندازي بصورت جوان بيگناه ؟ و يا اسارت گرفتندختران به بهانه حجاب و....؟!....
نظر آقای افشاری در مورد پیشنهاد عبداله نوری درسته، ولی مشکل اصلی و اساسی که این پیشنهاد را از اساس و بنیان متزلزل میکنه و خود افشاری هم به اون اشاره کرده، پیش شرط آزادی رسانه ها و عدم تقلب در رفراندوم هست. از محالاته که آخوندهای حاکم اجازه بدن رسانه ها آزاد بشن، زیرا آزادی جریان اطلاعت همان و تزلزل و سرنگونی همان.
بنابراین با منتفی شده پیش شرط، خود پیشهاد هم بلاموضوع و منتفی است.
اما اینکه یکی از کامنت گزاران گفته خارجی ها در صدد سرنگونی رژیم هستند با توجه به قرائن و شواهد، به نظر میاد بیشتر میخوان رفتار رژیم رو در خصوص ساخت بمب تغییر بدهند تا خود رژیم رو، گرچه ترچیح میدن که این رژیم دردسر ساز از بین بره (بخصوص اسرائیل و کشورهای جنوب خیج فارس که از طرح تجزیه ایران و برنامه بالکانیزاسیون کشور پهناوری مثل ایران پیگیرانه پشتیبانی میکنند).
به گزارش خبرگزاری مهر، احمدیمقدم روز شنبه در همایش معاونان اجتماعی نیروی انتظامی گفت: «در فیلمها خوردن مرغ را نشان میدهند در صورتی که فردی شاید نتواند آن را بخرد».
این در حالی است که نعمتالله ترکی، معاون برنامهریزی و پشتیبانی وزارت کشور افزایش بهای مرغ را به «گرانفروشی» و نه «گرانی» ربط داده است.
کجاي کاري برادر؟ ؟
اين قوم حاکم مردم ايران را اينقدر خوارو تحقير کرده اند که ديدن خوردن مرغ را هم ميخواهند سانسور کنند؟!...
واي بحال ايران وايراني !......
افشاری عجب مرد ساده ای ست. بابا جان اینها همه برای نجات اسلام و حکومت است.*** بر این اسلام٬ *** بر این حکومت. ****
ارسال کردن دیدگاه جدید