مصر به سمت اسلامگرایی میرود
دوشنبه, 1390-09-14 18:12
نسخه قابل چاپ
سراجالدین میردامادی
اولین انتخابات پارلمانی مصر بعد از سقوط رژیم حسنی مبارک برگزار و با استقبال زیادی مواجه شد. نتایج اولیه حکایت از پیروزی اسلامگرایان و احزاب همسو با جمعیت اخوانالمسلمین دارد. این استقبال مردم علیرغم برخی تحریمهایی صورت گرفته بود که طی روزها و هفتههای اخیر میدان تحریر را مجدداً تبدیل به صحنه اعتراض به شورای نظامی حاکم در این کشور نموده بود.
از علی مهتدی روزنامه نگار کارشناس دنیای عرب پرسیدم این حضور گسترده مردم در اولین انتخابات پس از سقوط رژیم مبارک را با توجه به همزمانی تنشهای اخیری که در میدان التحریر شاهدش بودیم، را چه گونه ارزیابی میکنید؟
علی مهتدی: با توجه به این که قبل از برگزاری انتخابات مصر تنشهای زیادی در سطح جامعه مصر وجود داشت و در میدان تحریر قاهره و دیگر شهرهای بزرگ نیز این تنشها بهخوبی دیده میشد، دولت مصر به رهبری شورای نظامی که بعد از سقوط مبارک رهبری این کشور را بهعهده گرفته بود، به مردم وعده داد که انتخابات پارلمانی را در نهایت آرامش و عدالت و با حضور ناظران بینالمللی برگزار خواهد کرد.
همین وعده برای مردم کافی بود تا در نخستین انتخابات در مصر جدید، حضور گستردهای پای صندوقهای رأی داشته باشند. ما در ۲۴ ساعت قبل از شروع عملیات انتخاباتی شاهد بودیم که در میدان تحریر هم بین گروههای اپوزیسیون و گروههای مخالف شورای نظامی مصر اختلاف نظری پیش آمد. گروهی معتقد بودند که باید رفت و در انتخابات شرکت کرد و گروه دیگری معتقد بودند که باید به اعتراضها ادامه داد تا این شورای نظامی به کلی کنار برود.
در نهایت قرار بر این شد که میدان تحریر را خالی نکنند و بخشی از معترضان در انتخابات شرکت کنند، بخشی بهعنوان ناظر شرکت کنند و بخش دیگری در میدان باقی بمانند و جای خودشان را با بخش اول در روز انتخابات به شکل دورهای عوض کنند. البته اقبال عمومی مردم هم به این انتخابات و حضور گستردهشان پای صندوقهای رأی، بهخصوص با توجه به این که اعتراض خاصی هم بعد از انتخابات به نتایج آرا صورت نگرفت، بهخوبی نشان میدهد که مردم مصر تصمیمی جدی دارند تا از طریق صندوقهای رأی خواسته خودشان را بر کرسی بنشانند و این مرحله انتقالی را هرچه سریعتر خاتمه دهند.
بزرگترین تضمینی که دولت کنونی مصر به مردم داد این بود که آنها را تشویق کرد به حضور در پای صندوقهای رأی، این بود که اعلام کرد هیچگونه تغییری در زمان و موعد برگزاری انتخابات ایجاد نمیشود و در نهایت تا ژوئن سال آینده تمام ترکیب سیاسی در مصر تغییر میکند و دولت و پارلمان جدیدی بر سر کار خواهند آمد.
اگر نگاهی به نتایج حاصل از این انتخابات داشته باشیم، به نظر میرسد حزب آزادی و عدالت که نزدیک به اخوانالمسلمین و اسلامگراهاست، ۴۳درصد آرا را به دست آورده و برنده این انتخابات باشند. صفبندی نیروهای سیاسی در برابر برندگان این انتخابات چگونه بوده است؟ بهویژه جایگاه نیروهای سکولار و جایگاه جریان جوانان ششم آوریل که نیروهای سکولار انقلاب مصر بودند، در میان پیروزهای این انتخابات چیست؟
اکنون قرار است که انتخابات پارلمان مصر در سه مرحله برگزار شود و ۴۹۸ کرسی مجلس در این سه مرحله تعیین میشوند. در آنچه بعد از مرحله نخست انتخابات بسیار واضح و روشن است، پیروزی جریان اسلامگرا در مصر است. جالب توجه است که رقابت اصلی در انتخابات برخلاف تمام پیشبینیهای ناظران و تحلیلگران که فکر میکردند بین جریان سکولار و جریان اسلامگرا است، این رقابت معطوف شده است به نوعی رقابت بین جریان اسلامگرا به رهبری اخوانالمسلمین و جریان سلفی به رهبری حزب نور و این دو جریان شدهاند رقیب اصلی در انتخابات مصر.
این نتیجه تا حدودی شگفتآور بود و نسبت به آرایی که این دو جریان به دست آوردند، رأی سکولارها بسیار ناچیز است. برای مرحله دوم انتخابات هم اعلام کردهاند که برای یکصد و خردهای کرسی که قرار است مرحلهی دوم انتخابات برای آن برگزار شود، بازهم رقابت اصلی بین ۴۵ نامزد حزب اخوانالمسلمین با ۲۶ نامزد حزب سلفی نور است. البته این نشان میدهد که جامعه مصر به سمت نوعی از اسلامگرایی پیش میرود که ما در دیگر کشورهای عربی هم بعد از آنچه بهار عربی خوانده شد، بهخوبی دیدهایم و این امر بیش از پیش نشان میدهد که گزینه مردم عرب برای مرحله جدید نوعی مخالفت با اسراییل، آمریکا و غرب است و هرچه هم گمان میرفت که نظامهای سکولار در این کشورها بر سر کار میآیند، اما نتایج انتخابات در اکثر این کشورها نشان میدهد که اسلامگراها پیروز اصلی انقلابهای مردمی در بهار عربی بودهاند.
این نوع اسلامگرایی آیا بیشتر شبیه به اسلامگرایی در ترکیه است یا مدل اسلامگرایی جمهوری اسلامی؟ با توجه به این که اسامی احزاب اسلامگرایی هم که انتخاب شده است، معمولاً از عنصر عدالت و توسعه یا آزادی و عدالت تشکیل میشود که به نظر میرسد بیشتر به مدل ترکیه شباهت داشته باشد. نظر شما چیست؟
من فکر میکنم از نظر شکل دولتهایی که بر سر کار خواهند آمد، با توجه به این که این دولتها منافعی تنگاتنگ و روابطی قوی با غرب و بهخصوص آمریکا دارند، ممکن است شکل این دولتها تغییری نکند و آنها روابط خودشان را با غرب و با آمریکا حفظ کنند. مثل سیستم حکومتی که در ترکیه حاکم است و بعید به نظر میرسد که نظامی مثل نظام ایران در این کشورها بر سر کار آید، اما نکتهی اصلی اینجاست که نتایج انتخابات در کشورهای عربی برای غرب یکمقدار نگرانکننده است.
هرچند دولتهایی که بر سر کار خواهند آمد، از هم اکنون دارند وعدهی سکولاریسم و جدایی دین از سیاست و حفظ روابط حسنه با تمامی کشورهای جامعه بینالملل را سرمیدهند، اما این نگرانی جدی است. چون جریانهای اسلامگرا یک بستر گسترده در میان مردم عرب دارند که این مردم عرب برخلاف تبلیغات حاکمانشان زاویهای با اسراییل دارند و نوعی دشمنی سنتی و دیرینه با این کشور و رهبرانش دارند.
بنابراین وقتی غرب بخواهد اجازه دهد که دولتهای اسلامی و اسلامگرا در این کشورها بر سر کار آیند، در ابتدا ممکن است مانند آنچه در سالهای ۵۸ و ۵۹ در ایران شاهد بودیم، حتی دولتها نوعی همکاری، هماهنگی و حتی مذاکره با غرب داشته باشند، اما آینده برای غرب یکمقدار مهآلود است و آنها این احتمال را میدهند که اتفاقهایی که در ایران افتاد، در افغانستان افتاد و خیلی نمونههای دیگری که شاهد آن بودند، در کشورهای عربی هم رخ دهد و دولتهایی که بر سر کار میآیند، هرچند که ابتدا میگویند سکولار هستند و دین را در سیاست دخالت نمیدهند، اما بعدها با الهامی که از بستر جامعه میگیرند، روند فعالیت خود را تغییر دهند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم باید قبول کنیم که بستر جوامع عربی یک بستر غرب ستیز و بهخصوص اسراییلستیز است که این در سیاستهای آتی دولتها ممکن است نقش بسیار مهمی ایفا کند.
در پی این انتخابات و پیروزی اسلامگراها با توجه به قدرت ریشهدار نظامیها در نظام سیاسی مصر، جایگاه و آینده سیاسی نظامیها چه خواهد شد؟ آیا نظامیها به صورت مسالمتآمیز قدرت را به اسلامگراها واگذار خواهند کرد؟
در کشوری مثل مصر با توجه به کمک مالی هنگفتی که آمریکا به ارتش این کشور میکند، نظامیان نقشی را ایفا میکنند که نظامیان ترکیه ایفا میکنند. یعنی آنها همواره در هماهنگی با آمریکا هستند، به خاطر این که هویت خودشان و بودجه اصلی و تسلیحاتشان را از آمریکا میگیرند. این به شکل اهرمی بر سر نیروهای اسلامگرا در مصر خواهد بود و بعد از انتخابات به احتمال قوی مقداری در حاشیه قرار خواهند گرفت، اما از پشت پرده کنترل امور را در دست خواهند داشت و چنانچه روند تشکیل حکومت و سیاستهای حکومت جدید در مصر بخواهد با منافع ارتش در تضاد باشد، حتی این احتمال وجود دارد که مصر شاهد کودتای نظامی هم باشد و مقداری شرایط تغییر کند.
بههرحال مصر یک خط قرمزی برای غرب است؛ بهخصوص با توجه به نفوذ گستردهای که در میان فلسطینیها دارد، نفوذ گستردهای که در میان تمام کشورهای عربی دارد و همچنین مرز مشترک آن با اسراییل. بنابراین غرب رضایت نخواهد داد که ارتش این کشور در حاشیه قرار گیرد و تأثیر خود را در سیاستگذاریهای کشور از دست بدهد.
برای این جور حدس و تخمین ها کمی زود است مسلما در صورتی که اسلامگرایان بخواهند مدل جمهوری اسلامی را به صورت تمام وکمال اجرا بکنند مقبولیت شان بین مردم را از دست میدهند و اگر هم از دست ندهند و مردم همچنان ایشان را قبول داشته باشند باید گفت خلایق هر چه لایق
مگر افغانستان و عراق را جمهوري اسلامي نکردند؟..
بعد از سي و چندسال خواهند فهميد که چه اشتباهي کرده اند که ديراست و ميليونها نفر از کشور فرار و معترضان در زندان هستند و حکومت در پي بمب اتم خواهد بود..!!
...رهبران آنجا هم از غرب به مملکتشان آورده شدند.....!!
پس میخواستید نتیجه دخالت آمریکا دموکراسی به شیوه سوئیس را به ارمغان بیاورد ؟ مسلم است که اینها فقط نفع شخصی خود را دنبال میکنند . و اگر میخواستند دموکراسی با ارمغان بیاورند برای مردم آن کشور آگاهی وبینش می آوردند نه به اصطلاح آزادی
ارسال کردن دیدگاه جدید