خانه | گوی‌سياست

سودای ام‌القرای اتمی و خطر مرگ میلیون‌ها ایرانی

چهارشنبه, 1391-02-13 14:20
نسخه قابل چاپنسخه قابل چاپ
سعید بیانی
سعید بیانی − با پایان یافتن دور نخست مذاکرات اتمی جمهوری اسلامی و قدرت‌های غربی، اولین واکنش‌ها از سوی دو طرف، سازنده و خوش‌بینانه ارزیابی شد. به دلیل حساسیت و پیچیده بودن موضوع با وجود توافق‌های ضمنی، سرفصل‌های مذاکرات که قرار است در ۲۳ مه (سوم خرداد ماه) در بغداد بر سر آن چانه‌زنی آغاز شود محرمانه باقی ماند.
 
تنها موضوع روشن و آشکار از دید طرفین که مایل به علنی ‌شدن آن بودند، توافق در فروش اورانیوم ۲۰ درصد غنی‌سازی شده و صدور اجازه بازرسی‌های بیشتر به نمایندگان و پاسخ‌گویی تدریجی به پرسش‌های آژانس بین‌المللی اتمی بود.
 
جمهوری اسلامی نزدیک به ۳۰ روز تا آن زمان فرصت دارد تا پاسخی شفاف و روشن برای طرف سخت‌گیر و سمج خود بیابد. پرسش آن است: ادامه غنی‌سازی اورانیم آری یا خیر؟ پاسخی که بیش از همه طرف‌های آمریکایی و به‌ویژه اسرائیلی مایل به شنیدن آن هستند.
 
اسرائیل در یک سال و نیم گذشته ماراتن اطلاعاتی و خراب‌کارانه بسیاری را علیه تاسیسات اتمی ایران به نمایش گذاشته است، از ترور دانشمندان هسته‌ای تا ویروس استاکس نت برای از کار آنداختن سانتریفیوژهای اتمی.
 
با این حال جمهوری اسلامی همچنان بر سر برپایی ام‌القری اتمی اصرار دارد و گویی برنامه هسته‌ای با حیات این حکومت قرابتی تنگاتنگ دارد. اما به‌ راستی چرا حکومت با تمامی تحریم‌ها و فشار‌های بین‌المللی که از سوی دولت آمریکا بی‌سابقه ارزیابی شده است، همچنان به ادامه برنامه هسته‌ای اصرار دارد؟ آیا حکومت به ‌راستی در پس برنامه هسته‌ای به منافع ملی کشور می‌اندیشد؟ چرا باید حتی از برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای این حکومت ترسید، هراسناک بود و به مخالفت با آن پرداخت؟ آیا ملا‌ها و بخش نظامی و امنیتی آن (سپاه پاسداران) با برپایی ام‌القرای اتمی سودایی جز خلافت بر تمامی ممالک جهان در سر می‌پرورانند؟
 
 
بمب اتم، ضامن حفظ حکومت
 
با شکست ایدئولوژی انقلابی رژیم به‌ویژه پس از نوشیدن جام زهر توسط آیت‌الله خمینی در سال ۱۳۶۷ و افول و ریزش در بدنه حکومت پس از ۲ خرداد ۱۳۷۸ در ایران، رژیم ایران و البته شخص آیت‌الله خامنه‌ای با پدیده‌ نوظهور دیگری از دید خود مواجه شد.
 
توهم توطئه این‌بار از جانب آمریکا و غرب پچیده‌تر و براندازانه‌تر تلقی می‌شد. حکومت باید راهی عملی و موثر برای مقابله با پارانویای دشمن‌پنداری آیت‌الله خامنه‌ای می‌جست.
 
با نگاه به پاکستان، کره شمالی و لیبی، رژیم ایران به این نتیجه رسید که بقای عمرش در دستیابی به بمب اتمی است که پاکستان را در برابر تهدیدات هندوستان و کره شمالی را در برابر تهدیدات آمریکا مصون کرد و غرب را به میز چانه‌زنی و دادن مشوق‌های اقتصادی و سیاسی به قذافی کشاند.
 
بعد از اعتراض‌های دانشجویی ۱۸ تیر ۱۳۷۸ که رهبر جمهوری اسلامی منبع تمام این اعتراض‌ها را آمریکا اعلام کرد [۱]، حکومت ساخت رآکتورهای آب سنگین را به طور مخفیانه کلید زد.
 
تاکتیک مقطعی عقب نشاندن آمریکا و غرب در برابر خواست آنها، به قول آمریکایی‌ها تغییر رفتار و از نگاه جمهوری اسلامی تغییر رژیم (Regime Change) در دستور کار قرار گرفت.
 
حکومت در هیچ کدام از عرصه‌های سیاسی و فرهنگی توان مقابله و برتری‌جویی بر حریف خود را نداشت. ریزش در نیروهای درونی رژیم، شکست رسانه‌ای و تبلیغاتی حکومت، آگاهی کشورهای منطقه از خواست سلطه‌جویانه حکومت بر تمامی عرصه‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و شکست پروژه صدور انقلاب شیعی به دیگر کشورها (با اکثریت سنی)، خود باعث ترغیب حکومت در جهت سازوکار نظامی و به طور مشخص، ساخت تسلیحات هسته‌ای و کشتار جمعی شد، با این امید که شاید بتواند در مواقع بحرانی عاملی برای گروکشی سیاسی و اقتصادی باشد.
 
 
بمب اتم و منافع ملی
 
منافع ملی (Nation Interst) یکی از مفاهیم بنیادی و پرکاربرد در ارتباط با روابط سیاست خارجی است و به منافعی که یک دولت در سطح بین‌المللی برای حفظ آنها تلاش می‌کند، اطلاق می‌شود. منافع ملی اگرچه در کل، منافع عمومی جامعه و کشور را مد نظر قرار داده اما از سوی دیگر با نوع نظام سیاسی حاکم نیز مرتبط است. نگرش ملی و منافع مشترک در یک کشور هنگامی به وجود می‌آید که فاصله میان تصمیم‌گیرندگان و شهروندان از میان برود و همگان برای ارزش‌های ملی به‌طور یکسان ارزش قائل شوند.
 
در حکومتی مانند جمهوری اسلامی بر پایه نظامی استبدادی و اولیگارشی نظامی؛ منافع شخصی و باندی در راس تمامی امور و به عنوان منافع حیاتی محسوب می‌شود
 
فاصله بین حکومت و مردم عامل اساسی خواهد بود تا ملت نسبت به منافع ملی از دید حکومت به دیده تردید و شک بنگرد و آن را مغایر با منافع خود بداند.
 
منافع ملی را از نظر درجه اهمیت به سه دسته تقسیم می‌توان تقسیم کرد:
 
• منافع حیاتی: منافعی که با موجودیت و تمامیت ارضی کشور در ارتباط است و اصولاً قابل مذاکره نیست.
 
• منافع مهم: منافعی که دولت‌ها برای حفظ آنها در مذاکرات تلاش می‌کنند.
 
• منافع حاشیه‌ای: منافعی که تنها برای بالا بردن قدرت چانه‌زنی یک دولت در مذاکرات ایجاد شده و قابل چشم پوشی‌اند.
 
در حکومتی مانند جمهوری اسلامی بر پایه نظامی استبدادی و اولیگارشی نظامی و امنیتی و غیر پاسخ‌گو؛ منافع شخصی، گروهی و باندی در راس تمامی امور و به عنوان منافع حیاتی محسوب می‌شود و به عکس، منافع حقیقی عمومی کشور به عنوان منافع حاشیه‌ای به حساب می‌آیند.
 
حکومت‌های دیکتاتوری در برابر خطر تهدید منافع اقتصادی، سیاسی و منابع قدرتشان، به شدت واکنش نشان می‌دهند و تمایلی برای مذاکره در مورد آن ندارند. از سوی دیگر، ابزار اقتدار یک حکومت برای تامین منافع ملی، مشروعیت یک حکومت در بین ملت خود است. تا زمانی که حکومت مشروعیت و اقتدار کافی برای حمایت از منافع ملی از دید مردم را نداشته باشد، در مذاکرات پیش روی خود برای تامین منافع یا مجبور به پنهان‌کاری و دادن امتیازات مغایر با منافع عمومی خواهد شد و یا مذاکرات به شکست خواهد انجامید و سایه خطرهایی همانند تحریم وجنگ در بالای سر کشور سنگینی خواهد کرد.
 
حال، کشوری همانند ایران با منابع سرشار انرژی و طبیعی بی‌شک نیازی به انرژی مخرب و ویران‌گر اتمی نخواهد داشت.
 
شاید سوال شود زمانی این منابع به پایان خواهد رسید و بعد از آن چه؟
 
سرمایه‌گذاری بر انرژی خورشیدی و سوخت‌های غیرفسیلی، اندوخته‌های هدفمند ارزی، سرمایه‌گذاری بر منابع و صادرات غیرنفتی مانند توریسم، ایجاد ساختار اقتصادی درهای باز، جلب سرمایه خارجی، تاکید بر رشد ناخالص داخلی، بهره‌وری از نیروی جوان کشور تامین‌کننده هر گونه کاستی خواهد بود.
 
به عنوان نمونه، ترکیه در سه ماهه اول و دوم سال ۲۰۱۱ به ترتیب ۶/۱۱ و ۸/۸ درصد و سه ماهه سوم ۸/۲ درصد رشد اقتصادی را در کارنامه خود ثبت کرده است و در‌‌ همان سه ماهه اول موفق شده میزان بیکاری را از ۱۱/۳ به ۸/۸ کاهش دهد.
 
کشوری همانند ایران با منابع سرشار انرژی و طبیعی بی‌شک نیازی به انرژی مخرب و ویران‌گر اتمی نخواهد داشت
 
این کشور در ۱۱ ماه ابتدایی امسال به رقم ۱۲۲ میلیارد دلار صادرات دست یافت و این میزان در ۱۲ ماه گذشته ثبت تاریخی۱۳۴ میلیارد رسید.
 
بر اساس جدیدترین آمار منتشر شده در ۱۱ ماه نخست امسال ۳۰ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر توریست وارد ترکیه شدند و طبق برنامه تا سال ۲۰۲۳ که مصادف است با یک‌صدمین سال تشکیل جمهوری ترکیه باید این تعداد به ۵۰ میلیون و درآمد حاصله به ۵۰ میلیارد دلار برسد.
 
در سال ۲۰۱۱ نه تنها کلیه بدهی‌های خارجی ترکیه صفر شد، بلکه اکنون در حدود ۳۰۰ میلیون طلب خارجی دارد.
 
ترکیه تنها دغدغه خود را تامین امنیت مرزهای خود با کردها و عضویت در اتحادیه اروپا می‌داند تا کشور رو به توسعه خود را با جهشی ناگهانی به الگوی کشورهای منطقه و مسلمان تبدیل کند[۲] [۳].
 
حال باید پرسید ساخت رآکتورهای اتمی با کمک تکنولوژی دست چندم پاکستان و کره شمالی در کجای این منافع ملی و عمومی ملت ایران جای دارد؟
 
 
حکومت دروغ و عدم اطمینان
 
"به اعتقاد ما افزون بر سلاح هسته‌ای، دیگر انواع سلاح‌های کشتار جمعی، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدی علیه بشریت تلقی می‌شوند؛ ما کاربرد این سلاح‌ها را حرام و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابنای بشر از این بلای بزرگ را وظیفه‌ همگان می‌دانیم."
 
هیلاری کلینتون پاسخی هوشمندانه در جواب فتوای رهبر جمهوری اسلامی می‌دهد: " آیت الله خامنه‌ای حرام بودن بمب اتمی را در عمل ثابت کند."
 
این گفته‌ها، سخنان یکی از امامان دوازده‌گانه شیعه و یا پیامبر اسلام نیست، سخنان رهبر جمهوری اسلامی است که در زیر بار فشارهای تحریم‌های بین المللی که به مردم وارد می‌شود، همچون یک رهبر معنوی و مشروع به موعظه می‌پردازد و اطمینان به غیر تسلیحاتی بودن برنامه اتمی می‌دهد.
 
مردم ایران نیک می‌دانند با ظهور انقلاب ۵۷ و در بدر ورود آیت الله خمینی سخنی جز دروغ از بنیان‌گذاران جمهوری اسلامی نشنیده‌اند. این دور باطل دروغ‌گویی حال باعث بروز پدیده‌ای همچون محمود احمدی‌نژاد شده است که در چشم مردم ایران نگاه می‌کند و به دروغ ایران را کشوری غیروابسته، مستقل و مرفه می‌نامد، تحریم‌های کمرشکن بین‌المللی را بی‌اثر و قعطنامه‌های شورای امنیت را ورق پاره می‌خواند.
 
دروغ در بطن این حکومت لانه کرده است، دروغ به اسبابی برای تسهیل کاربرد عبارت از این ستون به آن ستون فرج است بدل شده است. چاره‌ای جز دروغگویی نیست. باید به جامعه جهانی چه گفت؟ باید گفت که در خفاء در دالان‌های پیچ در پیچ و در صد‌ها متر زیر زمین در حال غنی سازی اورانیم ۳۰ درصدی برای چه مصارفی هستند؟ آیا برای استفاده در مصارف پزشکی و صلح‌آمیز نیازی به این همه پنهان‌کاری هست؟
 
این گونه است که هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا پاسخی هوشمندانه در جواب فتوای رهبر جمهوری اسلامی می‌دهد: " آیت الله خامنه‌ای حرام بودن بمب اتمی را در عمل ثابت کند".
 
 
مخالفت با انرژی صلح آمیز اتمی رژیم
 
ساعت ۱۱:۱۰ دقیقه شب ۲۵ آوریل سال ۱۹۸۶، نیروگاه چرنوبیل دستور کاهش میزان قدرت رآکتور برای تست را دریافت و نیروگاه شروع به کاهش قدرت رآکتور شماره چهار تا ۳۰ درصد کرد. دو اشتباه واقعه مهلک چرنوبیل را رقم زد. اولین اشتباه زمانی بود که کنترل‌کننده رآکتور به اشتباه و بر اثر عدم تنظیم میله‌های جذب نوترون، نیروی رآکتور را تا یک درصد کاهش داد و رآکتور بیش از پیش افت قدرت پیدا کرد. در اینجا بود که پرسنل دومین اشتباه خود را انجام دادند و تقریبا تمامی میله‌های کنترل را از داخل رآکتور بیرون کشیدند. این همانند زمانی است که اتومبیلی را در آن واحد هم گاز داد و هم ترمز گرفت. در این زمان و با وجود نبود میله‌های کنترل کننده قدرت در داخل منطقه فعال نیروی رآکتور به ۷ درصد افزایش پیدا کرد.
 
حکومت نمی‌تواند در برابر سه روز باران بهاری کاری از پیش ببرد و کلیه سیستم حمل و نقل شهری و متروی آن به یک‌باره به زیر آب می‌رود، آن وقت آیا می‌توان به تاسیسات اتمی آن اعتماد کرد؟
 
در ۱:۲۴ صبح یک انفجار اولیه پوشش ۱۰۰۰ تنی بالای رآکتور را بلند و راه را برای خروج مقدار زیادی بخار آب داغ هموار کرد. و این مقدمه‌ای بود بر انفجار دوم ناشی از هیدروژن، که ممکن است حاصل ترکیب بخار آب لوله‌های پاره شده وزیرکونیومو یا حتیگرافیتهسته رآکتور بوده باشد.
 
انفجار دوم سقف رآکتور را پاره کرد و ۲۵ درصد از تأسیسات هسته رآکتور را از بین برد. گرافیت (کندکننده) سوزان و مواد داغ هسته که در اثر انفجار بیرون ریخته بود، باعث ایجاد حدود ۳۰ آتش سوزی جدید شد، و این شامل سقف قیراندود و قابل اشتعال واحد ۳ نیز می‌شد که مجاور واحد ۴ واقع شده بود.
 
مبتلایان به تشعشعات اتمی از ساعت ۶ صبح از ۱۰۸ نفر تا پایان روز اول به ۱۳۲ نفر رسید. پس از انفجارابتدا محیط اطراف تاسیسات به امواج رادیواکتیو آلوده شد و بعد به تدریج ابرهای آلوده به نواحی دورتر رفت و بارش باران سبب شد که بخش‌های وسیعی از اروپا به مواد رادیواکتیو آلوده شود.
 
در اثر انفجار در رآکتور بلوک چهار تاسیسات اتمی چرنوبیل، مواد رادیواکتیو برای ساختن حدود ۱۰۰ بمب اتمیآزاد شدند. حدود ۵ هزار مرکز مسکونی در جمهوری روسیه سفید، اوکراین و فدراسیون روسیه با ذرات رادیو اکتیو آلوده شدند. از میان آنها، ۲۲۱۸ شهر و روستا با جمعیت حدود ۲/۴ میلیون نفر در محدوده اوکراین قرار داشتند.
 
بر اساس گزارش‌های اعلام شده، مقامات شوروی میزان استاندارد تشعشعات اتمی را که یک انسان می‌تواند تحمل کند در عدد پنج ضرب کرده بودند، جنایت و نسل‌کشی در روز روشن در جلو دید میلیاردها انسان.
 
باید بیندیشیم جان میلیون‌ها ایرانی در داخل کشور بر اثر انهدام هر کدام از این رآکتورهای اتمی در نقطه‌ای مخفی در خطر است
 
از پانصد هزار نفری که تحت مداوا قرار گرفتند، بیست هزار نفر مردند و دویست هزار نفر هم رسما از کار افتاده اعلام شدند و کسانی هم که زنده ماندند از بیماری‌ها و سرطان‌های مربوط به تشعشعات اتمی همچنان رنج می‌برند. [۴]
 
حکومتی که در برابر تنها سه روز باران بهاری نمی‌تواند کاری از پیش ببرد و کلیه سیستم حمل و نقل شهری و متروی آن به یک‌باره به زیر آب می‌رود و یا با ساخت تونلی همانند تونل توحید، قتل‌گاهی برای رانندگان شهری می‌سازد، آن وقت آیا می‌توان به تاسیسات اتمی آن که با بهره‌گیری از تکنولوژی دست چندم پاکستان و کره شمالی ساخته شده است اعتماد کرد و بی‌تفاوت ماند؟
 
ایرانیان در سراسر این کره خاکی باید حتی با تکنولوژی هسته‌ای صلح آمیز این حکومت علم مخالفت را بردارند. باید بیندیشیم جان میلیون‌ها ایرانی در داخل کشور بر اثر انهدام هر کدام از این رآکتورهای اتمی در نقطه‌ای مخفی در خطر است. ایرانیان به دلیل جو سرکوب حکومت توان مخالفت آشکار با این برنامه ویران‌گر را ندارند، اما ایرانیان خارج از کشور این توان و پتانسیل را دارند و چه خوب که استفاده کنند.
 
 
ام القرای اتمی، هژمونی خلافت
 
بحث صدور انقلاب اسلامی از لحظه ورود آیت‌الله خمینی به پاریس و اوج‌گیری انقلاب ۵۷ در کانون توجهات بخش رهبری انقلاب قرار گرفت. بعد از برپایی حکومت اسلامی در ایران، حکومت بقای خود را در بحران‌آفرینی یافت. صدور انقلاب از آن دسته تفکراتی بود که هدفی جز ایجاد تنش در منطقه خاورمیانه و ایجاد هژمونی انقلابی اسلامی از نوع شیعی آن بر دیگر کشورها با اکثریت سنی نداشت. تاکتیک مشخص بود: باید کمک کرد تا سیاست‌های زیادخواهانه حکومت بر سیاست‌های متمایل به کشورهای آزاد غربی در دیگر کشورها غالب شود، باید پروکسی‌هایی همانند حزب الله لبنان، حماس، جهاد اسلامی در دیگر کشورها تقویت شود و افزایش یابد. مخالفت با آمریکا و اسرائیل و تحکیم روابط سیاسی، امنیتی و نظامی با دیگر کشورها از جمله سوریه سنگر خط مقدم رژیم را تقویت خواهد کرد. به همین دلیل است که حکومت با دل و جان و دست و دلبازانه هر آن‌چه از سلاح و ابزار سرکوب است در اختیار رژیم خونریز اسد در دمشق می‌گذارد تا مگر اندکی مجال تنفس اولیگارشی اسد را در مبارزه بی امان مردم سوریه برای برکناری او را فراهم سازد.
 
اما جمهوری اسلامی در عراق بعد از صدام به موفقیت نسبی دست یافت، خروج شتاب‌زده ارتش آمریکا از عراق و تروریسم لگام گسیخته در دو وجهه شیعی و سنی آن راه را برای تثبیت سیاست‌های اختاپوس‌گونه حکومت فراهم آورد.
 
امروز بعد از ترکیه بالاترین آمار سرمایه‌گذاری در بخش‌های اقتصادی و رفاهی به‌ویژه در جنوب عراق (نجف، کربلا، بصره...) از آن جمهوری اسلامی است. بخش واردات کالاهای اساسی به عراق از مرز ایران به عراق سرازیر شده است و به تناسب آن نفوذ اطلاعاتی و نظامی حکومت در دستگاه اجرایی عراق از وزارت کشور تا استخبارات عراق بر کسی پوشیده نیست. در این میان حکومت از سال‌ها پیش با تقویت و آموزش گروه‌های شیعی همانند الدعوه و مجلس اعلای عراق و سپاه بدر در خاک ایران راه را برای سیطره خود بر عراق بعد از صدام هموار ساخته‌است.
 
باید از تمامی کشورهای دارای کلاهک هسته‌ای خواست و آنها را وادار کرد تا تمامی این تسلیحات را نابود کنند و به یک قانون جهانی مبنی به خلع سلاح هسته‌ای تن دهند
 
اما دیگر کشورهای عربی منطقه راه را بر این سیاست‌ها تا بدین جا بسته‌اند. گسترش رسانه‌های آزاد در جهان عرب همانند الجزیره و العربیه، افزایش آگاهی مردم این کشورها از سیاست‌های خصمانه و مداخله‌جویانه حکومت جمهوری اسلامی، رژیم را در انزوای هر چه بیشتر منطقه‌ای قرار داده است.
 
راه دیگری پیش روی حکومت جز دستیابی به بمب اتم برای تهدید و ارعاب کشورهای منطقه باقی نمانده است. غافل از آن که خاورمیانه، با شمال آفریقا و با معمر قذافی و جنوب آسیا با کیم جون ایل متفاوت است. مسابقه تسلیحاتی در منطقه ثروتمند خاورمیانه با منابع سرشار نفتی به فاجعه‌ای اتمی در منطقه تبدیل خواهد شد که در نتیجه آن نه از تاک اثری خواهد ماند نه از تاکستان.
 
 
تنها راه متوقف کردن برنامه هسته‌ای حکومت
 
شاید از خود بپرسیم چرا اسرائیل و آمریکا مجاز به داشتن کلاهک‌های هسته‌ای هستند اما ایران نیست؟
 
نه اسرائیل و نه آمریکا هیچ کدام دیگر کشورها را تهدید به نابودی نکرده‌اند و در گفتار و عملکرد خود سخن و شعار مرگ بر این حکومت و آن حکومت به زبان نیاورده‌اند. با این حال باید از تمامی کشورهای دارای کلاهک هسته‌ای خواست و آنها را وادار کرد تا تمامی این تسلیحات را نابود کنند و به یک قانون جهانی مبنی به خلع سلاح هسته‌ای تن دهند. اما جمهوری ولایت فقیه، با سابقه ترور مخالفان در سراسر جهان، عملیات‌های تروریستی هولناک با صدها کشته و زخمی، حمایت از تروریسم بین‌المللی، سرکوب مخالفان و منتقدان در داخل، عدم پاسخ‌گویی و دروغ‌گویی به جامعه بین‌المللی، اگر به توانایی اتمی برسد، این امر برابر است با شمشیری برنده در دست زنگی مست.
 
اما تنها راه متوقف کردن برنامه هسته‌ای این حکومت، نه تهاجم نظامی و کشتار صدها هزار نفر انسان بی گناه همانند آن‌چه در عراق اتفاق افتاد بلکه تحریم همه جانبه مقامات و مسئولین ارشد نظام در هر پست و منسب است. چرا باید مقامات جمهوری اسلامی آزادانه به دیگر کشورهای اروپایی و آمریکایی در رفت و آمد باشند، فرزندان و خانواده‌های آنها در کانادا و آمریکا و اروپا زندگی و تحصیل کنند و تنها تحریم کمرشکن بلای جان مردم به جان آمده باشد؟ باید از مردم ایران که کارد تیز جهل و جور و فساد حکومت ولایی را تا مغز استخوان خود احساس می‌کنند، حمایت کرد، به این مردم احترام گذارد و به آنها کمک کرد تا تغییرات بنیادین را در ایران رقم زنند. این حق مردم ایران است تا نوع حکومت خود را خود تعیین کنند و البته این حق برای همین مردم محفوظ است تا حکومتی دموکراتیک جایگزین حکومت دیکتاتوری کنونی کنند که تنها راه متوقف کردن برنامه هسته‌ای این حکومت نیز در یک کلام خلاصه شده است " تغییر رژیم بدست مردم ایران."
 
 
 
پانویس‌ها:
 
 
۱.http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=1780
 
۲. http://www.turkeytourismjournal.com/?p=3370
 
 (صندوق بین المللی پول تخمین رشد اقتصادی سال ۲۰۱۲ ترکیه را تغییر داد)
 
۳. http://persian.euronews.com/2011/06/09/turkey-s-economic-future-under-the-spotlight
 
 (نگاهی به اقتصاد ترکیه در آستانه انتخابات)
 
۴. http://www.dw.de/dw/article/0,,14990391,00.html (هشدار دانشمندان روس: تکرار فاجعه چرنوبیل در ایران! )
 
 

 

Share this
Share/Save/Bookmark

ما ایرانیان سفله و بزدل و محافظه کار سزاوار مردنی اینچنین زلیلانه ایم. ما را اتم اسلام و ایدز اسلام و وبای اسلام ناب قرنهاست که به خواب کهفی بردتمان. مارا یارای مگس راندن از خویشمان نیست چه رسد به زالوی اسلام و روحانیت شیعه و ائمه ی اطهار و معصومین خونآشام و رب النوعان ظلم و ستم. ما را مرگی اینچنین سزاوار است و البته باز هم بعد از مرگ ملیونی و در عزای همان یک ملیون مرده باز هم روی سوی همان قبله نجاست خواهیم ایستاد و الوهیت را با عبودیت تمام پاس خواهیم داشت. این است سرنوشت ما مردم احمق که من خود از آنهایم. و اجداد من همه از همین قماشند و فرزندان من نیز چنین خواهند بود٬ تا٬ تا معالجه ی این بیماری عجیب که نام نامیش اسلام ناب محمدی ست. و شیخ و شاه و دارا و گدا و کمونیست و سوسیالیست و فلیسوف و شاعر و هنرمند و کارگر و روستایی و شهری و کودک و نوجوان و پیر و جوان و زن و مرد و دختر و پسر و سیاسی و عامی و عارف ما را فلج کرده است. فلج اسلامی. این است سرنوشت ما. و این است گلوی نازک نارنجی ما از هر قماشه و نحله و سکس و فکر در زیر تیغ نبوت و امامت پیامبر و امیر مومنان علی ابن ابی طالب پدر خوانده ها ی تمامی آدمکشان رزل تاریخ از طالبان گرفته تا سپاه پاسداران و از ملاعمر تا ملا علی و از خمینی تا هر عمامه سفید و سیاه و هر ته ریشدار و سید و عام دیگر.

ایکاش این مقاله قدری موجزتر می بود. اما در هر حال مقاله ی خوبی ست. و*****و طالبان متاسفانه به جهت خمینی روی کار آمدن شدند و کارافغانستان مشکل شد. و اما من موافقت کامل دارم که اسلام یک بیماری و*****.. و ای وای که در افغانستان قدیم بودایی بوده و من خاک برسر که پدرمادر و جده هایم همه مسولمون شده و بقول نویسنده همه بدبختی شده برای ما ملت به علاوی ایران و تاجیکستان و پاکستان که باید بگو نجست استان که یگ نگاه به بدبختی پاکستان و هند نشون کرده آید که چه فرق است بین آن ملت مسلم شده و آن دیگر که همان هندو گرونانک و کریشنا خلاصه ندی مانده. و اما مردم ایران چه کنه که نه گرفتار حکومت و دولت و سپاه مسلحات پادارایان است که بلکم گرفتار همین دین بد اختر هس که جانش رو بدر کنه. اما برادران ایرانی اگر نتوانستند صدام را ادب کنند و اگر با آمریکا هم دوستی کنند و با اسراییل هم اما بدی کننده هستند با ملت رنجور و بدبخت افغانی. ما که یک فردوسی داریم ما که یک حافظ و شاملو داریم ما که فرخی مان یکی ست پس چرا اینهمه ستم می کنید و مگر افغانسات فقط در سال نوزده صد بیست و چهار نه از ایران بریده شد. حالا ما بد شما خوب؟؟ باری کالله. اما یک چیز خیلی شیریت و که گفته شده ملا عمر و ملا علی که هم ملا عمر سنی ست و هم ملا عمر امروز است و هم ملا علی هزار و سیصد و پنجاه سال پیشه و هم ملا علی همین امروز. بچه آخوندی کرده. اما مردم و حکومت هردوتاشان مارا مسخره خواند کرد و ایران که آبادتر از افغانستان است را بخاطر اتم نابود خواهند کرد. اما مشکل فقط حکومت اسران نیست. مشکل اصلی مردم ایران و مردم افغانستانه که بقول نویسنده مرضی لاعلاج داره.

آقای صمد بیگی، آمریکا مدام ایران را تهدید می‌کند. امریکا کارش فقط تهدید بقیه دنیاست. اسرائیل هم که حسابش پاک است. مشکل بزرگ این بحث این است که آنان که به ایران میگویند حق گسترش توانایی اتمی‌ را ندارد، خود دستشان به این نیروی مخرب آلوده است.
این فقط حق مردم ایران است که تصمیم بگیرند چگونه میخواهند نیروی اتمی‌ را در کشور خود گسترش دهند. نه قدرتهای بزرگ دنیا.
آن مساله دیگر هم، یعنی‌ "تغییر رژیم"،....آن هم در دست مردم است. و هر گاه که آماده آن شدند انجامش میدهند...یا اینکه با همین رژیم سر میکنند...یا آنرا در جهتی‌ که میخواهند میبرند.
تغییر هم اگر ریشه‌ای باشد پاینده میشود. و الا آرایشی‌ و موقتی خواهد بود. تغییر در ایران موقعی پا می‌گیرد که هر انسان از وجود خود و خانه خود شروع کند با عدالت، درستی‌ و دوستی‌.

**** اما تاریخ 33ساله اخیر بیش از آن 2500 سال تاریخ جعلی و ساختگی مان به ما درس داد. تا قبل از انقلاب همگی از همان اقلامی که شمردی فکر میکردیم که تافته جدا بافته و تیز هوش و با هوش و با فرهنگ تر و نخبه تر از ماجهان به خود ندیده. و تمامی جهانیان اگر حتی دارند به جای چهار دست و پا روی دو پا راه میروند آن را از ما ایرانیان آموخته اند. یک جایی یک موقعی یک نسلی اگر چه بقول شما نه همه اشان چهار نفر مثل من و شما بایست دوزاریش میافتاد که این ملت را با تمامی تاریخ و تمدن واهیش حسابی بچلانی از آن فقط عمامه و نعلین بیرون میاید و دیگر هیچ. تازه خبر ها را که خوانده اید ؟ ملت با رهبران کبیرشان حسابی دارند ذوق میکنند که جنگ برطرف شد! گور پدر 33سال تحریم اقتصادی دزدی آخوندها استحاله اقتصادی و فرهنگی و عقب افتاده گی. ای آقا این تاریخ تحقیر و حقارت ما تمامی ندارد. جوان تر که بودیم تو کتاب تاریخ میخوندیم محمود افغان ایران را گرفت و مدتی هم افغانها به ایران حکومت کردند. آنموقع نمی فهمیدیم چطور امکان دارد . بعد از جمهوری کبیرمان فهمیدیم.

م**ک ترین حرفی که تا کنون شنیده ام: ...گسترش رسانه‌های آزاد در جهان عرب همانند الجزیره و العربیه، افزایش آگاهی مردم این کشورها از سیاست‌های خصمانه و مداخله‌جویانه حکومت جمهوری اسلامی، رژیم را در انزوای هر چه بیشتر منطقه‌ای قرار داده است... از کی تا به حال العربیه و اجزیره رسانه آزاد شده اند. العربیه شبانه روز مشغول نسبت دادن زشت ترین دروغ ها و نسبتها به ایران و ایرانی است. العربیه شبکه شخصی رژیم ال سعود است که تنها چیزی که برایش اهمیت دارد منافع عقب مانده ترین دیکتاتوری عالم است. در ماجرای سوریه همگان دیدند که الجزیره تا چه اندازه ازاد و بی طرف است. از 24 ساعت 20 ساعت آن مشغول تحریک حمله به رژیم سوریه و گزارش به اصطلاح جنگ داخلی در سوریه بود. هنوز هم سوریه کمی ارام شده الجزیره ول کن نیست انگا الجزیره وظیفه اش تعویض حکومت اسد است و لا غیر. خواهش میکنم در میان بسیاری از نکته درست و منطقی که هر ایرانی وطن دوستی انها را میپذیرد چنین حرفهای نادرستی را جای ندهید تا همان سخنان درست را نیز زیر سوال نبرید. الجزیره و العربیه نسخه ای شبیه العالم جمهوری اسلامی هیتند که تنها در پی تامین منافع دیکتاتورها هستند.

تحليل هاى ابكى وامريكاپسندكه هيچ ارزشى ندارند

نوسنده محترم نه تنها از زبان مردم ایران بلکه بجای مردم کشورماهم نوشته اند و حوزه کنکاش علمی را از اقتصاد تا اتم و حنگ وصلح گسترش داده اند .
مذاکرات هسته ای در جریان است و تمام جناح های جنگ طلب داخلی روی ان توافق دارند و خط قرمزهائی برای بیانات و شکر پرانی های خود قائل شده اند ولی نویسنده محترم فریاد میزند که ایران دروغ میگوید باید این حکومت برانداخته شود تنها زمزمه ای که از یک کشور دیگر برخاسته است که توافق نشود بهتر است .
مثال از بمب هسته ایست ونمونه کامل ان چرنوبیل است که صد برابر یک بمب عمل کرده و 500 هزار نفر را بیمار کرده است .
این کامنت قصد دارد که نوری بر مقاله نویسنده بتاباند تا اندکی به ارزش توافق احتمالی پی ببریم . جمهوری اسلامی اعلام کرده است که ما بمب اتمی نخواهیم ساخت بنابرین نمیتوانند بسازند و یا نمیخواهند بسازند واساس مذاکرات هم
بر کنترل اژانس بر پایگاههای ساخت است . کارشناسان اژانس نیز کار خود را بلدند و از قماش احمدی نژاد نیستند و اصولا کنترل براساس تشعشع و نکنولوژِی های ان مفری برای دروغ گوئی باقی نمیگذارد وتازه امکانات کنترل هوائی تا اندازه ایست صرف حمل و نقل کامیونی را بر ملا میسازد چنانکه در مورد مرکز پارچین اتفاق افتاد و افشاگری برای سنگ اندازی در راه این مذاکرات بود.بیشتر از 100 ملیارد دلار تا بحال هزینه شده تا مقدمات فن اوری اتمی فراهم شود واین کار توسط جوانان ایرانی انجام شده از جنس ایرانیهای دیگر واگر به تصویر های مختلف دقت شود حتی یک عمامه بسر هم خودش را جلو نینداخته است چون کار فیزیک هنوز منبری نشده وایرانیهای دیگر مثل شما این کار را انجام داده اند. همان جوانهائی که از کلاسهای درس فیزیک و ریاضی در کشورهائی مثل هلند و فرانسه بیرون انداخته شدند . درست است تکنولوژِی را از پاکستان و کره شمالی دراغاز گرفته اند ولی حالا نسل سوم سانتر فیوژهاست که بجای فولاد تنکستن که از پنجاه سال پیش نمایندگان بهلر و اساب در تهران میفروختند و حالا در تحریم قرار گرفته است از کمپوزیت استفاده میکنند همان ترکیب کربنی که اینده هوا وفضا وحتی هواپیماهای مسافری را رقم خواهد زد. میخواهید حکومت راعوض کنید راهش این نیست که جلو حرکت علمی اینده ساز را بگیرید .
پیشنهاد ارائ عمومی برای تعیین حکومت بدهید مطمئن باشید که ازجناحهای داخل انتخاب خواهند شد ودیدگاه شما طرفداران اندکی دارد جناحها در ایران عوض میشوند ولی در ان میان شما سهمی ندارید حکومت را درایران مخالفین خارج از کشور تعیین نمیکنند و تحصیلکرده های تهران و چند شهر بزرگ هم دران سهم عمده را ندارند . اگر به دموکراسی اعتقاد دارید هر کس با یک رای راقبول کنید نتیجه ان مطابق خواسته شما نخواهد بود. مسیری تعیین کنید که همه ببازی گرفته شوند وخودتان میداندار منحصر بفرد نباشید.
از سال 1986 که فاجعه چرنوبیل اتفاق افتا د 26 سال میگذرد و بعلاوه این نیروگاه حاصل تکنولوژ ی عقب مانده روسی بود حالا هر نیروگاه و راکتور اتمی که در جهان بکار میافتد با ید منظما توسط موسسه مستقل حفاظتی کنترل شود ومیزان امنیت ان تامین گردد چنانکه بعد از سونامی فوکوشیما کلیه نیروگاههای اتمی اخطار برای بالا بردن امنیت خود دریافت داشتند.گفتنی است که نیروگاه بوشهر نیز علاوه بر بد قولی و منفعت طلبی روسها گرفتار همین کنترل ها بود و طرف روسی اذعان داشت که تکنولوژی حفاظتی باب روز در اختیار غرب است که به اسانی به روسها تحویل نمیشود.
اتم باب اول نانوتکنولوژی است که اولین نیاز نسلهای اینده کشور است .نمیشود حکم کرد که چون میشود با اورانیوم غنی شده بمب ساخت ودیگران که دارند تافته جدا بافته هستند و ما باید انرا دور بریزیم . یادمان باشد که هنوز نتوانسته ایم از این دانش در کشاورزی و پزشکی استفاده کنیم که مخصوصا دربهره وری کشاورزی با مشکلات زیادی روبرو هستیم وبا افزایش جمعیت جهان نمیتوانیم بچه های اینده را گرسنه نگه داریم.
حکومت در هر صورت پیر شده است همچنانکه فکر نزدیک به رهبر سه سال نشده همه را سر کار گذاشته که عبور و یا نگهداری انرا غیر ممکن گردانده است . ترکیب نظام بسوی بن بست حرکت میکند ونمیتواند بعنوان دشمن نامیدن دیگران بقای خویش را طولانی کند همچنانکه مخالفان از قبیل نویسنده محترم نیز در اپوزیسیون درهمین را ه گشت و گذار دارد وزحمت افزاست . چطور میشود خانواه یا فامیل اعضای حکومت را از حقوق انسانی محروم کرد بدون انکه تقصیری داشته باشند.درهفته اول انقلاب در روزنامه نوشتند که در شمیران پس خاله زن قصاب تهران را دستگیر کردند ایا نویسنده میخواهد دوباره خلخالی عرضه کند .اندکی بیندیشیم .

خم ها همه در جوش و خروشند ز مستی
وان می که در آن هست حقیقت نه مجاز است
حافظ

اين حکومت نتوانسته اعتماد مردم خودش را برآورد.
چگونه کشورهاي 5 بعلاوه 1 انتظار اعتماد سازي از اينها دارند؟!

بقول خودش آخوند آدم شده خوب نوشته. به امید روزی که بشود از هر طلبه و طلبان دو مسلمان یک انسان و یک آزادیخواه ساخت. اسلام ریشه ی بشریت را زده است. اسلام واقعا بیماری ست معالجه اش کنیم.

همین نظر دهنده با لا «نویسنده ی محترم...» شروع کرده و با « اندکی بیندیشیم» ختم کرده. و هر نظردهنده ی دیگری که مشکل اصلی ما را که خرافات و اصل و اساس آن که اسلام و محمد و قرآن و غلی ولی الله و خمینی روح الله و خامنه ای خود الله است را ندیده باشد و راجع به اتم و دتکنولوژی و نانوتکنولوژی و از این حرفها داد سخن بدهد به بیراهه رفته است. حکومتی که بر اساس سنگسار و قتل و آدمکشی و غارت و سرقت و تجاوز و نکبت توسط شخص پیامبر اکرم تاسیس شده و علی و عمر و ابوبکر و عثمان حسن و حسین و تا همین امامی که در چاه خانه ما افتاده ٬ امام عج را می گویم٬ ادامه پیدا کرده مصدر کل شر است و باید قبل از جنگ با هر دشمن فرضی این دشمن فعلی و این دشمن قدیمی هزار و چهارصد ساله٬ و به تعبیر نویسنده ی بالا این بیمار ریشه کن شود. این بیماری از خیل وفورش و از خیل عادتش و از خیل نکبتش و از خیل حضورش و از خیلی سماجتش و... حتما از نجاستش چنان به ما چشبیده بوده که گویی هیچ سقوطی و هیچ ترقه ای و هیچ آتشی این خوبیده را لبیدار نخواهد کرد٬ اما حکومت ضد بشری اسلام ناب برهبری امام روحانیت آدمکش و شپاه سارقان کرد و اینک بقول هانا آرانت آب در لانه مارهای سمی افتاده و اینک برای فرار همدیگر را نیش می زنند. آری اتم و هر پدیده ی دیگری باید بعد از خاکسپاری این پیکر متعفن و ضد حیات٬اسلام صورت گیرد.

به امید روزی که ریشه ی این دین واپس گرا و عقب مانده رده شود و عقلانیت مدرنیسم جای آن را بگیرد که دیر نیست.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.

لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.

کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و
منتشر نخواهد شد.

 

لینک به ادیتور زمانه:         

برای عبور از سد فیلترینگ

پرونده ۱۳۹۱ / چشم‌انداز ۱۳۹۲

مشخصات تازه دریافت برنامه های رادیو زمانه  از ماهواره:

ماهواره  :Eutelsat

هفت درجه شرقی

پولاریزاسیون افقی 

سیمبول ریت ۲۲

فرکانس ۱۰۷۲۱مگاهرتز

همیاران ما