نگاهی به دور دوم انتخابات مجلس در تهران
جمعه, 1391-01-11 18:29
نسخه قابل چاپ
علی افشاری
علی افشاری - انتشار نتایج کامل دور اول انتخابات مجلس نهم در کلانشهر تهران با تفاوتهای جزئی نسبت به نتایج اولیه همراه بود. اساسا در این دوره از انتخابات بینظمی و ناهماهنگی در مراحل مختلف اعلام نتایج آرا وجود داشت.
حال با توجه به آرایی که ۵۲۷ کاندیدای پایتخت بهدست آوردهاند میتوان گفت بهطور متوسط شهروندان تهرانی به ۱۲ نفر از ۳۰ نفر رای دادهاند و از همه ظرفیت رایشان استفاده نکردهاند.
متوسط رایی که داوطلبان نمایندگی مجلس در تهران بهدست آوردهاند عبارت است از تقریبا ۴۷۰۰۰ رای. همچنین ضریب پراکندگی ۲۰۳ هست که تفاوت زیاد رایهایی که در صندوقها ریخته شده است را بازتاب میدهد.
دو جدول زیر اطلاعات مربوط به آنالیز عملکرد انتخاباتی جبهه متحد اصولگرایان (محوریت مهدوی کنی) و جبهه پایداری (محوریت مصباح یزدی) در کلانشهر تهران را نمایان میکنند:
همانطور که مشاهده میشود دو نیروی اصلی حاکمیت رقابت تنگاتنگی را با هم انجام دادهاند.
متوسط رتبههای کسب شده هر دو لیست برابر و معادل ۲۷ است.
اما متوسط رتبههای جبهه متحد و پایداری در بین ۵۵ نفری که در دور اول و دور دوم رقابت کردند به ترتیب عبارت است از ۲۴ و ۲۶.
جبهه پایداری با ۲۹ کاندیدا ، ۲ نفر بیشتر در جمع راهیافتگان به مرحله دوم انتخابات در پایتخت دارد.
ضریب پراکندگی آرا، در جبهه متحد و پایداری به ترتیب ۵۷ و ۵۹ است.
این ارقام در مقایسه با انتخابات مجلس ششم و پنجم افزایش چشمگیری دارد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت تشتت و سردرگمی در رایدهنگان تهرانی بالا بوده است و در مجموع حالت تشکیلاتی و خصلت لیستمحوری در انتخابات ضعیف بوده و نفرات برتر از "فردیت" و "شخصیت حقیقی" خود استفاده کردهاند.
اما تفاوت بارز در پایگاه سازمانی دو گروه است. پایینترین رای هر لیست برآورد تقریبا مناسبی از میزان آرای تشکیلاتی را نشان میدهد.
پایه تشکیلاتی جبهه متحد اصولگرایان ۸۲۰۰۰ نفر و جبهه پایداری ۱۵۶۰۰۰ نفر در تهران است. این ارقام نشان میدهد قدرت تشکیلاتی جبهه پایداری تقریبا دو برابر جبهه متحد است. این امر میتواند ناشی از حمایت سازمان رای حکومت باشد که بر اساس تمایل راس هرم قدرت به کاندیداهای جبهه پایداری تمایل بیشتری نشان داده است.
حال از آنجاییکه در دور دوم تعداد رایدهندگان به میزان چشمگیری کاهش مییابد ، لذا اهمیت توان تشکیلاتی افزایش مییابد. بر این اساس میتوان پیشبینی کرد که کاندیداهای جبهه پایداری میتوانند در دور دوم از کاندیداهای جبهه متحد پیشی بگیرند. البته این مزیت برای دو کاندید وابسته به خانه کارگر نیز صادق است.
اگرچه جبهه پایداری تعداد رایهای ناچیزی را در مجلس دارد اما بهواسطه همسویی با مراجع اصلی قدرت همچنان میتواند نقشی جدی در تصمیمگیریهای مجلس آتی ایفا کند
ازاینرو احتمال اینکه جبهه پایداری بیشترین سهم در نمایندگان تهران مجلس نهم را داشته باشد ، بالا است. البته برخلاف این مزیت، وضع این جبهه در کل نتایج انتخابات خیلی نامناسب است.
آنها حتی اگر بتوانند ۲۰ نفر در دور دوم به مجلس بفرستند (که احتمال بعیدی است )باز فراکسیون آنها بر اساس تعلق سیاسی و تشکیلاتی کاندیداها در پیش از روز رایگیری ۴۰نفر بیشتر نخواهد شد. این واقعیت دامنه اثرگزاری این گروه در مجلس آینده را بر اساس شرایط متعارف محدود میسازد.
اما این جریان از حمایت سطوح بالای قدرت و بهویژه گروههای فشار و لایههای افراطی حاکمیت برخوردار است. همچنین رهبری نیز توجه خاصی به آنها دارد.
سنت حاکم در تصمیمگیریهای اصلی جمهوری اسلامی اعمال فشار از طریق مراجع غیرقانونی و مسلوبالاختیار کردن نهادهای انتخابی است. این روند در سالیان گذشته تشدید شده و بهویژه در مجلس هشتم عملا ایفای وظایف نمایندگی و اعمال قوه نظارتی مجلس موکول به کسب تکلیف از بیت رهبری شد .
شرایط بهگونهای جلو رفت که به صورت نهادی و فرایندی مجلس ضعیفتر شده و بیشتر تحت کنترل اراده ولایی و نهادهای انتصابی قرار گرفت.
حال با توجه به این واقعیت میتوان گفت اگرچه جبهه پایداری تعداد رایهای ناچیزی را در مجلس دارد اما بهواسطه همسویی با مراجع اصلی قدرت همچنان میتواند نقشی جدی در تصمیمگیریهای مجلس آتی ایفا کند.
توجه به این مسئله و آسیبپذیری جبهه متحد اصولگرایان در رقابت انتخاباتی که قدرت تشکیلاتی در آن نقش تعیین کننده دارد، باعث شده است تا بخش تندروی جبهه متحد که سوابق نظامی و امنیتی دارد خواهان تغییر لیست این جبهه در دور دوم انتخابات شود.
به باور الیاس نادران افرادی چون محمد نبی حبیبی ، فاطمه رهبر و اسدالله بادامچیان که حائز رتبههای پایین شدهاند ، باعث کندی و فرسودگی لیست جبهه متحد اصولگرایان شده و طراوت و تحرک را از آنها ستاندهاند
الیاس نادران بهصراحت ناخشنودی خود از قرار گرفتن افراد وابسته به جمعیت موتلفه در لیست جبهه متحد اصولگرایان را اظهار داشت.
به باور وی افرادی چون محمد نبی حبیبی ، فاطمه رهبر و اسدالله بادامچیان که حائز رتبههای پایین شدهاند ، باعث کندی و فرسودگی کل لیست شده و طراوت و تحرک را از آنها ستاندهاند.
اظهارات وی نگرانی "جبهه ایثارگران" و "جبهه رهپویان" را بازتاب میدهد که در جبهه متحد اصولگرایان نزدیکی بیشتری با جبهه پایداری دارند. نگرانی آنان از این بابت است که با توجه به رقابت نزدیک دو گروه و فعالیت سازمان رای و ماشین انتخاباتی حاکمیت به نفع جبهه پایداری ، رقیب بتواند مانع از ورود آنها به مجلس شود.
ازاینرو آنها حتی حاضر به ائتلاف با جبهه پایداری و تقسیم کرسیها بدون توجه به تصمیم انتخاباتی رای دهندگان تهرانی در دور دوم هستند.
اما نیروهای وابسته به جمعیت موتلفه و "ائتلاف تشکلهای همسو" بعید است تن به پذیرش این پیشنهاد بدهند. این جریان که وابسته به بخش سنتی و واقعبین اصولگرایان و جبهه متحد است ، پیش از انتخابات نیز نسبت به اسامی نهایی جبهه متحد در تهران معترض بود و شکایت داشت که در فهرست نهایی جبهه ایثارگران (توکلی- فدائی) و جبهه رهپویان (زاکانی – سرروی) اعمال نفوذ کرده و سهم بیشتری را به خود اختصاص دادند.
ضریب پراکندگی آرا نشان میدهد تشتت و سردرگمی در رایدهنگان تهرانی بالا بوده است و در مجموع حالت تشکیلاتی و خصلت لیستمحوری در انتخابات ضعیف بوده و نفرات برتر از "فردیت" و "شخصیت حقیقی" خود استفاده کردهاند
البته از آنجاییکه تفاوت رای افراد ناچیز است و کسانی چون نبی رودکی و علی اصغر خانی که وابسته به جبهه ایثارگان و جبهه رهپویان هستند نیز در ردههای پایین رقابتکنندگان در دور دوم انتخابات قرار دارند ، ادعاهای نادران با واقعیت چندان سازگار نیست.
اما اهمیت این اظهارات در این است که شکنندگی و وجود شکاف در داخل جبهه متحد را نشان میدهد. شکاف فوق این پتانسیل را دارد که در جبهه متحد انشعاب رخ بدهد و بخش تندرو و لایه سپاهی و امنیتی آن به جبهه پایداری نزدیک شود که با آن اشتراکاتی دارد.
نتایج دور دوم انتخابات و اتفاقاتی که در دوران تبلیغات رخ میدهد تا حدی تکلیف آرایش جدید نیروها در طیف اصولگرایان را روشن میسازد.
دور دوم انتخابات تهران مسلما با شگفتی روبرو خواهد بود چون بسیاری از سر شناسان انتخاب نخواهند شد
سابقه نشان میدهد که فرق چندانی بین رهبران جبهه پایداری و ریش سفیدان جبهه متحد اصولگرایان مشاهده نمیشود و اصولا دو سر شناس دو جبهه فرا جناحی عمل میکنند یکی وابسته به صندلی چرخدار است و دیگری در انتظار رویا
در روایتی دیگر این دو جبهه فرق عقیدتی و سیاسی خود را اعلام نکردند و مثل حزب مردم و ملیون زمان شاه عمل میکنند
در مجلس اینده هم تمام فراکسیونها بدنبال اجرای منویات رهبری خواهند بود واگر دولت مشکلی با مجلس داشته باشد باید توسط میرحجازی و یا وحید حل شود و حداکثر ان مثل استیضاح وزیر اقتصاد است که رئیس مجلس پس از چرت بعد از ظهری بدفاع از وزیر بر خواست و قائله فیصله یافت
فرض نوشته اقای افشاری رای مردم و قرائت صحیح انست که طبق بررسی اقای عبدی تهرانیهای بالای تخت جمشید یا طالقانی فقط در سهم 20 در صدی در انتخابات مشارکت خواهند داشت و حد اکثر رای انها مثل ورقه رای اقای خاتمی است که نوشته بود جمهوری اسلامی و یا چیزهای دیگری که مشمول ورود به سبد باطله خواهد بود
نظامی امنیتی ها فعلا تمام وزارتخانه های کلیدی را در اختیار گرفته اند و استثنا وزارت اقتصاد و بانک مرکزی است که انهم با یک اشتباه دیگر احمدی نژاد مثل وزارت نفت از اختیار دولت خارج میشود ودر مجلس هم همین وضع دنبال میشود اگر رئیس مجلس را هم که پاسدار بوده سیویل حساب کنیم در مجلس هشتم هم اکثریت با نظامی امنیتی ها بود ولی انها هم یکدست نبودند گاهی طرفدار اخمدی نژاد و گاهی مخالف سرسخت او بودند وبراحتی جا عوض میکردند وسمت و سوی مشخصی نداشتند
با افزوده شدن تعداد نظامیان در مجلس موضع تازه ای در حکومت نیز گرفته میشود زیرا این سرداران به قشر و طبقه ای تعلق دارند که سر سپردگی صد در صدی ندارند و نشان دهنده شکاف در میان حامیان حکومت هستند ودر واقع مجلس هم تبعیدگاه و هم محل ترفیع انان است وچنانکه با حذف اصلاح طلبان اصولگرایان دچار انشقاق شدند هجوم این نیرو به مجلس هم سیستم سیاسگزاری درجه دوم که مصوبات قانونیست دچار هرج و مرج خواهد کرد و تخصص قانون گزاری را از مجلس خواهد گرفت
ارسال کردن دیدگاه جدید