نسخه قابل چاپ
پاتریک کلاوسن − مهدی خلجی*
پاتریک کلاوسن، مهدی خلجی − هرچه تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا در روزهای هشتم تیر (۲۸ ژوئن) و ۱۱ تیر (اول ژوئیه) شدیدتر میشوند، رهبران جمهوری اسلامی نیز اعتماد به نفس بیشتری در مواجهه با بنبست هستهای از خود نشان میدهند. مقامات ایران باور دارند که در ارتباط با غرب در جایگاه مطمئنی قرار دارند و بنابراین چندان دلیلی برای مذاکرات آتی نمیبینند.
آنها در مقابل، مقاومت در برابر ۵+۱ (آمریکا، بریتانیا، چین، روسیه و آلمان) را مفید میدانند. ۲۹ خرداد (هجدهم ژوئن)، علی خامنهای، رهبر ایران، در سخنانی گفت: "پیروزی بدون پذیرش خطر ممکن نیست. ما ایستادهایم. دشمنان ما باید بدانند که لجاجت، تکبر و خود بزرگبینی و توقعات بیجا در مقابل ملت ایران آنها را به هیچجا نخواهد رساند." اکنون چالش آمریکا و اتحادیه اروپا این است که چگونه به رهبران ایران بفهمانند که درباره قدرت خود و ضعف غرب دچار توهم شدهاند.
ایران، غرب را گرفتار میبیند
رهبران ایران باور دارند که اروپا گرفتار بحران اقتصادی است و این بحران نشان میدهد که الگوی اقتصادی آن شکست خورده است. آنها همچنین آمریکا را درگیر مبارزات انتخاباتی میدانند و معتقدند که این کشور به دلیل دو جنگ طولانی و بینتیجه در منطقه خاورمیانه، خسته است. در نگاه مقامات ایران، بیش از آنکه این کشور علاقهای به معامله با غرب داشته باشد، اتحادیه اروپا و به خصوص آمریکا، تمایل به معامله با ایران دارند.
رهبران جمهوری اسلامی، احتمال حمله زودهنگام نظامی را هم نمیدهند، بهخصوص پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر. آنها معتقدند که حتی پس از ماه نوامبر، غرب درباره اثرات جنگ بر اقتصاد لرزان خود آنقدر نگرانی دارد که از مقابله با ایران خودداری کند. به این ترتیب، تهران هیچ عجلهای برای پاسخگویی به خواستههای ۵+۱ ندارد. آنها معتقدند که غربیها بیشتر نگران تحرکات نظامی اسرائیل هستند تا روند هستهای شدن ایران.
خیزش جهان عرب از نگاه ایران: مثبت برای خود، منفی برای غرب
در نظر ایران، اتفاقات سال گذشته نشان میدهد که اسلام سیاسی در مصر، لیبی، یمن یا تونس در حال پیشرفت است. رهبران ایران از کنار گذاشته شدن رهبران سکولار رضایت دارند. در مورد سوریه، آنها معتقدند که اسد بر سر کار باقی میماند اما ایزوله میشود و همین امر، باعث اتکای بیشتر او به ایران خواهد شد. به باور آنها در بدترین حالت، نه غرب و نه اسرائیل، چیزی از سقوط اسد به دست نخواهند آورد چون سوریه در بحران باقی خواهد ماند و اسلامگرایانی که میانهای با غرب ندارند، نقش مهمتری در صحنه ایفا خواهند کرد.
ایران موقعیت اقتصادی خود را عالی میبیند
در سالهای اخیر، قیمت بالای نفت برای ایران درآمد بسیاری به ارمغان آورده است. حتی با وجود بحرانهای اخیر، درآمد امروز نفت، چهار برابر سال ۲۰۰۲ است. در اگوست ۲۰۱۱، پیش از تصویب آخرین دور تحریمها، صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرد که درآمد صدور نفت ایران در سال ۲۰۱۲- ۲۰۱۳، ۱۰۴ میلیارد دلار یا چهار و نیم برابر درآمد ۲۳ میلیارد دلاری ایران در سال ۲۰۰۲- ۲۰۰۳ خواهد بود. حتی اگر حجم صادرات ایران به نصف برسد و این کشور تنها ۵۰ دلار بابت هر بشکه نفت دریافت کند، درآمد آن بیشتر از یک دهه قبل خواهد بود. ایران حتی منابع اقتصادی جایگزین هم دارد: چنانچه بعضی پیشنهاد میکنند، حتی اگر ۷۰ درصد این درآمد به دست نیاید، ایران همچنان میتواند از ۳۰ میلیارد دلار ذخیره ارز خارجی استفاده کند.
تندروهای ایران، موقعیت اقتصادی این کشور را مسئله مهمی نمیدانند و میگویند ایران از سال ۲۰۰۷ نسبت به آمریکا و اروپا رشد سالانه بیشتری داشته است. آنها میگویند که اقتصاد این کشور بهتر از غرب است. در حالی که کشورهای نفتخیز همسایه برای غلبه بر ناآرامیها هزینههای زیادی را صرف بالا بردن رفاه میکنند، رهبران ایران از برداشتن یارانههای دولتی راضیاند. هرچند تورم در این کشور پس از چهار برابر شدن قیمت انرژی به شکل قابل ملاحظهای بالا رفته است، آنها معتقدند اثر آن بر خانوادهها به دلیل یارانه ماهانهای که دولت میپردازد، کنترل شده است. به طور خلاصه، رهبران ایران موقعیت اقتصادی خود را بهخصوص در مقایسه با بحران اقتصادی در غرب، خوب میبینند.
ایران تحریمها را تهدیدی برای خود نمیبیند
آیتالله خامنهای و سرداران سپاه پاسداران کاملا اطمینان دارند که تحریمها هر نتیجهای داشته باشند، اثرات سیاسی آنها ناچیز است. آنها خشم ناشی از تورم بالا یا بحران بیکاری را تهدیدی برای خود نمیدانند و کمتر احتمال میدهند که نآارامیهای سیاسی قابل توجهی در آینده نزدیک رخ دهد.
در واقع فقدان ایدئولوژی، سازماندهی و رهبری، نیروهای دموکراسیخواه ایران را به حالت سکون درآورده است. رهبران سمبولیک جنبش سبز در سال ۲۰۰۹ - میرحسین موسوی و مهدی کروبی- دو سال است در حصر خانگی به سر میبرند و هوادارانشان نمیتوانند برای فشار به رژیم در جهت آزادی آنها، حرکتی سیاسی انجام دهند.
ایران در مذاکره با ۵+۱منفعت نمیبیند
در هفتههای اخیر، رهبران ایران ادعا کردهاند که غرب در مذاکرات هستهای جدی نیست؛ همان بهانهای که غرب سالها در مورد آنها مطرح میکرد. هفته پیش، اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام که یک چهره عملگرای شناخته شده است، درباره مذاکرات مسکو، گفت: "این مذاکرات نشان داد که غرب نمیخواهد کاری بکند و در مذاکرات صادق نیست. آنها میخواهند با قلدری به هدفهایشان برسند."
در نظر ایران، غرب مصالحه در زمینه هستهای را گام اول میبیند و خواهان شفافیت بیشتر و بازرسی بیشتر، قبل از برداشتن کامل تحریمهاست. اما حتی حل کامل موضوع هستهای هم باعث ایجاد مشکلات دیگر میان ایران و غرب خواهد شد. حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات ایران، روز ۳۱ خرداد (بیستم ژوئن) گفته است: "آمریکا و غرب با مطرح کردن موضوع حقوق بشر، تحریم و تروریسم، تلاش میکنند به ایران فشار بیاورند اما دلیل واقعی این رویارویی، هیچکدام از این مسائل نیست. آنها اسلام و گفتمان اسلام را هدف قرار دادهاند."
علاوه بر این، رهبران ایران، باور دارند که قطع گفتوگوها باعث توقف حملات سایبری به برنامه هستهای آنها و ترور دانشمندان هستهای نخواهد شد. در نظر آنان، اسرائیل و غرب میخواهند این برنامه را نابود کنند، چه ایران مذاکره کند، چه نکند.
چالش تغییر برداشت در رهبران ایران
ایران قدرت خود را در نظر میگیرد و نقاط ضعف غرب را دلیل بر حق بودن خود میداند. هرچند رهبران اروپایی درباره اوضاع اقتصادی خود نگرانند، این حقیقت هرگز باعث نشده که تحریم نفت ایران را عقب بیندازند یا منتفی کنند. حتی یونان که مشتری اصلی نفت ایران در این قاره است و بیشترین آسیب را از بحران اقتصادی دیده، چنین کاری نکرده است. در مقابل، در حالی که وضعیت اقتصادی ایران بهتر از یک دهه قبل است، مردم از آن رضایت ندارند و معتقدند اگر به دلیل رفتار تندروها، ایران در جهان منزوی نشده بود، موقعیتشان از این بهتر بود.
اکنون چالش ۵+۱ این است که برداشت رهبران ایران را عوض کند؛ کاری دشوار با در نظر گرفتن جهل این کشور در نادیده گرفتن دنیای خارج، که با اعتماد به نفس و کوری ایدئولوژیک آمیخته شده و باعث شده باور کنند قدرت ایران رو به افزایش و قدرت غرب رو به کاهش است. تغییر دادن این دیدگاه شاید نیاز به یک شوک داشته باشد، چیزی مانند تحریمهای سختتر، انزوای بیشتر سیاسی یا حمله نظامی. آمریکا تاکنون از تحریمها به عنوان کلید سازش با ایران استفاده کرده و اعلام دور آخر تحریمها، محور اصلی تلاش برای بازگردان ایران به میز مذاکره بوده است. اما این تحریمها باعث نشده که ایران حتی ذرهای، آنقدر که برای ۵+۱ قابل قبول باشد، از موضع خود عقبنشینی کند. این توقع که تحریمهای جدید باعث شود ایران قدمهای قابل قبولی بردارد، کمی غیر واقعی است و به نظر میرسد واشنگتن و همراهانش، باید تحریمهای تازهای علیه ایران وضع کنند.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که هرچند رهبران ایران دموکرات نیستند اما از افکار عمومی اثر میپذیرند. اگر غرب بتواند با شهروندان عادی ایران ارتباط برقرار کند تا موقعیت واقعی کشور خود را بدانند، شانس نزدیک شدن به این رهبران هم بیشتر خواهد شد. این مسئله، همانطور که اوباما در سخنان روز اول فروردین امسال (۲۰مارس) خطاب به مردم ایران گفت، اهمیت نفوذ به پرده الکترونیکی که حکومت ایران به دور مردم کشیده است را مشخصتر میکند.
*پاتریک کلاوسن، مدیر تحقیقات مؤسسه واشنگتن و مهدی خلجی، عضو ارشد این موسسه است
منبع: سایت موسسه مطالعات خاورنزدیک واشنگتن
دیدگاههای موسسات پژوهشی غرب بخصوص امریکا نسبت به رویدادهای داخل ایران و سپس فکر خوانی رهبران این کشور سبب شده است که راهگشائی مشکلات رابطه ایران باخارج در سر در گمی خود باقی بماند.
در نوشته بالا از اعتماد بنفس بیشتر رهبران ایران در مقابله باغرب خبر داده اند و اینکه تحریمهای فلج کننده و یا حمله نظامی محتمل است واستناد به سخنان خامنه ای یا مصلحی و رفسنجانی کرده اند وحال انکه این سخنان مصرف داخلی دارد و اصولا بر مبنای تقیه بیان میشود خواسته های غرب از جمهوری اسلامی با شفافیت بیان نشده است ومقابله ایران در این رابطه با جهان خارج نا شناخته است .
یک موضوع روشن است که انتخابات ریاست جمهوری امریکا در پیش است و مثل تمام انتخابات گذشته دولت اسرائیل از طریق نفوذ لابی قدرتمند یهودی رئیس جمهور را که برای بار دوم کاندید است تحت فشار گذاشته و در واقع انتخابات امریکا را بگروگان گرفته است. ودر همین رابطه امریکا از متحدین غربی که انها نیز بنفسه علاقمند به اسرائیل هستند و ضمنا اقتصادشان نیز با امریکا گره خورده است وخواسته های دیگری هم دارند خواسته است در مقابل جمهوری اسلامی بایستند.دلیل سفرهای خانم اشتون قبل و بعد از هر مذاکره ای به اسرائیل موید این حقیقت است.
از مدتها پیش معلوم شده است که اسرائیل توان حمله مستقل بایران را ندارد نه از نظر بعد مسافت و نه از نظر تکنولوژِی و هزینه های جنگی بخصوص که سوریه فانتوم ترکیه را زد و نشان دهنده انستکه که امریکا حرف بدون بدیل نیست (خواهش میکنم استناد به اف 4 بودن هواپیمای ترکی واینکه فعلا اف 35 در خدمت است نفرمائید چون مطلب بدرازا میکشد).
اما حمله امریکا و ناتو و اسرائیل متحدا به چه سرانجامی میانجامد نقشه خلیج فارس و کشورهای نفت خیز منطقه رایکبار دیگر مشاهده بفرمائید زیرا در اینصورت امریکا باید دفاع ضد موشکی را باین منطقه هم اضافه کند واین درحالیستکه بزرگترین متحد در منطقه یعنی سعودی باحضور نظامی امریکا در خاک کشورش مخالف است واگر تکنولوژ ی و تجهیزات را باین کشور بدهند تیغ بدست زنگی مست داده اند تازه حملات موضعی جای خودش را دارد دورتر نرویم حمله نظامی سودی برای غرب ندارد و شاید سبب از دست رفتن حکومت های کنونی منطقه شود .
سر نوشت اسد نیز باعث تاسف جمهوری اسلامی میشود چنانکه مهار حزب اله و یا فشار بیشتر بر غزه نیز موضوع منبری دست اندرکاران جمهوری اسلامیست ولی در سرنوشت انان تاثیری ندارد .
جمهوری اسلامی یکنفر نیست بلکه معجونی از قدرتهای حاکم و حتی مخالفان زندانی انان است و بر انداختن این حکومت نیاز به معرفی جانشین دارد که فعلا بدیلی ندارد مشکل میتوان نتیجه گیری کرد که کشور از نظر سیاسی و یا اقتصادی به بن بست رسیده است زیرا در حیطه سیاست زمانیکه احمدی نژاد را مزاحم شناختند ودستش را در حکومت بستند رفسنجانی عمل گرا مطرح شد که سیاست خارجیش چندان تفاوتی ندارد و سپاه تا بامروز در خط حکومت حرکت کرده است ودرموازات ان ارتش و نیروهای انتظامی نیز راهکارهای لازم را در اختیار گرفته اند. جنگ اخوندها را جدی نگیرید زیرا در حد منبر است ولی بدنبال خلیفه کشی نیستند.
چرا یارانه های دولتی انرژی را حذف کردند زیرا ریشه در تهدیدات خارجی برای واردات بنزین داشت ریشه در قاچاق این بنزین وارداتی به کشورهای دیگر داشت و از همه مهمتر خیال میکرده اند که پرداخت مستقیم یارانه بمردم بمثابه حکومت علی قسط اسلامی را پیاده کرده اند . البته قرار نبود به تمام افراد یارانه بدهند و اگر بزمان توجه کنید اجرای قانون با بهار عربی مواجه شد واز ترس سرایت خیزش مردمی به همه دادند واز قانون هم تجاوز کردند و بیش از در یافت خروجی دارند که دنبال رفع و رجوع ان هستند.
اقتصاد ایران از نظر ساختاری با اشکال مواجه است ولی این مهم در چالش با خارج نیست زیرا 81 درصد بودجه به شرکتهای دولتی تخصیص داده شده است که نه سود میدهند ونه مالیات میپردازند ونه بده کاری بانکها را پاسخگو هستند البته ابزاری برای اعمال قدرت در داخل بشمار میروند . ذخیره ارزی خیلی بیش از 30 ملیارد دلار است و مبلغ 30 ملیارد مو جودی صندوق توسعه ملی است.
ایران با بشکه نفت 8 دلاری هم چرخیده است واگر به منابع ارزی نگاه کنیم 70 کارخانه پترو شیمی فعال شده که 80 در صد تولیدات انها صادر میشود ومعادن مس و روی منگنز نیز به بهره برداری رسیده اند که محصولات انها خام و یا بصورت کاتد و پلیت صادر میگردد رقم در امد ارزی از این رهگذر 35 ملیارد دلار است.
مشکل مذاکرات با جمهوری اسلامی با دو پنهانکاری مواجه است نخست انکه غرب حقیقت راافشا نمیکند و دوم تقیه دست اندر کاران جمهوری اسلامیست/
احمد کسروی در شیعیگیری از قول بزرگان شیعه مینویسد که 90 در صد بنیان این مذهب بر تقیه بزرگان این دین استوار است.
شاید تحریمها در دراز مدت، اعتراض عمومی را در جامعه شکل دهد ولی بدلیل حراج نفت ارزان در بازار مافیایی بینالمللی و روزنههای وارداتی بسیاری که از کشورهای همسایه به سوی رژیم ج.ا. وجود دارد و باعث رونق اقتصادی این همسایگان میشود، عملا تاثیر رادیکالی به نظام ج.ا. ندارد.ما ملتی صبور،سختجان و لجوجی هستیم. برای بقای ج.ا. مانور سیاسی که احتمال آن زیاد میرود اینست که میانهرویی بدون پیشینه ناهنجار،از جناح اصلاحطلب یا اصولگرا علم شود و به ریاست جمهوری برسد و آش همان و کاسه همان البته کاسهایی با طرح و رنگ لعابی دگر. راه دیگر برای رهایی از نظام استبدادی ج.ا. این است ۱- ایجاد شورای متّحد ملی، مشتمل از نیروهای ملی،دمکرات، چپ مستقل و... ۲- تشکیل دولت موقت انتقالی غیر علنی متشکل از ایرانیان داخل و خارج کشور، ۳- عملیات کمکی کوتاه مدت ضربتی علیه سپاه و شبه نظامیان ج.ا. که روند انحلال رژیم ج.ا. را تسریع کند، در این میان نظامیان ارتش در کنار ملت خواهند ایستاد و حتما از رویدادهای مصر، درسی گرفتهاند. متاسفانه فعلاً، ارادهایی محکم و قوی در ریشهکنی جهل و فقر در ایران مذهبزده امروز نیست و پس از سالها بحث و جدل در مورد معضل هستهایی ایران، این خط و نشانهای غربی بیشتر به یک جنگ زرگری و سرکاری تبدیل شده است.
ودر همین رابطه امریکا از متحدین غربی که انها نیز بنفسه علاقمند به اسرائیل هستند و ضمنا اقتصادشان نیز با امریکا گره خورده است وخواسته های دیگری هم دارند خواسته است در مقابل جمهوری اسلامی بایستند.}
ممکنست توضیح دهید که این جنده های سیاسی برای چه باید جلوی ایران بایستند؟
ترور یازده سپتامبر که توسط کابینه بوش و اسراییل پیاده شد و دول غرب جنایتکار و دزد هم پشت این دو کشور جنایتکار صف کشیدند. این ترور را دستمایه دست قرار دادن که به کشورهای اسلامی با منابع سرشار طبیعی و قشر تحصیلکرده حمله کنند و میلیون ها نفر را قتل عام کنند که هنوز ادامه دارد البته با کف زدن و هورا کشیدن مرتب این جنده های سیاسی. شما فکر می کنید بشریت این جنایات علیه بشریت غرب و اسراییل را از یاد خواهد برد. ما در انتظار فرصتی مناسب هستیم که حق شان را درست همانطوریکه بر دیگر کشورها اعمال کردند کف دستشان بگذاریم. نه کمتر و نه بیشتر. پادوی های لابی اسراییل خفه شوند
همانگونه که مشاهده میشود به نظر میرسد دوستان غربی بخصوص این حضرت آقا تنها با همدستی فردی از داخل حکومت ایران این حرفها را زده است و در ازای آن پول کلانی هم دریافت کرده است زیرا این حرفها در کنار هم قابل جفت و جور شدن نیست تنها یک فرد بی اطلاع می تواند اینها را در کنار هم قرار دهد . البته در سالهای اخیر ما اسناد زیادی را مشاهده کرده ایم بخصوص در رابطه با سناتورهای آمریکائی که در رابطه با گروههای شناخته شده پولهای کلانی دریافت کرده و به نفع آنها تحلیل داده و یا سخنرانی کرده اند از اینرو تحلیل معلوم الحال این آقا ذره ای از حقیقت بهره نبرده است . و تنها در جهت تقویت رهبران ایران در افکار داخلی قابل استفاده است . اینکه با نامه ی جلیلی پس از چندین ماه توقف مذاکرات شروع میشود واقعیت است یا آنکه رهبران ایران به مذاکرات بی اعتنا هستند اینکه در مذاکرات استانبول این ایران است که پیشنهاد توقف غنی سازی 20 درصد کرده است یا غرب . اینکه مصاحبه های مذاکرات مسکو توسط جلیلی و دیگران از خواسته های غیر معقول غرب گفته اند درست است یا حرفهای این آقا ؟ و ... همه چیز نشان میدهد ایران در اضطراب تحریمهای بانکی سعی نمود اشتون را متقاعد نماید تا مذاکرات کارشناسی قبل از مذاکرات مسکو انجام شود تا سازش در مذاکرات مسکو انجام پذیرد تعجیل ایران در به نتیجه رسیدن مذاکرات برای ایران بسیار با اهمیت است****
ارقام زير را از دکتر مدير جهاني گرفته اند ؟!.......
۳۰ میلیارد دلار ذخیره ارز خارجی استفاده کند.؟؟!....
تندروهای ایران، موقعیت اقتصادی این کشور را مسئله مهمی نمیدانند و میگویند ایران از سال ۲۰۰۷ نسبت به آمریکا و اروپا رشد سالانه بیشتری داشته است.؟؟!....
مردم علنا حکومت را مقصر اين افتضاحات ميداند و گول شعار انرژي اتمي حق ماست و جنگ جنگ تا پيروزي را نميخورند.
موسسه پژوهشي واشنگتن ؟!، پس چرا بدجوري دردشان گرفته و تهديد به بستن تنگه هرمز ميکنند؟!.......
اين حکومت باطل يکروز نيروهاي امنيتي اش را از خيابانها بردارد، مردم سرنگونش ميکنند.
اين موسسه مشکوک و وابسته به گروه شناخته شده شعر گفته ؟!....
دکتر نوبخت معاون پژوهشهای اقتصادی مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه درصد چکهای برگشتی در اقتصاد ایران بیش از دو برابر افزایش یافته است، گفت: این شاخص نشان میدهد که توان اقتصادی خانوارها و بنگاهها ضعیف شده که قادر به تعهدات مالی و اقتصادی خود در داد و ستدها نیستند.....تحریمهای گستردهتر، ایران مطمئنتر!!!???
وقتی بود که میگفتند دولتی محکمی همچون شورو ی در جهان امروز کسی ندیده
دیگر چند ده سال است که از داخل و حارج لگدمال میشود ولی هنوز که هنوز است بر جای است
ارسال کردن دیدگاه جدید