توسل به خشونت، یعنی شکست انقلاب سوریه
دوشنبه, 1391-03-01 21:46
نسخه قابل چاپ
لارا لی
برگردان:
عایشه طلوعی
لارا لی - درگیریهای کنونی سوریه تصویری زشت از قیامهای بهار عربی در بیش از یک سال گذشته است. بهاری که سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا را درنوردیده است.
مثل دیگر کشورها، قیام سوریها نیز با تظاهراتهای مسالمتآمیز جهت انجام اصلاحاتی دموکراتیک آغاز شد، تظاهراتهای مسالمتآمیزی که امروزه جای خود را به خشونت داده و کشور را در آستانه یک جنگ داخلی تمام عیار قرار داده است.
با در نظر داشتن این که دولت سوریه هنوز قابلیت اعمال کنترل چشمگیری بر مردم دارد، چشمانداز وقوع چنین جنگی بسیار «شوم» خواهد بود، جنگی که ماهیت آن درازمدت، پیچیده و خونین خواهد بود و به همان میزان مشخص نیست که سرانجام چنین جنگی سقوط رژیم خواهد بود.
آنچه رژیم اسد نتوانسته است درک کند، یا آن که نخواسته است که بداند، این است که بحران آوارگان به آتش این جنگ دامن میزند. نوع افراطگرایی که من در بازدید از اردوگاههای پناهندگان سوری در جنوب ترکیه دیدم، از جنس همان افراطگراییهایی است که در هر اردوگاه پناهندگان دیگری در دنیا قابل دیدن است.
دهها هزار نفر از خانههای خود با ترس، غم و نفرتی در قلب فرار کردهاند و شاهد فجایع بسیاری بودند. دیدند که دوستان و اعضای خانوادههایشان چگونه به قتل رسیدهاند، مورد تجاوز قرار گرفتهاند و یا ناپدید شدهاند. در چهرههای خشمگین و وحشت زده آنها هیچ شوق و انگیزهای برای مذاکره با رژیم دیده نمیشود. این است که آنها خود را رها از یک انقلاب صلحآمیز میدانند و از ارتش سوریه آزاد حمایت میکنند. اردوگاهی از سربازان پناهنده، شهروندان خشمگین و بعضی وقتها مجرمان ساده.
ارتش آزاد سوریه متشکل از سربازانی است که از دستورهای مقامهای بالاتر برای گشودن آتش بر تظاهرات مسالمتآمیز مردم سرپیچی کردند، آنها سربازخانهها را ترک کردند و شبه نظامیانی شدند برای حمایت از تظاهرات کنندگان.
این گروههای شبه نظامی - دفاعی، به سرعت تغییر ماهیت دادند و به گروههایی برای مقابله، کمین و حمله علیه دولت تبدیل شدند، موضوعی که باعث شد تا دولت بر ادعای غیرمسالمتآمیز بودن تظاهراتها دامن بزند و بگوید که نمیتواند با مخالفین، همچون گروهی صلحطلب تعامل و برخورد کند.
پیشی گرفتن سرعت خشونت بر سرعت انقلاب، فوران شور و هیجان و رها شدن تفکر استراتژیک میتواند منجر به شکلگیری نسخه مینیاتوری خود رژیم حاکم باشد، رژیمی دژخیم که انسانیت خود را از دست داده است. چنین انقلاب خشونتآمیزی نمیتواند نشانه و خبر خوبی باشد برای جانشینی رژیم کنونی.
از همین اکنون هم میتوان شواهد چنین موضوعی را دید. شایعات بسیار زیادی وجود دارد که اعضای ناامید مخالفین، دست به تقلید زشتی از رفتارهای حکومت میزنند. ساختن و انتشار فیلمهای کاذب و پروپاگاندایی و تشویق افزایش خشونتها در حالی که در ابتدا اهداف آنها کاهش خشونتها بود و نه شعلهورتر کردن خشونتها.
بشار اسد در میان اندکی از مردم سوریه دارای محبوبیت است اما آنچه بسیاری از مردم سوریه را به سکوت واداشته خشونتی است که از هر دو سو در جریان است، چه از طرف دولت و چه از سوی مخالفین
در حالی که اکثر سوریها تمایل دارند تا تظاهراتها دوباره به همان شکل مسالمتآمیزش برگردد، اما به نظر میرسد رژیم نیز تمایل دارد تا این تظاهراتها همچنان نظامی باشد. اینگونه است که اسد از این طریق توانسته است سلاحهای پیچیده و پیشرفتهای به ارزش میلیاردها دلار را از روسیه در اختیار خود داشته باشد، سلاحهایی که هرگز قابل قیاس با سلاحهای مخالفین مسلح نیست. دارا بودن چنین سلاحهای پیشرفتهای باعث میشود تا طرح تکرار سناریوی لیبی در سوریه، چیزی که به نظر خواست خیلیهاست، بسیار سختتر و پیچیدهتر شود و نتیجه آن نیز در حقیقت یک سوریه آزاد و امن نخواهد بود.
یک راه حل نظامی ، با تمام اهداف عملگرایانهاش، وجود ندارد که بتواند با تخریب و ویران کردن ملتی آن را به سوی آزادی هدایت کند.
در میان این خشونتها اما هنوز میتوان آوای امید را نیز شنید، زنانی که از دمشق پستهای بازرسی را رد میکنند، تا به حمص بروند در حالی که زیر عبای خود داروهایی را قاچاقی برای زخمیها میبرند.
در هر کجا که امکانش هست دانشآموزان هنوز و به رغم خشونتهای پیرامونشان تحصیلات خود را ادامه میدهند. کودکان شعرهایی مینویسند و نقاشیهایی در مورد دیکتاتور دیونهای میکشند که بر خلاف اسطورهها در برابر اسرائیل و آمریکا نایستاده است بلکه با تانکهایش، مردم کشورش را به قتل رسانده است.
مقاومت صلحآمیز به معنای این نیست که هیچ مقاومتی در کار نباشد یا بدین معنا نیست که تنها پوستر و بنرهایی بر دیوارهای خیابانها چسبانده شود. بسیاری از پناهندگانی که من با آنها صحبت میکردم علاقهای به کسب قدرت سیاسی نداشتند و بیشتر به دنبال اقدامات مستقیمتر، موثرتر و صلحآمیز بودند، اقداماتی همچون اعتصابات عمومی و فراگیر، چیزی که میتواند کشور را فلج و رژیم را ویران کند.
باید انقلاب به ریشههای صلحآمیز خود بازگردد. بشار اسد در میان اندکی از مردم سوریه دارای محبوبیت است اما آنچه بسیاری از مردم سوریه را به سکوت (بیطرفی) واداشته، خشونتی است که از هر دو سو در جریان است، چه از طرف دولت و چه از سوی مخالفین.
اگر مقاومت به شکل صلحآمیز خود درآید، آن هنگام فشارهای دیپلماتیک بر روی روسیه و چین نیز برای اعمال تحریمهای موثر علیه رژیم اسد بهتر جواب خواهد داد. نزدیکی و وابستگی رژیم اسد به ایران و روابطش با دو قدرت برتر جهانی یعنی روسیه و چین، این کشورها را به رقابت و رویارویی با آمریکا و جانشینش در منطقه، اسرائیل کشانیده است.
زمینه ژئوپولوتیک بحران سوریه موجب شکاف در میان فعالانی شده است که به طور طبیعی با امپریالیسم آمریکا و سیاستهای اسرائیل نسبت به فلسطینیان مشکل دارند، تقسیمبندیهایی که امروز حول دو طرف بحران سوریه صورت گرفته است. اما این موضوع در ذهن من اینگونه جا افتاده است که اگر شما به یک فلسطین آزاد اعتقاد دارید باید به سوریه آزاد نیز اعتقاد داشته باشید. با این همه به راستی اسد برای فلسطینیها چه کرد؟ من با پناهندگان فلسطینی ساکن سوریه که صحبت میکردم به همان اندازه نسبت به رژیم اسد دیدگاه نامطلوب و منفی داشتند که خود سوریها داشتند. شاید به خاطر این که برای آنها ظلم، ظلم است در هر لباس و رنگ و زبانی.
با پشتکاری که مردم سوریه از خود نشان میدهند سقوط اسد اجتنابناپذیر است. اما مهمترین نکته این است که آنها هدف خود را بدون توسل یافتن به خشونت پیش ببرند. بهرهگیری از خشونت مساوی با شکست انقلاب و یک پیروزی برای اسد و اسطوره دروغینی است که او ساخته است.
لارا لی فیلمسازی است که اخیرا مستند تازه خود به نام "رنج علفزار" را در مرزهای ترکیه و سوریه فیلمبرداری کرده است.
منبع: هافینگتن پست
ارسال کردن دیدگاه جدید