گذار به دموکراسی؛ کنفرانسی در واشینگتن
چهارشنبه, 1391-01-23 01:20
نسخه قابل چاپ
گفتوگو با آرام حسامی، استاد مونتگمری کالج مریلند - ایرج ادیبزاده
ایرج ادیب زاده
ایرج ادیب زاده - گذار به دموکراسی در ایران چگونه باید صورت گیرد؟ این عنوان، موضوع کنفرانسی بود که در روزهای هفتم و هشتم آپریل، شنبه و یکشنبه (۲۰ـ ۱۹ فروردین ۱۳۹۱ خورشیدی) در "جرمن تاون" واشینگتن و با حضور افرادی از گروههای اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی در خارج از کشور، برپا شد.
نزدیک به ۵۰ نفر از فعالان سیاسی مخالف جمهوری اسلامی در این کنفرانس دو روزه به گفتوگو درباره راههای عملی گذار به دموکراسی، انتخابات آزاد، پارلمان در تبعید دیجیتالی و طرحهای براندازی رژیم گفتوگو کردند که این موضوع آخری، با مخالفت یکی از دعوت شدگان،که از نظر فکری به گروههای سبز و اصلاحطلب نزدیک است، روبهرو شد. وی از التزام به قانون اساسی جمهوری اسلامی و ولایت فقیه دفاع کرد.
سرانجام پس از سخنرانی چهرههای مختلف، روی شش یا هفت پیشنهاد توافق شد که براساس آنها فعالیتهای این گروه اپوزیسیون جمهوری اسلامی میتواند ادامه یابد.
آرام حسامی، علی افشاری، محسن سازگارا، امیرحسین گنجبخش، عبدالهه مهتدی، اسماعیل نوری علا، فاطمه حقیقتجو، خالد عزیزی، شهریار آهی، بیژن کریمی، رویا طلوعی، مهران براتی، حسن شریعتمداری و آرش غفوری در این کنفرانس سخنرانی کردند.
برخی از دعوتشدگان به کنفرانس نیامدند. برخی از سازمانهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی هم به این کنفرانس دعوت نشدند.
دکتر آرام حسامی استاد مونتگمری کالج دانشگاه مریلند یکی از برپاکنندگان کنفرانس واشینگتن در گفتوگو با زمانه میگوید که "گروهها" به این کنفرانس دعوت نشده بودند، بلکه افراد اپوزیسیون جمهوری اسلامی به شکل فردی دعوت شده بودند. او در اینباره میگوید:
با وجود این که ما میدانیم افراد دعوتشده متعلق به شبکهها یا احزاب برونمرزی هستند، اما از آنها به صورت فردی دعوت شده بود. حدود ۶۰ـ ۵۰ نفر در کنفرانس حضور داشتند که بعضی از آنها پروژههای گروه یا شبکه و یا حزبشان را مطرح کردند. برخی از دعوتشدگان مثل آقایان براتی و بیات هم که در گروههای متفاوتی حضور دارند، به طور شخصی دعوت شده بودند.
در این کنفرانس دکتر امیرحسین گنجبخش، موضوع انتخابات آزاد را مطرح کرد. حدود ده پروژه در دو روز مطرح و بررسی شد و همانطور که میدانید در رسانهها بازتاب یافت.
امروز چالش ما با جمهوری اسلامی و برای برقراری حکومت دموکراتیک در ایران است و این که باید چه راهکارهای مشخصی را مورد نظر داشت وگامهای اول و دوم و سوم در این راه چیست
هفت پروژه مشخص از سوی افرادی که حضور داشتند مطرح شد و دوـ سه پروژه را هم دوستان از اسکایپ مطرح کردند. بههرحال برای اولین بار کنفرانسی در "پای عملی" مطرح شد.
منظورتان از "پای عملی" چیست ؟
ببینید، معمولاً در کنفرانسها یا نشستها بیشتر بحثها راجع به باورها و نظرها و بحثهای نظری است.
امروز ما تصمیم گرفتیم کنفرانسی برگزار کنیم که مشخصاً راجع به راههای مشخص "پروژهای در مورد دوران گذار به دموکراسی" باشد. یعنی چگونه افراد سیاسی و احزاب میخواهند گذار به دموکراسی را انجام دهند و پروژهشان چیست؟
مشخصات "پروژه" چیست؟ هدف چیست، با چه مکانیزمی و چه افرادی محقق می شود و مخاطب کیست؟
از این لحاظ، من فکر میکنم این اولین کنفرانسیست که فراخوانی به جامعه سیاسی داده که "بیایید صحبتهایتان را ارائه دهید، ولی با توصیههای عملی."
امروز چالش ما با جمهوری اسلامی و برای برقراری حکومت دموکراتیک در ایران است و این که باید چه راهکارهای مشخصی را مورد نظر داشت وگامهای اول و دوم و سوم این راه چیست و با چه مکانیزمی میسر می شود.
چالش دموکراسی و انتخابات آزاد با حضور جمهوری اسلامی چگونه میتواند شکل بگیرد؟
اول بحث این است که گروههای برونمرزی، مثل ما یا افرادی که در برونمرز خودشان را اپوزیسیون میدانند، چه قدمهایی را و در راستای چه هدفی باید بردارند و آیا میتوانند با پروژه مشخصی همکاری کنند یا نه؟ بنابراین افراد خواهند دید که آیا مثلاً "کارزار برای انتخابات آزاد در ایران" میتواند با "اتحاد جمهوریخواهان" کار کند یا نه. آیا پروژه آنها به هم نزدیک است؟
به طور مثال، پروژه پیشنهادی من راجع به انتخابات آزاد برونمرزی برای تشکیل یک کنگره ملی بود که به طرح آقای شهریار آهی راجع به یک پارلمان دیجیتالی خیلی نزدیک است.
منظور از پارلمان دیجیتالی تشکیل قوه مقننه یا پارلمانی برای بحث کردن درباره قانون نیست. بلکه بهعنوان یک شبکه اجتماعیست که کارهای سیاسی را از طریق انتخابات و نمایندگی از افراد خارج از کشور میتواند انجام دهد
بنابراین میتوانند باهم همکاری کنند که در نهایت ممکن است یک، دو یا سه پروژه درهم ادغام شوند و انسجامی به همه سیاسیهای خارج از کشور دهد. اول یک گفتوگو و بعد ممکن است به یک گفتمان تبدیل شود. ولی هدف ما در حقیقت برخورد عملی و عملگرایانه به این مسئله بود.
آقای حسامی شما گفتید که پیشنهاد آقای آهی پارلمان دیجیتال بود. آیا میتوان این پارلمان دیجیتال را همان پارلمان در تبعید نامید؟
ببینید، ایشان منظورشان تشکیل قوه مقننه یا پارلمانی به صورت بحث کردن درباره قانون نیست. بلکه بهعنوان یک شبکه اجتماعیست که کارهای سیاسی را از طریق انتخابات و نمایندگی از افراد خارج از کشور میتواند انجام دهد که ما امیدواریم از طریق داخل هم بشود.
ایشان در طرحشان چالشها را شکافتند و امکانات را بررسی کردند. اما طرحی که من دادم بیشتر پاسخی به آن چیزیست که شما پرسیدهاید و آن طرح انتخابات آزاد برونمرزی است با مکانیزمی که بتواند تمام گروههای سیاسی را وارد این کنگره کند. کنگره هم به معنای کنگرهای مثل کنگره آمریکا نیست که قانون وضع میکند.
منظور این است که عدهای با نمایندگی برای انجام دادن یک کار مشخص دور هم جمع شوند آن کار مشخص هم این است که در تقابل با حکومت جمهوری اسلامی یک آلترناتیو روی میز بگذارند.
برخی از دعوتشدهها نیامدند، دلیلی هم اعلام نکردند و همه گروههای سیاسی خارج از کشور هم در این کنفرانس نماینده نداشتند. چرا؟
باید بگویم که از دعوتشدگان، یعنی از ۵۰ نفر، حدود ۱۴ـ ۱۳ نفرشان نیامده بودند. همان طور که میدانید اپوزیسیون ما اشکالاتی دارد. بعضیها کنارهم نمینشینند. بعضیها مواضع سیاسیشان مشخص است و بنابراین با بعضیها گفتوگو نمیکنند.
بعضیها هم ممکن نبود که بیایند. اما دعوتی که شده بود، از طیفهای فکری بسیار وسیعی بود. یعنی مثلاً افرادی از حزب کومله ، حزب دموکرات کردستان، آقای سازگارا ، آقای آهی، آقای نوری علا و آقای حسن شریعتمداری بودند که البته ایشان با گروههای متفاوت کار میکنند، اما به صوررت شخصی آمده بودند.
این جلسهای بود برای گذار به دموکراسی؛ با عنوان "نان و عدالت". شرط ما این بود که این نان و عدالت باشد. از این نظر بعضی از گروهها، مثل مجاهدین حذف میشوند. چون مفهوم گذار به دموکراسی از راه مسالمتآمیز است
بههرحال این کثرتگرایی بود. مثلاً از یکی ازنهادهای مردمی آقای بیژن کریمی آمده بودند. بنابراین افراد از طیفهایی بودند که خواستههای متفاوتی داشتند.
آیا مجاهدین خلق هم دعوت شده بودند؟
این جلسهای بود برای گذار به دموکراسی؛ با عنوان "نان و عدالت". شرط ما این بود که این نان و عدالت باشد. از این نظر بعضی از گروهها حذف میشوند. چون مفهوم آن، گذار به دموکراسی از راه مسالمتآمیز است. بنابراین مجاهدین دعوت نشده بودند.
در کنفرانس استکهلم خبرنگاران رسانهها اجازه شرکت در محل گفتوگو را نداشتند. بعد هم گفتند به دلایل امنیتی روزنامهنگاران اجازه حضور ندارند. آیا در این کنفرانس واشینگتن اعتراض به نبود شفافیت وجود نداشت؟
ما یک فراخوان دادیم و تمام رسانهها را دعوت کردیم که تشریف بیاورند. از آقای نیک آهنگ کوثر گرفته که شخصی آمده بود تا بی بی سی و صدای آمریکا و برنامهها از تلویزیون "مردم" مستقیم پخش شد.
تلویزیون آپادانا هم اینجا بود که مستقیم پخش کرد. تمام جلسه، از اول تا آخرین جلسه، مستقیم روی وب پخش شد. شفافیت بود. ما خوشحالیم که خبرنگاران بودند و دیدند که مسائل چه بود و چگونه مطرح شد.
شما بازتاب این کنفرانسها و مشابه آن را در ایران بهویژه بین گروههایی که در جنبشهای مختلف هستند، چگونه ارزیابی میکنید؟
پیامهایی از اینترنت یا با اس ام اس از ایران فرستاده شده بود و توقعاتی داشتند. ما میدانیم که وقتی جریان، رسانهای شد، بازتاب میگیرد.
جمهوری اسلامی هم یک حرکتی علیه این جریان را در ایران شروع کرد. مردم میبینند، دانشجویان میبینند و واکنش نشان میدهند. ما امیدواریم که بازتابش روزنه امیدی باشد، از این جهت که ببینند اپوزیسیون ایران فعال است و تلاشهایی میکند که امیدواریم جواب دهد.
من نمیتوانم راجع به کسانی که در ایران هستند، صحبت کنم. ولی از پیامهایی که آمده مطمئنم بازتاب خوبی داشته. این کنفرانس برای شادیاد دکتر مهرداد مشایخی برگزار شد.
هدفش این بود که به توجیههای عملی نگاه کند. هدفی جز این نداشت و امیدواریم بعدها چیزی از آن درآید. ولی ربطی به کنفرانسهای قبلی نداشت و برای کنفرانس بعدی هم اصلا گفتوگویی نشد.
گفتید کنفرانس اپوزیسیون جمهوری اسلامی با عنوان "گذار به دموکراسی" ارتباطی به کنفرانسهای پیشین ازجمله لندن و استکهلم نداشته. چه کسانی در برپایی این کنفرانس سهم داشتند و بودجه آن چگونه تامین شد؟
کمیتهای بود متشکل از آقایان امیرحسین گنجبخش ومهران براتی، خانمها نیره توحیدی و فاطمه حقیقتجو، آقای محمد تهوری، آرام حصامی و دکتر فرخ زندی. ما یک گروه اجرایی درست کردیم از افراد و گروههای مشخص که این جلسه را برگزار کنیم.
خرج این کنفرانس را خود افراد پرداختند. بلیط هواپیما و هزینه اقامت یا خودشان بود و ما فقط یک شام و ناهار و صبحانه به دوستان هدیه کردیم
خرج این کنفرانس را خود افراد پرداختند. بلیط هواپیما و هزینه اقامت یا خودشان بود و ما فقط یک شام و ناهار و صبحانه به دوستان هدیه کردیم.
آیا خودتان از این کنفرانس راضی هستید؟
بله، بسیار نیکو بود. بحث به سوی توجیههای عملی رفت. از مسائل نظری و تئوری و ذهنی، بحث به کار عملی و ملموس تبدیل شد و پیشنهادهای بسیار خوبی داده شد.
من شخصاً بسیار راضی هستم. چیزهای بسیار زیادی هم یاد گرفتم. اشتباههایی که شده و اشتباههایی که انجام دادهایم را بهعنوان اپوزیسیون خارج از کشور مدنظر داشتیم. از نظر من در رسانهها خواهیم دید که بازتاب مردم چه خواهد بود.
منبع عکسها : بلاگ رحیم رشیدی
آخه کالج مونتگامری چه ربطی به دانشگاه مریلند داره!؟ کالج مونتگامری یک کالج دوساله هست (کامیونیتی کالج)، دانشگاه مریلند هم یه دانشگاه عظیم هست که وجه اشتراکش با مونتگامری کالج اینه که هر دو تو مریلند هستند. یه کمی دقت کنید. آقای حسامی هم در کالج مونتگامری تدریس میکنند نه دانشگاه مریلند!
خسته نباشند نشست دوستانی با عقاید مشترک و تبادل نظر بد نیست تنها گنده گویی که نام خود را اپوزیسیون می گذارند آزار دهنده است
شاید بد نباشد که آمریکایی ها فکری به حال آزادی های از دست رفته و دموکراسی نداشته خودشان بکنند.
وقتی شما مجاهدین را دعوت نمی کنید تنها بدلیل مبارزات مسالمت جویانه پس قرار است این اپوزسیون فقط حرف بزند چانه درانی کند و هیچ کاری نکند و مانند اصلاح طلبان تنها نصیحت جمهوری اسلامی را مبارزه بداند و یا در بهترین حالت این جریان قرار است معاملات با جمهوری اسلامی را سازماندهی کند . یعنی در حکومت آینده مجاهدین جائی ندارند و آنوقت آقایان ادعای حکومت دموکراتیک را هم می کنند . از اینرو آقایان قبل از گفتگو خط مشی مبارزاتی را نیز تعیین و محدود کرده اند و کسی حق ندارد طور دیگری فکر کند . اگر طور دیگری فکر کند به دموکراسی و حکومت دموکراتیک آینده لطمه خواهد زد . این یعنی دم خروس دیکتاتوری .
همانطور که بارها گفته ام از این اپوزسیون اگر قرنها هم ادامه پیدا کند چیزی بیرون نیامده و نخواهد آمد .
ببخشید چطور خارج نشینان بدون درنظر گرفتن اپوزیسیونی که در داخل ایران است می خواهد الترناتیو برای ج.ا در نظر بگیرد و پارلمان مجازی تشکیل دهد؟ بعد چرا در این کنفرانس از فمینیست های خارج نشنین دعوت نشده است . چقدر این کنفرانس به خواسته ها و مطالبات زنان برای رسیدن به دموکراسی پرداخته است؟ تا جایی که من در جریان هستیم هیچ. گذار به دموکراسی جز با بهبود وضعیت زنان و برابری بین زن و مرد امکان پذیر نیست.
سالهاست که این اپوزوسیون خوشنشین خارج از کشور، نمکگیر خارجی و در حال گفتگو در خلأ با هم هستند،آنقدر که دیگران را به تهوع میندازند. این گروهها که در حرافی، تئوریپردازی و کپیبرداری از اندیشههای کلیشهایی، دست روشنفکران ملل دیگر را از پشت بسته و دایه آزادندیشی و آزادیخواهی دارد، از اصول اولیه آزادی که شورا، تصمیم، پیگیری و عملگرائی است، بیخبرست. با توجه به نفوذ فکری غرب در میان روشنفکران ایران، تاثیر منافع و سیاستهای خارجی در ایران، بطور مثال در انقلاب ماسونی- انگلیسی مشروطیت، کودتای انگلیسی مدرنساز رضاخان- سید ضیا، دخالت آمریکاییها در بوجود آوردن آرامش و ثبات در وقایع ۲۸ مرداد،رفرم اقتصادی انقلاب سفید با فشار سیاسی آمریکائیها به شاه، حمایت ضمنی غرب از انقلاب بهمن ۵۷ و حتی امروزه با حمایت و سرمایهگذاری میلیونی از رسانههای ایرانی خارج از کشور برای تاثیر گذاری در داخل و... باید گفت که آیا بدون تصمیم و اراده خارجی، آیا توانائی تغییری رادیکال در ایران وجود دارد ؟ آیا کشورهای چون ایران که شاهرگ صنعتی و حیاتی دنیا، یعنی نفت و گاز را دارند، مستقل و خودگردان میتوانند باشند؟ آیا این کنفرانسها، نمایشی و ابزار فشاری برای حاکمین ایران است ؟ آیا چراغ سبز محافل مقتدر جهانی از برای تغییر رژیم ایران، برای مخالفین ج.ا. روشن شده است ؟
مجاهدین گروهی است که در طول جنگ ایران با عراق با جنگیدن در کنار صدام دستش به خون هزاران سرباز و غیر نظامی ایران آلوده است. مثل این است که بگوییم چرا ژنرال دوگل در تشکیل حکومت در تبعید باید از نمایندگان حکومت ویشی هم دعوت میکرد. در ضمن شیوه رهبری در سازمان مجاهدین نوعی شیوه ولایت مدار است که ولی فقیهش مسعود و مریم هستند. فکر نمیکنم قرابتی میان شیوه عمل مجاهدین و دموکراسی وجود داشته باشد.
ارسال کردن دیدگاه جدید