نسخه قابل چاپ
علی افشاری - تهران همانطور که انتظار میرفت، سیاسیترین حوزه رقابت انتخابات مجلس نهم بود. رقابتی که در غیاب اصلاحطلبان و عدم حضور جریان احمدی نژاد به رویارویی دو نیروی عمده اصولگرایی تبدیل شد. مصاف "جبهه متحد" و "جبهه پایداری" شکافی را در داخل بلوک قدرت علنی ساخت که شکلدهنده منازعات و جنگ قدرت آینده جناحهای حکومتی است.
اهمیت تجزیه و تحلیل انتخابات تهران در درک صفبندی جدید و چگونگی تحولیابی آرایش قوا در داخل حاکمیت است. اما تهران علاوه بر اینکه بستر مصاف دو نیروی اصلی حکومت بود از بعدی دیگر زورآزمایی حکومت و مخالفان بر سر دو گانه شرکت و تحریم را نیز بازتاب میداد. شهر و استان تهران پرشتابترین سیر نزولی مشارکت در انتخابات مجلس از دوره پنجم به بعد را تشکیل میدهد. بر این اساس انتظار میرفت تهران نوک پیشانی تحریم در انتخاباتی باشد که تنها یکطیف و جریان سیاسی نمایندگانش را در معرض انتخاب قرار داده بود.
رقابت بین گروهها
لیستهای شبهاصلاحطلبان، "صدای ملت" و "جبهه ایستادگی"، ضمن اینکه حداکثر برای نیمی از کرسیهای پایتخت نامزد معرفی کرده بودند، فاقد توان برای یک رقابت جدی بودند. همچنین تفاوتهای آنها با دو جریان اصلی اصولگرایان آنقدر نبود که تنور رقابت را گرم کند.
اما بالاگرفتن آتش اختلاف بین نیروهای قدیمی و نیروهای جدید اصولگرایان رقابت محدودی را ایجاد کرد؛ در بطن این اختلافات اصولگرایان قدیمی که محوریت آیت الله مهدوی کنی را پذیرفته بودند و نیروهای جدید که بازگشت نظام به قبل از گفتمان سوم تیر ۱۳۸۴ را غیرقابلقبول میدانستند، حضور داشتند. همچنین پیروان مصباح یزدی حریف را به سستقدمی در تبعیت از منویات رهبری متهم میساختند و حضور افرادی چون علی لاریجانی و محمد رضا باهنر در لیست "جبهه متحد" و نقش آفرینی محمد باقر قالیباف که به باور آنها رفتار دوگانهای دارند و بههنگام و صریح، علیه جنبش سبز موضع نگرفتهاند، را دلیل عدم ائتلاف با "جبهه متحد" عنوان کردند.
یاران مصباح یزدی برخلاف هیاهوی بسیار در کل کشور شکست سنگینی از جبهه متحد و نامزدهای منفرد خوردند تا بار دیگر همچون انتخاباتهای خبرگان و مجلس هشتم معلوم شود که حتی در پایگاه اجتماعی هوادار حکومت، مقبولیت ندارند
جبهه پایداری به این افراد نسبت "ساکتین فتنه" داد تا جهتگیری انتخاباتیاش را علیه محورهای سهگانه "فتنهگران" (اصلاحطلبان)، "جریان انحرافی" (نزدیکان اسفندیار رحیم مشایی) و "ساکتین فتنه" ( بخش میانهرو و پراگماتیست اصولگرایان) سامان دهد.
یاران مصباح یزدی برخلاف هیاهوی بسیار در کل کشور شکست سنگینی از جبهه متحد و نامزدهای منفرد خوردند تا بار دیگر همچون انتخاباتهای خبرگان و مجلس هشتم معلوم شود که حتی در پایگاه اجتماعی هوادار حکومت و کسانی که به هر دلیل در انتخابات شرکت میکنند، مقبولیت ندارند. اما دامنه شکست جبهه پایداری شدیدتر از شکست سامان سیاسی خود در مجلس هشتم در قالب "رایحه خوشِ خدمت" بود.
صحنه انتخابات
ولی در صحنه انتخابات تهران چه گذشت؟ وزارت کشور مدعی است که در انتخابات شهر تهران ۴۶درصد و در استان تهران ۵۴درصد شرکت کردهاند. اما بررسیهای آماری و رصد کردن آنچه در شعبههای اخذ رای در تهران گذشت خلاف این امر را نشان میدهد.
مطابق نتایج نظر سنجی سال ۱۳۹۰ جمعیت واجد حق رای شهر و استان تهران به ترتیب قریب به ۵،۵۰۰،۰۰۰ و ۱۰،۲۰۰،۰۰۰ است. اگر ادعای حکومت مبنی بر شرکت قریب به ۲،۳۵۰،۰۰۰ را بپذیریم، آنگاه نرخ مشارکت در شهر تهران میشود ۴۲درصد. ولی بررسی میزان مشارکت بر مبنای الگوی رفتار انتخاباتی شهروندان تهرانی و مشکلات گوناگون انتخابات مجلس نهم تردیدی بسیار جدی در خصوص صحت عدد اعلام شده کل آراء ماخوذه درکلان شهر تهران ایجاد میکند.
شهروندان تهرانی حتی در انتخابات مجلس ششم زیر ۴۵درصد شرکت کردند. این نرخ در انتخاباتهای هفتم و هشتم به ۳۵ تا زیر ۳۰درصد تقلیل یافت. باید توجه کرد عددهای فوق آمارهای رسمی است و به ویژه در دو دوره اخیر به احتمال بسیار زیاد ارقام واقعی به میزان ملموسی کمتر است. حال چگونه ممکن است میزان شرکت در انتخابات سرد مجلس نهم با آمار انتخابات داغ و رقابتی کامل مثل مجلس ششم برابر باشد؟ تقریبا چنین ادعایی محال است. سطح رقابت انتخاباتهای هفتم و هشتم و میزان جدیت آنان اگر چه کمتر از مجلس ششم بود اما شرایطی بهمراتب بهتر از مجلس نهم داشت. منطق محاسباتی و مشاهدات شهروندان از نقاط مختلف شهر حکم میکند که سقف ظرفیت شرکت در انتخابات مسالهدار مجلس نهم در شهر تهران ۲۵درصد باشد و حکومت با توجه به نیاز به نمایش گذاشتن مشروعیتاش، جریان انتخابات را از مسیر طبیعی منحرف ساخته است.
بررسی میزان مشارکت بر مبنای الگوی رفتار انتخاباتی شهروندان تهرانی و مشکلات گوناگون انتخابات مجلس نهم تردیدی بسیار جدی در خصوص صحت عدد اعلام شده کل آراء ماخوذه درکلان شهر تهران ایجاد میکند
نکته قابل توجه این است که نزدیک به ۲۱۵هزار رای از آراء اعلام شده سفید و باطله بوده است: یعنی در حد ۹درصد از کل آرای ریخته شده. تعداد آرای باطله و سفید در انتخابات تهران بیشتر از رایهای نفرات ۴۰ تا ۵۰ راه یافته به دور دوم انتخابات است. اما اگر همین آراء اعلام شده را هم مبنا قرار دهیم، روند نزولی میزان نمایندگی منتخبان از شهروندان تهرانی بسیار جلب توجه میکند. جدول زیر نشان میدهد که چگونه سهم نفر اول انتخابات مجلس از سبد صاحبان رای در تهران از دوره اول تا کنون افت زیاد پیدا کرده است.
حداد عادل در سه دوره اخیر بین ۱۶ تا ۲۰درصد از شهروندان تهرانی را نمایندگی میکند. این رقم وقتی به رتبههای زیر ده، در شهر تهران میرسد به عدد نازل ۷درصد میرسد. طبیعی است حتی اگر رقم زیر سوال "دومیلیون و سیصدوسیوپنچ هزار" رای اخذ شده را بپذیریم باز رایهای اعلام شده فاقد شرایط لازم برای اطلاق منتخبان واقعی شهروندان تهرانی است.
در این دوره ۵ نفر از کاندیداها در دور اول به مجلس راه یافتند و ۲۵نفر راهی دور دوم شدند. نمودار زیر بررسی تطبیقی تعداد راهیافتگان در دور اول در ادوار مختلف انتخابات مجلس در تهران را نشان میدهد:
شهر تهران "فهرستدارترین" انتخابات کشور است. اما این امر بدین معنی نیست که همه لیستی رای میدهند و یا از ظرفیت کامل رای خود استفاده میکنند. در انتخابات مجلس پنجم شهروندان تهرانی بهطور متوسط به ۱۲ نفر رای داده بودند و از ظرفیت گزینش ۳۰ نفره خود استفاده نکردند. (۱) در مجلس ششم به طور میانگین ۱۸ نفر را انتخاب کردند. (۲) برخی بررسیها نشان میدهد که در مجلس نهم شهروندان به طور متوسط به ده نفر رای دادهاند و به عبارت دیگر برگههای کم تعداد را به صندوقهای رای ریختهاند. (۳)
بررسی نتایج انتخاباتی شهر تهران نشان میدهد که رایها بیشتر سردرگم بودهاند و تمایز و صفبندی سیاسی شکل صریح و روشنی برای رایدهندگان پیدا نکرده است
اما برای اینکه بتوانیم نتیجه انتخاباتی تهران را تجزیه و تحلیل بکنیم ابتدا نیاز است تا وضعیت دو جریان اصلی رقیب در تهران را مرور کنیم. اینفوگراف زیر وضعیت "جبهه متحد اصول گرایان" در انتخابات مجلس نهم در شهر تهران نشان میدهد:
این جبهه از فهرست ۳۰ نفره خود توانست ۴ نفر را در دور اول راهی کرسیهای سبز مجلس بکند. البته سه نفر از چهار نفر مشترک با جبهه پایداری بودند. این جبهه ۲۳ نفر در بین ۵۰نفری دارد که در دور دوم انتخابات رقابت میکنند. محمود فرشیدی، حمید فرمانی و حسین ابراهیمی سه نفر از کاندیداهای مورد حمایت این جبهه بودند که بهطورکلی از صحنه انتخابات کنار رفتند. آنها وابسته به بخش سنتی این جریان یعنی "جامعه روحانیت مبارز" تهران و تشکلهای همسو با رهبری و امام هستند.
الگوی مطلوب رهبری، مجلسی است که اکثریت مطلق نمایندگان به لحاظ گفتمانی، فکری و عملی از دیدگاههای رهبری به عنوان سکاندار اصلی حکومت، اطاعت کنند
همان طور که مشاهده میشود. این جبهه اگر چه نفرات کمتری در دور دوم دارد اما رتبههای بهتری را در دور اول نسبت به جبهه پایداری کسب کرده است. میانگین رتبه به دست آورده این جبهه ۲۴ است. آرای تشکیلاتی این جبهه در حدود ۱۵۰ هزار تا است که معادل رای پایینترین کاندیدای منتسب است. نسبت این رقم به کل رایهای داده شده به کاندیداهای "جبهه متحد اصولگرایی" بسیار کم است. این امر نشان میدهد که کاندیداهای این جریان عمدتا بر اساس ویژگیهای فردی خود رای آوردهاند و وزن تشکیلات در رایهای آنان پایین است. میانگین رایهای به دست آورده در حدود ۳۸۸،۵۶۷ است و ضریب پراکندگی در حدود ۵۱ است. در کل نیروهای نزدیک به سپاهی این جریان رای بیشتری در قیاس با نیروهای سنتی و میانه رو کسب کردهاند. نیروهای وابسته به "جبهه رهپویان" و "جمعیت ایثارگران" که مشی افراطیتری دارند، اشتراکات بیشتری با "جبهه پایداری" دارند.
تفاوت بین نفر اول و آخر این لیست رقم زیاد ۹۶۱،۲۳۶ است. این رقم زیاد و ضریب پراگندگی نسبتا بالا معرف تشتت و بیمعنایی رایهای این گروه است که هدفمندی مشخصی را بازتاب نمیدهد.
اینفو گرافی که در ادامه نمایش داده میشود مربوط به "جبهه پایداری" است:
"جبهه پایداری" از لیست ۳۰نفره خود در تهران توانست ۴ نفر را در دور اول راهی مجلس کند که ۳ نفر آنها مشترک با "جبهه متحد" هستند. مرتضی آقا تهرانی، سر لیست این جریان بود که توانست به صورت متمایز بر کرسی سبز پارلمان تکیه زند، ۲۵ نفر دیگر از کاندیداهای مورد حمایت این جریان راهی مرحله دوم شدند. ۲ نفر آنها (طیب زاده و کوثری) با "جبهه متحد،" مشترک هستند.
وقتی افرادی چون محمدرضا باهنر که خود جزو تشکیلات "جبهه متحد" است بهصراحت میگوید به همه کاندیداهای جبهه رای نمیدهد، دیگر تکلیف رایدهندگان معمولی روشن است
علی مطهری و محمد حسن غفوری فرد از نیروهای وابسته به اصولگرایان و علیرضا محجوب و سهیلا جلودارزاده از شبهاصلاحطلبها، تنها کاندیداهای حاضر در جمع ۵۰ نفر هستند که در لیستهای "جبهه متحد" و "پایداری" نبودند. از لیست "جبهه پایداری" تنها بابا پورگل افشانی، از صحنه رقابت به طور کامل کنار رفت. پس از انصراف حمیدرضا کاتوزیان، محمود دهقان کاندیدای مورد حمایت این جریان نیز به میدان رقابت برگشت. این جریان نفرات بیشتری در قیاس با رقیب در مرحله دوم انتخابات در شهر تهران دارد اما رتبههای نفرات آن به طور نسبی پایینتر است؛ میانگین رتبههای آنها ۲۸ است.
آرای تشکیلاتی و پایه این جریان در حدود ۱۵۶هزار است. این رقم خیلی نزدیک "جبهه متحد" است و نشان میدهد که حوزه نفوذ تشکیلاتی دو جریان در پایتخت یکسان است. همچنین نسبت کاندیداهای رای پایین این جریان به کل آرای ریخته شده ناچیز است و مانند "جبهه متحد" کاندیداها بیشتر متکی به موقعیت فردی خود بودهاند تا آرای تشکیلاتی. تفاوت رای بین نفر اول و آخر ۹۳۶،۴۷۴ و ضریب پراکندگی ۵۹ است. میزان تشتت آراء در "جبهه پایداری" کمی بیشتر از "جبهه متحد" است. چهرههای شناخته شده این جریان رایهای بیشتری کسب کردهاند. در کل پراکندگی و بیمعنایی رایها در این جریان نیز مشابه "جبهه متحد" بالا است. میانگین آرای نفرات "جبهه پایداری" ۳۵۹،۶۸۶ است و میانگین رای "جبهه پایداری" حدود ۲۹،۰۰۰ کمتر از "جبهه متحد" است.
تحلیل تحلیلگران
بنابراین تحلیل برخی از تحلیلگران مانند محمد مهاجری که حمایت سازماندهی شده رای حکومت در برتری "جبهه پایداری" را مطرح میکنند، درست نیست. رایهای سازمانیافته طرفین، تقریبا برابر است. بررسی نتایج انتخاباتی شهر تهران نشان میدهد که رایها بیشتر سردرگم بودهاند و تمایز و صفبندی سیاسی شکل صریح و روشنی برای رایدهندگان پیدا نکرده است. به نظر میرسد بیشتر رایدهندگان به صورت ترکیبی به دو لیست و برخی به چهرههای بیرون از دو جبهه رای دادهاند. وقتی افرادی چون محمدرضا باهنر که خود جزو تشکیلات "جبهه متحد" است بهصراحت میگوید به همه کاندیداهای جبهه رای نمیدهد، دیگر تکلیف رایدهندگان معمولی روشن است. در این انتخابات حتی اعضا و سمپاتهای ائتلافها هم تبعیت کامل نداشتند. به عبارت دیگر حضور تشکیلاتی و سازمانیافته در انتخابات مجلس نهم کمرنگ بوده است. همچنبن شهرت فردی و میزان شناختهشدگی کاندیداها نقش زیادی در میزان رای آنها داشته است. شدت حضور در برنامههای صدا و سیما، استفاده از تریبونهای عمومی و برخورداری از تبلیغات حکومتی در الگوی رایدادن شهروندان معمولی تهرانی و مدافع حکومت نقش پر رنگی دارد.
برای آنکه میزان زیاد پراکندگی رای در این انتخابات مشخص شود، میزان ضریب پراکندگی فهرست حزب مشارکت در انتخابات مجلس ششم در تهران ذکر میشود که معادل ۲۱ بود. ضریب پراکندگی هر چقدر کمتر باشد به معنای تشابه بیشتر تعداد آرا و توان تشکیلاتی و سازمانیافتگی بالاتر است.
اگر انتخابات دور دوم روند انتخابات مرحله نخست را تداوم بخشد آنگاه جبهه متحد یک تا سه تا کرسی بیشتر از جبهه پایداری کسب میکند و گرنه وضعیت بر عکس میشود
در انتخابات مرحله دوم تعداد رایدهندگان به میزان زیادی کاهش مییابد. این عامل به نفع دو کاندیدای "خانه کارگر" است که پایه ثابت تشکیلاتی در تهران دارند و تحت هر شرایطی میتوانند آنها را بسیج نمایند. اما علی مطهری در درو دوم کار سختتری در پیش دارد اما میتوان پیشبینی کرد که او به مجلس راه مییابد شاید با رتبه پایینتر. اما دو گروه "جبهه متحد" و "جبهه پایداری" رقابت نزدیکتر خواهند داشت و به نظر میرسد به میزان تقریبا برابر بتوانند کرسیهای باقیمانده را بین خود تقسیم نمایند.
چشم "جبهه پایداری" به پایتخت است
پیروزی در شهر تهران برای "جبهه پایداری" اهمیت بیشتری دارد تا بتواند شکستش در شهرستانها را تا حدی جبران کند. اما پیروزی فاحش نیازمند فعال شدن ماشین رای حکومت به نفع آنها است؛ در شرایط فعلی بعید به نظر میرسد که چنین اتفاقی بیفتد. حتی پیروزی معمول نیز نمیتواند قدرت فراکسیون این جبهه را در مجلس نهم به میزان زیادی افزایش دهد. در اصل این جبهه به دلیل تعداد کم نماینده، حوزه مانور محدودی در مجلس آینده دارد مگر اینکه از دوپینگ ارادههای خارج از مجلس استفاده بکند.
دولت احمدی نژاد بیشتر به "جبهه پایداری" متمایل است. شاید احساس خطر از افزایش نقض نظارتی انگیزهای در هواداران دولت ایجاد کند تا "جبهه پایداری" را در دور دوم یاری رسانند. اگر چه شکاف روبهافزایش بین آنها ایجاد انگیزه را دشوار میسازد.
اگر انتخابات دور دوم روند انتخابات مرحله نخست را تداوم بخشد آنگاه "جبهه متحد" یک تا سه تا کرسی بیشتر از "جبهه پایداری" کسب میکند و گرنه وضعیت بر عکس میشود. به میزانی که اعضای "جبهه پایداری" کمتر به مجلس بروند، ترکیب مجلس نهم از الگویی که حیدر مصلحی برای انتخابات مجلس نهم تصویر میکرد به صورت محدودی دورتر میشود. الگوی مورد نظر وی که در واقع الگوی مطلوب رهبری است. مجلسی است که اکثریت مطلق نمایندگان به لحاظ گفتمانی، فکری و عملی از دیدگاههای رهبری به عنوان سکاندار اصلی حکومت، اطاعت کنند.
منابع
۱) محسنیان راد، مهدی، بررسی انتخابات مجلس پنجم، مرکز پژوهشهای مجلس ، ص ۴۳-۴۲.
۲) محسنیان راد، مهدی، بررسی انتخابات مجلس ششم، مرکز پژوهشهای مجلس، ص ۳.
۳) مهاجری، محمد، انتخابات تهران شگفت انگیز بود؟ خبر آن لاین.
آين آخرين نمايش انتخاباتي اين گروه انحصار طلب ميباشد چون بعد از اسد نوبت ....خواهد بود
ارسال کردن دیدگاه جدید