رادیکالترین دولت اسرائیل؛ نگاهی به ائتلاف کادیما - نتانیاهو
پنجشنبه, 1391-02-21 10:35
نسخه قابل چاپ
فرهمند علیپور
فرهمند علیپور - بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در حالی به گسترش و استحکام کابینه ائتلافی خود پرداخت که در طی ماههای اخیر دولت او تحت فشار انتقادهای بسیاری قرار گرفته بود. با این حال اعلام خبر پیوستن حزب کادیما به عنوان بزرگترین حزب پارلمان اسرائیل، به کابینه ائتلافی نتانیاهو یک پیروزی چشمگیر برای بنیامین نتانیاهو و پاسخی است به مخالفان دولت او که از این پس با اعتماد به نفسی بیشتر در برابر انتقادات ایستادگی خواهد کرد.
نتانیاهو به عنوان رهبر حزب تندروی «لیکود» با حزب تقریبا میانهروی «کادیما» به رهبری شائول موفاز، به ائتلافی دست یافت تا در کنار حزب تندروی «اسرائیل بیتنا» به رهبری آویدگور لیبرمن، و حزب تندروی مذهبی «شاس» به رهبری «الیاهو یشای»، یکی از رادیکالترین دولتهای تاریخ اسرائیل را تشکیل دهد و کابینهای با فراگیری و حمایتی گستردهتر در پارلمان اسرائیل (کنست) را برقرار کند.
آنسوی ائتلاف کادیما – نتانیاهو
کنست (پارلمان اسرائیل) دارای ۱۲۰ کرسی است و حزب کادیما دارای ۲۸ عضو. لیکود با ۲۷ عضو، حزب افراطی اسرائیل بیتنا با ۱۵ عضو و حزب اولترا ارتدوکس شاس با ۱۱ عضو در برگیرنده مهمترین بلوکهای کنست اسرائیل هستند. حزب متحد تورات و یهودیت نیز با ۵ عضو، در کنار دیگر احزاب نام برده و برخی احزاب کوچکتر، در کابینه ائتلافی حضور دارد. اکنون بزرگترین حزب منتقد دولت در کنست اسرائیل حزب کارگر است که تنها ۷ کرسی در پارلمان اسرائیل دارد.
با این ائتلاف تازه، در مجموع ۹۴ کرسی کنست پشتیبان دولت ائتلافی تازه به رهبری نتانیاهو خواهد بود.
شائول موفاز روز سه شنبه هشتم می، در یک کنفرانس خبری مشترک با بنیامین نتناهیو، در خصوص این ائتلاف گفت: "اجماع ۹۴ نفر از اعضای پارلمان میتواند به اسرائیل کمک کند تا دربرابر مواجهه با چالشهای آینده بهتر عمل کند."
بنیامین نتانیاهو نیز هماهنگی بهتر برای تهیه بودجه کشور، تغییر سیستم دولت، تصویب قانونی منصفانه و عادلانه در خصوص خدمت سربازی برای دانشجویان مذهبی و تلاش برای روند «مسئولانه» صلح را از مهمترین اهداف این ائتلاف معرفی کرد.
اکنون بزرگترین حزب منتقد دولت در کنست اسرائیل حزب کارگر است که تنها ۷ کرسی در پارلمان اسرائیل دارد. با این ائتلاف تازه، در مجموع ۹۴ کرسی کنست پشتیبان دولت ائتلافی تازه به رهبری نتانیاهو خواهد بود
در واکنش به این کنفرانس خبری مشترک، خانم «شلی یاکموویچ»، رهبر حزب کارگر با انتقاد از این ائتلاف گفت که هیچ کس حرفهایی را که از دهان شائول موفاز و بنیامین نتایناهو خارج شد، باور نخواهد کرد.
او دولت تازه را «رادیکالترین دولت تاریخ سیاسی اسرائیل» و «ائتلاف بزدلان» خواند و افزود: "با ورود کادیما به دولت، عمر اپوزسیون بودن و انتقادهای مسخره این حزب نسبت به دولت بنیامین نتانیاهو پایان یافت."
از سوی دیگر تزیپی لیونی، وزیر امورخارجه سابق، و رهبر پیشین حزب کادیما در واکنشی انتقادی به این ائتلاف در فیس بوک خود نوشت: "میدانم که اکنون با شنیدن این خبر (پیوستن کادیما به دولت ائتلافی) چه احساسی دارید اما به شما قول میدهم که این پایان راه نیست و هنوز راههایی وجود دارد."
کابینهای منسجمتر و جنگیتر علیه ایران
دولت بنیامین نتانیاهو پیش از آن که به فکر برگزاری انتخابات زودرس و یا ائتلافی تازه با یکی از گروههای اپوزسیون باشد به تغییر مهرههای اصلی منتقد سیاستهای دولت خود پرداخت.
دولت نتانیاهو «مئیر داگان» رئیس سابق موساد را که بارها سیاست خارجی اسرائیل و موضوع سیاست تهاجمی اسرائیل علیه ایران را به چالش کشیده بود برکنار کرد و به جای او «تامیر پاردو» را بر صدر موساد نشاند، فردی که برخلاف داگان، از موافقان حمله به ایران است.
مئیر داگان بارها و در مصاحبههای مختلف سیاست حمله نظامی از سوی اسرائیل به ایران را به شدت نکوهش و «ابلهانه» توصیف کرده بود. او با گفتن این مطلب که حمله نظامی به ایران میتواند اسرائیل را وارد یک «جنگ منطقهای» کند، افزوده بود که نگران «اشتباه» در مورد حمله به ایران است و میخواهد «پیش از آن که فاجعهای رخ دهد» دراینباره هشدار داده باشد.
دولت نتانیاهو همچنین گابی اشکنازی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل را که از چهرههای مخالف حمله نظامی اسرائیل به ایران محسوب میشد نیز بر خلاف عرف معمول اسرائیل بازنشسته کرد و به جای او «یواف گالانت» - فرمانده عملیات حمله اسرائیل به غزه در ۲۰۰۹ - را برگزید، فردی که مواضعی هماهنگتر با دولت نتانیاهو علیه ایران دارد.
دولت نتانیاهو پیش از آن که به فکر برگزاری انتخابات زودرس باشد به تغییر مهرههای اصلی منتقد سیاستهای دولت خود پرداخت و کسی مثل «مئیر داگان» رئیس سابق موساد را که سیاست تهاجمی اسرائیل علیه ایران را به چالش کشیده بود برکنار کرد
گابی اشکنازی پیشترها به صراحت گفته بود که: "حمله نظامی راه درستی برای توقف برنامههای هستهای ایران نیست و آغاز جنگ علیه این کشور به جز مصیبت برای اسرائیل چیز دیگری در پی ندارد."
اشکنازی به خاطر بیان همین مواضع بود که توسط ایهودباراک وزیر دفاع تحمل نشد و از کار برکنار شد.
در آخرین مورد از این دست انتقادها، یووال دیسکین رئیس سابق سازمان امنیت داخلی اسرائیل (شباک) نیز به انتقادات تندی از مواضع دولت نتانیاهو پرداخت و هشدار داد که حمله نظامی به مراکز اتمی ایران میتواند نتیجه معکوس داشته باشد.
او که یک سال پس از کنار گذاشتنش از ریاست امنیت داخلی اسرائیل سخن میگفت، اعلام کرد که «هیچ» اعتمادی به بنیامین نتانیاهو و ایهود باراک - وزیر دفاع- برای اداره جنگ ندارد، انها را «متوهمان مذهبی» توصیف کرد و گفت که بر این اعتقاد است که ایران پس از مواجهه با جنگ، به جای آن که پنهانی و به تدریج به سوی بمب اتمی حرکت کند، علنا، به سرعت و با حمایت کشورهای مسلمان دیگر این کار را انجام خواهد داد.
از سوی دیگر ژنرال عاموس یادلین، رئیس پیشین سازمان اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل نیز که از منتقدان رویکرد دولت کنونی اسرائیل در قبال ایران است، بزرگنمایی صورت گرفته در خصوص خطر ایران از سوی دولت نتانیاهو را رد کرد و گفت: "حتی اگر ایران به بمب اتمی برسد، آن را الزاماً به سوی اسرائیل پرتاب نخواهد کرد."
ائتلاف ضد صلح
گرچه حزب کادیما به نسبت دیگر احزابی همچون لیکود، اسرائیل بیتنا، شاس و یهودیت و تورات، که تاکنون در دولت ائتلافی حضور داشتند، حزبی میانهرو محسوب میشود و شاید این گونه به نظر برسد که اضافه شدن یک فراکسیون بزرگ معتدلتر میتواند از تندرویهای دولت نتانیاهو بکاهد، اما با نگاهی دقیقتر به کارنامه شائول موفاز رهبر کنونی حزب کادیما به این نکته پی میبریم که این ائتلاف بیشتر به ائتلافی ضد صلح و حتی جنگطلب میماند.
شائول موفاز که در دولت ایهود المرت وزیر دفاع اسرائیل بود از اولین کسانی بود که سخن از حمله به ایران را پیش کشید.
گرچه کادیما حزبی میانهرو محسوب میشود و شاید این گونه به نظر برسد که اضافه شدن یک فراکسیون بزرگ معتدلتر میتواند از تندرویهای دولت نتانیاهو بکاهد، اما با نگاهی دقیقتر به کارنامه شائول موفازT رهبر کنونی کادیما پی میبریم که این ائتلاف بیشتر به ائتلافی ضد صلح میماند
بنا بر نوشته یوری آوری، روزنامهنگار شناخته شده اسرائیلی، بنیامین نتانیاهو، آریل شارون و ایهود باراک پس از مرگ عرفات تصمیم گرفتند تا روند صلح را به مرگ بکشانند و این گونه شد که شائول موفاز فرماندهی این طرح را به نام «عملیات سپر دفاعی» بر عهده گرفت و به دستگیری صدها تن از هواداران ارشد عرفات و کسانی پرداخت که صلح با اسرائیل را پذیرفته بودند.
بنیامین نتانیاهو نیز همین چند روز پیش از سوی رئیس سابق سازمان امنیت داخلی اسرائیل، که کارش تعامل و برخورد با فلسطینیها در سطح سیاسی و امنیتی است، متهم شد که دولت او "هیچ علاقهای به گفتوگوهای صلح با فلسطینیها ندارد".
دیسکین اتهامات دولت نتانیاهو به محمود عباس را که طرف فلسطینی شریک خوبی برای گفتوگوهای صلح نیست نیز قاطعانه رد کرد.
اما اکنون این سئوال مطرح میشود که اگر مقامهای عالیرتبه اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل که هر کدام سالها در عالیترین سطوح به رصد کردن فعالیتهای ایران و نحوه سیاست خارجی اسرائیل در خصوص ایران بودهاند، این گونه به انتقاد از عملکرد و مواضع دولت میپردازند، چگونه است که اکثریت نمایندگان حاضر در کنست اسرائیل را افرادی با دیدگاههای افراطی ملیگرایانه و یا مذهبیون افراطی تشکیل میدهند؟
و این که چه شده است که احزاب میانهرویی چون حزب کارگر امروز تنها ۷ عضو در پارلمان دارند در حالی که احزاب تندرو تشکیلدهنده بزرگترین فراکسیونهای پارلمان هستند؟
شاید بهتر باشد پاسخ این پرسش را نیز در بخشی از سخنان یووال دیسکین رئیس سابق امنیت داخلی اسرائیل جستوجو کرد، آنجایی که او بیپرده از رواج تندروی در جامعه اسرائیل خبر میدهد و میگوید: "در ۱۵ سال اخیر اسرائیل بیشتر و بیشتر به دامنژاد پرستی افتاده است."
دراین نوشته تمام ائتلاف ویا مخالفتهای سران احزاب اسرائیل در حمله نظامی به ایران منظور شده ولی مشکل فلسطین ونگرانیهای دولت امریکا نادیده گرفته شده است
صحیح بنظر میرسد که امریکا متحد سیاسی ونظامی اسرائیل است ودر واقع امنیت این کشور را در اولیت قرار میدهد ولی نباید فراموش کنیم که سیاستهای امریکا توجه خاصی به منابع انرژی خاورمیانه مخصوصا در خلیج فارس دارد وحکام عربی این منطقه هم براستی و یا به ناراستی دل در گرو فلسطین دارند وخواستار خل این مشکل توسط اسرائیل هستند . در گذشته نه چندان دور شارون که در تند روی هیچ از ناتانیاهو کم نداشت نوار غزه را تخلیه کرد البته در مقابل انهم امتیاز بسیاری بدست اورد واگر در صحنه باقی میماند میتوانست به پروژه صلح کلی با فلسطینیان دسترسی پیدا کند . علت ناکامی ناتوانی اولمرت بود که سر انجام به تغییر حکومت منتهی گردید.
در شرائط کنونی امریکا (و بخصوص با وجود فشار لابی نیرومند یهودی ایپک) نمیخواهد وضع خلیج فارس را شکننده تر از وضع فعلی کند بنابرین میشود تصور کرد اکثریت مطلق 94 نفره در کنست بیشترمعطوف به کنار امدن با فلسطینیان است.تا اتحاد به حمله نظلمی بایران.
تغییر دفتر سیاسی حماص از دمشق به اردن و اظهار نظر هفته پیش اسماعیل هنیه دائر بر جدائی موضع نظامیش با ایران نیز مشخصه بیشتر در این راهبرد است که فتح در کنار حماص خارج شده از نفوذ سوریه وایران میتواند نمایندگی فلسطین باشد ومذاکرات بعد از توافقات پنهانی منجر به پیمانی بین این دو دشمن دیرینه شود.
در موقعیت کنونی مذاکره بین دو طرفی خواهد بود که از یکسو اکثریت فلسطینیان را در بر میگیرد و از سوی دیگر دولت اسرائیل با پشتیبانی سه چهارمی کنست دارای اقتداری کامل است که موارد توافق شده را به عمل نزدیک کند.
در خلیج فارس نیز اتحادی در حال شکل گیریست که ایران را در تنگنای انزوا قرار میدهد بطوریکه در روزهای اخیر در رسانه های داخلی ایران خبر از نگرانی مقا مات ایرانی نسبت به اخراج ایرانیان مقیم کشور های خلیج فارس داده اند وتوجه وزارت خارجه به این مشکل متذکر شدند .
البته توجه داریم که بیشتر خبرهائی که درمورد حمله نظامی اسرائیل بایران میشود یک نوع فضا سازی است که از دیر زمان مورد توجه دستگاههای امنیتی برای تضعیف روحیه حریف بکار گرفته میشود .
در همین رابطه نباید این نکته را فراموش کرد که عربستان سعودی بعد از جنگ خلیج فارس که به نیروهای امریکائی اجازه داده بود که در خاک این کشور پایگاه داشته باشند کوشش بسیاری بکار برد تا توانست در 2005 این پاگاهها را برچیند که امریکا ئیها مواضع نظامی خودرا در قطر و بحرین مستقر کردند ودر همین رابطه برای سه چهار ماه رسانه های امریکائی خاندان سلطنتی سعودی را بطرز بیرحمانه ای مورد حمله قرار دادند ولی فهد از دید گاه خود عدول نکرد.
همسوئی عربستان با سیاستهای امریکا صد در صد نیست وحل مساله فلسطین نیز که سیادت عربستان را تحکیم میکند خواسته این کشور است که واقع بینانه ترین پیشنهاد صلح هم توسط ملک عبداله فعلی که انزمان ولیعهد عربستان بود پیشنهاد گردید که البته اسرائیل انرا در بوته اجمال قرار داد.
مساله ایران هم با اینکه احمدی نژاد از مذاکرات هسته ای کنار گذاشته شده با چالشی جدید روبرو شده که نماد ان طولانی شدن مذاکرات وین و همچنین اگر و اما هائیست که نسبت به مذاکرات بغداد در روزنامه های ایران خود نمائی میکند ودر نتیجه شایعه ای راه افتاده که کنگره امریکا در صدد تحریمهای تازه تری علیه ایران است .
بنظر نمیرسد که شائول مفاذ با لیکود همراه شده است که به ایران حمله نظامی کند و اظهارات خانم لیپنی نیز ناشی از دور شدن او از رهبری حزب است نه انکه مخالف و یا موافق حمله نظامیست واز طرف دیگر تکلیف حزب کار گر نیز نا مشخص است زیرا معلوم نیست ایهود بارک کجاست ایا همچنان وزارت دفاع را دارد ویا بکنار رفته است ولی ترکیب 94 کرسی در کنست نشان دهنده انستکه بارک در ائتلاف باقی مانده است.
در بعض از رسانه ها اعلام شده بود که عربستان به اسرائیل یایگاه میدهد تا این کشور بتواند بایران حمله کند با توجه بشیوه اعتقادات عربهای حجاز چنین اجازه ای هیچگاه جامه عمل نخواهد پوشید چون وهابی ها حتی پایگاههای امریکائی را نپذیرفتند ومسلما فرودگاه در اختیار اسرائیل قرار نخواهند داد زیرا در صورت درگیری جنگ بین اسرائیل و ایران قربانی کشور های خلیج خواهند بود و عقل سالم ابجاب میکند که سری را که درد نمیکند نباید پیچید.
ارسال کردن دیدگاه جدید